به گزارش پارس نیوز، 
«هر چه داری و نداری طلا کن!» این گزاره ایی است که ما ایرانی ها به شنیدن آن عادت کرده ایم. هر چند سال یک بار قیمت‌ها در بازار طلا و ارز سر به فلک گذاشته و همه ما را نگران می کند. تجربه ثابت کرده که از اولین جهش‌های قیمتی دومینوی ترس در بین ایرانی ها گریبان بازار را می گیرد و همه ما دستی دستی خودمان را هیزم آتش نا به سامانی بازار می کنیم.

از استاد دانشگاه گرفته تا مشاور املاک، از خانه دار گرفته تا دانشجو همه و همه با اولین تکانه های بازار طلا و ارز تا آنجا که چاقوی‌مان می برد، از گوشت اقتصاد کشور می کنیم و به بقیه ماجرا فکر نمی کنیم. اما چرا انقدر طلا و ارز برای ما محبوب است؟

از یک طرف قدرت خرید مردم روز به روز کمتر می شود و یک هر سال دریغ از پارسال روی لب همه ما هست. از طرف دیگر، ما یکی از برترین کشورها در زمینه خرید طلا و مصنوعات آن هستیم. ماجرا چیست؟

بیایید 39 سال به عقب برگردیم. یک سال از پیروزی انقلاب گذشته که اولین جهش قیمت سکه رخ می دهد. قیمت سکه طرح قدیم در سال 57، 420 تومان بود. یک سال بعد از پیروزی انقلاب و بعد از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال 58 سکه سه برابر شد و به 1300 تومان رسید. از آن سال ها آماری در دسترس نیست اما شاهدان عینی می گویند مردم در آن زمان برای دپو کردن سکه و طلا هجوم نبرده بودند.

در تمام این سال ها روند افزایش قیمت سکه ادامه داشت و حتی در سال 59 به 2400 تومان رسید. پس از آن در برخی سال‌ها مانند 60 و 61 با وجود اینکه کشور سال‌های جنگ را پشت سر می‌گذاشت،‌قیمت سکه ثابت مانده بود.

روند افزایشی سکه تا سال‌ 72 ادامه داشت و البته در برخی از سال‌ها مانند 67 ( پس از اتمام جنگ تحمیلی) کاهش را تجربه کرد. در سال 67 قیمت سکه به 9 هزار و 939 تومان رسید و نسبت به سال 66، حدود 2 هزار تومان کاهش را تجربه کرد.

دومین جهش قیمت سکه؛ سال‌های پایانی جنگ رقم خورد و نرخ سکه از 6 هزار و 500 تومان ِ سال 65 به بیش از 11 هزار و 257 تومان رسید و دوبرابر شد! کم کم مردم هم شروع به خرید سکه کرده بودند و بعد از جنگ سراغ راه های مناسب و راحت برای سرمایه گذاری می گشتند.

سال 66، سکه بهار آزادی یک از جهش‌های مهم قیمتی خود را تجربه کرد. جنگ بین ایران و عراق در سال‌های آخر خود به سر می‌برد که ناگهان قیمت سکه با افزایش چشمگیری مواجه شد و از رقم 6 هزار و 500 تومان در سال 65 به حدود 11 هزار و 257 تومان در سال 66 رسید.

رییس جمهور وقت در شرایطی مامور تشکیل دولت در کشور شد که کشور هنوز به صورت کامل در داخل به ثبات نرسیده بود و از طرف دیگر کشور درگیر جنگ با عراق بود. در این شرایط طبیعی است که دولت تمرکز خود را بر روی اداره جنگ و تامین نیازهای حداقلی ومعیشتی جامعه متمرکز کند و از تقویت پول ملی و جلوگیری از افزایش نرخ ارز و قیمت سکه غافل شود. اگرچه قیمت سکه تمام از ابتدای تحویل دولت تا پایان آن در طی 8 سال، 3.7 برابر رشد را تجربه کرد اما عملکرد دولت جنگ در این حوزه را خیلی‌ها عملکرد قابل قبولی به نسبت شرایط موجود می‌دانند.

کمی جلوتر برویم. سال 73 قیمت سکه تقریبا دو برابر شد. آمارها می‌گویند که در سال 72، قیمت سکه حدود 16 هزار تومان بود و در کمتر از یک سال به بیش از 30 هزار تومان رسید. دومین جهش بازار سکه در این مقطع زمانی اتقاق افتاده بود که مصادف با روی کار آمدن دولت سازندگی بود. این روند افزایشی همچنان ادامه داشت و کار به جایی رسید که قیمت سکه بهار آزادی به 44 هزار و 169 تومان در سال 74 رسید، یعنی دقیقا همان سالی که سکه طرح امام(ره) به عنوان یک سکه بهار آزادی جدید از سوی بانک مرکزی با قیمت 41 هزار و 259 تومان وارد بازار شد.

روند رو به رشد قیمت سکه از سال 74 تا سال 90 ادامه داشت اما ناگهان از حد فاصل سال 90 تا سال 92 قیمت سکه حدود 400 هزار تومان گران شد. سکه بهار آزادی که در سال 90، 630 هزار تومان قیمت داشت، با شروع تحریم‌های نفتی علیه ایران ناگهان در کمتر از دو سال به یک میلیون 10 هزار تومان رسید و باعث شد تا این بار بازار طلا، یک جهش 1.6 برابری قیمت را تجربه کند. در این دوره هجوم آوردن به سمت بازار دیگر تبدیل به یک سنت و اخلاق ملی شده بود تا جایی که حتی منجر به دستگیری افرادی تحت عنوان سلاطین سکه توسط نیروی انتظامی شد.
امروز سکه به 3 میلیون و 300 هزار تومان رسیده است. فارغ از اینکه طلا در سال 57 چه قیمتی داشته، بررسی روند رشد قیمت در همه این سال ها به ما می گوید هیچ وقت سکه ارزان نشده. البته در مقاطعی از تاریخ ممکن است که حباب سکه و طلا و حتی ارز ترکیده و قیمت ها اندکی فروکش کند اما به هر حال هرگز شیب نمودار افرایش با نمودار کاهش برابری نکرده است.

فارغ از گزارش های روزنامه نگاری، مردم این موضوع را می فهمند و می دانند. اگرچه ممکن است انسان عددی با تبدیل سرمایه خود به طلا یا ارز اشتباه کند یا نابه سامانی ایجاد کند اما به هر حال مردم خوب می دانند که سود آسان از چه راه به دست می آید. از طرفی به اعتمادی به مسئولان بسیار بیشتر از گذشته بین آحاد جامعه رواج پیدا کرده و همین کافی است تا هر کس به دنبال بیرون کشیدن گلیم خود باشد. در چنین شرایطی، پیش از آنکه همه برای سودهای هزار درصدی به بازار طلا حمله کنند، باید تدبیری اندیشید. تدبیری که پاسخگوی افت شدید ارزش پول کشور و کاهش قدرت خرید مردم باشد.