اهمیت ضریب بار برای کاهش هزینه تولید برق+نمودار
یکی از پارامترهای مهم برای تولید برق در هر کشوری، ضریب بار است. بهطور دقیقتر، ضریب بار شبکه بهصورت نسبت کل انرژی تولیدی طی یک دوره مشخص (عموما یک ساله) به حاصلضرب اوج بار سیستم و طول زمان دوره مربوطه (عموما 8760 ساعت در کل سال) تعریف میشود.
بررسیها نشان میدهد که غالب اقدامات وزارت نیرو برای مقابله با بحران برق در سالهای اخیر متمرکز بر بخشهای صنعت و کشاورزی بوده است، به طوری که در سال گذشته حدود 4000 مگاوات از میزان مصرف برق بخشهای صنعت و کشاورزی کاسته شد تا خاموشی برق رخ ندهد.
برخی اقدامات در سالهای گذشته مانند رایگان کردن قیمت برق بخش کشاورزی در ساعات کم باری مثبت بوده و با استقبال برخی از کشاورزان هم مشاهده شده است. همچنین سیاستهای تشویقی در بخش صنایع به منظور انتقال تعمیرات به فصول گرم و همچنین جابه جایی مصرف از ساعت اوج به کم باری و دادن پاداش به صنایع نیز مناسب است.
اما باید به این نکته توجه داشت که اقدامات طرحهای ذخیره سازی برای صنایع در صورتی صحیح است که کاملا داوطلبانه (و یا حداقل با اطلاع قبلی در شرایط حاد) از سمت صنایع انجام شود.
در سالهای گذشته مکررا مشاهده شده است که برخی خاموشیهای ناگهانی و اجباری در بخش صنایع رخ داده و این بخشها را با آسیب جدی روبرو کرده است. در همین راستا معاون استاندار قم در مصاحبه ای ضمن اعلام حمایت از بخش صنایع افزود: «مبحث خاموشی و قطع برق بدون اطلاع قبلی در واحدهای صنعتی باید متوقف شود چراکه بروز این قبیل مسائل سبب ایجاد خسارتهای مالی فراوانی به واحدهای صنعتی میشود».
*اهمیت ضریب بار برای کاهش هزینه تولید برق
یکی از پارامترهای مهم برای تولید برق در هر کشوری، ضریب بار است. بهطور دقیقتر، ضریب بار شبکه بهصورت نسبت کل انرژی تولیدی طی یک دوره مشخص (عموما یک ساله) به حاصلضرب اوج بار سیستم و طول زمان دوره مربوطه (عموما 8760 ساعت در کل سال) تعریف میشود.
پایین بودن ضریب بار یعنی از ظرفیت نیروگاه ساخته شده در طول سال به میزان کمی استفاده میشود و آنگاه قیمت تولیدی برق به منظور بازگشت سرمایه اولیه بالا میرود. درحالی که اگر ضریب بار در کشوری بالا باشد آنگاه از ظرفیت نصب شده نیروگاهی در طول سال بیشتر استفاده شده و هزینه تولیدی برق به منظور بازگشت سرمایه کاهش می یابد. به همین دلیل افزایش ضریب بار برای کاهش هزینه تولید برق بسیار حائز اهمیت است.
متاسفانه منحنی مصرف در کشور بسیار غیریکنواخت و ضریب بار کشور نیز نسبت به بسیاری از کشورها پایین تر است. مقایسه بین حداکثر توان مصرفی در ماههای مختلف سال 96 در شکل زیر نمایش داده شده است. در این شکل خط چین مربعی بیانگر بار پایه در این سال است.
با توجه به شکل (1) مشخص است که میزان حداکثر توان مصرفی از اواسط مهرماه تا اواسط اردیبهشت که شامل 8 ماه از سال است به بار پایه بسیار نزدیک است اما از اواسط اردیبهشت به بعد میزان تقاضای توان مصرفی افزایش یافته و به بیش از55000 مگاوات در تیرماه و شهریورماه رسیده است. مشخص است که به منظور تامین اوج مصرف برق تابستان لازم است تا نیروگاههای مختلف احداث شوند اما بایستی بدین نکته توجه کرد که این نیروگاهها در دیگر ایام سال مورد استفاده قرار نخواهند گرفت.
برای روشن تر شدن اهمیت ضریب بار و منحنی مصرف، نمودار قیمت تمام شده برق بر حسب زمان بهره برداری از یک نیروگاه گازی در شکل زیر رسم شده است. هرچند که برای درآوردن قیمت واقعی تولید برق، نیاز به اطلاعات دقیقی وجود دارد اما میتوان با تخمین ساده و فرضیات موجود در ساخت نیروگاه، قیمت تمام شده برق را تا حد قابل قبولی تخمین زد. به همین منظور در این نمودار فرض شده که هزینه اولیه برای ساخت یک نیروگاه برابر دو میلیارد تومان بر هر مگاوات بوده و همچنین بازگشت سرمایه اولیه طی 4 سال به سرمایه گذار انجام بشود.
با توجه به شکل 2 مشخص است که اگر یک نیروگاه گازی در فصل تابستان و روزی 5 ساعت(ساعات اوج بار روز) وارد مدار شود، قیمت تولید برق برابر 1200 تومان بر هر کیلووات ساعت و اگر که در همین فصل اما روزی 8 ساعت(ساعات اوج بار روز و شب) وارد مدار شود، قیمت برق برابر 750 تومان بر هر کیلووات ساعت خواهد شد. اما اگر همین نیروگاه در 11 ماه از سال روشن بماند، آنگاه قیمت برق تولیدی به منظور بازگشت سرمایه فقط 68 تومان میشود. به همین دلیل افزایش ضریب بار و همچنین نقش بخشهایی مانند صنعت یا حمل ونقل برقی که به طور پیوسته و یکنواخت در طول سال برق مصرف کنند، بسیار حائز اهمیت است.
متوسط ضریب بار تولیدی برق ایران در سال های اخیر حدود 63% بوده است. این امر بدین معنا است که تنها 63% از ظرفیت مفید تولید برق کشور مورد استفاده قرار گرفته و از 37 % آن تنها در ایام خاصی از سال استفاده شده است. در نتیجه قیمت تولیدی برق در کشور به شدت بالا رفته و بر بدهیهای دولت افزوده است.
بیشتر بودن قیمت برق صنعتی از بخش خانگی در ایران بر خلاف کشورهای پیشرو
با توجه به شکل 2 کاملا مشخص است که گسترش هر بخشی که در طول سال مصرف یکنواختی داشته باشد منجر به افزایش ضریب بار و کاهش هزینه تولید برق میشود. به همین دلیل چون مصرف بخش صنعت در طول سال یکنواخت است، گسترش این بخش منجر به کاهش هزینه تولید برق خواهد شد. به بیان دیگر میتوان گفت که قیمت برق تولیدی صنایع بسیار کمتر از برق بخش خانگی بوده و این بخش صنعت است که قیمت برق کل کشور را کاهش میدهد.
کشورهای پیشرفته نسبت به بخش صنعتی اهتمام خاصی دارند. گزارشات علمی نشان میدهد که در بسیاری از کشورهای پیشرو مانند آلمان، آمریکا، کره جنوبی و حتی ترکیه و به طور کلی اغلب کشورهای عضو OECD، قیمت برق صنعتی از قیمت برق بخش خانگی ارزانتر است. همچنین در آمریکا علیرغم متفاوت بودن قیمتهای برق در ایالتهای مختلف، قیمت برق صنعتی از بخش خانگی در همه ایالتها ارزانتر بوده و برخی از آنها در شکل زیر آورده شده است. حال آنکه در ایران عکس این مطلب وجود داشته و قیمت برق صنعتی کشور حدود 1.4 برابر بخش خانگی است و در فصل تابستان هم به میزان 20% به آن افزوده میشود.
با توجه به داده های وزارت نیرو، اختلاف اوج مصرف زمستان و تابستان به بیش از 20000 مگاوات رسیده وعمده سهم را در این اختلاف مصرف، بخش خانگی دارد. بخش پرمصرف خانگی آنچنان برق مصرف میکند که تنها توان مصرفی سه دهک بالای جامعه بیش از کل صنایع بزرگ و کوچک کشور و توان مصرفی وسائل سرمایشی این گروه در تابستان بیش از کل صنایع بزرگ کشور است.
در این روزها بارها از زبان مسئولان وزرات نیرو اعلام شده است که ساخت نیروگاه برای استفاده در ایام خاصی از سال توجیه اقتصادی ندارد. اگر بناباشد این حرف را بپذیریم پس چرا همواره بخش صنعت را در فصل تابستان قربانی بخش پرمصرف خانگی کرده ایم؟ سیاستهای وزارت نیرو در قبال صنایع از جمله بیشتر بودن قیمت این بخش، اضافه کردن 20% به قیمت این بخش در تابستان و همچنین قطعی برق صنایع در حالی رخ میدهد که بخش صنایع مصرف یکنواختی در طول سال داشته، هزینه های تولید برق را کاهش میدهد و هیچ سهمی هم در اختلاف توان مصرفی تابستان و زمستان ندارد. علاوه بر این، بخش صنعت منجر به تولید و اشتغال هم میشود، اما بخش خانگی تنها مصرف کننده انرژی است.
با توجه به دلایل فوق بایستی به سیاستهای اعمالی در قبال صنایع تجدید نظر کرد. ضروری است به جای تمرکز بر بخش صنعت، بر بخش پرمصرف خانگی تمرکز نموده و از قطعی برق صنایع و افزایش غیرمنطقی قیمت برق این بخش در مقایسه با بخش پرمصرف خانگی به طور جدی جلوگیری کرد.
از آنجایی که غالب مشترکین خانگی هم در حد الگو مصرف میکنند، بایستی افزایش قیمت بخش خانگی نیز با تمرکز بر «مشترکان پرمصرف» صورت پذیرد. در همین راستا مرکز پژوهشهای مجلس برای مقابله با بحران برق پیشنهاد داده است: قیمت برق 25% مشترکین پرمصرف خانگی را افزایش داده و تمامی درآمد حاصل از آن به مشترکان کم مصرف یعنی 75% مردم پاداش داده شود. با توجه به تجربیات دنیا، این شیوه پیشنهادی قطعا بر کاهش اوج مصرف برق موثر بوده و علاوه بر رضایت عمومی بخش قابل توجهی از بحران برق سال جاری را حل خواهد کرد.
انتهای پیام/
ارسال نظر