بحران در منابع تجدیدناپذیر
بحران در منابع تجدیدناپذیر و منابع تجدیدپذیر به علت توزیع نادرست مصارف منابع آبی با محوریت سدهای سطحی است. سدهای سطحی را میتوان بنیانگذار توزیع نادرست مصارف منابع آبی تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر دانست.
منابع تجدیدپذیر و منابع تجدیدناپذیر در ایران
منابع تجدیدپذیر رودخانهها (آبهای جاری سالانه) هستند. بارش در ایران به صورت متوسط ۴۰۰ میلیارد مترمکعب است. ۱۳۰ میلیارد مترمکعب آب به صورت آبهای جاری که منابع تجدیدپذیر ایران هستند، ارمغان ۴۰۰ میلیارد مترمکعب بارندگی در ایران است. ۲۴۰ میلیارد مترمکعب آب بارندگی تبخیر میشود و نزدیک به ۴۰ میلیارد مترمعکب جذب در زمین و مقوم سفرههای آب زیرزمینی میشود. مصارف آبی شامل مصارف خانگی، کشاورزی و صنعتی است. مصارف خانگی از محل آبهای تجدیدپذیر و محل مصرف آب کشاورزی و صنعتی از محل آبهای غیرتجدیدپذیر (سفرههای آب زیرزمینی) تعریف شده است.
مشکل کجاست؟
مهمترین مشکل اقتصاد آب در ایران، مدیریت نادرست توزیع مصارف منابع آبی است؛ یعنی حجم اندک مصارف آبی از منابع تجدیدپذیر، آن هم به شیوه نادرست و حجم بالای مصارف آبی از منابع تجدیدناپذیر استفاده میکند. در مصارف خانگی آب اگر مصرف هر ایرانی را ۲۰۰ لیتر در نظر بگیرید به ۷ میلیارد متر مکعب آب نیازمندیم و مسئولان محترم منبع آب تجدیدپذیر ۱۱۰ میلیارد متر مکعبی را برای تأمین این مصرف از طریق ایجاد سدهای سطحی و نگهداری آب پشت سدها قرار دادهاند! در بخش مصارف آبی کشاورزی نیز به طور متوسط هر هکتار زمین کشاورزی مصرفکننده ۵ هزار مترمعکب آب در دنیاست که این رقم در ایران اندکی بالاتر است. در شرایطی که ایران از ۳۰ درصد ظرفیت کشاورزی استفاده میکند، میزان مصرف آب در بخش کشاورزی حدود ۸۰ میلیارد متر مکعب است.
توزیع نادرست مصارف منابع آبی
با این اوصاف در شرایطی که منابع تجدیدپذیر برای مصارف کشاورزی هم کفاف و هم سلامت آبهای تجدیدناپذیر را تضمین میکرد، تأمین مصارف آب کشاورزی از محل منابع تجدیدناپذیر در شرایطی که منابع تجدیدپذیر هدایت بری برای تغذیه منابع تجدیدناپذیر را نداشت، قرار داده شد. مصارف کشاورزی از محل آبهای زیرزمینی در شرایطی که آورده طبیعی هرساله بارندگی به زمین نزدیک به ۴۰ میلیارد مترمکعب بود، کشاورزی را توأم با کاهش سطح آبهای زیرزمینی قرار داد (مصارف آب کشاورزی ۸۰ میلیارد متر مکعب از محل آبهای غیرتجدیدپذیر آن هم در شرایطی که تنها ۳۰ درصد از ظرفیت کشاورزی بالفعل شده است) و البته نیروگاههای حرارتی و صنایع فولادی نیز در این امر نیز نقش ایفا کردند. (به طور مثال مجموع نیروگاههای حرارتی سالانه ۱۲۸ میلیون مترمکعب آب از سفرههای آب زیرزمینی برداشت میکنند یا فولاد مبارکه به تنهایی بیش از یک میلیارد و ۵۰۰ متر مکعب از محل سفرههای آب زیرزمینی برداشت میکند).
نبود ارتباط بحران در تأمین آب آشامیدنی با مصرف آب
نکته قابل تأمل دیگر این است که بحران در منابع تجدیدپذیری که در پشت سدها ذخیره شدهاند ارتباطی به مصرف آب در بخش کشاورزی ندارد؛ چراکه محل مصرف آب کشاورزی منابع تجدیدناپذیر قرار داده شده است.
بحران در منابع تجدیدناپذیر
اگرچه کشاورزی سهمی در بحران منابع تجدیدناپذیر دارد، اما توزیع نادرست مصارف منابع آبی در این بخش علت اصلی بحران است، زیرا اختصاص ندادن منابع تجدیدپذیر ۱۱۰ میلیارد متر مکعبی به منابع تجدیدناپذیر یا مصارف آبی کشاورزی به بهانه تأمین آب شرب ۷ میلیارد مترمکعبی، علت بحران در منابع تجدیدناپذیر شده است. بدیهی است این رویه با استمرار خود، بحران در منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر را تشدید خواهد کرد. همین استدلال را میتوان در مصارف تأمین آب شرب و بهداشتی تکرار کرد. به عبارت دیگر بحران در منابع تجدیدپذیر که خود را در تأمین آب شرب نشان میدهد (به علت ارتباطدهی تأمین آب شرب با منابع تجدیدپذیر) به علت توزیع نادرست مصارف منابع آبی نیست. شیوه نادرست اجرای توزیع نادرست مصارف منابع آبی برای منابع تجدیدپذیر، بحران در منابع تجدیدناپذیر را سبب شده است. بحران در منابع تجدیدپذیر کمی عجیب است چگونه با وجود ظرفیت نگهداری منابع تجدیدپذیر که به نظر به ۱۱۰ میلیارد متر مکعب از طریق سدسازیهای سطحی رسیده است، توان پاسخگویی به ۶ میلیارد متر مکعب آب شرب و مصارف بهداشتی را ندارد؟ سالانه دو برابر مصارف خانگی، منابع تجدیدپذیر در پشت سدها تبخیر میشود! و این شیوه استفاده از منابع تجدیدپذیر، علت بحران در مصارف آبی از محل منابع تجدیدپذیر است. اگر سدهای زیرزمینی جای خود را به سدهای سطحی برای نگهداری منابع تجدیدپذیر میداد، حداقل، بحران در منابع تجدیدپذیر قابل تعریف نبود که بهانهای برای تسریع و تشدید سدسازی و تسریع در توزیع نادرست مصارف منابع آب که علت اصلی بحران در منابع تجدید ناپذیر است، ایجاد کند.
راهحل
راهحل، تغییر مدیریت توزیع مصارف منابع آبی است. بخشی از منابع تجدیدپذیر باید به سمت تغذیه منابع تجدیدناپذیر هدایت شود و بخشی محل مصرف آب در بخش کشاورزی شود و نسبت به تأمین ۶ میلیارد مترمکعب آب از محل نگهداری آب به صورت سدهای زیرزمینی این کار فکر و برنامهریزی شود که البته کارهای دیگر نیز میتوان انجام داد که از ذکر آن خودداری میشود. با این حال در پایان خوب است تکرار شود که استمرار رویه فعلی مدیریت در توزیع مصارف منابع آبی و تسلیم شرایط فعلی به شیوه مورد ادعای رئیس سازمان محیطزیست، قابلیت زمین برای کشاورزی را خواهد گرفت و به صورت غیرباور ایران را در آب آشامیدنی نیز وابسته واردات خواهد کرد.
انتهای پیام/
ارسال نظر