افزایش قیمت ارز چگونه کنترل شد؟
شکستن سرعت افزایش نرخ ارز، کاهش نوسانات و توقف روند افزایش سایر قیمتها به تبع آن، از اهدافی بود که دولت یازدهم برای دستیابی به آن با مشکلات عدیدهای مواجه بود.
شرایط حال حاضر اقتصاد، عمدتاً متاثر از تحولات اقتصاد کشور در نیمه دوم دهه 1380 است.
از نیمه دوم دهه 1380 و برخی از عوامل برونزا نظیر قیمت نفت خام، درآمدهای کلان نفتی و بیتابی سیاستگذاران برای استفاده از آن، بدون توجه به الزامات رشد اقتصادی با کیفیت در کنار حادشدن مشکلات ساختاری و مدیریتی، ظرفیت اقتصاد برای مقاومت در برابر تکانههای برونزا را محدود کرد.
اما با وجود چالشهای مختلف به جا مانده از دولت قبل در اقتصاد نظیر قانون هدفمندی یارانه ها، وجود بدهیهای بالا دولت، طرحهای نیمه تمام زیاد، محدودیت در منابع مالی، بحران در حوزه بانک و حجم بالای معوقات بانکی، تاکنون موفق به حفظ ثبات و پایداری کشور در حوزههای مختلف اقتصادی شده است.
یکی از موضوعات مهمی که دولت در آغاز فعالیت خود در دستور کار قرار داد تا با کنترل نوسانات و هدایت به مسیر صحیح اثرگذاری در اقتصاد از تاثیرات مخرب آن بکاهد بازار ارز و نرخ آن بود.
طی سه سال گذشته شکاف نرخهای ارز رسمی و بازار آزاد از روند کاهشی برخوردار بود. جهت گیری سیاست های ارزی دولت همواره به سمت کاهش شکاف بین نرخ های رسمی و بازار آزاد بوده است. این در حالی است که با نزدیک شدن نرخ ارز آزاد به نرخ ارز دولتی این شکاف به ارامی در حال از بین رفتن بوده و با صفر شدن فاصله این دو نرخ دولت یکی دیگر از تعهدات خود را را محقق خواهد کرد.
در سال 1384 که مقارن با سال آغازین اجرای سند چشم انداز بیست ساله کشور بود،نرخ ارز معادل 9023 ریال و 9042 ریال بوده که بیانگر شکافی در حدود 19 ریال بین نرخهای ارز رسمی و بازار آزاد است. در سال 1392 نرخ ارز رسمی برای هر دلار آمریکا به 21253 ریال و نرخ ارز بازار آزاد 31839 ریال رسید که بیانگر شکافی در حدود 10586 ریال بین نرخهای ارز رسمی و بازار آزاداست.
در سال 1392 با تصویب و ابلاغ قانون بودجه عملاً نرخ مرجع حذف شد و نرخ ارز مبادلاتی (24808 تومان به ازای هر دلار) به عنوان نرخ رسمی ملاک عمل بوده و نرخ مرجع (12260 ریال به ازای هر دلار) تنها برای تأمین کالاهای اساسی و دارو، آن هم برای محاسبه میزان یارانه دولت به این اقلام، مورد استفاده قرار گرفت.
با تغییر فضای سیاسی کشور به دلیل انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم و به دنبال آن کاهش انگیزههای سفته بازی در بازار ارز، موجب شد تا رشد فزاینده نرخ ارز بازار آزاد متوقف شود. اما عواملی نظیر تداوم محدودیتهای ناشی از تحریمهای غرب مانع کاهش آن به سطحی نزدیک به نرخ مبادلاتی گردید.
در فصل دوم سال 1392 (شروع دولت یازدهم) نرخهای ارز رسمی و بازار آزاد به ترتیب 23306 ریال و 32107 ریال بوده که نشاندهنده اختلافی در حدود 8801 ریال است. در این سال رشد نرخ رسمی در فصل چهارم نسبت به فصل دوم حدود 6.7 درصد و رشد نرخ ارز بازار آزاد در فصل چهارم نسبت به فصل دوم در حدود 7- درصد بوده است.
در سال 1393 همچنان تفاوت معنی داری بین نرخهای ارز رسمی و بازار آزاد وجود داشت. به طوری که متوسط نرخ رسمی ارز به ازای هر دلار آمریکا معادل 26509 ریال و نرخ ارز بازار آزاد معادل 32801 ریال بوده است. بر این اساس شکاف بین نرخ رسمی ارز و بازار آزاد از حدود 6747 ریال در سه ماهه اول سال به حدود 5206 ریال در سه ماهه دوم کاهش یافت ولی پس از آن با شیب ملایمی به 6159 ریال در فصل سوم و 7026 ریال در فصل چهارم افزایش یافت. در مجموع متوسط رشد برای نرخ رسمی دلار در فصل های سال 1393 در حدود 2.6 درصد و برای نرخ ارز بازار آزاد کمتر از 5.9 درصد به ثبت رسید.
در سال 1394 و با اجرایی شدن توافق نامه برجام و آزاد شدن نسبی ارز های بلوکه شده کشور، شکاف نرخ رسمی و نرخ بازار آزاد، در بالاترین حد به 5583 ریال رسید. در این سال متوسط رشد برای نرخ رسمی دلار در فصل های سال 1394 در حدود 2.3 درصد و برای نرخ ارز بازار آزاد کمتر از 2.5 درصد شد.
متوسط نرخ ارز رسمی در سه ماهه نخست سال 1395 در حدود 30358 ریال و نرخ بازار آزاد در حدود 34742 ریال بوده است که بیانگر اختلافی در حدود 4383 ریال است.
مقایسه این اختلاف با فصول گذشته نشان می دهد که شکاف نرخهای ارز رسمی و بازار آزاد از سال 1392 به بعد از روند کاهشی برخوردار بوده است. بنابراین می توان گفت جهت گیری سیاست های ارزی دولت همواره به سمت کاهش شکاف بین نرخ های رسمی و بازار آزاد بوده است.
عجب راه حل خوبی برای تثبیت نرخ ارز. ارز رسمی را آنقدر گران کنیم تا با بازار آزاد یکی شود. چرا به فکر کشورهای دیگر نرسیده؟ هر جا گیر کردند ارز رسمی را اینقدر کران میکنند که با بازار آزاد یکی شود. احمدی نژاد را بگو که این راه حل به عقلش نرسیده بود بعد آنهمه ادعا هم داشت.
نمیدونم با این اعداد و ارقام مزحک در پی ثابت کردن چه چیزی هستید، نرخ ارز و نوساناتش تحت کنتر در آمده؟ این تحت کنترل در آمدن چه سودی به برای من ایرانی داشته؟ آیا قیمت اقلام مصرفی خانوار ایرانی پایین آمده؟ نرخ اجاره و یا خرید مسکن چطور؟ آیا با کنترل نرخ ارز زندگی مردم بهتر شده؟
متاسفانه کنترل نرخ ارز با این شیوه هیچ کمکی به مردم نکرد، دولت تنها با بالا بردن نرخ ارز دولتی و تزریق ارز به بازار توانست فاصله قیمتهای دولتی و بازار آزاد را کم کند، که در نهایت هیچ دردی از مردم دوا نخواهد کرد
كجا كنترولشده مثل اختلاص ها
ایکاش یک گروه از اقتصاد دانان کشور دشمن ما مبانی اقتصادی را برای ما تدوین میکرد .دران شرایط وضع اقتصادما به مراتب بهتر از وضع کنونی بود .مگر ایران قطع رجال دارد که از اقتصاد دانان بد تر از دشمن استفاده میکنید .تمام ی مدیرانی که عدم صداقتشان اثبات شده را بدون تامل بیرون بریزید .کشور ما اسلامیست چرا از مدیران خائن استفاده میکنید .امثال خاوری را کی تایید کرد ؟کی تا فرودگاه اورا بدرقه کرد .بابک زنجانی از کجا وچطور سر براورد .یا به امور نا اگاه ویا خائن بودند .هر دوگروه جا در سیاست گذاری اقتصادی ندارند .