به گزارش پارس به نقل از تسنیم، اقدام جدید وزارت نفت در قراردادهای جدید نفتی با واکنش‌های گسترده‌ای از سوی کارشناسان و اساتید دانشگاه‌ها روبرو شده است. برخی کارشناسان این قراردادهای نفتی را مخالف منافع ملی و صراحتاً "بازگشت به دوران پیش از ملی شدن صنعت نفت" توصیف می‌کنند.

علیرغم اعتراضات کارشناسان و رسانه‌ها، وزارت نفت همچنان از این قراردادها دفاع می‌کند.

بیژن زنگنه، وزیر نفت، سیدمهدی حسینی را به عنوان رئیس کمیته بازنگری قراردادهای نفتی منصوب کرده است. و این در حالی است که حسینی از گذشته کاملاً مبهمی در مسائل نفتی رنج می‌برد.

گفته می‌شود مهدی حسینی پسرخاله عباس یزدان‌پناه (از مرتبطان م.ه در ماجرای استات‌اویل و شاه کلید این فساد بزرگ) است.  با این حال به نظر می‌رسد نسبت حسینی با یزدان‌پناه در یک ارتباط صرف خلاصه نمی‌شود. پیش از این نیز بارها از نام حسینی به عنوان یکی از متهمان در قضیه استات اویل نام برده می‌شد، با این حال تاکنون حکمی از سوی دستگاه‌های قضائی در این رابطه علیه وی صادر نشده است.

برخی منابع مدعی هستند یکی از افرادی که اطلاعات نفتی کشور را به یزدان‌پناه می‌داد، و فسادهای بزرگی همچون ماجرای استات‌اویل بر اساس آن شکل گرفت، همین پسرخاله‌ وی، آقای مهدی حسینی، بوده است. با این حال این ادعا تا این لحظه توسط محافل قضائی کشور تایید نشده است.

عباس یزدان‌پناه یزدی یک ایرانی تبعه انگلیس است که با انتشار خبر ربوده شدن و سپس کشته شدنش بار دیگر افکار عمومی را  متوجه فضای مخوف باندهای بزرگ مفاسد و تبهکاران کلان اقتصادی نمود. پیش از این رسانه‌های جهان او را  جعبه سیاه مافیای اقتصادی در ایران توصیف می‌کردند. و هنوز هم معتقدند که او  حلقه مفقوده بسیاری از پرونده‌های پیچیده رشوه خواری و فساد به‌خصوص در حوزه نفتی است. با این اوصاف، در سال 92 و آن‌هم در ایام رسیدگی به پرونده کرسنت در لاهه و درست هنگامی که قرار بود با شهادت در دادگاه گره کور این پرونده علیه ایران را باز کند، خبر ناپدید شدنش همه را شوکه کرد.

هرچند حداقل همسرش پس از ماه‌ها جستجو معتقد است که عباس یزدان‌پناه کشته شده است.

حال یک سؤال به‌شدت ذهن‌ها را درگیر کرده است؛ چه‌کسی از کشته شدن عباس یزدان‌پناه سود می‌برد؟

عباس یزدان‌پناه یزدی فرزند افراسیاب متولد 1348 در شهرستان سیرجان، از سالهای دبیرستان و دانشگاه یکی از نزدیک‌ترین افراد به مهدی هاشمی بوده و همیشه نامش کنار  مهدی هاشمی آمده است. یزدان‌پناه خود می‌گوید: "ما دوستی خیلی عمیقی در راهنمایی و دبیرستان داشتیم. من دانشکده فنی مخابرات قبول شدم، رتبه خوبی آورده بودم و باز از دست تقدیر و قضا مهدی هم در همین رشته قبول شد و ما در یک رشته و دانشکده و دانشگاه باز هم با هم همکلاس بودیم".

 

عباس یزدان‌پناه در سال 79 به‌نیابت از مهدی هاشمی شرکتی به‌نام جبل را تأسیس می‌کند.  او خود در این باره می‌گوید: "در اوایل 1370 یک روز مهدی و آقای صداقت آمدند منزل ما، و به من گفتند شرکتی به‌اسم شرکت «جبل» تأسیس شده با عده‌ای سهامدار که تو مدیرعامل و سهامدار آنجا هستی. این‌طور که من بعدها مطلع شدم، این شرکت جبل شرکتی بود که با شراکت مهدی، مصطفی داودی و  عباس صداقت به‌عنوان شرکای ایرانی تشکیل شده بود و یک سرمایه گذار عرب خارجی به‌نام آقای شیخ حسن عنانی که اینها مشترکاً شرکت‌ها و حساب‌های بانکی را در خارج از کشور تشکیل داده بودند و چون احتیاج به یک شرکت هم در داخل کشور داشتند شرکت جبل را تأسیس کردند و هرکدام نماینده‌ای در این شرکت مشخص کردند که من نماینده از طرف مهدی [هاشمی] بودم و عباس صداقت و مصطفی داودی‌زاده هم برادرانشان را گذاشته بودند".

از شواهد امر پیداست که تلاش برای تنظیم قراردادهای بزرگی میان شرکت‌های چندملیتی با ایران و اخذ پورسانت بزرگترین کسب و کار شرکت جبل بوده است.

یزدان‌پناه در این فیلم می‌گوید: "واقعیت قضیه این بود که ما می‌خواستیم به هر حال در پروژه‌های نفت دخیل باشیم. در سال 71 شیوه‌های کاری ما کم‌کم تغییر کرد. به این صورت که یک روز مهدی (هاشمی) آقایی را به‌اسم سعید ذاکری به من معرفی کرد و به من  گفت که اطلاعاتی که این می‌خواهد از وزارت نفت راجع به پروژه پارس جنوبی بگیر و در اختیارش قرار بده، چون من عازم مسافرتم. بعداً در طول ارتباط و دوستی که با سعید ذاکری داشتیم و رابطه را برقرار کردیم، متوجه شدم که سعید ذاکری واسطه ارتباطی شده بین آقایی به‌نام بوذری و مهدی و این سه در گرفتن یک کمیسیونی روی قضیه پارس جنوبی همکاری می‌کنند".

 

با این اوصاف عباس یزدان‌پناه یزدی و مهدی هاشمی یک قرارگاه پورسانت‌گیری تأسیس کرده بودند. او در این باره می‌گوید:  "هرکاری می‌کردیم تا بتوانیم از مسائل پورسانتی استفاده کنیم. و از ارتباطاتی که دوستانمان داشتند سعی می‌کردم که استفاده کنم. و به این جهت با مهدی خیلی هماهنگ می‌کردم قضایایی که می‌خواستم انجام بدهم. سعی می‌کردم که از امکانات و اعتباراتش استفاده کنم، مثلاً در قضیه یک شرکت استرالیایی بود که ما می‌خواستیم این را در پروژه ساختمان بانک مرکزی کمکش کنیم. برای اینکه بتوانیم یک پورسانتی ازش بگیریم. و یا خرید کارخانه سیگار سازی گیلان بود که می‌خواستیم برای یک شرکت سیگارسازی خارجی بخریم و یا خرید سیگار از یک کمپانی".

برگ برنده شرکت جبل برای دلالی اطلاعات ذی‌قیمتی بود که مهدی هاشمی با اعتبار خود از بدنه دولت به دست می‌آورد، اخبار دقیق و محرمانه از سرّی‌ترین تصمیمات و پروژه‌های اقتصادی نظام. بخشی از اتهامات عباس یزدان‌پناه و مهدی هاشمی هم انتقال همین اطلاعات محرمانه اقتصادی کشور به پیمانکاران خارجی برای تسهیل در عقد قراردادهاست. او در اعترافاتش در این باره به چند مورد اشاره می‌کند.

یزدان‌پناه در این فیلم مستند می‌گوید: "از اوایل سال 72 دیگر روابط ما شکل دیگری به خود گرفت. خوب، چون پروژه‌ای که انجام نمی‌شد و ما ارتباط مالی روی این پروژه‌ها داشتیم و بیشتر به رد و بدل کردن اطلاعات و حفظ ارتباطات معطوف شده بودیم، از قبیل اطلاعاتی راجع به شرکت نفت، یا پروژه‌های نفتی مانند پروژه سیری، یا شرایطی که در پروژه ابوذر بود و از این قبیل اطلاعات".

اخبار و اطلاعاتی که عباس یزدان‌پناه یزدی به‌نیابت از مهدی هاشمی در اختیار شرکای خارجی‌اش قرار می‌دهد به‌دلیل آنکه از سوی فرزند رئیس جمهور ایران به دست آمده برای بسیاری و از جمله سرویس‌های امنیتی جهان جذاب بوده است. همین امر در سال 1374 نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران را وامی‌دارد که در گام نخست عباس یزدان‌پناه یزدی را به‌اتهام جاسوسی دستگیر و روانه زندان کنند.

یزدان‌پناه در سال 74 به‌بهانه مرخصی از زندان خارج شد و دیگر بازنگشت. او بلافاصله تابعیت انگلیس را دریافت می‌کند و پس از آن همچون گذشته در خارج از کشور فعالیت‌های اقتصادی‌اش را به‌همراه مهدی هاشمی ادامه می‌دهد.

در سالهای 1374 تا 1392 یزدان‌پناه به‌عنوان نماینده مهدی هاشمی در خارج از کشور چندین قرارداد بزرگ در حوزه نفت و گاز را میان ایران و چند شرکت خارجی تنظیم و پورسانت‌های چندمیلیون دلاری دریافت می‌کند، قراردادهای استات اویل، کرسنت و توتال، از این جمله‌اند.

به‌عنوان مثال آنها با تأسیس شرکت درینجر و هورتن و افتتاح حساب در یکی از بانک‌های سوئیس بابت دلالی در قرارداد استات اویل مبلغ 15میلیون دلار پورسانت دریافت می‌کنند.

این درحالی است که همه این مبالغ در قالب قراردادهای مشاوره‌ای بوده است. نکته جالب اینجاست که حساب‌های بانکی برای به‌جانماندن ردی از مهدی هاشمی تنها با یک امضا و آن‌هم توسط عباس یزدان‌پناه یزدی برداشت می‌شده است، با این اوصاف عباس یزدان‌پناه یزدی نه تنها دوست دوران نوجوانی و جوانی مهدی هاشمی بلکه معاون، نماینده و حتی "کیف پولش" هم بوده است.

در سال 1392 و در آستانه برگزاری دادگاه لاهه با موضوع قرارداد کرسنت عباس یزدان‌پناه با برخی از مسئولان کشور ارتباط می‌گیرد و اعلام می‌کند که حاضر است علیه فساد و رشوه خواری در جریان قرارداد کرسنت شهادت دهد. این شهادت در صدور حکمی به‌نفع جمهوری اسلامی می‌توانست بسیار مفید باشد و به‌دنبال آن اطلاعات ذی‌قیمتی از فساد در حوزه نفت و انرژی به مسئولان امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی ایران ارائه دهد.

قرار بر آن می‌شود که یزدان‌پناه در امارات از طریق ویدئوکنفرانس چند جلسه‌ای در دادگاه لاهه شهادت دهد. اما او به‌ناگاه در تاریخ 5 تیرماه 92 ربوده و ناپدید می‌شود. بسیاری از جمله همسرش معتقدند که عباس بعد از ربوده شدن برای به‌جای نماندن هیچ ردی کشته شده است. اما رسانه‌های بیگانه در اصراری عجیب در تلاشند از قتل او صحبتی نشود و ماجرا را به آدم‌ربایی تقلیل دهند. جالب اینجاست که دولت انگلیس هم که در موارد مشابه به‌شدت پیگیر سرنوشت شهروندان خود است در اقدامی عجیب پرونده ربایش عباس یزدان‌پناه را مختومه اعلام می‌کند.