فناوری، قاتل مشاغل است؟
در آینده افراد میتوانند چند شغل را انتخاب کنند فناوری بهطور غیرمستقیم به ایجاد شغل کمک میکند
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- شیوا سعیدی- با ظهور اینترنت و سیستمهای خودکار، تولید ناخالص ملی کشورها و میزان سودآوری آنها طی دهههای اخیر افزایش قابل توجهی داشته است، اما در این میان به نظر میرسد طبقه متوسط و فرصتهای شغلی درحال از بین رفتن هستند. درحقیقت اکنون به نقطهای رسیدهایم که فناوری بیش از آنکه فرصت شغلی خلق کند، مشاغل را از بین میبرد. اگر چنین روندی ادامه یابد، آمریکا و مراکز رشد فناوریهای نوین با مشکل روبهرو خواهند شد. «وندل والاش»، مشاور و کارشناس دانشگاه ییل میگوید: رباتها، پرینترهای سه بعدی و فناوریهای نوظهور دیگر همه به افزایش بیکاری و گسترش شکاف فقر دامن میزنند. مفهوم «بیکاری تکنولوژیک» نیز بر همین اساس بنا شده است. این شرایطی نامتوازن است و تصور میکنم به اختلالی همهجانبه در اقتصاد تبدیل شود.
ظهور طبقه کممهارت با پیشرفت فناوری
به نوشته «بیزینس اینسایدر» این درحالی است که هیچ نشانی از معکوس شدن این روند وجود ندارد، زیرا فناوری بسیار سریع و قبل از آنکه هرگونه نظارت و قانونگذاری برای آن شکل گیرد، تغییر میکند. به این ترتیب احتمال آنکه فرصتهای شغلی به وسیله فناوریهای جدید جایگزین شوند نیز کاسته میشود. براساس تحقیقی که دانشگاه آکسفورد در سال ٢٠١٣ منتشر کرده، ٤٧درصد فرصتهای شغلی در آمریکا را میتوان ١٠ تا ٢٠سال آینده بهطور کامپیوتری انجام داد. روزنامه انگلیسی «تلگراف» نیز در گزارشی در اواخر ٢٠١٣ نوشت: طی ٢٠سال آتی حدود ١٠میلیون شغل در انگلیس با ربات و کامپیوتر جایگزین خواهد شد. از سوی دیگر مشاغلی که شامل وظایف تکراری هستند با کاهش درآمد روبهرو خواهند شد. به نوشته این روزنامه پیشرفتهای کلان در فناوری، احتمالا به خلق طبقهای از افراد کممهارت منجر میشود که مشاغل آنها خودکار شده است. به عقیده «والاش» فناوریهای جدید همچنان جایگزین کارگران خواهند شد و از سوی دیگر رکود در افزایش دستمزد کارگران در آمریکا و بقیه کشورها همچنان ادامه خواهد داشت. بهطور سنتی عناصری مانند سودآوری، مشاغل، دستمزدهای ساعتی و درآمد متناسب با یکدیگر رشد میکنند. با وجودی که طی ٣٠سال اخیر تولید ناخالص ملی و سودآوری اقتصاد آمریکا رشد کرده، اما متوسط درآمد مردم و نرخ بیکاری این کشور نیز بهطور همزمان افزایش یافته که به گفته والاش فناوری نقش مهمی در این روند داشته است. او میگوید: در بخش زیادی از تاریخ معاصر ٥٠درصد تولید ناخالص ملی صرف دستمزدها و ٥٠درصد دیگر صرف سرمایه شده است. اکنون شاهد یک جایگزینی خارقالعاده هستیم زیرا مبالغ کلانی در صنعت فناوری هزینه میشود. این بدان معنا نیست که اشتباهی در بازار رخ داده، بلکه فقط نشان میدهد صنایع فناوری با تولیدکنندگان سنتی متفاوت هستند.
همخوانی نرخ بیکاری با رشد فناوری
وندل والاش، در ادامه میگوید: درحال ورود به دورهای از بیکاری ساختاری و زیربنایی هستیم، زیرا فناوری درحال از بین بردن تمام مشاغل است. این امر نوعی شرایط نامتوازن خلق کرده که به عقیده من هنگام فراگیر شدن فناوریهای مختلف، سبب میشود با نوعی بیکاری مطلق روبهرو شویم. با این وجود نمیتوان بهطور قطعی رای داد که فناوری دلیل اصلی کاهش مشاغل در آینده است و باید توجه داشت که آمارها حاکی از روند دیگری است. نمودار شماره یک نشاندهنده نقاط مهم رشد در فناوری و نرخ بیکاری در انگلیس از ابتدای ظهور فناوری در دهه ١٩٧٠ میلادی است. (نمودار شماره یک)
جالب آنکه در نمودار شماره یک هیچگونه ارتباطی میان اختراع فناوریهای جدیدی که فراگیر میشوند و نرخ ایجاد فرصتهای شغلی وجود ندارد. به نظر میرسد فناوریهای جدید با چرخههای متعدد کاهش فرصتهای شغلی روبهرو شدهاند. نرخ بیکاری در اوایل دهه ١٩٧٠ میلادی حدود ٣درصد بود. اما میتوان با کمی عقبگرد به دهه ١٩٣٠ متوجه شد که نرخ بیکاری طی زمان کاسته شده است. نکته اصلی اینجاست که انسان همیشه فناوریهای مدرن را به کار گرفته و بیکاری نیز براساس چرخههایی خاص به وجود میآید و دلیل آن ریشه در رشد کلی اقتصاد دارد، نه فناوری.
البته نگاهی موضوعی به این امر نشان میدهد نرخ بیکاری با رشد فراگیر فناوری همخوان است. یکی از مثالهایی که والاش و طرفداران او به آن استناد میکنند، نمونه خلق فرصتهای شغلی توسط سه خودروساز بزرگ دهه ١٩٩٠ و مقایسه آن با میزان مشاغل ایجاد شده توسط غولهای فناوری امروز است؛ در سال ١٩٩٩ شرکتهای جنرالموتورز، فورد و کرایسلر درآمدی معادل ٣٦میلیارد دلار ثبت و بیش از یکمیلیون کارگر استخدام کردند. اما سه شرکت بزرگ فناوری امروز یعنی اپل، فیسبوک و گوگل بیش از هزار میلیارد دلار درآمد کسب کردهاند و فقط ١٣٧هزار کارگر استخدام کردهاند.
مشاغل موقت از بین میروند
این درست است که شرکتهای فناوری، نیروی انسانی کمتری را بهطور مستقیم به کار میگیرند اما آنها اکوسیستمهایی خلق میکنند که افراد بیشتری را بهطور غیرمستقیم استخدام میکنند. بهعنوان مثال «فیسبوک» بیش از دومیلیون تبلیغکننده دارد یا صدها هزار فروشنده در «ایبی» و «آمازون» مشغول کارند. صنعت برنامههای موبایل به تنهایی اکنون بزرگتر از کل صنعت فیلمسازی است و گوگل بزرگتر از کل صنعت مطبوعات شامل روزنامهها و مجلات است. از سوی دیگر باید توجه داشت مشاغلی که در صنعت فناوری ایجاد میشوند، درآمدهایی بالاتر از مشاغل قدیمی دارند.فناوری سبب میشود افراد فعالیت ثمربخشتری داشته باشند، به عبارت دیگر با کار کمتر به نتیجه بهتری برسند. شرکتها با افزایش فعالیت خود این روند را تأیید میکنند. آنها به صرفهجویی در استخدام نیرو و دستیابی به همان درآمد قبلی بسنده نمیکنند بلکه با بکارگیری همان تعداد کارگر (یا حتی تعداد بیشتری) سعی میکنند به درآمد بهتر دست یابند. در نمودار شماره دو نشان داده شده رابطهای معکوس میان متوسط «سودآوری» و نرخ متوسط بیکاری وجود دارد. (نمودار شماره ٢)
البته فناوریهای جدید بهطور موقت مشاغل را از بین میبرند. مثلا قبلا عده زیادی در صنعت تولید «پیجر» فعالیت میکردند اما تمام این مشاغل اکنون از بین رفتهاند ولی کارگران آن بیکار نیستند. در حقیقت به همان میزان مشاغلی که از بین رفته، فرصتهای جدیدی ایجاد شده است. در همین زمینه «بیل گیتس» هم گفته بود رباتها مشاغل برخی افراد را از بین میبرند، نه تمام افراد. او دقیقا گفته بود: ٢٠سال دیگر تقاضا برای کار بسیار کمتر خواهد بود.این امر پیشبینی افزایش نرخ بیکاری نیست، بلکه مهاجرت از یک بخش به بخش دیگر است. برای مثال خودرو، فرصتهای شغلی افرادی را که از اسبها نگهداری میکردند از بین برد. تلفن هوشمند نیز صنعت پیجر را نابود کرد اما باز هم فرصتهای شغلی جدیدی ایجاد شد و افرادی که در آن بخش کار میکردند، اکنون بیکار نیستند. آنها مشاغل جدیدی دارند و شاید چیزی مانند برنامههای موبایل را خرید و فروش میکنند.روزنامه تلگراف در ادامه گزارش خود مینویسد: از بین بردن و خلق کردن مشاغل به معنای آن است که نیروی کار آینده میتواند چند شغل داشته باشد زیرا فرصتها از بین میروند و مشاغل جدیدی جایگزین آنها میشوند. به این ترتیب کارگران نسل آتی باید قابلیت انطباق با چالشها را در خود به وجود بیاورند.پروفسور «استیون بیون» از دانشگاه «لانکستر» در اینباره میگوید: این وقایع نشان میدهد در آینده بازار کار شبیه یک ساعت شنی خواهد بود که در آن مشاغلی که نیاز به مهارت کم دارند با افول روبهرو میشوند، بنابراین کارمندان باید مهارتهای جدیدی بیاموزند تا با تغییرات مداوم کنار بیایند.
ارسال نظر