پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- علی خدایی بیجاری- پشت هم اندازی مسئولان در اجرای طرح آبخیزداری توصیه رهبرییکی از مواردی که در یک دهه گذشته، به کرات و به دفعات از سوی مقام معظم رهبری به مسئولان و متولیان محیط زیست توصیه شده، مقوله نوظهوری است با عنوان «آ‌بخیز‌داری ». معنای ساده‌تر این اصطلاح یعنی ساختن سد در مقابل مسیل‌ها و دره‌هایی که آب باران به شکل سیل و با فشار زیاد از آنجا رد می‌شود. 

این توصیه اگر به گوش مسئولان و متولیان محیط زیست فرو برود و این راهکارمنحصر به فرد را برتابند، بی‌شک در ازدیاد و افزایش کمی آب سفره‌های زیرزمینی و آب‌خوان‌های طبیعی، تأثیر به سزایی خواهد داشت، چراکه مشکل اصلی کمبود و نبود آب در بسیاری از مناطق کشور به خشک و خالی شدن سفره‌های زیر زمینی برمی‌گردد و از آنجایی که در دهه‌های گذشته با گسترش سطح ساخت و سازها و وسعت قابل توجه بخش‌های عمران، شهر و شهرک‌سازی و سایر فعالیت‌های عمرانی، آب باران به سختی می‌تواند پروسه طبیعی پالایش و جذب را طی کند، بخش مهمی از آب‌های حاصل از بارش‌ها هدر می‌رود. علت اصلی این هدر رفت آب به این صورت است که  بسیاری از زمین‌های اطراف یک شهر یا شهرک به وسیله آسفالت، بلوک، بتون و سنگ‌فرش‌های متفاوت پوشیده شده است. بنا‌براین به وقت بارش باران آب به لایه‌های زیرزمینی نفوذ نمی‌کند و روی سطوح نفوذ‌ناپذیر یاد شده، آنقدر جاری می‌شود و حرکت می‌کند تا در نهایت بخش قابل‌توجهی از این آب تبخیر می‌شود و در واقع از دست می‌رود. 

از طرفی آب باران به صورت طبیعی در خاک بیابان‌ها و مناطق خارج از شهر نفوذ می‌کند و روند طبیعی جذب به آب‌خوان‌ها را طی می‌کند. اما انتقال و بهره‌برداری از چنین آب‌خوان‌هایی که با شهر‌ها و شهرک‌ها فاصله زیادی دارد، به دلایل زیادی مقرون به صرفه نیست. 

پس بهترین راه برای جذب آب باران ساخت سد در مقابل آب‌های جاری و جوی‌های اصلی در هر شهر و روستا است. مناطقی که عموماً برهنه از پوشش‌های مصنوعی چون آسفالت و بتون و بلوک است. چنین مناطقی که معمولاً در هر شهر و بلادی به وضوح قابل شناسایی است، نقش شاهرگی را ایفا می‌کند که از پیوستن شاخه‌های متعدد به یک مسیر اصلی به وجود می‌آید. 

با این وجود ساخت چنین سدهایی که در نهایت به مقوله آبخیز‌داری ختم می‌شود از هر جهت سهل و آسان است، چراکه نه هزینه چندانی برای ساخت نیاز دارد و نه وقت زیادی صرف اجرای آن می‌شود! 

اما آنچه در این میان قابل درک نیست این است که چرا مسئولان و متولیان محیط‌زیست، اجرای چنین طرحی  را که در این‌بازه زمانی برای کشور ما حالتی استراتژیک دارد، پشت گوش انداخته‌اند. آن هم در این اوضاع و احوال خشکسالی که قطره قطره آب برای ما حکم کیمیا را دارد. 

شاید سبب و علت این است که برخی از مسئولان ما از پروژه‌هایی استقبال می‌کنند که اجرای آن مستلزم تخصیص بودجه‌ای کلان باشد و به حکم تمثیل «‌ترک عادت موجب...» نمی‌توانند طرح‌های خلاقه و بی‌درد‌سر را که قاطبه مردم از آن منتفع می‌شوند، بر تابند؛ شاید!