واژه هاي صداقت و صراحت
مخاطرات کشاندن پرونده هاي فساد اقتصادي به سطح جامعه/ قرار است بساط «بگم، بگم» و افشاگري تداوم يابد؟
سوال مهم اين است که ادعايي که بلافاصله با واژه هاي دروغ محض و دروغ تعجب برانگيز پاسخ داده مي شود چه اثراتي در جامعه خواهد داشت؟
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- جواد غياثي- روز گذشته معاون اول رئيس جمهور طي جلسه هيئت نمايندگان اتاق تهران با اشاره به جلسات طولاني بابک زنجاني با رئيس کل بانک مرکزي گفت: "بايد پرسيد چه کسي پشت او بوده و دست هاي پشت پرده بايد رو شود".
بلافاصله رئيس کل سابق بانک مرکزي با تکذيب ادعاهاي جهانگيري گفت: اظهارات آقاي جهانگيري کذب محض است و جاي تعجب دارد که معاون محترم رئيس جمهور چنين دروغ هايي را عنوان مي کند. در اينجا بحث بر سر ماجراي فروش نفت در دولت قبل و مشکلات پيش آمده براي کشور در اين حوزه نيست اگرچه موضوع بسيار مهم بوده و شناسايي و پيگيري مسببان آن و مخصوصا خلاءهايي که منجر به چنين مشکلاتي مي گردد بسيار مهم است و قطعا لازم است تکليف 2.7 ميليارد دلار سرمايه کشور که در ماجراي پيچيده فروش نفت در دولت قبل هنوز مبهم است، روشن گردد و تلاش دولتمردان در اين مسير قابل تقدير است.
بحث بر سر اين هم نيست که آقاي معاون اول به چه منظوري اين موضوع را طرح کرده اند؟ و چه آثار و نتايج مثبتي بر طرح اين موضوع مترتب ديده اند؟ ممکن است برخي طرح اين موضوعات را به دعواهاي سياسي و ادامه انتقادات کشدار از دولت قبل منتسب کنند اما در اينجا قصد نيت خواني نداريم. فرض بر اين است که طبق اظهارات خودشان در راستاي شفافيت با مردم و حساس کردن مردم و رسانه ها در جهت مقابله واقعي با فساد اين مسائل طرح شده است.
حال سوال مهم اين است که ادعايي که بلافاصله با واژه هاي دروغ محض و دروغ تعجب برانگيز پاسخ داده مي شود چه اثراتي در جامعه خواهد داشت؟ آيا قرار است مشابه اظهارات برخي مسئولان در سال هاي گذشته بساط «بگم، بگم» و افشاگري عليه افراد تداوم يابد؟ آيا مردم باشنيدن اين جمله ايشان که:" به شما اطمينان مي دهيم بناي دولت در مبارزه با فساد عمل به قانون و صراحت و صداقت در مقابل افکار عمومي است به برخورد با فساد اميدوار مي شوند؟
مبارزه با فساد زماني انجام مي شود که مردم و افکار عمومي نسبت به موضوع حساس و رسانه ها در صحنه باشند". آرامش خاطر کسب کرده و واژه هاي صداقت و صراحت، معناي واقعي خود را منتقل خواهند کرد؟ مي خواهيم در اينجا خود را به جاي مردم بگذاريم و واکنش آنها به اظهارات فوق را دريابيم. واقعيت آن است که تعدد استفاده از واژه هايي مثل دروغ، تکذيب اظهارات الف توسط ب، واکنش شديد سخنگوي ج نسبت به اظهارات د مردم را به شدت نسبت به نهاد هاي حاکميتي بدبين مي کند. اشخاص حقوقي مورد اتهام از ياد مردم خواهند رفت و روسياهي براي جايگاه آنها که دولت- يا مجلس يا ... - است خواهد ماند.
اميدواريم که اين اظهارات نتايج مثبتي در مبارزه با فساد به بار آورد اما يک نتيجه قطعي اين گونه اظهارنظرها و اتهاماتي که به سرعت تکذيب مي شود فروريختن پايه هاي سرمايه ها ي اجتماعي در کشور است. کارشناسان معتقدند دقيقا به همين دليل است که مردم از دريافت يارانه ها انصراف ندادند. در همين شرايط است که وزير کار، از لزوم اجراي سياست هايي جهت افزايش سرمايه اجتماعي به عنوان پيش نياز حذف يارانه ثروتمندان ياد مي کند.
هرچند از جهت شفاف سازي نتايجي احتمالي براي اين گونه اظهارات قابل تصور باشد اما روي ديگر اين سکه که قطعي است از بين رفتن اعتماد و مشکلات فراوان مترتب بر آن است. مخصوصا که مردم مسائلي چون دعواي طولاني در مورد برداشت 4.1 ميلياردي را که مي توانست بدون تکذيب و تهديدهاي رسانه اي نه ماهه تمام شود هنوز به ياد دارند. واقعيت اين است که مردم منتظر ديدن اقدامات قاطع در مبارزه با فساد و نتايج ملموس آن هستند نه اتهام زدن و دعواي رسانه اي. همانگونه که رهبر معظم انقلاب در پيام خود به همايش ملّي ارتقاي سلامت نظام اداري و مقابله با فساد و در پاسخ به نامه آقاي جهانگيري فرمودند: "چرا اقدام قاطع و اساسي انجام نمي گيرد که نتيجه را همه به طور ملموس مشاهده کنند؟ توقع من از آقايان محترم اين است که چه با سمينار و چه بدون آن، تصميمات قاطع و عملي بدون هرگونه ملاحظه اي بگيرند و اجرا کنند."
خب چرا ترسيديد؟ بزاريد مردم بفهمند چه گندي بالا اومده :)
چه اشکالی داره،بگم بگم نبود،گفته ها گفته شد.اگه مشکلی نیست،بگذارید گفته بشه. با این گفته مردم بیشتر به صداقتها پی می برندوبا شیب ملایم اذیت نمی شن.تسلسل خاطرات مردم به یاد عدالت پیشگان است.