نسل چهارمی ها وارد بازار کار می شوند
جمعیتی 13 میلیونی متولدین دهه 70 شمسی به زودی وارد بازار کار ایران می شوند.
به گزارش پارس به نقل از خبرانلاین ؛ بازار کار ايران خود را براي ورود نسل جديد آماده نکرده است. براساس آمارهاي رسمي جمعيت بيکار کشور به عدد 4 ميليون و 500 هزار نفر رسيده و پيش بيني مي شود اين رقم تا مرز 6 ميليون نفر نيز پيش برود. نرخ بيکاري هم تاييد مي کند بيشترين ميزان بيکاري مربوط به گروه سني 15 تا 25 سال مي شود. گروه سني تا مرز 35 سال نيز دومين رتبه بيکاري را در اختيار دارند. بررسي هاي رسمي تاييد مي کند بازار کار ايران براي پذيرش نسل جديد چندان آماده نيست. تعطيلي 55 درصد بنگاه هاي توليدي کشور طي سال هاي گذشته، رشد اقتصادي منفي 5.8 درصدي و رکورد زني تورمي 41 درصدي همگي شرايطي را فراهم آورده تا امکان ايجاد اشتغال براي نسل تازه وارد اقتصاد ايران از بين برود. آخرين بيکاري جوانان کشور 24 درصد اعلام شده است. برهمين اساس بخش مهمي از جمعيت ايران امکان حضور در بازار کار را از دست داده اند.
موضوع اشتغال و بیکاری، سال هاست که از مسایل اقتصادی مهم کشور محسوب می شود. براساس گزارش سازمان مرکز آمار، بررسی نرخ مشارکت اقتصادی (نرخ فعالیت) نشان می دهد که 37.6 درصد جمعیت درسن کار (10 ساله و بیشتر) از نظر اقتصادی فعال بوده اند، یعنی در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفته اند.
براساس این آمار، نرخ بیکاری زنان با 18.9 درصد دوبرابر نرخ بیکاری مردان با 9.1 درصد است. یعنی اوضاع بیکاری مردان نسبت به زنان بهتر شده اما هنوز زنان به دنبال کار هستند. البته در زمستان سال گذشته شاید بدترین وضعیت بیکاری در کشور مربوط به زنان آن هم در گروه سنی 20 تا 24 سال بود چرا که آمار نشان می داد میزان بیکاری این گروه حدود 47.2 درصد است.
همچنین نرخ بیکاری در مناطق شهری کشور برای زنان 22.1 درصد و برای مردان به 9.4 درصد می رسد. بر اساس اطلاعات اعلام شده از سوی این مرکز نرخ بیکاری روستاهای کشور هم 8.7 درصد شد که در این میان نرخ بیکاری مردان روستایی 8.2 و نرخ بیکاری زنان در روستاها هم 11 درصد ثبت شده است.
این در حالی است که تعداد کل جمعیت غیرفعال کشور طی دوره 84 تا 92 مجموعا 6.2 میلیون نفر افزوده شده و از طرف دیگر هم در این دوره 6.5 میلیون مرد و زن دیگر به سن کار رسیدند، براساس گزارشی که خبرگزاری مهر منتشر کرده، بررسی آمارهای مربوط به اشتغال و بیکاری کشور در فاصله سال های 84 تا 92 نشان می دهد که در انتهای این دوره 11 میلیون و 700 هزارنفر مرد با وجود قرار داشتن در سن کار و محاسبه آنها در جمعیت فعال کشور (10 تا 65 سال)، اما تاثیری در اقتصاد و جریان تولید کشور نداشته و به عبارت ساده تر، غیرفعال بوده و کار نمی کرده اند. البته اهمیت این آمار در این است که مجموع کل افراد غیرفعال کشور در بخش زنان و مردان در سال 92 ، 39 میلیون و 500 هزار نفر بوده است. بنابراین در یک دوره زمانی 8 ساله، 6 میلیون و 500 هزارنفر از جمعیت کشور به گروه غیرفعالان پیوسته اند در حالی که دقیقا در سن کار قرار داشته اند.
اگر وضعیت افزایش مردان غیرفعال اقتصادی کشور را در فاصله سال های 84 تا 90 بررسی شود، تعداد مردان غیرفعال از 1 میلیون و 600 هزارنفر به 2 میلیون و 400 هزارنفر می رسد. همچنین تعداد مردانی که کار نمی کنند در پایان سال 91 نسبت به پایان سال 84 به میزان 2 میلیون و 200 هزارنفر رسیده است.
نسل تازه و بازار بيکاري
شناخت نسل ها در هر جامعه ای به خصوص جامعه ای که در حال گذار و عبور از یک نسل به نسل بعدی است می تواند از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار باشد زیرا با ورود هر نسل جدید و قدرت گرفتن یک نسل از نظر بار جمعیتی در هر جامعه ای تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و پیامدهای مختلفی رخ می دهد که شناخت این پیامدها می تواند راهگشا باشد. در حال حاضر در شرایطی در کشور به سر می بریم که جمعیتی بیش از 13 میلیونی که همگی متولدین دهه 70 شمسی در کشور هستند و از آن ها به عنوان «نسل چهارمی» ها یاد می شود کم کم با رسیدن به سن 20 سالگی و حضور پر رنگ در جامعه نقش های اصلی را در اداره کشور برعهده می گیرند. دراین گزارش سعی شده است تا چشم اندازی از این نسل چهارمی ها ترسیم شود و به چالش ها و نقش آن ها در آینده کشور پرداخته شود.
نسل جدید، سومین نسل بچه های متولد سال های بعد از انقلاب هستند. بچه هایی که در دهه 70 میلادی یعنی سال های بین 1370 تا پایان سال 1379 متولد شدند و حالا بین 10 تا 20 سال سن دارند و قالب جمعیت نوجوان و بخش کمی از جمعیت جوان جامعه امروزی ایران را تشکیل می دهند. براساس آمار سرشماری جمعیت کشور این نسل با 13 میلیون و 782 هزار و 522 نفر در حال حاضر بیش از 18 درصد جمعیت کشور را به خود اختصاص می دهند. نسلی که طبق سرشماری های سال گذشته شش میلیون و 22 هزار و 497 نفر آن ها بین 10 تا 14 سال و هفت میلیون و 760 هزار و 25 نفر آن ها بین 15 تا 19 سال سن دارند. همچنین از نظر تفکیک جنسی هم سهم دختران از جمعیت این نسل شش میلیون و 705 هزار و 136 نفر و سهم پسران هفت میلیون و 77 هزار و 386 نفر است. نسلی که بخش مهمی از آن ها در حال حاضر دانش آموزان سال های پایانی دبستان ، مدارس راهنمایی و دبیرستان هستند و حدود یک و نیم میلیون نفر آن ها هم در دو سال گذشته راهی دانشگاه شده اند.
نسل سوم انقلاب، نسل «تفاوت ها» نام گرفته اند، بچه هایی که سال های انقلاب را ندیده اند و هیچ تصویر و تصوری از جنگ و موشک باران ندارند و با نسل قبل از خود یعنی بچه های دهه 60 و نسل پدران و مادران خود یعنی متولدان دهه 40 و 50 فاصله و به گفته کارشناسان اجتماعی« شکاف نسلی» عمیق دارند. این نسل از نظر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متولد سال های «دوران سازندگی» و «دوران اصلاحات» در کشور هستند. سال هایی که کشور بعد از انقلاب و جنگ تاحدودی ثبات را تجربه می کرد. به اعتقاد دکتر ضیا هاشمی رئیس مرکز مطالعات جوانان دانشگاه تهران بچه های این نسل دوست دارند جهانی باشند و جهانی فکر کنند، نسل بسیار متنوعی هستند و تنوع اجتماعی و تشتت فکری بیشتری با نسل های قبل از خود دارند و نقادتراند و از طرفی دچار تعارضات بیشتری با خانواده هستند.
تعارض هایی که بخشی از آن ها به دلیل تاثیرات مختلف پیشرفت های جدید جهان و ورود تکنولوژی های جدید مثل اینترنت، بازی کامپیوتری و ماهواره ایجاد شده است. نسل «تفاوت ها» سال های دوران کودکی خود را در شرایطی طی کردند که همزمان بود با ورود، استفاده و جاافتادن تکنولوژی های جدید در ایران که روی روش زندگی آن ها بیشترین تاثیر را داشته است.
تکنولوژی بخش جدا نشدنی از زندگی نسل جدید
به اعتقاد کارشناسان یکی از مهم ترین دلایل «شکاف نسلی» بین نسل جدید با نسل های قبلی خود به خصوص نسل والدین این بچه ها سرعت گرفتن ورود تکنولوژی جدید به کشور و تولید تکنولوژی مدرن در سطح جهان است. به اعتقاد کارشناسان نسل جدید جامعه ایران در سال هایی رشد کرده و می کنند که هر روز تکنولوژی های جدید مخابراتی، کامپیوتری و الکترونیک همزمان با بازارهای جهان وارد کشور می شود. نسل جدیدی ها که از آن ها به عنوان های مختلف مثل «نسل چهارمی» ها یاد می شود نسل کارتون های تلویزیونی مانند مهاجران، نل، بل وسباستین و هاچ زنبورعسل و داستان های عروسکی خانه مادربزرگه و مدرسه موش ها نیستند، آن ها بچه های کارتون های کمپانی پیکسار و بازی های کامپیوتری و گجت ها هستند. بازی هایی مثل نید فور اسپید ( بازی مسابقات اتومبیل رانی)، فیفا 2013 (بازی فوتبال) و بازی جنگی «کال اف دیوتیز». اما در کنار بازی کامپیوتری که طبق یک تحقیق داخلی نوجوانان کشور بیش از 50 درصد اوقات فراغت خود را با آن طی می کنند، نسل جدید نسل اینترنت و فضاهای مجازی هم است و موبایل به یکی از ارکان جدی و روزمره زندگی اش تبدیل شده است.
طبق یک تحقیق که در دانشگاه شهید بهشتی توسط «مجید ابهری» استاد روانشناسی و آسیب اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه انجام شده 38 درصد نوجوانان کشور به تلفن همراه اعتیاد دارند. او در مورد نتایج این تحقیق گفته:« وقتی این نوجوانان از تلفن همراه خود دور هستند عصبی و غمگین بوده و احساس تنهایی می کنند و همواره منتظر برقراری یک تماس هستند.»
همچنین نسل جدید بچه های ارتباط های مجازی در اینترنت هستند و البته استفاده از شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک که با وجود فیلتر شدن گسترده در کشور بخش زیادی از نسل نوجوان و جوان جامعه ایران با استفاده از فیلترشکن ها در آن صفحه دارند و در آن نظراتشان را به اشتراک می گذارند و برای خود دوست از جنس مخالف و موافق پیدا می کنند. بررسی نفوذ اینترنت در ایران که از سوی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات انجام گرفته است نشان می دهد میزان ضریب نفوذ اینترنت در بین افراد 10 تا 15 ساله کشور 5/17 درصد است که عدد قابل توجهی برای جامعه ایران محسوب می شود.
شناخت نسل جدید چه اهمیتی دارد؟
شناخت نسل جدید، «نسل چهارمی»ها، باتوجه به وجود «شکاف های نسلی» در جامعه ایران از جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و البته سیاسی دارای جایگاه و اهمیت بسیار زیادی است زیرا این نسل نوجوان و در آستانه جوانی در سال های آینده سکان اصلی اداره کشور را به خصوص طی دو دهه آینده در دست می گیرند و در سال های بعد با ورود به بازار کار و اشتغال، مشارکت های سیاسی در انتخابات ها، ازدواج و تشکیل خانواده سرنوشت اصلی کشور را از نظر سلامت، پیشرفت و توسعه رقم می زنند. البته این مسئولیت های اجتماعی و سیاسی درحالی برعهده این نسل قرار می گیرد که آن ها به اعتقاد کارشناسان نسلی «پرتوقع» با «تمایل کم به فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی» هستند.
دکتر حسین باهر متخصص علوم رفتاری و استاد دانشگاه تهران، در این باره می گوید:« ادبیات نسل چهارمی ها مطالبه گرایانه است و مجموعه حرف هایشان پر از طلب است، این نسل چندان علاقه ای به فعالیت و کار ندارند و اکثرا پدر و مادرشان را دلیل کمبودهایشان می دانند. مثلا پدر و مادر یک مقدار بخواهد به آن ها فشار بیاورد فوری می گویند شما چه خیری دیده اید که ما را به دنیا آورید؟» اما این تمایل های مطالبه گرایانه در شرایطی وجود دارد که در سال های آینده چرخه تولید اقتصادی کشور در اختیار این نیروهای نوجوان و جون قرار می گیرد. دکتر باهر درباره راه حلی برای جلوگیری از بروز آسیب های اجتماعی در سال های آینده می گوید:«ابتدا باید این نسل را به صورت کامل شناخت و با زبان آن ها اشنا شد و با آن ها با زبان خودشان حرف زد و در نهایت چاره ای جر این وجود ندارد که شکاف نسلی پیش آمده را حل کرد و برای این کار نسل قبلی ها باید خود را شبیه این نسل بکنند و به آن ها نزدیک شوند چون این نسل خصوصیات نسل قبلی را قبول ندارد.»
به اعتقاد کارشناسان از طرف دیگر برای جلوگیری از بروز آسیب های اجتماعی کلان در جامعه مانند بالا بودن نرخ بیکاری و بالارفتن سن ازدواج که در حال حاضر در نسل قبل از متولدین دهه 70 هم وجود دارد و عدم تکرار این مشکلات و آسیب های اجتماعی برای نسل چهارمی ها در کشور دولت باید برنامه مدونی داشته باشد تا بتواند مشکلات را حل کند.
امیر حسین متولد 1367 یکی از بچه های این نسل به زبان و ادبیات همسنی هایش درباره حضور در بازار کار در سال های آینده می گوید:« هم سن های من خسته هستند و بی حال برای کار کردن و بیشتر دنبال شغل بابا پولداری هستند تا ورود به بازار کار و بیشتر دنبال کارهای کم دردسرهستند نه شغل های سخت، مدیریت و مسئولیت اشکال ندارد اما خستگی و سختی نداشته باشد.»
از سوی دیگر شناخت این نسل جوان از نظر رفتارشناسی هم می تواند برای تولید کنندگان و وارد کنندگان کشور بسیار با اهمیت باشد زیرا این نسل با جمعیتی 13 میلیونی جایگاه ویژه ای به عنوان مشتری در بازار خرید کشور دارند و تولید کنندگان با شناخت این قشر می تواند سهم خوبی از سود این بازار را به خود اختصاص دهد. سهمی که به اعتقاد کارشناسان بیش از 90 درصد آن در اختيار خارجی هاست.
اما در این بین وقتی صحبت از اهمیت شناخت نسل جدید پیش می آید باتوجه به شکاف ها و فاصله های بین نسلی مهم ترین پرسش که از سوی کارشناسان مطرح می شود این سوال است که آیا تغییرات و تفاوت های بین نسل جدید در آینده نزدیک در کشور بحران ایجاد خواهد کرد؟ سوالی که دکتر ضیا هاشمی رئیس مرکز مطالعات جوانان دانشگاه تهران به آن این گونه پاسخ می دهد:« معتقدم امروز نسل جدید به شکل یک دغدغه جدی مطرح شده و هر چقدر جلوتر می رویم این دغدغه بازهاش ریزترمی شود، این تفاوت ها لزوما بحران است یا مسئله است یا فرصت؟ اینجا دودیدگاه وجود دارد. دیدگاه اول می گوید اگر جامعه ظرفیت استفاده از این تنوع و تفاوت را داشته باشد این فرصت است و اگر نه که تبدیل به یک تهدید می شود.»
طبق تحلیل آمارهای وزارت کشور و مرکز آمار ایران ورود نسل چهارمی ها به عرصه مشارکت های سیاسی و شرکت در انتخابات در کشور به سال 1388 و انتخابات 23 خرداد ریاست جمهوری باز می گردد که تقریبا متولیدن سه ماه نخست 1370 یعنی شروع نسل چهارمی ها به عنوان رای اولی امکان حضوردرانتخابات را پیدا کردند ولی هیچگاه میزان آرای گرفته شده از آن ها اعلام نشد. بعد از انتخابات ریاست جمهوری دومین مشارکت نسل چهارمی ها در انتخابات 12 اسفند سال 1390 رقم خورد زمانی که طبق قانون افراد 18 سال تمام یعنی متولدین 12 اسفند 1372 به قبل امکان حضور در لنتخابات را پیدا کردند و در این بین تعداد رای اولی ها که همگی از نسل چهارمی ها بودند 3 میلیون و 960 هزار نفر اعلام شد که بعد از برگزاري انتخابات بازهم میزان مشارکت آن ها هیچ گاه اعلام نشد.
اما همین تعداد رای اولی ها که بیش از 8 درصد واجدین شرایط شرکت در انتخابات را شامل می شد نشان دهنده اهمیت حضور و ورود این نسل به عرصه مشارکت های سیاسی داشت. حضوری که در سال های آینده و در دوره های بعدی انتخابات ریاست جمهوری و مجلس با افزایش تعداد واجدان شرایط این نسل برای شرکت در انتخابات پر اهمیت تر هم خواهد شد. مثلا در انتخابات سال آینده ریاست جمهوری حدود 6 میلیون نفر از نسل چهارمی ها که بخشی از آن ها رای اولی هستند می توانند در انتخابات شرکت کنند و درانتخابات دو دور بعدی ریاست جمهوری در سال 1396بیش از 10 میلیون رای و در سال 1400 بیش از 13 میلیون رای خواهند داشت و نقشی بسیار حساس و پر رنگ با آرای خود می توانند بازی کنند.
خطر در کمین نسل چهارمی ها؟
اما با وجود همه این نقش ها و اهمیت ها، نسل چهارمی ها در بین کارشناسان اجتماعی، رفتارشناسان و آسیب شناسان به « نسل بی توجه به خط قرمزها» ، « نسل هنجار شکن» و« نسل تجربه های متفاوت» مشهورهستند و همین نترسیدن از انجام تجربه های متفاوت باعث شده است تا این کارشناسان به خانواده هایی که فرزندان نوجوان و جوان دهه 70 دارند درباره تجربه های خطرناک و رفتارهای پرخطر این نسل در زمینه های مختلف هشدار بدهند. هشدارهایی که آمارهای مختلف آسیب های اجتماعی در کشور هم ضرورت توجه به آن ها را تایید می کند. مثلا کاهش سن اولین تجربه مصرف سیگار به 10 سال، کاهش سن اولین تجربه مصرف مواد مخدر به 15 سال و البته آمار افزایش میزان جرایم در بین نوجوانان کشور از جمله این آسیب های اجتماعی است که در نسل چهارمی ها افزایش یافته است.
همچنین در بین نسل چهارمی ها روابط آزاد دوستی با جنس مخالف و حتی روابط جنسی که پیش از این در نسل های قبلی جامعه خط قرمز و تابو محسوب می شد در حال شکستن و از بین رفتن است. به طوری که تحقیقات میدانی و دانشگاهی نشان می دهد بخش مهمی از نسل جدید جامعه به روابط آزاد با جنس مخالف معتقدند. دکتر گلزاری مدیر گروه روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی طبق تحقیقاتی که روی نگرش این نسل در ارتباط با روابط آزاد انجام داده، معتقد است:« 60 درصد دختران قبل از سن 18 سالگی و ورود به دانشگاه رابطه با جنس مخالف را تجربه کردهاند و در این بین مشخص شده است که حدود 40 درصد این افراد در زمانی ارتباط خود را شروع کردهاند که سنشان کمتر از 14 سال بوده است یعنی در دوران راهنمایی.»
ارسال نظر