عراق، پخت و پز سفارتخانه منحوس
پس از آنکه سفارت آمریکا در بغداد مورد حمله چندباره قرار گرفت، مصطفی الکاظمی نخستوزیر و محمد الحلبوسی رئیس پارلمان عراق روز پنجشنبه گذشته با یکدیگر ملاقات و اعلام کردند با عاملان حمله به هیئتهای دیپلماتیک برخورد خواهد شد.
پس از آنکه سفارت آمریکا در بغداد مورد حمله چندباره قرار گرفت، مصطفی الکاظمی نخستوزیر و محمد الحلبوسی رئیس پارلمان عراق روز پنجشنبه گذشته با یکدیگر ملاقات و اعلام کردند با عاملان حمله به هیئتهای دیپلماتیک برخورد خواهد شد. الکاظمی با فراخواندن رهبران گروههای شیعه در منزل «حیدر العبادی» نخستوزیر اسبق عراق که با حضور رؤسای جمهور و مجلس توأم شد، نیز تلاش کرد تا موضع منسجمی علیه اقداماتی که بر ضد آمریکاییها در عراق صورت میگیرد، پدید آورد. در این جلسه «برهم صالح» پیام شدیداللحن و تهدیدآمیز «مایک پمپئو» را بهاطلاع جمع رساند. براساس گزارش «عراق 24» وزیر خارجه آمریکا در پیام خود از ادامه حملات به سفارت و کاروانهای نظامی آمریکا انتقاد کرده و به رئیسجمهور عراق گفته است که در صورت ادامه پیدا کردن این حملات، سفارت آمریکا در بغداد را تعطیل کرده و رأساً علیه عوامل این حملات وارد عمل خواهد شد. او در این پیام همه گروههای عراقی از جمله «کتائب حزبالله» و «عصائب اهلحق» را به «اقدامات بیرحمانه» تهدید کرده است. پمپئو در این تماس تلفنی به صالح گفته است این آخرین هشدار به دولت عراق برای اقدام جدی در برخورد با گروههای حملهکننده به سفارت و کاروانهای نظامی آمریکا میباشد.
پس از آن، کاظمی در بیانیهای اعلام کرد حاضران در جلسه به شدت همه حملات به تأسیسات عراقی و خارجی از جمله راکتهایی که هیئتهای دیپلماتیک رسمی و خانههای شهروندان بیگناه را هدف قرار داده محکوم کرده و آن را تعرض به حاکمیت و منافع عراق دانستهاند. در این خصوص نکات گفتنی زیادی وجود دارد:
1- تهدید آمریکا به بستن سفارتش در عراق و در عین حال گسترش اقدامات نظامی علیه گروهها و طوایف عراقی، نوعی ریاکاری است چرا که بسته شدن سفارت یک کشور در کشور دیگر به معنای پایان روابط سیاسی است چه رسد به حضور نظامی. در واقع وزیر خارجه آمریکا با ژست سیاسی تلاش کرده تا از گسترش اقدامات نظامی خود علیه عراق خبر دهد و این در حالی است که این فصل جدیدی در اقدامات نظامی آمریکا علیه مردم عراق و گروههای آن نیست. آمریکاییها پیش از این در آذر ماه 1398 به همین دو گروهی که در گفتوگوی تلفنی پمپئو با صالح به آن اشاره شده، یعنی در زمانی که هیچ اقدامی علیه سفارت آمریکا صورت نگرفته بود و به هیچ کاروان نظامی آمریکا هم حمله نشده بود، در منطقه مرزی القائم واقع در غرب استان الانبار حمله کردند و 15 نفر از اعضای آن را به شهادت رساندند. پس از یکسو مسئول شناختن کتائب و عصائب یادشده در حملات راکتی به سفارت و کاروان نظامی آمریکا -که هیچ سندی برای آن ارائه نشده است- وجهی ندارد و حتی با فرض اینکه چنین اقدامی از سوی آنان صورت گرفته باشد، اقدام آنان اقدامی تدافعی و در واکنش به جنایات است. از سوی دیگر عدم توانایی آمریکا در حفاظت از سفارت و کاروان نظامی خود چیزی نیست که با تهدید به بستن سفارت قابل حل و فصل باشد. سفارت آمریکا اگر تهدید میشود به خاطر اقدامات دیپلماتیک نیست، بلکه به خاطر عملکرد جنایتبار نظامی آمریکا در عراق است و بسته و باز بودن سفارت دخلی به اتفاقاتی که علیه نظامیان این کشور در عراق روی میدهد، ندارد.
2- اقدام الکاظمی به جمع کردن رهبران عراقی و نقل سخنان پمپئو توسط برهم صالح در این جلسه بیانگر آن است که این دو مقام عالیرتبه عراقی به جای عمل کردن به مسئولیت خود که فشار بر آمریکا برای خروج سریعتر از عراق -وفق مصوبه دی ماه پارلمان این کشور- است، برای ادامه حضور نظامی آمریکا زمینهسازی و در واقع زیر ورقه ادامه اتفاقات امنیتی را امضا میکنند. اگر این مقامات برای دلسوزی نسبت به اقتدار دولت عراق گردهم آمده باشند، راه اقتدار این کشور در قطع مداخلات امنیتی آمریکا در این کشور است، نه اینکه در جلسه مذکور پیام اقدامات بیشتر نظامی آمریکا علیه شهروندان عراقی را قرائت و در این خصوص به دیگران بیم دهند. امروز اقتدار دولت مرکزی عراق بهخاطر این نحو مداخلات آمریکایی شکسته شده و ترمیم این اقتدار هم جز با بیرون کردن عامل این شکستن میسر نیست. الکاظمی و صالح با توجه به شرایط عراق قطعاً قادر نیستند کمک چندانی به آمریکاییها برای به دست آوردن امنیت کاروانهای نظامیشان بنمایند. چون در عراقی که گروههای مختلف و حتی عشایر آن مسلح میباشند، کنترل وقایع امنیتی میسر نیست و انتساب رجماً بالغیب حوادث به دو یا چند گروه شناخته شده، مشکل آمریکا را حل نمیکند.
3- مسئله آمریکا و عوامل آن هم در عراق نه گروههایی هستند که در اظهارات پمپئو آمده و نه چند حادثهای است که طی 9 ماه گذشته علیه سفارت و کاروانهای نظامی آمریکا روی داده است. مشکل آمریکا مردم هوشیار عراق است چرا که آنان به خوبی میدانند آمریکا یک هدف شناخته شده در عراق دارد و آن «سیطره دائمی» بر این کشور است که در اظهارات سه سال پیش دونالد ترامپ در پایگاه نظامی عینالاسد به صراحت بیان گردید. آمریکا در بحث سیطره دائمی خود، به امنیت کامل نیروهایش احتیاج دارد؛ چرا که براساس فرمول پنتاگون، شرط حضور نظامیان آن در یک کشور، برخوردار شدن از امنیت (مورد حمله واقع نشدن) و مصونیت قضایی (کاپیتولاسیون) است. آمریکا در عراق دومی را با مذاکرات سیاسی به دست آورده و چنین مصونیتی از سوی صالح و کاظمی پذیرفته شده است و حالا دنبال به دست آوردن مصونیت امنیتی میباشد. مشکل آمریکا این است که اعطای مصونیت امنیتی در توان مقامات رسمی عراق نیست و این مصونیتی است که با وجود مخالفت گروههای عراقی و مردم این کشور دست نیافتنی میباشد. آمریکاییها با به شهادت رساندن پهلوانان مبارزه با تروریزم در عراق (شهیدان سلیمانی، ابومهدی المهندس و...) نمیتوانند در این کشور امنیت داشته باشند. کمااینکه جمهوری اسلامی رسماً اعلام کرده است، پس از شهادت سردار سلیمانی ، حضور نظامی آمریکا را نه فقط در عراق بلکه در منطقه تحمل نخواهد کرد.
4- عملکرد آمریکا در کشورهایی که حضور نظامی دارد، مبتنی بر تضعیف اقتدار آن کشور از طریق ممانعت از روی کار آمدن «دولتی قدرتمند» است که روی تمامیت ارضی و حاکمیت ملی حساسیت داشته باشد و از اینرو میبینیم نخستوزیران آلمان و ژاپن که کشورشان 75 سال در تیول نظامی آمریکاست، هیچ اشارهای به مزاحمت نظامیان آمریکا علیه شهروندان خود نمیکنند و در برابر خبرهای محدودی که از اقدامات فراوان نظامیان فاسد آمریکا علیه شهروندانشان به رسانهها راه مییابد، هیچ واکنشی نشان نمیدهند.
براساس سند رسمی 2030 که توسط NIC منتشر گردیده، آمریکا عراقی ضعیف و فروپاشیده را طلب میکند. عراقی که نتواند هیچ واکنشی به اقدامات آمریکا علیه منافع و مصالح عراق انجام دهد و نیز عراقی که نتواند مانع استفاده آمریکا از خاک عراق علیه کشورهای همسایه باشد. این عراق قاعدتاً نباید هیچ «ماده قدرتمندی» در چنته داشته باشد. در این عراق دولت و دستگاه سیاسی باید ضعیف باشند، نیروهای نظامی و امنیتی آن باید تابع سیاستهای نظامی آمریکا باشند و حتی مرجعیت محترم عراق باید منزوی باشد. اقتصاد عراق در این روند نباید پا بگیرد و عراق در «هویتی وابسته در منطقه» هزم شود؛ یعنی عراقی در سایه عربستان سعودی.
به همین منظور در همین ماههای اخیر، آمریکاییها برای جدا افتادن عراق از محور مستقل مقاومت کارهای زیادی انجام و از جمله نیروهای مقاومت عراقی را زیر ضربات دائمی خود قرار دادهاند. سؤال این است که آیا عراقیها این تحقیر را قبول میکنند؟ تاریخ عراق میگوید اگر حتی دولتمردان زیر بلیت قدرتی استعمارگر و هژمونی نظیر آمریکا بروند، مردم زیر بار آن نمیروند. اگر غیر از این بود عراقیها بعد از سقوط صدام حسین، اشغال کشورشان را میپذیرفتند و با اشغالگران درگیر نمیشدند. مقاومت عراقیها سبب شد مقامات پنتاگون در سال 2007 یعنی 4 سال پس از اشغال نظامی این کشور، عراق را جهنم خود خوانده و در دوره نخستوزیر نوری مالکی پا به فرار بگذارند. پس مشکل امنیتی آمریکا نه برهم صالح و نه کاظمی است و نه امثال این دو میتوانند امنیت نظامیان آمریکایی را در عراق تأمین نمایند.
5- شواهد و قرائن میگویند، اجتماع اخیر بعضی از رهبران احزاب عراقی برای رفع مشکلات امنیتی آمریکا در عراق صورت نگرفته چرا که همانطور که شرح داده شد، مشکل عدم امنیت نیروهای آمریکایی در این حلقه پدید نیامده و توسط این حلقه نیز قابل حل و فصل نیست، بلکه این یک اجتماع انتخاباتی بوده و عدهای از آنان برای زدن یک رقیب تمرکز کردهاند و آن «رقیب جهادی» است. همان رقیبی که در انتخابات اردیبهشت 97 توانست برنامهای که با محوریت سفیر آمریکا در هتل بابل برای تصرف دولت شکل گرفته بود را برهم بزند. براین اساس میبینیم برای زمین زدن جهادیها، رخدادی به آنان منتسب میشود و امضای ضدآمریکاییترینها -جریان صدر- هم پای آن گذاشته میشود. نتیجه این جلسه انحراف عراق از مسیر سیادت خود است و پیشکشیدن بحث حمله به سفارت آمریکا برای انحراف اذهان عراقیها از مسایل اصلی صورت گرفته تا در خماری آنان انتخابات آینده عراق در این سفارتخانه منحوس پخت و پز شود.
سعدالله زارعی
ارسال نظر