دود قلیان «میراثدار فرهنگ» در چشم جامعه
نجفی به گونهای درباره روا داشتن تبعیض نسبت به زنان در ارائه قلیان صحبت کرده که گویی زنان جامعه توسط حکومت از یکی از حقوق اساسی خود که همانا قلیان کشیدن در قهوهخانهها است، محروم شدهاند و ظلمی به آنها شده است.
به گزارش تسنیم، اظهارنظر محمدعلی نجفی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور درباره محدودیت برای مصرف قلیان و آزادی خانم ها در قیان کشیدن، همان طور که خودش در یادداشتی که امروز منتشر شده اعلام کرده واکنش های مختلفی را به دنبال داشت.
ابتدا برای روشن شدن موضوع باید اشاره ای به رأی دیوان عدالت اداری درباره استفاده و استعمال قلیان در اماکن عمومی کرد که با وجود غیرقانونی اعلام کردن استعمال قلیان، دولت دهم، اقدام به خروج نام قهوه خانه ها از لیست اماکن عمومی کرد و شاید بد نباشد دولت جدید بار دیگر مانند بسیاری از مصوبه های دیگر، این مصوبه دولت را هم لغو کند.
در متن رای هیئت عمومی دیوان عدالت آمده است: نظر به اینکه مطابق قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات مصوب ١٥/ ۶/ ١٣٨٥ و آیین نامه اجرایی قانون مذکور، عرضه مواد دخانی در اماکن عمومی ممنوع اعلام شده و به موجب ماده ١٨ قانون مزبور، تصویب آیین نامه اجرایی قانون به عهده هیات وزیران محول شده و هیات وزیران نیز به موجب بند ٨ ماده ١ آیین نامه اجرایی قانون، قهوه خانه ها را در زمره اماکن عمومی قلمداد کرده است و در قانون و آیین نامه اجرایی آن بین توتون و تنباکوی اسانس دار و فاقد اسانس تفاوت و تفکیکی لحاظ نشده است، لذا نامه شماره ١١/ ١/ ١۶٠١٠١ مورخ ٧/ ١٢ / ١٣٨۶ وزیر وقت کشور مبنی بر مجاز بودن ارائه قلیان در قهوه خانه ها و ممنوعیت عرضه قلیان صرفا با توتونهای اسانس دار به دلیل اینکه عرضه قلیان در قهوه خانه ها با هر نوع توتون و تنباکو توسط قانونگذار منع شده است، با استناد به بند ١ ماده ١٩ و ماده ۴٢ قانون دیوان عدالت اداری، رای به ابطال آن حکم صادر و اعلام می شود.
جدای از قانونی یا غیرقانونی بودن ارائه قلیان در اماکن عمومی که البته براساس رأی دیوان عدالت اداری غیرقانونی اعلام شد، محور اصلی اظهارات نجفی درباره آزادی بانوان در مصرف قلیان بود.
نجفی در ابتدای این یادداشت عنوان کرده که « نمی توان آن را در ردیف جرایم تعریف کرد و با مردمی که قلیان می کشند یا با مراکزی که قلیان ارائه می کنند، چنان برخورد کرد که گویی مجرم هستند. »
آن طور که نجفی گفته، گویا در کلان شهر تهران که از آسمان و زمین و حتی زیرزمین هایش انواع و اقسام دود را می توان به راحتی مشاهده کرد، هیچ قهوه خانه ای نیست که در آن قلیان عرضه شود و هر قهوه خانه داری که اقدام به عرضه قلیان کند، در کمترین زمان پلیس و دادستانی با او برخورد می کند. شاید هم نجفی خیلی وقت است که از وضعیت قلیان کشیدن در قهوه خانه ها و مراکز گوناگون تفریحی خبر ندارد تا به او اثبات شود که در کوتاه ترین زمان به قهوه خانه، سفره خانه یا حتی رستوران هایی که به راحتی و بدون هیچ محدودیتی قلیان عرضه می کنند، می توان دست یافت.
نجفی در ادامه، اینگونه گفته که « هر قاعده ای که گذاشته می شود و محدودیتی ایجاد می کند، باید پشتوانه ای حقوقی یا اخلاقی داشته باشد. آنچه اتفاق افتاده است، از جنس محدودیت های غیرضروری و بدون پشتوانه قانونی و شرعی و حتی عرفی است. در عین حال اعمال آن بدون انجام کار فرهنگی و روشنگری زیان های روانی، اجتماعی و حتی اقتصادی فراوانی در پی خواهد داشت. »
در خصوص حرمت استعمال دخانیات و مضرات آن، علمای دین فتوای بسیاری دارند ولی در خصوص پشتوانه قانونی این موضوع هم حداقل و تنها در یک نمونه می توان به رأی دیوان عدالت اداری که درباره ارائه قلیان در مراکز عمومی اشاره کرد.
اما درباره پشتوانه عرفی درباره این موضوع، آقای نجفی کافی است در این زمینه، برآوردی درباره نوع نگرش جامعه به افرادی به قهوه خانه ها می روند، داشته باشند تا مشخص شود مردم قهوه خانه ها را چگونه ارزیابی می کنند؟ در نگاه آنها قهوه خانه ها محل تجمع و پاتوق چه دسته از افرادی است؟ در قهوه خانه های خصوصی تر! ! ! چه مشکلات اخلاقی رخ می دهد؟ و تمام این ها در حالی است که برخلاف ادعای میراث دار فرهنگ جامعه، برخوردی با ارائه قلیان در قهوه خانه ها، سفره خانه ها و حتی برخی رستوران ها نمی شود.
همان طور که آقای نجفی گفته با محدودیت غیرموجه، احتمال گسترش زیرزمینی پدیده ها و ناهنجاری ها وجود دارد ولی آیا بدون زمینه سازی فرهنگی، آماده سازی اذهان و بسترسازی های لازم، ضرورتی دارد و اصلا مصلحت است که یک مقام دولتی اینگونه و مقابل چشم میلیون ها بیننده تلویزیون و در ادامه آنها انواع و اقسام رسانه، در سخنانی که کاملا هم واقعی نیست، از ضرورت رفع محدودیت ها در ارائه قلیان سخن بگوید؟
اگر آقای نجفی اعتقاد به مضرات جسمی و روحی استفاده از قلیان داشته باشد، این سوال مطرح است که چه لزومی داشت که اینگونه برای حمایت قلیان و قلیان کشیدن و تبعیض جنسیتی در آن سخنرانی کند؟
بخشی دیگری که شاید بتوان آن را عجیب ترین بخش از مواضع نجفی دانست، دفاع از قلیان کشیدن زنان در این اماکن عمومی است و مدعی شده که این موضوع، نمونه دیگری از محدودیت های غیرضرور است که می توان تبعیض را هم در آن دید.
نجفی به گونه ای درباره روا داشتن تبعیض نسبت به زنان در ارائه قلیان صحبت کرده که گویی زنان جامعه توسط حکومت از یکی از حقوق اساسی خود که همانا قلیان کشیدن در قهوه خانه ها است، محروم شده اند و ظلمی به آنها شده است.
او اینگونه سوال کرده که اگر قلیان کشیدن را به صرف مضرات جسمی آن محدود کرده ایم، مگر غیر از این است که این ضرر متوجه مردان هم می شود؛ پس چرا فقط زنان از این کار محروم شده اند.
درخصوص آثار جسمی و روحی استفاده از مواد دخانی و موادمخدر، باید به نکته اشاره کرد که امروزه دیگر بر همگان آشکار شده که با توجه به وضعیت جسمی و روحی زنان، قطعا آسیب های مصرف این مواد در زنان نسبت به مردان بیشتر است مخصوصا وقتی یک زن قرار است در آینده مسئولیت مادری را هم برعهده داشته باشد.
بازهم برای تنویر افکار آقای نجفی باید به حضور نسبتا آزاد زنان و متأسفانه دختران جوان در برخی قهوه خانه ها، سفره خانه ها و رستوران ها اشاره کرد که بدون هیچ مانعی قلیان استعمال می کنند. کافی است آقای نجفی به قهوه خانه یا سفره خانه های شهر مراجعه کند تا مشاهده کند انبوه این مراکز را که دارای بخش خانوادگی هستند و گوشه دنجی را مخصوصا افرادی که ظاهرا خانواده یا حتی جمع چندنفره دختران و زنان هستند و برای قلیان کشیدن به آنجا آمده اند، فراهم کرده اند.
شاید ذهن رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور، همچنان در سال های ابتدایی پس از انقلاب است که هم تعداد این مراکز کمتر بود و هم به فراخور زمان، برخورد با این پدیده بیشتر از امروز بود اما نگاهی گذرا به سال های گذشته نشان می دهد که در لوای بی توجهی دولتمردان و مسئولان فرهنگی کشور، قبح بسیاری از مسائل از جمله قلیان کشیدن دختران جوان و نوجوان حتی در قهوه خانه ها و سفره خانه ها هم شکسته شده است.
تأکید نجفی بر رها کردن جامعه برای انتخاب پسند و ناپسند توسط خودش، جای تأمل دارد؛ اینکه یک جامعه را رها کنیم تا خودش برای رفتارسازی خودش تصمیم بگیرد قطعا آسیب های خاص خودش را هم به دنبال دارد. آیا به نظر آقای نجفی، می توان جامعه را رها کرد تا درباره روابط خارج از عرف، نوع پوشش، خود تصمیم بگیرد؟
آیا مسئولان فرهنگی کشور، آن طور که باید و شاید، اذهان جامعه را آگاه و غنی از خواسته های دین اسلام در عملکرد فردی و اجتماعی کرده اند که مطمئن باشند اگر آنها را به حال خود رها کنند، در برابر انبوه هجمه های فرهنگی و اعتقادی دشمنان، توانایی دفاع دارند؟ امیدواریم و تنها امیدواریم که مسئولان ارشد کشور، کمی در سخنان خود جمیع جهات را مدنظر قرار دهند.
ارسال نظر