به گزارش پارس ، به نقل از روزنامه ایران ؛ قاتل محکوم به اعدام که با فرار از محوطه زندان قائمشهر، ۵ سال زندگی پنهانی ای داشته، تحت تعقیب ویژه قرار گرفت. این مرد جوان به خاطر قتل دامادشان، برای مجازات مرگ ثانیه شماری می کرد که با طراحی نقشه ماهرانه ای، موفق به فرار شد.

خودروی مرموز

نخستین ساعات صبح روز ۲۸ خردادماه سال ۸۳ یک راننده کامیون در حال تردد در جاده سوادکوه، به نحوه پارک پیکانی در حوالی پل سفید مشکوک شده و به بررسی آن پرداخت. این مرد وقتی متوجه راننده پیکان شد که سرش را روی فرمان گذاشته و بی حرکت مانده است، با احتمال این که برای وی حادثه ای رخ داده و نیاز به کمک دارد، چند بار صدایش کرد اما وقتی هیچ پاسخی نشنید، پلیس را خبر کرد.

قتل در پیکان سفید

لحظاتی بعد اکیپی از ماموران خود را به محل حادثه رساندند و تحقیق درباره این حادثه را آغاز کردند و متوجه شدند راننده پیکان با ضربات مرگبار چاقو از پای درآمده است. این در حالی بود که راننده کامیون از درگیری دو مرد با قربانی حادثه نیمه شب گذشته خبر می داد. این مرد درباره حادثه به پلیس گفت: نیمه شب گذشته هنگامی که داشتم به سمت قائمشهر می رفتم، درگیری چند مرد با هم در کنار این خودرو توجهم را جلب کرد. خواستم پیاده شده و آنها را از هم جدا کنم اما ترس از این که شاید این جر و بحث سناریویی برای به دام انداختن رانندگان عبوری و سرقت اموال شان باشد، از این کار منصرفم کرد. صبح وقتی داشتم به سمت تهران برمی گشتم، از این که مردی در داخل خودرو خوابیده بود و خودرو از شب گذشته از آنجا تکان نخورده بود، تعجب کردم؛ به همین خاطر با پلیس تماس گرفتم.

رد پای یک زن

پلیس در جریان بررسی مدارک شناسایی قربانی حادثه پی برد که وی ناصر مختاری نام داشته و ۳۶ ساله است. با گذشت چند روز از ماجرای کشف جسد، به دستور بازپرس همسر قربانی بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. زن جوان ابتدا هرگونه اطلاعی از چگونگی قتل شوهرش را نپذیرفت تا این که فاش شد ناصر عصر روز پیش از جنایت با برادرزنش به سمت منطقه ییلاقی سنگ ده رفته است. با به دست آمدن این سرنخ ها بودکه زن جوان لب به اعتراف باز کرد و گفت: یک هفته پیش خانه برادرم مهمان بودیم. عصر روز جنایت به ساری برگشتیم و آنها بعد از خوردن شام با هم به سمت سنگ ده حرکت کردند. پدر ناصر نیز گفت: من به مردی به نام « زمانی» مظنون هستم چرا که عروسم ادعا می کند پسرم از وی طلب داشته و به خاطر آن با هم اختلاف داشتند. از سوی دیگر راننده کامیونی که ماجرای قتل را به پلیس گزارش داده بود، در ادامه تحقیقات گفت: شب گذشته وقتی شاهد بحث و جدل میان قربانی حادثه و دو مرد جوان بودم، علاوه بر خودروی پیکان قربانی، یک خودروی پراید نیز توقف کرده بود.

بازداشت برادرزن

روز ۳۰ خرداد هنگامی که بستگان قربانی حادثه در حال تشییع جنازه اش بودند، ناگهان ماموران پلیس با حضور در میان جمعیت عزادار، برادرزن قربانی را بازداشت کردند.

محمد در جریان بازجویی های ماموران گفت: از تهران به شمال آمدم تا سفارش بدهم دامادمان برای ما مقداری چوب تهیه کند. وقتی این مرد خود را بی گناه جلوه می داد، ماموران پراید وی را تحت بررسی های دقیق قرار دادند و نشانه هایی از وقوع درگیری در صندلی عقب به دست آمد. در همین حال پیراهنی که در شب حادثه بر تن قاتل بود نیز مورد بررسی قرار گرفته و نشانه هایی از خون شسته شده روی قسمت سینه به دست آمد و همین کافی بود تا عروس خانم و برادرش دستگیر شوند.

اعترافات به جنایت فامیلی

محمد که چاره ای جز اعتراف نمی دید، ناچار لب به اعتراف باز کرد و گفت: مدتی می شد که متوجه ارتباطات پنهانی و غیراخلاقی دامادمان شده بودم. به همین خاطر تصمیم گرفتم کمی وی را بترسانم. بنابراین مردی را در تهران اجیر کردم تا وی را کتک زده و ادب کند. برای این کار ۵۰۰ هزار تومان به وی پرداخته بودم. ولی او به جای ترساندن دامادمان، او را کشت.

وی ادامه داد: آنها به بهانه این که از سوی دوست بدهکارش آمدند و می خواهند پولش را بپردازند، وی را به جاده کشانده و کشتند. محمد در اعتراف دیگری گفت: ناصر را به جاده کشاندم و در حالی که یکی از دوستانم همراهی ام می کرد، با چاقویی که همراهم بود، وی را کشتم.

رأی دادگاه

وقتی محمد جزئیات قتل را پذیرفت و روانه زندان شد، قاضی دادگاه پس از برگزاری جلسه محاکمه، وی را به قصاص نفس- اعدام- محکوم کرد و همدستش نیز به ۱۱ سال زندان محکوم شد.

فرار قاتل

این حکم در دیوان عالی کشور تایید شد و محمد برای رسیدن به پای چوبه دار ثانیه شماری می کرد تا این که قاتل ظهر روز ۲۶ خردادماه سال ۸۵ در یک صحنه سازی عجیب در داخل زندان و در حالی که زندانبانان همگی حواس شان به دعوای مرموز زنان در بند نسوان بود، با خونسردی در را باز کرده و پا به فرار گذاشت.

رأی دادگاه برای مامور متخلف

با فرار این قاتل آشنا، وقتی مشخص شد که یکی از مسئولان زندان تخلف داشته است، قاضی شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان مازندران حکم صادره از دادگاه بدوی مبنی بر سه سال زندان مامور متخلف به اتهام مسامحه و اهمال در انجام وظیفه در فرار قاتل از زندان را تایید و قابل اجرا دانست.

قاتل کجاست؟

احمد محمدی تازه آبادی- دادستان عمومی و انقلاب سوادکوه- با توجه به این که محمد از سال ۸۵ فراری شده است، خواستار انتشار عکس وی شد و از کسانی که اطلاعاتی در زمینه مخفیگاه وی دارند، خواست تا دادستان و پلیس را خبر کنند. در مشخصات قاتل فراری آمده که وی مردی با قد ۱۹۵ سانتیمتر، پوستی سفید، موهای خرمایی روشن و چشمان سبزرنگ است و چشم چپ وی منحرف بوده، ابروهای پرپشت و پیوسته داشته و زیر چشم سمت چپ نیز خال قهوه ای رنگ دارد.