به گزارش پارس ، مشرق  نوشت: حکایت غریبی است که روزهای تقویم انقلاب، همواره با خون فرزندان عزیز آن رنگین و ماندگار شده است. با پایان یافتن جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۷، عده ای گمان کردند که باب جهاد و شهادت بسته شد اما سید شهیدان اهل قلم چه زیبا این شبهه را پاسخ داد: باب شهادت هرگز مسدود نخواهد شد و اگر خداوند، گوهر وجود تو را خریدنی یابد، هر جا که باشی تو را به بهشت خاص خویش فرا خواهد خواند.

آری، هر جا که باشی اگر لیاقت داشته باشی خدا تو را به جنه المأوای خود فرا می خواند. مهم نیست که در معرکه جنگ باشی یا در محل کار، مهم نیست که لباس رزم بر تن داشته باشی یا نه، مهم نیست که در کشور خود باشی یا در سرزمینی دیگر، مهم این است که گوهر وجودت خریدنی شده باشد. آن گونه که ده سال پس از پایان جنگ تحمیلی، رزمندگانی در جبهه سیاست خارجی، به دوستان شهیدشان پیوستند.

 

* ۱۷ مرداد ۱۳۷۷؛ مزار شریف افغانستان

در هفدمین روز مرداد سال ۱۳۷۷ خبر سقوط شهر مزار شریف و تسلط گروه طالبان بر آن به سرعت مخابره شد. طالبان تا پیش از این به رغم حملات گسترده نتوانسته بود بر این شهر تسلط پیدا کند و مقاومت جانانه جبهه متحد شمال در هماهنگی با مردم و گروه های مختلف افغان سبب شده بود تا شهر سقوط نکند. براساس گزارش ها، حدود یک ماه جنگ طالبان با گروه های افغان در مزارشریف ادامه داشت تا اینکه به علت خیانت برخی افراد، طالبان توانستند از یک بخش وارد شهر شوند.

اگرچه خبر ورود طالبان به مزار شریف تکان دهنده و دردناک بود، اما خبر دردناک تری در راه بود. هشت دیپلمات و یک خبرنگار ایرانی بر خلاف قوانین بین المللی و مصونیت دیپلماتیک با حمله عناصر طالبان به کنسولگری بازداشت شده و به شکل مظلومانه ای تیرباران شدند. هنوز در ایران کسی از این ماجرا خبر نداشت، محمود صارمی، خبرنگار ایرنا در آخرین تماس تلفنی با ایران گفته بود: من محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی هستم، گروه طالبان چند ساعت پیش وارد مزارشریف شدند، خبر فوری: مزارشریف سقوط کرد؛ اینجا محل کنسولگری ایران در مزارشریف است، عده ای از افراد طالبان در محوطه کنسولگری دیده می شوند به من بگویید چه وظیفه ای… . شهید صارمی همچنین گفته بود: طالبان به زور وارد کنسولگری شدند، صدایشان در حیاط به گوش می رسد، من باید بروم، باید قطع کنم… .

متحجرین طالبان حتی به کشتن این افراد بسنده نکرده بودند و بعد از این جنایت، پیکر شهدا را به گودالی در خارج از کنسولگری با اهداف مشخص منتقل کردند تا نشان دهند که این افراد در بیرون از کنسولگری بوده اند و این جنایت کار آنان نبوده است.  

تا یک ماه از سرنوشت این ۹ نفر گزارشی منتشر نشد، تا این که اجساد آنان در یک گور دسته جمعی در خرابه های پشت کنسولگری پیدا شد و در روز ۲۱ شهریور۷۷ شهادت آنان از رسانه ها اعلام شد و امام خامنه ای ۳روز عزای عمومی در کشور اعلام کردند و پیکر آنان ۲۴ شهریور ۷۷ به تهران منتقل شد و بعد از نماز جمعه با حضور مقام معظم رهبری به شکل با شکوهی تشییع شد.

 

* پشت پرده جنایت هولناک طالبان

اگرچه جزئیات حادثه مزار شریف طی سال های گذشته بارها و بارها نقل شده است، اما در این باره که چرا طالبان در آن مقطع زمانی این اقدام را انجام داد، کمتر سخنی به میان آمده است. ۳۹; وحید مژده۳۹; کارشناس امور سیاسی افغانستان، که به مسائل دوران حاکمیت طالبان آگاهی کامل دارد، در گفت و گویی اختصاصی با خبرنگار ایرنا به بیان واقعه پشت پرده این جنایت پرداخت و از نیت اصلی طالبان پرده برداشت.

وی در پاسخ به نخستین پرسش خبرنگار ایرنا دفتر کابل اینگونه پاسخ داد: برخی جریان ها داخل طالبان نمی‏ خواستند این افراد به‏ غیر از این کشور دریچه دیگری برای ارتباط با کشورهای همسایه و خارجی داشته باشند. وی افزود: از سوی دیگر تعدادی از همین جریان های داخل طالبان که یکسر آن به بعضی حلقه ها در پاکستان وصل بود می‏ خواستند با شهادت دیپلمات‏ های ایرانی جنگ ایجاد کنند. شهادت دیپلمات‏ ها و خبرنگار ایرانی، به زعم طالبان افکندن دامی برای ایران و کشاندن این کشور در جنگی ناخواسته بود که اگر رخ می داد باید سال‏ ها در آن مصروف می‏ ماند.

مژده تصریح کرد: همه شواهد موجود بود که این افراد بصورت خودسر دست به چنین اعمالی (شهادت دیپلمات های ایرانی) نبرده بودند و دست‏ های قدرتمند پشت پرده، این روند را رهبری می‏ کرد. این کارشناس افغان در پاسخ به این پرسش که ماجرای پیگیری این موضوع چه شد، گفت: طالبان باید موضوع قتل دیپلمات‏ های ایرانی را پیگیری می‏ کردند اما آنان چنین کاری را انجام ندادند، این موضوع نشانگر دست‏ های پشت پرده است که نمی‏ گذاشتند قضیه پیگیری شود.

 

* مقاومت تا لحظه آخر

محسن پاک آیین، که در زمان حادثه، سفیر جمهوری اسلامی ایران در ازبکستان، در همسایگی مزار شریف بود، خاطرات خواندنی را از شهدای ایران بیان می کند. پاک آیین در کتاب خاطراتش می گوید: روز ۱۳ مرداد ۱۳۷۷ با آقای ناصر ریگی سرکنسول ایران در مزار شریف صحبت کرده و گفتم ما نگران جان شما هستیم به همین دلیل روادید ورود شما به ترمذ (یک نقطه مرزی میان دو کشور افغانستان و ازبکستان) را گرفته ایم و بهتر است در اولین فرصت و تا امن شدن شهر شما و بقیه همکاران از جمله آقای صارمی به ترمذ بیایند. آقای ریگی گفت نه ما باید اینجا بمانیم چون اگر سرکنسولگری تعطیل شود مردم می ترسند و از مقاومت دست می کشند. صحبت های ریگی که نشانه ای از ایمان و ایثار داشت، حاکی از این بود که وی و همکارانش، مصمم به حضور در کنسولگری و انجام وظایف خود هستند.

پاک آیین به نقل از فردی به نام شاهسون، درباره آخرین لحظه های شهید ناصری این گونه می گوید: او درحالی که ذکر مقدس سیدالشهدا (ع) را بر لب داشت، روحش به اوج آسمان ها پرکشید؛ طنین صدای ناصری که در آن لحظه ها، با آخرین رمقش، « یا حسین، یا حسین» می گفت، هنوز هم در گوشم مانده است.

مقام معظم رهبری پس از این حادثه هولناک و شهادت این عزیزان پیامی صادر کرده و فرمودند: کشتار وسیع مردم غیر نظامی و به شهادت رسانیدن جوانان پاک و مؤمن ایرانی که در مشاغل سیاسی و خبری به انجام وظیفه مشغول بودند، در نوع خود فاجعه ای بی نظیر بود که باید دولتها و ملتهای مسلمان را به حرکت جدی در برابر این قوم متعصب و وحشی و بیگانه از تعالیم نورانی اسلام و بی خبر از قوانین عمومی جهان بر می انگیخت.

اسامی شهدای ایرانی که در فاجعه حمله طالبان به کنسولگری ایران در مزار شریف به شهادت رسیدند، به این شرح است: ۱. شهید ناصر ریگی (سرپرست) ، ۲. شهید مجید نوری نیارکی (مسئول امور مالی) ، ۳. شهید محمدناصر ناصری (کارشناس امور فرهنگی) ، ۴ شهید کریم حیدریان (کارشناس امور کنسولی) ، ۵ شهید محمدعلی قیاسی (کارشناس امور کنسولی) ، ۶ شهید رشید پاریاوفلاح (کارشناس امور کنسولی) ، ۷ شهید نورالله نوروزی (کارشناس امور کنسولی) ، ۸ شهید حیدرعلی باقری (کارمند فنی) و ۹ شهید محمودصارمی (خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی) .

امروز و در پانزدهمین سالگرد شهادت هشت دیپلمات و خبرنگار ایرانی در مزار شریف، به برکت خون این عزیزان، گروه تروریستی طالبان بیش از هر زمان دیگری منفور و مطرود است و حامیان غربی آن نیز در هراس از افراط گری های این گروه، به دنبال تأمین جانی اتباع خود در سراسر جهان هستند.