زندهرود، محتاج تنفس مصنوعی است
برای ماهها، به جای زایندهرودی که زندهرود بوده است و زندگی مردم دشتهای مرکزی ایران به آن بند بوده، بستر خشکی در منظره اصفهان مینشیند و آه از نهاد عالم و آدم بلند میکند، انگار دست هیچکس به هیچجا بند نیست. دست چه کسانی باید به کجا بند باشد؟ نهادها و سازمانهایی که درگیر خشکی زایندهرود هستند، از شمار انگشتهای دو دست بیشترند و شاید اگر تیغ فقط یکی از این نهادها برش داشته باشد، مشکل بیآبی زندهرود به راهحل نزدیک شود.
به گزارش پارس به نقل از روزنامه شرق ؛ وزارت نیرو، شرکت ملی مدیریت منابع آب ایران، مجلس شورای اسلامی، قوه قضاییه و دادستانی اصفهان، سازمان حفاظت از محیط زیست، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و سازمان های مردم نهاد کشاورزان پایین دست رودخانه زاینده رود، به علاوه مردم و گردشگران اصفهان، کشاورزان بالادست رودخانه، صنایع بزرگ ساکن در دشت مرکزی ایران و حتی میهمان های زبان بسته ای که هرسال سرراه مهاجرت فصلی خود از شمال به جنوب، در باتلاق گاوخونی ساکن می شوند، بخشی از زنجیره بزرگ حیات اطراف رودخانه هستند و حالا مدت هاست که همه اینها شاکی اند.
دعوای بالادست، پایین دست
با اینکه خشک شدن بستر زاینده رود، آسیب های زیادی به خیلی چیز ها، از زندگی مردم گرفته تا اقتصاد و اکوسیستم و چیز های دیگر، می زند، اما دعوا بر سر آب این رود از اعتراض های پی درپی کشاورزان آغاز شده است، رودخانه از محدوده دو استان چهارمحال وبختیاری و اصفهان می گذرد و کشاورزان هرکدام از این استان ها به نحوی آب را حق خودشان می دانند. حسن کامران، یکی از نمایندگان استان اصفهان در مورد خشکی آب زاینده رود می گوید: برداشت از حوزه زاینده رود در حال حاضر خلاف طرح آمایش سرزمینی انجام می شود که حاصل تصمیم مجلس برای استانی کردن مدیریت منابع آب است. کامران با تاکید بر اینکه
مدیریت منابع آب به صورت استانی ایجاد چالش می کند، تصریح کرده که به خاطر جنبه حساسیت برانگیز منابع آب مدیریت آن باید به صورت کشوری، واحد و یکپارچه باشد.
این عضو مجمع نمایندگان استان اصفهان همچنین در مورد خشکی رودخانه زاینده رود به شکایت نظام صنفی به دستگاه قضا در مورد فروخته شدن حقابه اش اشاره کرده و می گوید در این مورد به تازگی پرونده جدیدی در یکی از شعبه های دادسرای اصفهان و با مسوولیت قاضی بوشهری تشکیل شده است. با وجود این، دادستان اصفهان محمدرضا حبیبی می گوید: « در شرایط فعلی» اظهارنظر راجع به دادخواست ها در مورد خشک شدن بستر رودخانه زاینده رود و توقف تخصیص آب، امکان پذیر نیست.
جلیل سرقلعه نماینده مردم لردگان چهارمحال و بختیاری در مجلس، تصدیق می کند که آب زاینده رود در حوزه چهارمحال « بی رویه» برداشت می شود اما تاکید می کند که در این استان کسی جلوی آب را نبسته است. وی همچنین با تایید این موضوع که « چهارمحال حقابه ای از آب زاینده رود ندارد» ، می گوید اینجا موضوع اختصاص آب است، نه حقابه.
نماینده لردگان همچنین می گوید برداشت آب زاینده رود در بالادست و حوزه چهارمحال ممکن است اشکالات اکولوژیکی در حوضه آبریز زاینده رود ایجاد کند اما همانطور که استان اصفهان دارای صنعت است و مشکلی برای اشتغال در آن وجود ندارد، دولت باید برای مردم چهارمحال هم اشتغال زایی کند تا آنها مجبور به ایجاد باغ در ارتفاع های بالا، پمپ کردن آب زاینده رود برای رساندن آن به باغ های خودشان نباشند.
جلیل سرقلعه با اشاره به اینکه در سال های اخیر یک جانشینی کوچروها و شهرسازی در حوزه انتخابیه اش افزایش پیدا کرده یادآور شده است هرچند ممکن است باغ سازی در چهارمحال صرفه اقتصادی نداشته باشد، اما مردم بیکار هستند و چاره ای به غیر از کشاورزی پیش رویشان قرار ندارد.
کشتزارها، تشنه
رودخانه را که فصلی کردند، اول از همه قاعدتا صدای کشاورز های پایین دست رود درمی آمد که زمین آباواجدادی شان و محصولی را که عموما گندم است را با قطع حقابه از دست داده بودند. حسین محمدرضایی، رییس انجمن حمایت از کشاورزان اصفهان، با تاکید بر اینکه حقابه کشاورزان پایین دست زاینده رود یک مساله تاریخی است به طومار شیخ بهایی اشاره می کند که در آن، حدود و سهم هر بخش از زمین های کشاورزی پایین دست رودخانه مکتوب شده است و طبق آن، کشاورزان حق خود می دانند علیه فصلی شدن رودخانه و از دست دادن حداقل یک نوبت کشت زمین هایشان کاری کنند.
محمدخانی با بیان اینکه زاینده رود همواره رودخانه دایمی بوده و علت فصلی شدن آن در حال حاضر ندانم کاری های برخی مسوولان است، می گوید حجم برداشت از آب رودخانه در بالادست که صرف آبیاری باغ های تازه تاسیس بادام، هلو و محصولات دیگر در ارتفاعات چهارمحال می شود، علت فصلی شدن رودخانه است. با همه این حرف ها، سد زاینده رود که بسته می شود، یک فصل کشت کشاورزان پایین دست، معلق می ماند. همین شده که کشاورزان، رفته اند به سراغ محمدعلی دادخواه، وکیل دادگستری که به استناد سند های تاریخی و مواد حقوقی، آبشان را پس بگیرند.
دادخواه در مورد این پرونده می گوید: « کشاورزان پایین دست زاینده رود در مورد آب این رودخانه « حق مکتسب» دارند و قانون باید این حقوق را محترم بشمارد. » دادخواه با اشاره به آنچه که در طومار شیخ بهایی آمده است، یادآوری می کند آب زاینده رود طبق سند متعلق به ۵۰۰ سال پیش، به ۳۳ سهم و ۴ بلوک تقسیم شده و در آن تقسیم های مربوط به زمان خشکسالی و ترسالی هم به صورت جداگانه ذکر شده است. با فصلی شدن، کشاورزان حداقل یک نوبت کشت خودشان را از دست می دهند، اما عده ای از جمله حاج رسولی ها، مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران می گوید این کشاورزان می توانند یک سال درمیان کشت کنند و خسارت کشت انجام نشده را از بیمه کشاورزی یا از محل بودجه مدیریت حوادث غیرمترقبه در قالب بحران خشکسالی طلب کنند.
رییس انجمن حمایت از کشاورزان استان اصفهان اما حرف دیگری دارد، محمدرضایی می گوید خشکسالی در منطقه، بحران نیست که ستاد مدیریت حوادث غیرمترقبه قرار باشد وارد آن شود: « در سال گذشته بارش تنها بین ۱۰ تا ۱۵درصد کمتر از میانگین بارش در سال آبی منطقه بوده و می شد این کاهش را هم به شکل صحیح مدیریت کرد تا تبدیل به بحران نشود. »
گاوخونی خشک، مهاجران شمالی آواره
پایین دست ترین مصرف کننده آب زاینده رود، باتلاق گاوخونی است و پرنده های مهاجر سیبری که هرسال میهمان این باتلاق می شوند؛ اما نه این باتلاق زبان اعتراض دارد، نه آن پرنده ها وکیلی دارند که از حقوقشان دفاع کنند. محمدعلی دادخواه البته علاوه بر تاکید بر حق عرفی کشاورزان برای استفاده از آب زاینده رود مطابق قوانین تاریخی، به مسوولیت های بین المللی ایران در قبال پروتکل های جهانی اشاره کرده و می گوید ایران برای حفظ محیط زیست و تالاب ها در کنوانسیون های مختلفی تعهد داده است.
ایران طبق معاهده ۱۹ می ۱۹۷۸ نایروبی تعهد کرده که در حفظ تالاب های موجود بکوشد و جلو آسیب رسیدن به آنها را بگیرد، مستقیم ترین نتیجه خشک شدن بستر زاینده رود، حتی اگر فصلی باشد، خشک شدن باتلاق گاوخونی است که مسیر پرنده های مهاجر از سیبری، از جمله فلامینگو ها قرار دارد و این تازه اولین گرفتاری است. رییس انجمن حمایت از کشاورزان اصفهانی می گوید: « با خشک شدن گاوخونی، مثل هر واحه دیگری در کویر، باد هایی که بلند می شوند با خودشان نمک و رسوبات دیگری را جا به جا می کنند. رسوباتی که با باد های شرقی-غربی از روی بستر خشک شده گاوخونی بلند می شوند، سوزنی هستند و علاوه بر تخریب زمین های کشاورزی در همسایگی باتلاق، آسیب های جبران ناپذیری به سلامتی مردم منطقه می زنند. »
مردم و تاریخ نصف جهان، میراث باستانی رهاشده
گفته می شود مسوولیت مدیریت پرونده آب زاینده رود به طور کامل برعهده علیرضا دایمی، معاون وزیر نیرو قرار گرفته است. دایمی می گوید اتفاقی فوق العاده تر از سال های قبل نیفتاده است، با توجه به اینکه تبخیر آبی که قرار است به کشت بهاره اختصاص داده شود بسیار زیاد است، وزارت نیرو تصمیم گرفته است آب رودخانه را تنها به کشت پاییزه کشاورزان پایین دست اختصاص دهد.
این مقام مسوول در وزارت نیرو تصریح کرده که با وجود پیش بینی بارش هزارو۵۰میلیون مترمکعب آب، عملا میزان بارش ها از ۷۰میلیون مترمکعب هم کمتر بوده و این به معنی کم آبی است که به صرفه جویی ضرورت می دهد.
« جمعیت استان و شهر اصفهان مرتب در حال افزایش است، تعداد کشاورزان این منطقه بسیار بیشتر از تعداد کشاورزانی است که در طومار شیخ بهایی برای آنها حقابه تعیین شده است، صنایعی که در دشت اصفهان قرار گرفته اند مصرف آب خیلی بالایی دارند، به همه اینها باید این مساله را هم اضافه کرد در حالی که اولویت ما تامین آب شرب است، برخی کشاورزان در منطقه برنجکاری می کنند یا هنوز از همان شیوه های غرقابی پیشین برای آبیاری زمین های کشاورزی شان استفاده می کنند، در حالی که کشور کم کم به وضعیت بحران آب نزدیک می شود، این شیوه های کشت با هدررفت بسیار بالا اصلا به صرفه و منطقی نیست. »
مسوول مدیریت موضوع حوزه آب زاینده رود در وزارت نیرو با تاکید بر اینکه در ۱۰سال گذشته علاوه بر خشکسالی و تغییرات اقلیمی بارش در حوضه آبریز زاینده رود ۴۰درصد کاهش یافته در حالی که مصارف مرتب رو به افزایش است، می گوید: « در حال حاضر هیچ چاره ای نداریم؛ برای اینکه رودخانه را زنده نگه داریم باید بخشی از کشاورزی را تعطیل کنیم. » وی با اشاره به اینکه بستر رودخانه زاینده رود ۳۰۰کیلومتر است، می گوید حجم آبی که در حال حاضر در بستر رودخانه رها می شود تنها تا صدکیلومتری پیش می رود، بعد از آن آبی در بستر رود باقی نمی ماند.
این مقام مسوول در وزارت نیرو می گوید تنها راه حل این است که صنایع سنگین مانند همه جاهای دیگر دنیا، به کنار آب های آزاد و دریا ها منتقل شود، کشت غرقابی متوقف شود و شیوه های نوین آبیاری به کار گرفته شود و محصولاتی با مصرف آب کمتر و حتی کشت گلخانه ای جایگزین کشت های پرمصرف فعلی شود. دایمی همچنین با انتقاد از مدیریت آب به صورت استانی معتقد است مدیریت استانی رقابت برای برداشت بیشتر آب را در استان ها افزایش می دهد و این هم بخش دیگری از مشکلات حوضه آبریز زاینده رود است.
در وضعیت فعلی، به نظر می رسد تنها راه حل ممکن همان باشد که آقای دایمی بر آن تاکید دارد؛ همین که تک تک مردم مصرف آبشان را کنترل کنند: « در حالی که در اروپا مصرف آب شهر ها تنها ۱۳۰ لیتر در ثانیه است این رقم در ایران معادل ۲۵۰ لیتر در ثانیه است. » آقای دایمی می گوید بعد از شرایط « تنش آبی» که الان در آن قرار داریم « بحران آبی» به سراغ کشور خواهد آمد و چاره ای غیر از سازگارکردن خودمان با شرایط پیش آمده نداریم.
.
ارسال نظر