به گزارش پارس به نقل از راه زندگی،

گفتگو با فرشیدنوابی نژاد:

چطور شد که اکثر شاخه های هنری را تجربه کردید؟

من اعتقادم بر این است که مهم نیست چندین کار را با هم انجام دهی بلکه مهم این است که همه اینها را به بهترین نحو انجام دهی و من هم از همان ابتدا تلاشم بر این بود تا به هر شاخه ای قدم می گذارم اول دانش و تجربه اش را به اندازه کافی پیدا کنم سپس انجامش دهم و در همه این شاخه ها تحقیق و مطالعه داشته ام و بعد شروع کردم.

Ÿ در حال حاضر روی کدام یک از این شاخه ها متمرکز هستید؟

هر دو رشته سینما و موسیقی از دغدغه های درونی ام است و هر دو را به یک اندازه دوست دارم و به یک اندازه از نیازهای جامعه ام می دانم. در مورد موسیقی فعلاً در حال تدارک برنامه علمی آموزشی ای به نام مسابقه « ستاره آواز» هستم. در عرصه سینما هم برنامه ای تحت عنوان « سینما اکران» را برای تلویزیون خواهم داشت که نگاهی متفاوت به مقوله سینما دارد و بررسی و تحلیل فیلم های روز سینما هست منتهی نه با نگاه چالشی بلکه با نگاهی مثبت که مردم را با سینما آشتی دهیم و برخی هم آشنا کنیم. بسیاری از مردم در سینما فقط کارگردان، بازیگر و نویسنده را می شناسند، به عقیده من سینما گستردگی بیشتری دارد و می توان به جلوه های بصری، گریم، موسیقی هم پرداخت. می خواهیم این برنامه تبلیغی باشد برای اکران فیلم های روز سینما و در زمان پخش اش متوجه می شویم که اتفاقی تازه در حال رخ دادن است.

Ÿ فکر می کنید چنین برنامه ای در این بی سروسامانی اوضاع سینما می تواند تاثیرگذار باشد؟

قطعاً تاثیر دارد چرا که اگر تاثیری نداشت خود من در وهله اول این کار را شروع نمی کردم متاسفانه برنامه های سینمایی الان ما نگاه مخرب دارد و عنصری که الان سینمای ما احتیاج دارد تبلیغ و آرامش است؛ نه چالش و نقد منفی. هدف برنامه ما در واقع دور هم جمع کردن و نگاه مثبت به اهالی سینماست. زمانی که ما خودمان نگاهی مثبت به این موضوع نداریم چطور می توانیم از مردم انتظار سینما رفتن داشته باشیم؟

Ÿ اجرای برنامه را چه کسی عهده دار است؟

اجرا کارگردانی و تهیه کنندگی این برنامه برعهده خودم است و تمامی اهالی سینما پشتوانه این برنامه خواهند بود.

Ÿ ما بعد از چند سال شما را در مجموعه « پروانه» و در نقش فرهاد دیدم چقدر از این نقش راضی بودید؟

کار قبلی جلیل سامان را ندیده بودم اما تعریف اش را زیاد شنیده بودم که در پروسه تولید کار دی وی دی های مجموعه را گرفتم و دیدم و دوستش داشتم. اما واقعیتی که وجود دارد این است که نقش فرهاد که من ایفاگرش بودم با بی مهری از سمت نویسنده و کارگردان روبرو شد. از ابتدا این نقش نه شروع منطقی ای داشت و نه پایان منطقی چرا که یک فرمانده است که هرازگاهی می آید و دستوراتی می دهد و می رود و شخصیتی کامل نیست.

Ÿ چرا ؟

به این دلیل که شرط اولیه من برای قبول نقش فرهاد این بود که درست و کامل به این شخصیت پرداخته شود و هم چنین در زمان تولید قرار شد که شخصیت پردازی کامل تری در موردش صورت گیرد اما متاسفانه به دلیل مشغله های کاری بین تولید مجموعه و گرفتاری های دوستان این نقش آن طور که باید و شاید از کار در نیامد و در مجموعه از کاراکتر فرهاد در این سریال راضی نیستم اما با همه نقصان هایی که در شخصیت پردازی این کاراکتر وجود داشت تمام تلاشم را کردم تا این نقش را باورپذیر و قابل قبول ایفا کنم و امیدوارم که این اتفاق افتاده باشد.

مجموعه « پروانه» حاصل تلاش یک گروه خوب بود از تصویربرداری گرفته تا موسیقی و تدوین و تهیه کنندگی بسیار خوب منصور سهراب پور چرا که این مجموعه حدود سه ماه اضافه تولید داشت و با حمایت های ایشان به سرانجام رسید. به هر حال کار تاریخی هزینه بر است و به راحتی نمی توان از این دست کارها ساخت. ضمن اینکه می توانست خیلی بهتر از اینها هم باشد.

Ÿ بعد از سال ها دوری از قاب تصویر فکر می کنید توانستید مخاطبان را راضی کنید؟

نمی گویم الان در جایگاه بالایی هستم اما الان در جایگاهی هستم که مردم مرا با فرشید نوابی نقد می کنند، نه با کاری که می کنم و افتخارم است که مردم در دو دهه مختلف مرا به خوبی به یاد می آورند و حتی مرا به نام شخصیت هایی که بازی کرده ام نمی شناسند و این برایم رسیدن به ساحل امنی است که جای خودم را در قلب مردم کشورم دارم و همین موضوع روز به روز مسئولیتم را جلوی دوربین سنگین تر می کند و به قول شما انتظارات شان از من بالا رفته و توقع خطا کردن و عقب گرد را ندارند به همین خاطر همیشه در انتخاب هایم سعی می کنم طوری رفتار کنم که نگویند نوابی هم خراب کرد و دوست دارم لحظاتی که در کنار مردم هستم توام با نتیجه گیری خوبی از کاراکترهایی باشد که ایفایشان کردم.

Ÿ شما در این مجموعه با همسرتان الهام چرخنده همبازی بودید.

من و همسر عزیزم قبلاً دو بار با هم بازی کردیم سریال « دایره تردید» مرحوم امیر قویدل و فیلم سینمایی « دامنه های سفید» که هر دوی اینها از خاطرات زیبای زندگی ام است. نه به عنوان همسر، دوست و رفیق کنار خودم بلکه به عنوان یک بازیگر شش دانگ، بی نهایت از بازی کنار ایشان لذت می برم و مطمئنم که صحبتم را به عنوان یک احساس شخصی تلقی نمی کنید، به عقیده من الهام چرخنده گنجینه ای از استعداد است که هنوز ده درصدش هم کشف نشده است.

Ÿ در کارهایی که با همسرتان همبازی هستید ترجیح می دهید تا نقش مقابل یکدیگر باشید یا فرقی ندارد؟

اغراق نمی کنم اما حضور او در کار به من دلگرمی می دهد چه در کارهای مشترک و چه در مواقعی که من کاری را کارگردانی می کنم و… همیشه با دلسوزی کنارم است و نقاط ضعف و قوت ام را به من یادآوری می کند. در کل اینکه نقش مقابلم باشد مایه افتخارم است و کار کردن با همسری که در دنیای استعداد و هنر است بسیار لذت بخش است. اما برایم صددرصد نیست چرا که در زندگی همیشه نقش مقابل یکدیگر هستیم و اتفاقاً برخلاف بسیاری دوست دارم تا الهام بازی در مقابل بازیگران دیگر را ه تجربه کند و گاهی اوقات که نقشی پیشنهاد می شود الهام می گوید تو دوست داری نقش مقابل مرا بازی کنی؟ و من می گویم که نه این نقش را دیگری بازی کند بهتر می شود و اصلاً این طور نیست که همیشه در هر کاری که او حضور دارد من هم بازی کنم چرا که کار حرفه ای است و ربطی به احساس شخصی من ندارد.

Ÿ آن طور که شنیدم حاصل ازدواج تان دو فرزند است؟

دو پسر به نام های شایان و ارسطو است، شایان ۱۶ سال و ارسطو ۴ ساله است.

Ÿ فرزندان تان به سمت هنر گرایشی دارند؟

شایان به هنر علاقه چندانی ندارد حتی گاهی اوقات که سریال ما در حال پخش است خوابش می گیرد و یا به سراغ درس هایش می رود و من این را دوست دارم چرا که هیچ گاه مرغوب شهرت پدر و مادرش نیست و برای خودش شخصیت مستقلی قائل است و این نشان می دهد که نمی خواهد زیر سایه شهرت والدین اش باشد اما برعکس او ارسطو تلفیق عجیبی از استعدادهای من و مادرش است و صمیمانه دوست دارم تا در زمینه موسیقی به جایگاه بالایی برسد و با تمام وجودم دوست دارم که آرزوهای بر باد رفته ام در قالب ارسطو به تحقق بپیوندد.

جمله پایانی…

من و همسرم دوست داریم تا جایی که می توانیم در خدمت مردم سرزمین مان در عرصه هنر باشیم و تنها توقعی که از آنها داریم این است که دعای خیرشان را شامل حال مان کنند و اینکه هیچ گاه ما را از صفحه ذهن شان پاک نکنند.

گفتگوبا الهام چرخنده:

دوست دارم نقش پلیس را بازی کنم

الهام چرخنده متولد تیر ماه سال ۵۷ و اصالتاً بختیاری است او در رشته معماری تحصیلکرده و در سال های دور والیبال، اسب سواری و تیراندازی را نیز دنبال کرده است. چرخنده که از سال ۷۹ و بازی در فیلم « شب یلدا» وارد این حیطه شده چندی پیش به همراه همسرش فرشید نوابی در مجموعه « پروانه» به ایفای نقش پرداخت. با او در مورد زندگی شخصی و هنری اش همکلام شدیم.

Ÿ از چه سالی به سمت بازیگری آمدید؟

از سال ۷۹ با بازی در فیلم « شب یلدا» کیومرث پوراحمد وارد این حیطه شدم پس از آن در « عروسی مهتاب» خسرو ملکان، « هما» ، « سوگند» ، « دایره تردید» ، سریال « من یک مستاجرم» ، « فرشتگان بر فراز آسمان» ، تئاتر « انتهای مهتاب» ایفای نقش کردم. در حال حاضر هم مشغول تمرین تئاتر « افرای ژاپنی» هستم که قرار است خرداد ماه اجرا شود.

Ÿ برای قبول نقش هایتان تا چه میزان به همخوانی نقش با خودتان اهمیت می دهید؟

به این معتقدم که یک بازیگر باید توانایی ایفای هر نقشی را داشته باشد اما یک سری عناصر در شخصیت فرد نیست و به همین خاطر نمی توان آنها را بازی و زندگی کند، برای مثال من هیچ گاه نمی توانم نقش مثلاً ایکس را ایفا کنم اما لایه های وجودی هر فرد به گونه ای است که پس از گریم و لباس راحت تر می تواند با نقش ارتباط بگیرد. در مورد خودم هم باید بگویم زمانی که به این مرحله می رسم شروع به تحقیق و مطالعه درباره نقش می کنم، برای نقش عاطفه سریال « پروانه» هم بسیار تحقیق کردم و بعد خودم را به دیدگاه کارگردان نزدیک کردم و تمام تلاشم را به کار بستم تا عاطفه شبیه هیچ کس نباشد چرا که به این گونه است که مردم کشف اش می کردند.

عاطفه تضادی در وجودش بود، تمامی رفتارهایش به یک باره تغییر کرد و در سکانس پایانی هم دیدیم که چه اتفاقی برایش افتاد، او در کنار همه قوی بودن هایش در جایی شکست و از این همه خشونت اعتراف کرد و احساساتش را بیرون ریخت ضمن اینکه لباس هم یکی از عناصری بود که باعث شد زودتر با عاطفه ارتباط بگیرم.

Ÿ تا به حال بوده نقشی را دوست داشته باشید بازی کنید اما فرصتش پیش نیامده باشد؟

بله همیشه دوست دارم در نقش یک پلیس ظاهر شوم که آن هم فیزیک بدنی و تمرینات، تفکر و بیان خاصی را می طلبد و حس می کنم این نقش از جمله نقش هایی است که خوشبختانه به فیزیک من نزدیک است.

Ÿ مردم در کوچه و خیابان شما را می شناسند؟

بله و اولین جمله ای که می گویند این است که ما فکر نمی کردیم شما آنقدر بلند قد باشید! نکته دیگر هم تفاوت در اخلاق من و عاطفه است که مردم مدام به من می گویند چقدر شما مهربانی و عاطفه خشن! و در جواب می گویم خب بازیگری همین تفاوت ها است. بسیار خوشحالم که پس از سال ها دوری از تلویزیون با مجموعه « پروانه» مهمان خانه های مردم هستم و از آنها می خواهم برایم دعا کنند تا خداوند ظرفیتم را بالا ببرد چرا که انسان های مشهور مسئولیت سنگین تری به نسبت سایرین دارند و باید مراقب تمامی رفتارهای خود باشند.

Ÿ کمی از زندگی مشترک تان با فرشید نوابی برایمان بگویید.

مادر دو پسر به نام های شایان و ارسطو هستم و امیدوارم که مادر خوبی برایشان باشم. بازیگری شغل بی رحمی است و ممکن ا ست خیلی از مواقعی که پسرهایم به حضور من احتیاج دارند نتوانم در کنارشان باشم. گاهی اوقات کاملاً باید بی احساس باشم که بتوانم فارغ از احساسات شخصی ام کار کنم چرا که خود را در قبال کارهایی که در آنها حضور دارم مسئول می دانم و اگر درگیر احساسات شخصی ام شوم بالطبع نمی توانم کارم را به بهترین نحو ممکن انجام دهم.

Ÿ غیر از سینما و تلویزیون در عرصه تئاتر هم فعالیتی دارید؟

تئاتر یک نوع ریکاوری برای بازیگر است و گاهی اوقات که از کارهای سنگین خسته می شوم دلم می خواهد نمایشی را کار کنم و نفس نفس با مردم باشم و در هر شرایطی که من روی صحنه دارم آنها با من همراه شوند. از خدا ممنونم که این موقعیت را در اختیارم قرار داده و امیدوارم که لایق محبت های مردم هم باشم.

Ÿ چقدر دانش بازیگری تان را به روز می کنید؟

معتقدم یک بازیگر باید لنز دوربین، مونتاژ و همه اصول فنی کارش را بلد باشد در کنار این بیان یک بازیگر از مهمترین فاکتورهایی است که باید دارا باشد و من هم دوره فن بیان را سال ها پیش گذراندم تمام تلاشم را به کار می گیرم که صدایم برای مخاطب ملموس باشد و گوش او را آزار ندهد.

Ÿ کار با جلیل سامان چطور بود؟

خیلی خوب، یکی از حسن های این مجموعه در این بود که نویسنده و کارگردان کار هر دو یک نفر بودند و همین در بسیاری اوقات ما را کمک می کرد. قلم شیوان و روان شان بسیار دوست داشتنی است. ایشان از آن دسته کارگردانانی است که به راحتی از حتی کوچکترین سکانس و بازی نمی گذرند، همچنین کل گروه که همگی از حرفه ای ها بودند همه و همه در خوب شدن و دیده شدن کار تاثیرگذار بودند.

Ÿ گویا فیلمنامه و ترانه هم می نویسید؟

بله و ترانه نویسی با حضور فرشید در زندگی ام به تکامل رسید. او در عین حال که مشوق خوبی است نقاد بسیار خوبی نیز هست و شاید برایتان جالب باشد بدانید من و فرشید در برهه های مهم زندگی مان توسط ترانه با یکدیگر حرف می زنیم مثل زمانی که قرار بود همسر فرشید شوم جواب مثبتم را با یک ترانه به او گفتم: کاش بشه از تو توی قصه نوشت، تو باشی سازت باشه تو سرنوشت.

Ÿ برای خواننده ها هم ترانه گفتید؟

بله در چند آلبوم کل ترانه ها را گفتم اما همگی در حال اخذ مجوز هستند.

Ÿ در فکر منتشر کردن کتاب نیستید؟

دوست دارم کتابی را منتشر کنم با نام کتاب شعر الهام. جالب است بدانید حدود چهل تراک از این کتاب را دکلمه کردم و فرشید آهنگسازی کرده است و در برخی شعرها زمانی که لازم باشد بازی هم می کنم، می خندم و می گریم.

Ÿ چقدر برایتان مهم است که در کارها با همسرتان همبازی باشید؟

سینما حرفه ای تر از این حرف هاست اما همیشه در کارهای پیشنهادی اگر ببینم که فرشید کاملاً با نقشی یکسانی دارد حتماً به کارگردان پیشنهاد می دهم. در این چند ساله فقط در سه کار با فرشید همبازی بودم. در مجموعه « پروانه» هم ابتدا فرشید برای نقش فرهاد انتخاب شد و خودش مرا به کارگردان پیشنهاد داد و همه اینها برگرفته از روح کارگردانی اوست و اینکه او قطعاً از بُعد احساسی عمل نمی کند. در کل از این نظر که هم نفس ام سر کار در کنارم حضور دارد خیلی حس خوبی به من منتقل می شود.

Ÿ دوست دارید تا پسران تان راه شما و پدرشان را ادامه دهند؟

شایان برای پزشکی ساخته شده و همیشه به او می گویم با اینکه خودم افتخارات بسیاری را کسب کردم اما زمانی که تابلوی پزشکی ات را سر در مطب ات ببینم انگار که خیالم راحت شده باشد ضمن اینکه به موسیقی علاقه دارد اما برعکس شایان، ارسطو است که روحیه اش هنری است و ذاتاً بازیگری است گاهی اوقات کاملاً متوجه می شوم که الان ارسطو دارد بازی می کند و واقعی نیست.

Ÿ جمله پایانی…

باید تشکر ویژه ای از مادران عزیز و مردم خوب و احساسات سرشارشان داشته باشم، از منتقدیم عزیز که به من لطف دارند و همچنین از منصور سهراب پور و جلیل سامان صمیمانه تشکر می کنم که با صبوری تمام پای کار ایستادند.

Ÿ