گفتگوبامرتضی پاشایی چهره جدیدموسیقی+صوت
موسیقی آرام بخش کارهایش به راحتی می تواند ذهن را نوازش دهد و دل را به آرامش برساند، حتی گاهی با بغضی که در صدایش شنیده می شود، می توان گریست و دل را کمی سبک کرد. هنرش را احساسی از درون جامعه می داند؛ هنری که از صبوری و رازداری اش، آهنگ هایی دلچسب، گوش نواز و آرام می سازد.
به گزارش پارس به نقل از زندگی ایرانی، مرتضی پاشایی در شرایط ضبط کار تازه اش، از غار تنهایی بیرون آمد تا از موسیقی و آرامش حرف بزند؛ از آرامشی که برای ساختن هر ملودی به آن نیاز دارد و از آن بهترین بهره را می برد. آرامشی که از لبخند رضایت مخاطبانش می گیرد…
پیانو را ترجیح می دهم
موسیقی در آرامش افراد چقدر تاثیر دارد؟
بستگی به نوع موسیقی و روحیه افراد دارد. هر کسی نوعی از موسیقی را می پسندد و از آن آرامش می گیرد. مثلاً در مورد کارهای خوود من که بعضی ها کارهایم را غمگین می دانند چون معمولاً آرام است اما اگر از افراد مختلف بپرسید، خواهند گفت با یک موسیقی آرام بهتر آرامش می گیرند. به طور کلی هر نوع موسیقی روی ذهن و زندگی بیشتر افراد تاثیر دارد و از آن انرژی می گیرند.
خود شما پس از برگزاری یک کنسرت سنگین چگونه آرامش می گیرید؟
تعریف آرامش برای یک خواننده کمی متفاوت است، او زمانی آرامش می گیرد که شنونده را آرام و راضی می بیند. من از نوجوانی در میان جمع خوانندگی کردم، دیگر استرسی برای حضور در میان مردم و برگزاری کنسرت هایم ندارم اما ذهنم درگیر این موضوع می شود که همه چیز درست پیش برود و در نهایت حاضران از کارم لذت ببرند و مشکلی به وجود نیاید. خصوصاً اگر دو سانس پشت سر هم کنسرت داشته باشم خستگی ام با دیدن رضایت مخاطب برطرف می شود و انرژی مضاعفی برای ادامه کار می گیرم؛ حتی اگر یک ماه هر شب برنامه داشته باشم.
آرامش بخش ترین ساز برای شما چیست؟
از دیدگاه شخصی همیشه فضاهای تنظیمی را دوست دارم که آرامش آن، هم به نوع ساز و هم به ملودی اش بستگی دارد، من فکر می کنم تلفیق یک هارمونی در نهایت آرامش دهنده است، گیتار و پیانو هم سازهای بسیار خوبی برای آرامش دادن به شنونده یا نوازنده هستند که من پیانو را بیشتر آرام بخش می دانم.
چرا بیشتر کارهای شما آرام است؟
سلیقه ام اینگونه است و این نوع کارها را بیشتر می پسندم. وقتی کاری را می سازم یا تنظیم می کنم، فضاهای آرام را ترجیح می دهم. بعضی ها کارهایی که شلوغ و در عین حال حرفه ای است را دوست دارند اما من حتی برای گوش دادن هم؛ چه موسیقی غربی باشد و چه شرقی، کارهای خلوت را انتخاب می کنم.
به طور کلی در ملودی سازی هم سعی می کنم چیزی که خودم را آرام می کند بسازم، وقتی کاری را در ذهن دارم باید ذهنم آنچه را می سازم، بخواهد و هنگام شنیدن هم خودم دوستش داشته باشم.
کارهای ملایم را بیشتر دوست دارم
در خصوص شنیدن گفتید، معمولاً چه موسیقی هایی گوش می دهید؟
با توجه به موقعیت کاری ام و اینکه باید با هر موسیقی آشنا باشم، همه نوع موسیقی را گوش می دهم اما علاقه ام بیشتر روی فضاهای تنظیمی است و همان طور که گفتم، بیشتر کارهای اسلو را دوست دارم.
کدام هنرمند را بیشتر می پسندید؟
شخصاً سلن دیون و ماریا کری را بسیار می پسندم و شانیا تواین هم با اینکه سبک کانتری دارد کارهای اسلو او را دوست دارم. جیمی فلوید را هم مدتی گوش دادم و احساس خوبی نسبت به او دارم.
خودتان هم از آهنگ هایی که می سازید، آرامش می گیرید؟
صددرصد خودم هم آرامش می گیرم، البته باید بگویم که کارهایم را خودم گوش نمی دهم تا زمانی که یک نفر دیگر برایم بگذارد و از آهنگم تعریف کند. وقتی کاری تمام می شود و آن را می بندم به دید لذت بردن از موسیقی به آن نگاه نمی کنم و آن را گوش نمی دهم. صبر می کنم تا مخاطبانم درباره اش نظر بدهند چون نظر مردم برایم بسیار مهم است و زمانی که دوستی یا آشنایی ارتباطی با کار برقرار کرده و با هم آن را گوش می دهیم، احساس نمی کنم که این کار من است و مطمئنم که این انرژی از کائنات بوده است که این ارتباط برقرار شده و کار به خوبی انجام شده، به کارم هم مغرور نمی شوم چون این را هدیه ای از آسمان می دانم.
کار خاصی بوده که روی شما تاثیر زیادی بگذارد و از آن نام ببرید؟
بله، کاری دارم به نام « باید کاری کنی» که تراک دوم آلبومم است، روی خودم خیلی تاثیرگذار بود و هنگامی که وکال شد، واقعاً روی فضای روحی ما در استودیو تاثیر گذاشت و همه چیز را عوض کرد. نمی گویم که از صدایم لذت بردم. درست آن است که بگویم تنظیم آن برایم کار بسیار زیبایی بود و در نهایت کاری شد که بسیار از آن راضی بودم.
کار دیگری هم هست که فکر می کنم تا دو یا سه هفته دیگر به صورت تک آهنگ منتشر خواهد شد و آن هم بسیار روی من تاثیر گذاشت به طوری که وقتی ترانه را به من دادند، یکی دو هفته پای کار نشستم اما نتوانستم روی آن کار کنم و تنظیم کردن آن کمی طول کشید. اسم این کار « جاده یکطرفه» است. فکر می کنم این یک کار جدید است که می تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و مردم دوستش داشته باشند.
البته پیش آمده که کاری را دوست نداشتم اما مخاطب آن را پسندیده، نمونه اش آهنگ « ستایش» است که در نظرسنجی اینترنتی دوستان هم در میان بهترین ها قرار گرفت اما من خودم آن را منتشر نکردم و به نوعی لو رفت چون خودم فکر می کردم کار خوبی نشده است اما دوستانی که آن را داشتند منتشرش کردند و استقبال قابل توجهی هم از آن شد.
آرامش در تنهایی
مخاطبان کی منتظر آلبوم بعدی شما باشند؟
جمع کردن و انتشار آلبوم بعدی ام زمان زیادی خواهد برد و فکر می کنم تا عید سال آینده طول می کشد که کارهایم را جمع آوری کنم و مجوز انتشار هم بگیریم. با توجه به اینکه می خواهم کار بهتری ارائه بدهم باید خیلی دقیق کار کنم.
از چه فضا یا کاری آرامش می گیرید؟
وقتی کار می کنم یا ملودی می سازم، نمی توانم جایی که حتی یک نفر هم هست، کارم را انجام بدهم و ملودی مورد نظرم را بسازم، باید همیشه در خلوت خاص خودم باشم و در تنهایی خودم کار کنم. شاید کمی احساس بچگی باشد، کودکی که در فضای خود نشسته و مشغول رویاهای خودش است. فضای آرامش من اتاقم است؛ یعنی همان جایی که سیستم ضبط موسیقی ام قرار دارد.
من از مشکلات انرژی می گیرم
غار تنهایی تان کجاست؟
غار تنهایی ام هم همان اتاقم است که می خواهم همیشه در آن فضا تنها باشم و خودم کار را انجام بدهم. البته کارم هم برگرفته از احساساتی است که از دوستانم می گیرم. از بچگی سیستم شخصیتی من طوری بوده که همه به من اعتماد می کردند و رازهایشان را با من در میان می گذاشتند. همیشه احساسی در کارم هست که خودم تجربه نکردم اما آن را احساس می کنم.
حالا هم که کارهایم مورد توجه قرار گرفته، خیلی از مخاطبانم از مشکلات خود برایم می گویند و این احساسات، کارم را تحت تاثیر قرار می دهد و خود را متاثر از مردم جامعه خود می دانم؛ کسانی که عاشق شده اند، محبوب خود را از دست داده اند یا از خانواده خود دور مانده اند. خیلی ها مشکلات عاطفی دارند. این خیلی سخت است که همیشه در جریان اندوه و مشکلات دیگران باشی اما من برای کارم از آنها انرژی می گیرم و در نهایت در آرامش خودم و در تنهایی هایم از این احساس ملودی می سازم.
صبر؛ کلید آرامش
پس روحیه خیلی صبوری دارید؟
بله بسیار صبورم. همیشه هم به این موضوع مشهور بودم و این صبر هم در زندگی ام تاثیر گذاشته و موجب آرامشم شده است.
حرفی مانده که بخواهید بگویید؟
در خصوص آرامش باید بگویم چیزی که این روزها در زندگی ما بسیار کم است و باید برای رسیدن به آن تلاش کنیم. داشتن آرامش یک احساس فوق العاده است و آرزوی آن هم فکر می کنم یک آرزوی فوق العاده برای همه باشد. خیلی ها هستند که همه چیزهایی که آرزو دارند را از پول و خانه و اتومبیل مدل بالا داشته اند اما آرامش را به دست نیاورده اند. هر کسی به دنبال آرامش است و می خواهد آرام زندگی کند و من برای همه آرزو می کنم که روزهایی آرام در پیش داشته باشند و زندگی شان سرشار از آرامش باشد و هرگز این احساس فوق العاده را از دست ندهند.
ارسال نظر