به گزارش پارس به نقل از شرق، خانواده مردی به نام رضا دوسال قبل با پلیس تماس گرفتند و مدعی شدند رضا گم شده و به تلفن همراهش نیز جواب نمی دهد. پس از اعلام این گزارش، تحقیقات گسترده ای برای پیداکردن رضا آغاز شد اما کار به جایی نرسید تا اینکه خانواده رضا شکایتی را علیه مستاجرشان مطرح کردند. آنها مدعی شدند رضا از مدتی قبل با مردی که مستاجرش بود، بر سر پول پیش خانه درگیری داشت.

ماموران سراغ پرهام -مرد مستاجر- رفتند و از او بازجویی کردند اما این مرد مدعی شد از سرنوشت رضا اطلاع ندارد.

ماموران در ادامه بررسی ها متوجه شدند روزی که رضا گم شد به خانواده اش گفته بود با پرهام قرار دارد. با به دست آمدن این اطلاعات بود که یک بار دیگر پرهام مورد بازجویی قرار گرفت و از آنجایی که نتوانست توضیح بدهد روز حادثه دقیقا کجا بوده و شاهدی هم نداشت، ظن پلیس نسبت به وی بیشتر شد.

پرهام در نهایت بعد از چندین روز تحقیق و بازجویی لب به اعتراف گشود و گفت: رضا قرار بود مبلغ وعده را پس بدهد تا من خانه را تخلیه کنم اما پول را نمی داد و می گفت تو مدرکی نداری که ثابت کنی پول دست من است و مجبور هستی خانه را ترک کنی.

من هم واقعا مدرکی نداشتم به همین دلیل مجبور بودم پولم را به زور از او بگیرم. در تمام این مدت سعی کردم با آرامش با او حرف بزنم و کاری کنم که پول را بدهد اما نتوانستم تا اینکه روز حادثه با هم قرار گذاشتیم تا در این مورد با هم صحبت کنیم.

این صحبت کردن به دعوا کشید. در خانه من بودیم، خیلی عصبی بودم و از آنجایی که کسی هم نبود جلوی من را بگیرد با چاقو چند ضربه به رضا زدم.

ناچار بودم جسد را مخفی کنم، در غیراین صورت دستگیر می شدم؛ به همین دلیل تصمیم گرفتم آن را مثله کنم. بعد از این کار بخشی از جسد را در چاه دستشویی انداختم و تکه های دیگر را در کیسه سیاه ریختم و شب جلوی در گذاشتم تا رفتگران آن را ببرند.

متهم ادامه داد: همه آثار برجای مانده را از بین بردم و چاقویی را که از آن در قتل و مثله کردن استفاده کرده بودم، نابود کردم.

با این اعتراف بود که ماموران به خانه پرهام رفتند و چاه توالت را برای پیداکردن بقایای جسد کندند. بعد از چندین روز کندن آنها موفق شدند دو تکه استخوان را که بخشی از آن برای فک و بخشی برای جمجمه بود پیدا کنند اما اندام دیگر مقتول هرگز پیدا نشد.

پرهام در ادامه برای بازسازی صحنه قتل به محل برده شد و یک بار دیگر آنچه را که در بازجویی ها گفته بود این بار جلوی دوربین اداره آگاهی ملارد توضیح داد و اجرا کرد. در ادامه، بازپرس آخرین دفاعیات متهم را گرفت و قرار مجرمیت برای متهم صادر شد و این قرار به تایید دادیار اظهارنظر رسید و پرونده با صدور کیفرخواست برای محاکمه متهم به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

بنا به گزارش « شرق» ، وقتی شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران مسوول رسیدگی به این پرونده شد، قاضی عزیزمحمدی بررسی آن را آغاز کرد. وی بعد از مطالعه پرونده، نواقصی را در آن تشخیص داد و پرونده را آماده رسیدگی ندانست. او در اظهارنظر خود اعلام کرد: اولا پرینت تلفن همراه مقتول مورد بررسی قرار نگرفته که معلوم شود آخرین تماس هایش با چه کسی بوده است و آیا واقعا با متهم قرار داشته یا نه.

دوم اینکه تکه استخوان های به دست آمده به طور دقیق مورد بررسی پزشکی قانونی قرار نگرفته و تنها اظهارنظری که از طرف پزشکی قانونی که در پرونده منعکس شده، این است که احتمالا استخوان کشف شده، تکه ای از جمجمه یک انسان است اما دی. ان. ای مقتول مورد بررسی قرار نگرفته است.

هرچند متهم فرزندی نداشته اما بررسی دی. ان. ای اعضای خانواده نسبی وی از جمله خواهر یا برادر می تواند تایید کند جمجمه متعلق به رضا هست یا نه.

ضمن اینکه متهم در آخرین دفاعیات خود اتهام را رد کرد و گفت قتل کار او نیست. بنابراین از آنجایی که هنوز هویت مقتول در پرونده به صورت قانونی مشخص نشده است، این پرونده تا برطرف شدن ایرادات قابل رسیدگی نیست. چهار قاضی مستشار دیگر نیز بعد از مطالعه پرونده، نظر قاضی عزیزمحمدی را مورد تایید قرار دادند و در نهایت هیات قضات با فهرست کردن ایرادات از دادسرای ملارد خواستند نواقص را برطرف و پرونده را دوباره ارسال کند. به این ترتیب پرونده یک بار دیگر برای بررسی مجدد به دادسرای ملارد بازگردانده شد.