پارس به نقل از فارس، انتشارات سوره مهر اکنون نامی شناخته شده در عرضه نشر است و کتاب های ماندگاری را تولید و در بازار نشر نیز عرضه کرده که اکنون در میان مردم دست به دست می چرخد. « دا» ، « پایی که جا ماند» و نورالدین پسر ایران» اکنون در زمره مشهورترین آثار این انتشارات است مخصوصا که که برخی از آنها نیز دست نوشته رهبر معظم انقلاب را نیز در ضمیمه خود دارند.

انتشارات سوره مهر در سال های اخیر نیز از زمره ناشران برگزیده نمایشگاه کتاب تهران بوده است که این مسئله برخی حاشیه ها را برای این ناشر در پی داشته است. برخی مسائل نیز درباره نحوه چاپ و انتشار کتاب بدون ممیزی وزارت ارشاد نیز در میان نویسندگان و ناشران نیز مشهور است.

خبرگزاری فارس برای پاسخگویی محمد حمزه زاده به این موارد مصاحبه ای صریح، بی پروا و چالشی را با وی انجام داد که وی به شبهات و مسائل موجود درباره انتشارات سوره مهر پاسخ داد.

با این مدیر دو ساعتی گفت وگو کردیم از همه چیز حرف زدیم از فراز و فرود نشر، نویسندگی، مدیریت، مافیای نشر، رانت، استفاده از برخی راهکارهای ناشران، قیمت کاغذ، معرفی به عنوان ناشر برگزیده، شائبه های موجود درباره نسبت او با محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری، حضور در نمایشگاه کتاب و… گفتیم و شنیدیم و گاهی هم قانع نشدیم، حتی موضع داشتیم و گه گاه یادی از « زنده یاد امیرحسین فردی» شد. آنچه در ذیل می خوانید متن گفت وگوی خبرنگاران فارس با محمد حمزه زاده مدیر انتشارات سوره مهر است که بدون حذف و بصورت شفاف منتشر می شود.

محمد حمزه زاده متولد سال ۱۳۴۸ در تهران است، از هفده سالگی نوشتن برای مجلات را آغاز کرد و در بیست و دو سالگی اولین کتاب خود را که مجموعه قصه ای برای نوجوانان بود به چاپ رساند. از بیست و چهار سالگی سردبیر مجلات رشد کودک و نوآموز و دانش آموز وزارت آموزش و پرورش شد. در ادامه فعالیت در مجلات رشد، چهار سال معاون هنری دفتر انتشارات کمک آموزشی بود.

وی که فارغ التحصیل کارشناسی کارگردانی سینماست، کار در حوزه هنری را با همکاری با دفتر ادبیات و هنر مقاومت شروع کرد. سپس وارد مجله سوره نوجوانان شد و چند سالی به طور همزمان با سه دفتر رشد، مقاومت و سوره نوجوانان همکاری داشت. از سال ۸۱ دوباره به حوزه آمد و مسئولیت انتشارات سوره مهر را بر عهده گرفت.

از این نویسنده تاکنون پانزده کتاب برای کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده که تعدادی از آنها برنده جوایز مختلف ادبی شده اند. محمد حمزه زاده مدیر عامل انتشارات سوره مهر چهره ای نام آشنا برای اهالی رسانه، نویسندگان و شاعران و اهالی قلمی است که کار مکتوب دارند و با فرهنگ آشنایند، او در سال ۸۸ جایزه ربع قرن ادبیات کودکان دفاع مقدس را برای کتاب « چشم چشم دو ماهی» از آن خود کرد.

مهمترین آثار این مدیر فرهنگی عبارتند از کتاب های: کتابخانه، دو رکاب و چهار پا، راز لوکوموتیو، پرتقال خونی، چشم چشم دو ماهی، آن مرد در باران آمد، آهو جان، دختری که زیاد می دانست، خواب های عجیب، چوپان باز هم دروغ گفت، ماجراهای آسمون و ریسمون، سبز آسمانی.

بخش اول این گفت وگو را بخوانید.

* به طور کلی به مافیا در هیچ بخشی اعتقاد ندارم!

خیلی ها معتقدند که انتشارات سوره مهر تبدیل به مافیای نشر شده است، و سوره مهر را مافیا می دانند؟

مافیا یعنی چه؟

در موضوع فروش، اختصاص جای خوب در نمایشگاه کتاب، ارتباطات پشت پرده و… همه این موارد هست. شما مافیا هستید یا نیستید؟

به طورکلی به وجود مافیا در بخش های گوناگون نشر هیچ گاه اعتقاد نداشتیم. یعنی همان زمان که ما مشکل فروش کتاب و ارتباطات بازار نشر را داشتیم و می گفتند در نشر یک مافیا وجود دارد، ما این مسئله را قبول نداشتیم. معتقدیم مافیا باید زمینه هایی داشته باشد. مافیا در جایی تشکیل می شود که یک سرمایه هنگفت یا رانت مخصوص یا منافع سرشاری وجود داشته باشد که عده ای گرد آن جمع شده و مافیا را تشکیل دهند، مثل مافیای مواد مخدر یا تجارت. نشر کشور ما گردش مالی آنچنانی ندارد؛ اینکه ناشری در طول ۱۰ یا ۲۰ سال بتواند ارتباط ها و جایگاه خود را در نشر پیدا کند، بیشتر از اینکه مافیا باشد نوعی توانایی و قابلیت است.

در این باره چند مصداق مطرح می کنم؛ عنوان می کنند انتشارات سوره مهر هر سال در نمایشگاه کتاب جای ثابت و خوبی دارد؟

این امکانی است که ناشران حاشیه شبستان همگی می توانند آن را داشته باشند؛ یعنی آن ناشرانی که خارج از الفبا در حاشیه قرار می گیرند، هر سال می توانند جابه جا شوند ولی ما از سال دوم به بعد تشخیص دادیم جابه جا نشویم بهتر است.

این انتخاب با توجه به مافیابودن شما نیست؟ قدرت و ارتباطات شما باعث این مکان یابی خاص نشده است؟

خیر، خودمان بخواهیم می توانیم جابه جا شویم، مکان فعلی بهترین جای نمایشگاه کتاب نیست، انتهای راهروی ۲۷ نزدیک به آخر شبستان، لزوما جای مناسبی نیست.

اما برای شما ثبت شده است!

بسیاری از ناشران جابه جا می شوند، چون تشخیص می دهند جلوی سالن باشند بهتر است، اما چون مشتری در پی ما می آید و کتاب ما را می خواهد، ثابت بودن ما مهمتر است.

به مافیای نشر اعتقاد ندارم

اگر بگویند جایتان را تغییر دهید این کار را می کنید؟

اگر مقررات نمایشگاه کتاب بگوید چرا قبول نکنیم؟ ! آنچه ما می خواهیم این است که به ما ۳۰۰ متر غرفه بدهند ولی ۱۰۰ متر می دهند! اگر بنا بر پارتی بازی بود، حتماً ۳۰۰ متر غرفه می گرفتیم و حتماً امکانات بیشتری را به خودمان اختصاص می دادیم.

* کتاب سال های گذشته را به نمایشگاه نیاوردیم

در قوانین نمایشگاه هست که فقط باید کتاب های سه سال اخیر ارائه شود، شما چرا کتاب هایی را که برای پیش از سه سال اخیر است را عرضه می کنید؟

ما هیچ کتابی نداریم که برای مثلاً سال ۷۵ باشد.

مثلاً خاطرات « احمد احمد» برای چه سالی است؟

ما چاپ جدید این آثار را به نمایشگاه آورده ایم، اصلاً کتاب های حوزه انقلاب و دفاع مقدس سوره مهر هر سال چاپ می شوند.

« لشکر خوبان» که اخیر نظر رهبر انقلاب درباره آن منتشر شد چطور؟

این کتاب هم با چاپ جدید در نمایشگاه کتاب حاضر بود. چاپ جدید این اثر شب اول نمایشگاه کتاب رسید. البته این موضوع را هیچ ناشری رعایت نمی کند که تنها چاپ اول ها را بیاورد، اما ما اگر کتابی را داشته باشیم که طی سه سال گذشته تجدید شده باشد، چرا نباید بیاوریم؟

* کتاب های ما خواب سنواتی در انبارها ندارند

پس شما هم کتاب های قدیمی تان را می آورید؟

اینکه بگویید سهم زیادی از کتاب های ما کتاب های قدیمی است، نه اینطور نیست. همان قدر که طی سال کتاب چاپ می کنیم به همان میزان هم کتاب از انبارهایمان خارج می کنیم، یعنی کتاب های ما خواب سنواتی در انبارها ندارد. حالا ممکن است زمانی از کتاب خاصی ۲۰۰۰ نسخه چاپ شده است که اکنون هم مشتری دارد، در نمایشگاه هم برخی طالبند، یک، دو یا ده تا از این کتاب ها در میان ۸۰۰ کتابی که داریم اصلاً به حساب نمی آید.

*لابی برای انتخاب ناشر برگزیده/ اما و اگرهای برخی تماس های تلفنی

انتشارات سوره مهر چند سالی است پی درپی به عنوان ناشر برگزیده، تقدیری، برتر معرفی شده است. شنیدیم در برخی سال ها با پارتی بازی و لابی از ناشر تقدیری به ناشر برگزیده ارتقاء پیدا کردید؟

امسال چرا نتوانستیم؟

امسال از همان اول می دانستید که امکان ندارد انتخاب شوید، حتی برخی معتقدند امسال جزو معدود سال هایی بوده که سوره مهر به لحاظ عناوین و جذابیت ها باید برگزیده می شد، اما حق شان را خورده اند.

یعنی سال های پیش اینگونه نبوده است که لایق باشیم؟ باید دید ملاک های ارشاد برای انتخاب ناشر برگزیده چیست؟ مهمترین آنها تعداد کتاب های چاپ اول و تجدید چاپ است. در کل، کمیت نقش زیادی در انتخاب ناشر برگزیده دارد. در سال های گذشته اگر نگاه کنند می بینند که پس از « مدرسان شریف» که یک ناشر کمک آموزشی است چه ناشری اول بوده است؟ انتشارات « سوره مهر» در رتبه نخست قرار داشت و پس از ما « سمت» بود، این از نظر تعداد عناوین؛ اما از نظر تعداد صفحات باید دانست سوره مهر در سال ٩١ نزدیک به یک میلیون و ۶۹۰ هزار صفحه کتاب چاپ کرده است. « سمت» انتشارات خوبی است، اما ناشر کتاب درسی و دانشگاهی نباید با ناشر عمومی سنجیده شود.

با ملاک های ارشاد ما باید همیشه برگزیده باشیم

* لزوم تجدید نظر در آئین نامه انتخاب ناشر برتر سال

به نظر شما ملاک های سنجش باید تغییر کند؟

بله. ظاهرا یکی از این ملاک ها این است که اگر کتابی جایزه کتاب سال را برده باشد، مثلا ۴ امتیاز دارد، در حالی که اگر دو تا کتاب جدید هم منتشر کرده باشید ۴ امتیاز دارد! اگر نسبت امتیازها چنین باشد، این درست نیست. کتابی که برگزیده جایزه کتاب سال می شود باید معادل بیست کتاب چاپ اول امتیاز داشته باشد. البته با این همین ملاک ها ما همیشه در همه سال ها از نظر کمی و حجم عملیاتی که برای انتخاب مهم است در رتبه های نخست بودیم، ما دو هفته نامه کتاب منتشر می کنیم. هیچ ناشری این کار را نمی کند.

افق هم نشریه داخلی منتشر می کند؟

به گمانم دو هفته نامه نیست. ما در سوره مهر نشست های رونمایی داریم، برنامه های متنوعی در حوزه نشر داریم که اصلاً و ظاهراً انجام آن وظیفه یک ناشر نیست. گزارش تمام این موارد را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه می دهیم. اینها را بررسی می کنند و در مجموع نتایج حاصل می شود. خیلی سال ها البته مشترک هدیه داده اند؛ یک سال با سمت، یک سال با بوستان کتاب و یک سال هم با امیرکبیر مشترکاً انتخاب شدیم و امسال هم بالاخره ناشری دیگر برگزیده شد؛ هیچ پارتی بازی هم در کار نبوده است.

* برخی پیغام ها دال بر برگزیده شدن بود/ از حق انتشارات دفاع می کنم

اگر پیش از اختتامیه نتایج را متوجه شده باشید و احساس کنید حق تان را خورده اند چه می کنید؟ تلفن، پیغام نمی فرستید؟ از حق تان دفاع نمی کنید؟

همیشه در پی آنیم که حقی از انتشارات ضایع نشود.

پس ممکن است تلفن زده باشید؟

به معنای اینکه زنگ بزنیم نتایج را جابه جا کنیم، خیر این اتفاق نیفتاده است.

ببینید آقای حمزه زاده، ما سال گذشته هم یک گزارش منتشر کردیم که نتایج جابه جا شد، برگزیدگان جابه جا شدند، حتی نشر مرکز از برگزیدگان بود که حذف شد.

حوزه ما حوزه ناشران دولتی است، یعنی امیرکبیر، بوستان کتاب، شاهد، سمت و… است. ناشران خصوصی جدا بررسی می شوند. در این میان ما همیشه اعداد و ارقام بالاتری داشته ایم، یا مشترک معرفی شدیم یا بهتر بوده ایم که برگزیده شدیم.

* با ملاک های ارشاد حق ما ضایع می شود!

یعنی اگر یک سال معرفی نشوید حق تان را خورده اند!

اگر ملاک های ارشاد چیزی است که الان موجود است « بله» ؛ می خواهم بگویم ما خودمان هم با این ملاک ها مشکل داریم. معتقدم اگر یک ناشری فقط ۲۰ یا ۳۰ تا کتاب چاپ کرده اما ۵ اثر از این میان به عنوان اثر برتر کتاب سال انتخاب شده است، این ناشر برگزیده سال است، باید تقدیر شود. ناشر باید برای بسته فعالیت هایش که تولید و توزیع و فروش است، ارزیابی شود، ناشری که در طول یک سال ۳۰ نمایندگی در شهرستان ها ایجاد کرده، برگزیده است. ناشری که توانسته است کتاب های خود را به تیراژ بالای ۱۰۰ هزار نسخه برساند برگزیده است. اگر از بنده نظرخواهی کنند پیرامون آیین نامه انتخاب ناشر برگزیده، برخی ملاک های کنونی را تغییر می دهم، اما با ملاک های فعلی هم همیشه پیگیر حقوق انتشارات هستم، چرا که بنده نماینده مجموعه نویسندگان و کسانی هستم که در این انتشارات کار می کنند.

پیش بینی شما برای ناشر برتر امسال که بود؟

تقریباً امسال ما می دانستیم که انتخاب نمی شویم.

سال های قبل هم می دانستید برگزیده هستید؟

سال های قبل یکی دو روز پیش از اختتامیه متوجه می شدیم.

از کجا متوجه می شدید؟

ببینید، مسئولانی که در کار انتخاب ناشر برگزیده هستند با ما مرتبط هستند، از طریق شورا مراجعه می کنند و مدارک و مستندات می خواهند، مثلاً می گویند ادعایی که کرده بودید مدارکش را بدهید، میزان کارکرد خودتان را ارائه دهید، طرح های نو انتشارات سوره مهر کدام ها است. بعضی معتقدند ناشر برگزیده لباس و قواره تن سوره مهر است.

*ناشران هم باید ستاره دار شوند

قرار نیست که این لباس ناشر برگزیده هر سال تن شما باشد؟

من معتقدم برای ناشر برگزیده باید دوره ای قرار دهند. مثلاً بگویند ۳،۴ یا ۵ دوره، اگر ناشری انتخاب شد مشخص می شود که این ناشر از یک درجه اعتباری برخوردار است و از آن پس ناشر را در آن درجه بررسی کنند و از رقابت با سایر ناشران جدا کنند و سطح آن را بالاتر ببرند، ناشری ۳،۴ و یا ۵ ستاره بشود و این ناشر را در رقابت با سایر ناشران قرار ندهند. چرا که قطعاً آنها به این ناشر نمی رسند؛ الان در اردیبهشت ماه ما بالغ بر ۲۵۰ نوبت کتاب چاپ کرده ایم. برخی از ناشران در اسفند نوبت های چاپشان به ۸۰ هم نمی رسد، اما ما در آن زمان به ۷۰۰ نوبت می رسیم. از همین الان هم به لحاظ کمی ناشر برگزیده مشخص می شود.

ناشران باید ستاره دار شوند تا رتبه آنها معلوم شود

اگر برگزیده نشوید پس تقلب شده است.

من به این مسئله اعتقاد ندارم. معتقدم اگر رفتید و داوری جایی را پذیرفتید باید به آراء آن احترام بگذارید. ما هم تبریک گفتیم و هم احترام گذاشتیم.

*اما و اگرهای انتخاب ناشر برگزیده سال در نمایشگاه بیست و ششم

تجلیل امسال از شما در نمایشگاه به چه عنوانی بود؟ چون ظاهراً انتشارات افق و سوره مهر دقیقه ۹۰ به لیست ناشران تقدیری افزوده شده اند.

این را باید از انتخاب کنندگان بپرسید.

پس امسال مراجعه به شما کم بود و مطلع نشدید!

آنها باید پاسخ دهند (خنده) من فکر می کنم به دلیل کارنامه ارائه شده ما بوده است.

* کتاب های سوره مهر را خودمان ممیزی می کنیم/ رانت هم نیست اعتبار است

شنیده می شود که کتاب های سوره مهر برای اخذ مجوز پیش از چاپ به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اداره کتاب نمی رود؛ چاپ می کنید و بعد به ارشاد اعلام می کنید، چرا؟ فرق شما با سایر ناشران چیست؟

یک توافق است و برای این دولت هم نیست. توافق و اختیاری است که اداره کتاب ارشاد به ما داده است و چند ناشر دیگر هم از این اختیار بهره می برند. مثلاً کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استفاده می کند، و شاید انتشارات مدرسه. ناشرانی که هیأت بررسی یا شورای کارشناسی آنها با کارشناسان وزرات ارشاد مشترک هستند، یا مورد اعتماد ارشاد هستند، از این امکان استفاده می کنند. مثلاً اگر زنده یاد امیرحسین فردی کتاب هایی را در سوره مهر تأیید می کرد و امضای او پای این آثار بود، ارشاد آنها را بررسی نمی کرد.

در دوره های مختلف، ما این هماهنگی را با ارشاد داشته ایم، البته ما صددرصد به ممیزی کتاب اعتقاد داریم. یعنی الان هم که آنها مجوز پیش از چاپ به ما نمی دهند ولی ممکن است پس از چاپ تذکر بدهند و ما اصلاح می کنیم.

این برای شما رانت نیست؟ چرا شما به عنوان یک ناشر باید این حق را داشته باشید که کتاب هایتان را راحت چاپ کنید؟ شما تشخیص دادید که کتابی را چاپ کنید، آن را به چاپخانه می دهید و راحت منتشر می کنید، اما کتاب سایر ناشران در ارشاد می ماند؟

در مورد اصل این موضوع الان نه بلکه اوایل دولت آقای احمدی نژاد که آقای صفار هرندی وزیر شده بود این پیشنهاد را دادم و گفتم که سازمان ها و ناشران معتمد را انتخاب کنید و یک درجه اعتباری را به آنها بدهید و اجازه دهید بخشی از نظارت را انجام دهند. اما ناشر باید درجه اعتباری داشته باشد، وقتی ناشری در طول سال ۲۰۰ یا ۳۰۰ کتاب منتشر می کند و روزی یک کتاب در ارشاد دارد ترافیکی برای سایر ناشران ایجاد می کند.

خطر ممیزی کردن آثارمان را پذیرفته ایم

* رانت یا حق/ خطرها را می پذیریم

برای شما هم رانت است؟

نه؛ زمانی را که صرف مطالعه یک کتاب می شود حذف نکردیم. عوض آن خطرش را هم پذیرفته ایم. اگر کتابی را منتشر کنیم و ارشاد پس از انتشار عنوان کند آن را پخش نکنید، کتاب را پخش نمی کنیم. قبلاً هم این کار را انجام داده ایم؛ این کار را ناشر خصوصی نمی کند. عمده ناشران ترجیح می دهند قبل از چاپ از نظر وزارت ارشاد مطلع شوند. ما کارشناسی را طوری طراحی کرده و می چینیم که کتاب هایمان مشکلی نداشته باشد.

چون ممیزهای شما با ارشاد یکی هستند؟

صدردصد یکی نیست، اما نقطه ای که ما هستیم و در حال کار هستیم، نقطه ای است که ما را به اطمینان می رساند که قطعاً از جهت محتوایی مورد نقد ارشاد قرار نمی گیریم.

این موضوع یک سابقه منفی برای شما نیست؟

چرا منفی باشد؟

* ممیزی یک شغل افتخار آمیز است

ممیز ارشاد در نشر هستید؟

ممیزی یک شغل افتخارآمیز است، بنده سال ها ممیز حوزه هنری در مطبوعات خود حوزه بوده ام و الان هم هستم و فکر می کنم فرد ممیز در حال خدمت است. ممیزی یک مقام است، اگر فردی ممیزی را مشکل بداند، اشتباه می کند.

پس بعدها اگر پیشنهاد ریاست اداره کتاب را به شما بدهند حتماً قبول می کنید؟

به عنوان رئیس اداره کتاب نه، اما اگر به من بگویند یک کتاب را ممیزی کن با افتخار آن را انجام می دهم.

چند نفر در هیأت ممیزی سوره مهر کار می کنند؟

ما اینجا شوراهای مختلفی داریم مثلاً در مرکز آفرینش ها ۴ یا ۵ نفرند، شورای آقای سرهنگی ۴ یا ۵ نفر و… .

آقای رفیق دوست در نمایشگاه کتاب صحبت از ممیزی و حذف برخی نقاط کتابش « برای تاریخ می گویم» را عنوان کرد؟

ممیزی مدنظر این افراد لزوما ممیزی اعمال شده در حوزه و یا ارشاد نیست، بلکه گاهی تدوینگران کتاب ملاحظاتی دارند. همین دلیل باعث می شود که ارشاد در خیلی دوره ها به ما اطمینان می کند، چون مصالح مورد اعتنا را می دانیم و رعایت می کنیم.

* ممیزی باید برای ناشران هزینه مند شود

شما صحبت از نظارت می کنید اما کتابی از سوی انتشارات شما منتشر شده که از زبان حیوانات بود، مسایل جنسی داشت، کتاب را تولید کردید و الان هم می فروشید.

اسم کتاب را نمی برم اما آن را تجدید چاپ نکردیم. بستگی دارد ممیزی در کدام دفتر انجام می شود، مثلاً کتاب های دفتر طنز را مجدد در جای دیگر کارشناسی می کنیم. گاهی به دلیل حجم کار یا اختلاف سلیقه این موارد پیش می آید، اما بسیار معدود و ناچیز است. یک مورد دیگر کتاب مرحوم احترامی بود که چند صفحه طنز در ادبیات تعزیه بود که هزلیات داشت که اصلاً کتاب را قبل از اصلاح توزیع نکردیم.

زمانی از من نظر پرسیدند که ناشری که صد کتابش در ممیزی رد می شود با آن چه باید کرد، اعتقاد داشته و دارم که وزارت ارشاد باید ممیزی را برای ناشران هزینه مند کند. هزینه منظور بحث مالی نیست، بلکه باید ناشری پس از یک دو و یا ده بار رد شدن اثرش در وزارت ارشاد پاسخگو باشد. ناشر باید به وظایف خودش در انتخاب کتاب، ممیزی و اصلاح آن عمل کند، بعد به ارشاد بدهد، با انتظار اینکه ارشاد دیگر به کتاب دست نزند. برخی از آمارهای ارشاد نشان می دهد برخی ناشران در طول سال صد کتاب مردودی دارند. به عقیده من این مسئله یک کار طراحی شده بود و می خواستند ناراضی درست کنند.

*کارنامه موفق بهمن دری در لغو مجوز برخی ناشران

پس با لغو مجوز برخی ناشران موافقید؟

حمزه زاده: یقینا موافقم که ارشاد باید در این مورد جدی تر عمل کند و آقای دری، معاون پیشین فرهنگی ارشاد در کارنامه اش مواردی این چنین داشت.

ارتباط تان با آقای اسماعیلی سرپرست فعلی معاونت فرهنگی چه طور است؟ ظاهرا کتابی هم در سوره مهر منتشر کردند.

آقای اسماعیلی یک کتاب اینجا دارد. پیش از مسئولیتش این کتاب را نوشته بود که در حوزه بیداری اسلامی است.

کتاب آقای اسماعیلی چقدر طول کشید تا چاپ شد؟

فکر کنم ۴ و یا ۵ ماه طول کشید.

واقعاً شما برای هر کتاب این زمان را صرف می کنید؟

بحث بیداری اسلامی کارشناسانی خاص دارد. مثلاً کتاب آقای اسماعیلی از سوی آقای مجتبی رحماندوست خوانده شد که خودش یک فرایند یک ماهه دارد. اصلاحاتی داشت و طول کشید.

بعد که پست سرپرست معاونت فرهنگی گرفت، انتشار کتاب تسریع شد؟

نه. آن زمان کتاب زیر چاپ بود و من اصلاً نمی دانستم کتاب ایشان است، چون کتاب سه مؤلف داشت. در جلسه ای با آقای علی اسماعیلی آشنا شدیم. عنوان کرد که کتاب من مدتی است در سوره مهر است. کتاب اصلاحاتی فنی داشت که باید انجام می شد.

حق التألیف چقدر به او دادید؟

فکر نکنم تا این لحظه حق التألیفی پرداخت کرده باشیم.

آیا به وی چیزی پرداخت می کنید؟

باید قراردادش را ببینم.

* رقابت جایی است که رقیب باشد

بزرگ بودن شما از طرفی و اینکه ممیزی را انجام می دهید، باعث شده نویسندگان بسیاری به سمت سوره مهر شوق پیدا کنند.

مگر بد است؟

کتاب های چاپ اول شما زیاد می شود. آمار کتاب ها بالا می رود، کمک می کند برگزیده شوید و بین شما و ناشران دیگر رقابت نابرابر ایجاد می شود.

رقابت با کدام ناشر؟ رقابت جایی شکل می گیرد که حوزه کاری و اندازه های دو یا چند ناشر شبیه باشد. ناشران بزرگ تر از سوره مهر داریم، اما کارشان شبیه ما نیست که رقابتی اتقاق بیفتد.

شما ممیزی دارید و ارشاد به شما اعتماد کرده و کتاب را زود چاپ می کنید؛ یا اتفاقی که برای کتاب « مردگان باغ سبز» افتاد، مشکل آن که رسانه ای می شود شما مقدمه ای می نویسید و دوباره کتاب را منتشر می کنید؛ این باعث می شود نویسنده سراغ شما بیاید تا اثرش زودتر منتشر شود.

شما درباره جایی صحبت می کنید که نمی توانید آن را از گذشته اش جدا کنید، آیا قائل هستید سوره مهر ناشر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است یا نه؟ قائل هستید که ۱۰ سال پیش ما چنین ناشری نداشتیم؟ اگر بخواهید آن را از گذشته قطع کنید و برهه ای را انتخاب کنید ممکن است بگویید بله، اما باید دید چه کسانی خود را رقیب می دانند، اصلاً برخی از این راه ها توسط سوره مهر باز شده است.

به افزایش کمیت ناشران اعتقاد ندارم

* کار تجاری یا حرکت های انقلابی/یک ده آباد به از صد شهر خراب

کمی انقلابی فکر کنید، به جای داشتن یک ناشر خوب چرا کمک نمی کنید ۵ ناشر خوب داشته باشیم؟

حمزه زاده: ما دوست داریم صد ناشر خوب در این حوزه کار کنند. اما ببینید، من اعتقاد به افزایش کمیت ناشران ندارم. در شرایط کنترل شده، وظیفه ناشر همین است که کتابی را از نویسنده بگیرد و تولید فنی و چاپ را انجام دهد و در انبار تحویل شرکت های پخش بدهد، اما این مسئله در ایران معنا ندارد. کار ناشر تازه بعد از چاپ آغاز می شود. چند ناشر داریم که پس از انتشار بتواند اثری را به نحو درخوری به مقصد برساند؟

سیستم توزیع در ایران که مشکل دارد.

بله. می خواهم بگویم اگر اینگونه است که هست، من باشم اجازه نمی دهم برخی ناشران که واقعاً ظرفیت های انتشار ندارند برخی از آثار نویسندگان را بگیرند و محبوس کنند. نشر انقلاب اسلامی در کنار امکاناتش به حدی محدودیت دارد که اگر کسی بخواهد در این زمینه کار کند باید انتخاب هایش را کرده باشد و ابزارهایش را مهیا کرده باشد. نباید وضع به گونه ای باشد که دائما نمونه های شکست برای نشر کشور درست کنیم. یک نویسنده در عمر خود چند کتاب می نویسد، اگر بخواهد این کتاب ها را بین ناشران غیر حرفه ای و تازه تأسیس و نوپا پخش کند، از کجا زندگی کند، از کجا بیاورد بخورد؟ یا باید دوباره اثر خلق کند یا باید این اثر را به ناشری دیگر بسپارد که این کار هم مشکلات خودش را دارد. نشر در کشور اگر بخواهد صنعتی و یا حرفه ای شود نمی تواند با این تعداد ناشر به جایی برسد.

شما معتقدید یک ناشر خوب داشته باشیم همه کتاب ها را به او بدهیم.

یک ده آباد به از صد شهر خراب. این استراتژی نشر است. کار نشر هم امتیاز ویژه ای نیست که شما بگویی بگذار به همه برسد. نشر یک کار سخت طاقت فرسای فرسایشی مو سفیدکن است که یک آدم با انگیزه های جهادی باید مال و جانش را بگذارد و پیش رود. این موضوع ظرفیت هایی می طلبد، کسی نباید سرمایه معنوی نویسندگان را محبوس کند، من نگاهم در نشر صنعتی است.

* باید فضا های خالی نشر انقلاب پیدا شود

به بحث تکثر اعتقادی ندارید؟ به جبهه ای کار کردن که مدنظر رهبر انقلاب است اعتقاد ندارید؟

اتفاقا بر اساس تفکر جبهه ای این حرف را می زنم. کار جبهه ای یعنی این که حلقه های مکمل و متصل به هم با شرح وظایف مشخص برای ایجاد یک صف در مقابل دشمنان و رقبا داشته باشید. جبهه نشر حلقه های متنوعی دارد که یکی از آن ها تولید است. ما یک ناشر نیستیم، شاید ۱۰ و یا ۲۰ ناشر هستیم، اما همین ۲۰ ناشر با توجه به ظرفیت تولید محتوی و نیروی انسانی موجود کافی است، اگر واقعاً کسی می خواهد کار کند برود شرکت پخش بزند، در کتابفروشی دیجیتال کار کند، جای خالی را بیابد. الان وضع به گونه ای است که هر جای جدیدی که تاسیس می شود، همه کارهایش را زمین می گذارد و می خواهد کتاب چاپ کند. بدون این که فکر تامین محتوی و فروش آن باشد. حاصلش این می شود که برمی دارد کتاب های ناشران دیگر را بدون اجازه آن ها چاپ می کند و بهانه اش این است که می خواهم چیزی گیر نویسنده اش باید. شما اگر قائل به حمایت از نویسنده هستی، درخت را در باغی که به عمل آمده تقویت کن. جالب است که این کارها را جاهایی انجام داده اند که اصلا وظیفه و شأن آنها این نیست.

آثار نویسندگان میان ناشران مختلف پخش و محبوس شده است

نویسنده ای می گفت قرار بود کتابی را با ناشری دیگر چاپ کنیم، آقای حمزه زاده سوره مهر آن را « قُر» زد و راضی کرد کتابش را سوره مهر چاپ کند.

با اطلاع از اینکه پای ناشر دیگری وسط است، این کار را نمی کنیم. ما در اینجا طرحی به نام طرح تجمیع آثار نویسندگان داریم.

هر نویسنده ای باید یک ناشر اختصاصی داشته باشد

ممکن است ناخواسته این کار را کرده باشید؟

اصلاً این کار را نمی کنیم ولی در طرح تجمیع آثار نویسندگان، رسماً این کار را می کنیم. ایده ما بود و گفتیم که در کمبود آثار خوب خواندنی، آفت نشر فعلی این شده که آثار نویسندگان میان ناشران مختلف پخش و محبوس شده است. بنده به عنوان یک نویسنده کتاب کودک ۱۴ کتاب دارم که ۱۰ ناشر مختلف آن ها را منتشر کرده اند! این باعث شده الان هیچ کتابی از من در بازار نباشد؛ یکی از ناشران مشکل مالی دارد، یکی خط خود را عوض کرده و الی آخر. طرحی اجرا کردیم به نام تجمیع آثار نویسندگان تا اگر نویسنده ای چند اثر دارد، یکجا تدبیر کند تا خوانندگان آثارش به همه این کتاب ها دسترسی داشته باشند. علت اینکه کتاب های عامه پسند در جامعه ما مخاطب پیدا می کند این است که یک ناشر دارند، ثانیاً اینکه آن ناشر به گونه ای عمل می کند که همیشه همه کتاب های یک نویسنده را موجوددارد. کتاب های آقایان سرشار، مرحوم فردی، شاکری، خانم تجار و بعضی دیگر از نویسندگان را با کسب اجازه از ناشر قبلی جمع کردیم. در همین راستا بعضی از نویسندگان هم کتابشان را از ما گرفتند و به ناشر دیگری سپردند.

مثل آقای رضا امیرخانی؟

بله.

شما تلاش نکردید آثار امیرخانی را در سوره مهر نگاه دارید؟ از این که آثارش را از سوره برد ناراحت نشدید؟

انتخاب او این بود که ناشر اصلی آثارش جای دیگری باشد.

دلیل بیرونی ندارد که مثلاً از شما ناراحت باشد؟

بعید می دانم. من برای این ایده احترام قائلم و می پسندم که همه آثار یک نویسنده تا حد امکان در حوزه تدابیر یک ناشر باشد.

برخی نویسندگان یا شاعران کتاب های پرفروش شان را نزد شما چاپ کرده اند اما گزیده آثارشان را مثلا مثل فاضل نظری به مروارید سپرده اند.

این ناشر پیش از این هم گزیده هایی از شاعران صاحب نام منتشر کرده است. تشخیص آقای فاضل نظری این بود که گزیده آثارش در میان فهرست آن صاحب نام ها هم باشد. اما « ضد» کتاب اصلی فاضل نظری باز هم به سوره مهر آمد. البته من مایل بودم حتی گزیده هم اینجا منتشر شود. به نظر من، مخاطبان یک نویسنده، او را با یک نشانی بهتر پیدا می کنند. ما قدر تک تک نویسندگان و شاعران مان را می دانیم.

* خواب ناشر پرفروش شدن را هم نمی دیدیم

بحث مافیا از نظر ما تمام شد.

الحمدلله! از این غافل نیستم که این بحث، به رغم ظاهر نقادانه اش، یک موقعیت ممتازی را برای انتشارات تعریف می کند؛ یعنی اثر روانی آن نزد مخاطب این است که باید گفت چه انتشارات بزرگی است که از آن تعبیر مافیا می شود، اما این واقعاً یک دستاورد برای نشر کشور و نشر انقلاب اسلامی است. این موضوع توفیقی است که نصیب ادبیات شده و با برخی حرف ها نباید آن را خدشه دار کرد، نباید با برخی حرف ها که پیرامون انتشارات زده می شود دستاوردی را که به این راحتی حاصل نشده خراب کرد. روز و روزگاری ما حتی خوابش را نمی دیدیم که پرفروش ترین ناشر شویم. الان این مهم محقق شده است، نباید سرگرم حرف های حاشیه ای شویم.

به هر حال هر کجا موفقیتی حاصل شود حرف و حدیث هم پشت سرش زیاد می شود؛ اما عنوان می شود شما برای برخی کتاب هایتان خبرسازی می کنید، تا پرفروش شود.

بله انجام می دهیم. از همه امکاناتی که یک کتاب فراهم می کند تا آن را در میان مخاطبان معرفی کنیم و جا بیندازیم استفاده می کنیم، اعم از موقعیت هنری و ادبی مؤلف، خود اثر، سوابق و یا خواسته مخاطبان. سعی ما بر این است که برای همه کتاب هایمان یک طرح تبلیغاتی و ترویجی داشته باشیم، نقدی که به ما وارد است این است که برای همه کتاب ها متأسفانه نمی توانیم چنین کاری کنیم، اما وقتی ما یک یا ۱۰ کتاب را در ۱۰ گروه ترویج می کنیم، مثل لوکوموتیو کتاب های دیگر را می کشند.

* اگر چشم انداز ما برای یک کتاب تیراژی میلیونی است نباید آن را در رتبه ۲۰۰ هزار رها کنیم

ولی شما هنوز هم در نمایشگاه کتاب « دا» یا « نورالدین پسر ایران» را تبلیغ می کنید، اما اینها دیگر مشهور شده اند.

اگر دقت می کردید در همین اقلام تبلیغی حدود ۵۰ یا ۶۰ کتاب معرفی می شد، پوسترهای کتاب های مختلف را نصب کرده بودیم، اما اگر چشم انداز ما برای یک کتاب تیراژی میلیونی است نباید آن را در رتبه ۲۰۰ هزار رها کنیم. اتفاقاً این اثر احتیاج بیشتری دارد.

این کتاب ها خودشان را بالامی کشند.

لزوماً نه، اینگونه نیست که ما بگوییم رهایش می کنیم خودش می رود، همیشه باید یک جریان مستمر داشته باشیم. چون دائماً افراد جدیدی به حوزه کتابخوانی اضافه می شوند. ممکن است اطلاعاتی نداشته باشند ممکن است یادشان برود. جریان تبلیغ و ترویج باید ادامه داشته باشد تا کتاب به تیراژ میلیونی برسد. اگر رسید، مرحله بعدی شروع می شود. در آن صورت تقریباً یک نسل آن را خوانده اند.

کتاب انگلیسی چاپ کردن در برنامه شما نیست چرا « شطرنج با ماشین قیامت» را چاپ کردید؟

این کتاب ها نسخه اصلی اش در کشور دیگری چاپ شده است. یکی امریکا، ترکیه، لبنان، پاکستان و… اما ما برای ارائه آنها در بازار بین المللی باید کتاب را با « برند» خودمان داشته باشیم، اینها در تیراژ محدود چاپ می شود مگر مشتری داشته باشد، « شطرنج با ماشین قیامت» را به خاطر اینکه مشتری ۱۰۰۰ تایی برای تجهیز یک کتابخانه داشت ۲۵۰۰ تا چاپ کردیم، اما ما وقتی می خواهیم به نمایشگاه های خارجی برویم نمی توانیم کتابی با آرم ناشر دیگر ببریم، چون از ما نمی خرند، همه کتاب ها را در یک تعداد محدودی برای خودمان با برند خودمان منتشر می کنیم.

شما برخی کتاب های معمولی هم چاپ می کنید که به درجه اعتبار شما نمی خورد و بعضا کتاب های کارگاهی است؟

اتفاقاً انتشارات حوزه هنری با چاپ داستان های نویسندگان نوپا تأسیس شده است. اولین کتاب های حوزه، کتاب ها و داستان های اول نویسندگانشان بوده است، این خط باید در حوزه باشد، خط انتشار کتاب های اول نوقلمان، آموزش و انتشار آثارشان یک خط مستمر در انتشارات سوره مهر است که اتفاقاً می خواهم بگویم یکی از معیارهای ناشر خوب و جریان ساز باید این باشد که در طول دوره مورد بررسی چند کتاب از نویسندگان نوپا منتشر کرده است، چقدر از سرمایه اش را صرف چاپ این کتب کرده است. در چاپ آثار نویسندگان نوقلم، استانداردها را رعایت می کنیم و افراد خبره ای مثل استاد محمد رضاسرشار، آقای فتاحی و دیگر بزرگان آثار را خوانده و تایید می کنند. همین ها نویسندگان آتی ما هستند.

شمارگان آن چقدر است؟

ما معمولاً زیر ۲۵۰۰ نسخه منتشر نمی کنیم کتاب های زیر این آمار ما خیلی معدود است.