به گزارش پارس نیوز، 

محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین میهمان بیست و پنجمین قسمت از برنامه «۱۰:۱۰ دقیقه»  است.

باهنر در این گفتگو به موضوع‌های مختلفی از جمله  حضور نیافتن در انتخابات مجلس دهم، نقش اصلاح‌طلبان در دولت تدبیر و امید و نقش مجمع تشخیص مصلحت نظام در فضای سیاسی کشور پرداخت.

گفتنی است، برنامه «۱۰:۱۰ دقیقه» یک گفت‌وگوی رو در روست که قرار است به شفافیت فضای سیاسی کشور کمک کند و ابهامات موجود در ذهن مخاطبان در حوزه‌های مختلف را با حضور یک میهمان شاخص مرتبط با آن حوزه، به صورت صریح در یک زمان ۴۵ دقیقه بررسی کند.

بسم الله الرحمن الرحیم، سلام شب شما بخیر باشد، به ۱۰:۱۰ دقیقۀ این هفته خوش آمدید مهمان عزیز این هفته جناب مهندس محمدرضا باهنر عضو مجمع تشخیصِ مصلحت نظام هستند که خوش‌آمد می‌گویم و سپاسگزارم که قبول دعوت کردید و به برنامۀ خودتان ۱۰:۱۰ دقیقه تشریف آوردید.

باهنر: خواهش می‌کنم، من هم خدمت جنابعالی، دست‌اندرکاران این برنامه جذاب و مخاطبان محترمی که حرف و سخنان ما را می‌شنوند، سلام عرض می‌کنم.

در دقایق پیش‌رو من اجازه دارم با شما شفاف و صریح صحبت کنم و از شما خواهش کنم به همین میزان صریح و شفاف به من پاسخ بدهید؟

باهنر: انشاء‌الله در خدمتتان هستم.

در جلسات غیر رسمی موضوعات و مسائل روز کشور را رصد و بررسی می‌کنیم

آقای باهنر دقیقاً این روز‌ها دارد چه کار می‌کند؟ چون آدم سخت است که باور کند که آقای مهندس باهنر یک گوشه‌ای نشستند و هیچ کارِ سیاسی‌ای انجام نمی‌دهند؟

باهنر: من فعلاً عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هستم. هفته‌ای یک یا دو روز تقریباً جلسات مجمع، هیات عالی نظارت، کمیسیون‌های مربوطه وقتم را می‌گیرد و در کنار آن فعالیت‌های سیاسی‌ام را هم ادامه می‌دهم.

البته جلساتی را با دوستان به صورت غیررسمی داریم و دورِ هم جمع می‌شویم و بعضی از مطالب و مسائل روز را در کشور رصد و پیگیری می‌کنیم. بعضاً با توجه به تجربیاتی که داریم، سعی می‌کنیم اگر پیشنهاداتی به ذهنمان می‌رسد چه در رابطه با مسالۀ روزِ قضایای کشور، داخلی، خارجی و یا پیش‌بینی‌هایی که می‌توانیم در مورد آینده کنیم، این‌ها را سعی می‌کنیم بعضاً تدوین کنیم و با مقاماتِ بلندپایۀ کشور مکاتباتی انجام می‌دهیم.

نظر لاریجانی این بود که در مجلس مستقر باشم اما دورکاری را ترجیح دادم/کارهای مشاوره‌ای برای رئیس مجلس را از دور پیگیری می‌کنم

دوستانی که با آن‌ها جلسه تشکیل می‌دهید دقیقاً چه کسانی هستند؟ چون سال گذشته بود که آقای لاریجانی شما را به عنوان مشاورِ خودشان انتخاب کردند و یک شایعه‌ای هم که اتفاق افتاده بود این بود که شما یک جا‌هایی هم دارید به دولت مشاوره می‌دهید، چقدر صحت دارد؟

باهنر: بله حالا حکم مشاوره‌ای که آقای لاریجانی صادر کردند، محبت فرمودند، البته پیشنهادشان این بود که من در مجلس مستقر شوم و کار‌های مشاوره‌ای را پیگیری کنم، عذرخواهی کردم و  گفتم مسالۀ دورکاری شاید برای ما بهتر باشد.

ارتباطم با لاریجانی بسیار متفاوت از سایر سران قوا نیست

از دور به آقای لاریجانی مشاوره بدهید؟

باهنر: از دور بله، معمولاً ارتباطم با آقای لاریجانی بسیار متفاوت با ارتباط با بقیۀ روسای قوا نیست، اما اگر آقای لاریجانی مطالب، پیشنهادات یا سوالی داشته باشند ما در خدمتشان هستیم.

اگر خودم یا لاریجانی اراده کنیم کمتر از ۲۴ ساعت همدیگر را می‌بینیم/ در میان سایر سران قوا دیدن آقای روحانی سخت است/ پیام‌مان به دولت را به وزرای موثر و مسئولان ریاست جمهوری منتقل می‌کنیم

من اگر بخواهم اینطور برداشت کنم که ارتباط شما با همۀ روسای قوا خیلی ارتباط نزدیک و تنگاتنگی است یا آقای لاریجانیِ مجلس را هم مانند سایر روسای قوا خیلی سخت می‌بینید؟

باهنر: خیر، معمولاً ارتباط ما مشکل ندارد یعنی گاهی اگر اراده شود، بنده اقای لاریجانی را ببینم یا او من را احضار کنند، معمولاً در یک فاصلۀ کمتر از ۲۴ ساعت اتفاق می‌افتد، خیلی اینکه مثلاً در نوبت باشیم، اینطور نیست.

آیت الله آملی لاریجانی را هم باز حالا غیر از جلساتی که در مجمع و جا‌های دیگر می‌بینیم خصوصاً اخیراً که ایشان رئیس مجمع شدند، او را بیشتر زیارت می‌کنیم، ولی هر زمانی هم که باز از نظرِ خودمان کاِر فوری و فوتی داشته باشیم، معمولاً دیدنشان سخت نیست.

آقای رئیس جمهور البته یک مقدار سخت است و ما سعی می‌کنیم مثلاً با وزرای موثر یا با بعضی از مسئولانِ نهاد ریاست جمهوری ارتباط را داشته باشیم و بعضی از پیام‌هایمان را منتقل می‌کنیم بعضی از بحث‌ها همانطور که عرض کردم مکتوب می‌شود یعنی ما مثلاً پیشنهاداتی را داریم که خدمت روسای قوا می‌فرستیم و اگر فرصت شد حضوری می‌رویم و توضیح می‌دهیم و معمولاً بازخوردهایش را هم می‌بینیم یعنی سعی می‌کنیم که همراه با بازخورد باشد.

ارائه بسته پیشنهادی با ملاحظاتی ویژه درباره بودجه به سران قوا/ پیش‌بینی باهنر از افزایش فشارهای اقتصادی در سال آینده

امکانش هست یک مثال  بگویید، آخرین اتفاقی که شما پیشنهاد دادید و بازخوردش را دیدید، چه بود؟

باهنر: بله مثلاً آخرین اقدامی که تقریباً کردیم بحث بودجه بود، ما یک مقدار بحث کردیم و تصور ما این بود که سال آینده یک سالِ معمولی نیست هم احتمالاً ممکن است فشار‌های اقتصادی بیشتر شود و هم ممکن است منابع درآمدی یک مقدار دستخوشِ تغییرات شود و بر همین مبنا یک کلیتی را به صورت نامه نوشتیم خدمت روسای قوا که بودجۀ سال ۹۸ باید یکسری ملاحظاتِ ویژه داشته باشد و نمی‌شود مانند روالِ عادی آن را بررسی کرد.

انبساطی تصویب شدن بودجه برای کشور مضر است

علی الخصوص اینکه عملاً سالِ آخرِ نمایندگان مجلس است و قبل از انتخابات سالِ آخر است که دارند، می‌خواهند بحث بودجه را مطرح کنند و با تجربه‌ای که ما داریم قاعدتاً نماینده‌های مجلس دنبالِ انبساطی تصویب کردنِ بودجه هستند که این شاید یک مقدار برای سالِ آیندۀ ما مُضر باشد.

در همین راستا نامه‌ای را نوشتیم و حتی یک رونوشت را هم به بیتِ مقام معظم رهبری فرستادیم؛ بازخوردش را دو سه روز بعد دیدیم که آقای رئیس جمهور زیرِ نامه دستور داده بودند که این مسائل مهم است و در جلساتِ روسای سه قوه مطرح شود و رونوشتی هم به سازمان برنامه و بودجه و جا‌های دیگر دادند که رعایت شود.

حلقه فکریمان گروهی همفکر است که با هم جلسات هم‌اندیشی داریم

آن دوستانتان را نمی‌گویید چه کسانی هستند؟

باهنر: شاید خیلی خاص نباشند، معمولی هستند مثلاً با آقای ابوترابی مرتب جلسه داریم یا با مرتضی نبوی جلسه داریم. گاه گاهی با آقای مُخبر ستاد اجرایی فرمان امام داریم و این تیپ هستند.

اینکه آدم‌هایی باشند که مسئولیتِ رسمی داشته باشند یا ما از جایگاهِ رسمی بخواهیم مثلاً یک نامه‌ای را بنویسیم، بگویم مثلاً من، چون مشاورِ فلانی هستم نه یا حالا عضوِ مجمع هستم این به اصطلاح چیز‌ها را اصلاً نداریم فقط به عنوان یک گروهِ همفکر می‌نشینیم، با هم بحث می‌کنیم و مطالبی را هم که می‌فرستیم ادعا نداریم که تمام آن‌ها دقیق و درست است.

برای برگزاری این جلسات از جایی ماموریت نگرفته‌ایم / به دنبال بازخورد کارمان هستیم تا ببینیم تا چه میزان موثر بوده‌ایم

یک سوالی که در ذهنم است، این جلسه را از جایی ماموریت گرفته بودید یا خیلی خودجوش اتفاق افتاد؟

باهنر: خیر  به هیچ وجه مامور نیستیم و به کسی هم پاسخگو نیستیم و کسی هم در این قضایا به ما امر و نهی نمی‌کند، اما خودمان تلاش می‌کنیم که مکاتباتی را که انجام می‌دهیم ببینیم بازخوردش چیست؟ آیا موثر است یا خیر و چیز‌های دیگر، اما نه حضور و غیابی وجود دارد نه امر و نهی‌ای وجود دارد و درمجموع احساس می‌کنیم بی تاثیر نیستیم.

اینکه در مجلس جایم خالی است را خیلی‌ها می‌گویند/ دلیل غیبتم در این دوره از مجلس خیلی محرمانه است

بگذریم مهندس باهنر برویم سراغِ بحث مجلس و روز‌هایی که شما در این مجلس نیستید ثبت نام هم نکردید، این روز‌ها پشیمان نیستید که در مجلس ثبت نام نکردید یا کسی به شما نگفته جایتان آقای باهنر در مجلس خالی است؟

باهنر: اینکه جای من خالی است خیلی‌ها می‌گویند و همان زمانی هم که من ثبت نام نکردم حتماً یک مقدار رسانه‌ها روی آن کار کردند، من عدمِ ثبت نامِ خودم را خیلی محرمانه نگه داشتم.

علت کاندیدانشدنم در مجلس را به فرزندانم هم نگفتم/ فرزندانم دوست داشتند روزی را ببینند که من نماینده نباشم

امکان دارد اکنون دلیل محرمانگی اش را حذف کنید بعد از سه سال و اندی به ما بگویید چرا ثبت نام نکردید؟

باهنر: خیر، علتش را که گفتم بازم می‌گویم الان خدمت تان عرض می‌کنم، اما می‌خواهم بگویم آن اقدام را محرمانه نگه داشتم، چون اگر محرمانه نگه نمی‌داشتم حتماً یک عده بالاخره من را وادار می‌کردند که خیلی مهم هستی، خیلی مثلاً زمین به آسمان می‌آید و آسمان به زمین می‌آید و از این حرفها، من به این دلیل کاملاً مساله را محرمانه نگه داشتم حتی از بچه‌ها و فرزندانِ خودم، چون فرزندانم به من می‌گفتند بابا ما دوست داریم یک زمانی بابا را ببینیم که نماینده نباشد، خیلی آرزو داشتند بابای غیرنماینده ببینند، چون همۀ آن‌ها از آن فرزندِ بزرگم که الان خودش سه فرزند دارد گرفته تا بقیه از زمانی که به عقلِ و هوشِ آمدند من را نماینده دیدند.

آقازاده که ژنِ خوب نیستند؟

باهنر: والا اگر خواستید من گزارش می‌دهم که هر کدام دارند چه می‌کنند.

به دخترم گفتم مشغول بچه‌داری باشد تا زمانی که وضع اشتغال خوب شد کاری پیدا کند

حالا به صورت کوتاه بگویید.

باهنر: حالا دور از جانِ خیلی از خانواده‌های ایرانی من حدودِ ۱۳ سال قبل همسرم را از دست دادم، ایشان فوت شد از ایشان ۵ فرزند دارم و مرحوم خانمم هم عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا بود و رشته فیزیک جامدات درس می‌داد، از ۵ فرزندم اولی دختر است، ازدواج کرده سه فرزند دارد و فوق لیسانس مدیریت IT از دانشکده مدیریتِ دانشگاه تهران دارد فعلاً به بچه داری می‌پردازد یعنی ما توصیه کردیم فعلاً بچه‌ها را بزرگ کند تا یک زمانی اگر وضع اشتغال خوب شد، بتواند یک کاری برای خودش پیدا کند.فرزند دومم باز دختر است فوق لیسانس عمران، رشته ژئوتکنیک از دانشکده فنی دانشکده تهران دارد.

به جاسبی با شوخی گفتم نمی‌گذارم بچه‌هایم به دانشگاه آزاد بیایند/یکی از دخترهام در شرکت ایرانسل یک کارشناس معمولی است

یک زمانی رئیس اسبق دانشگاه آزاد (آقای جاسبی) احوالِ بچه‌های من را می‌پرسید می‌گفت: بچه‌هایت را دانشگاهِ آزاد می‌بینم گفتم من که نمی‌گذارم بچه هایم بیایند دانشگاه آزاد! شوخی می‌کردم. فرزند دومم اکنون دو فرزند دارد و دارد بچه‌هایش را بزرگ می‌کند، همسرش دکتری عمران دارد و عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت است، سومین فرزندم باز دختر است فوق لیسانس مدیر IT از دانشگاه تهران دارد و در ایرانسل به عنوان کارشناس معمولی دارد کار می‌کند، چهارمین فرزندم محمدهادی فوق لیسانس مکانیک از دانشگاه تهران دارد.

برخی فکر می‌کنند نماینده‌ها در دانشگاه دولتی سهمیه دارند در حالی که اینطور نیست

بعضی‌ها به من می‌گفتند نکند نماینده‌ها در دانشگاه‌های دولتی سهمیه دارند؟! گفتم نه والا این یکی را ندارند (می خندد) بقیه چیز‌ها را ممکن است داشته باشند، ولی این را ندارند. این فرزندم اصولاً به کارِ دولتی راغب نبوده و اکنون هم نیست. دنبالِ ساختن یک قطعه‌ای است و یک مختصر ارثی هم از مرحوم مادرش به ارث بُرده بود، آن را خرج کرده و هنوز به نتیجه نرسیده است، می‌گویند استاندارد‌ها و ایزوی آن را گرفته و دارد جلو می‌رود ببیند می‌تواند آن قطعه‌ای را که دارد می‌سازد و کار می‌کند به بازار برساند و پنجمین فرزندم هم در حال دفاع در دانشکده فنی دانشگاه تهران است، فوق لیسانس عمران، امتحانات را داده است.

همه راه پدر را ادامه دادند؟

باهنر: بله همۀ آن‌ها مهندس شدند، مرحوم مادرشان خیلی التماس می‌کرد می‌گفت یکی از شما بروید رشته تجربی حداقل یک پزشک در خانه داشته باشیم، اما چون مرحوم مادرشان رشته ریاضی فیزیک بود و من هم ریاضی بودم هیچ کدام از آن‌ها نتوانستند رشته تجربی بروند.

پس هیچ کدام از این‌ها از رانتِ آقازادگی استفاده نکردند.

باهنر: حالا من نمی‌دانم اسمش را، مجموعاً دانشگاه‌های این‌ها یا دانشکده فنی دانشگاه تهران بوده یا امیرکبیر یا علم و صنعت بوده غیر از این جای دیگری نرفتند.

همین ۵ فرزند را دارید؟

باهنر: خیر، بعد از مرحوم همسرم بنده دوباره ازدواج کردم و یک پسر دارم که امسال کلاس ششم دبستان است، مادرش باز عضو هیات علمی دانشگاه آزاد است که ایشان هم قبل از اینکه من با او ازدواج کنم عضو هیات علمی آنجا بود، بنابراین اکنون  ۶ فرزند و ۷ نوه فعلاً دارم و با بچه‌ها شوخی کردم و به آن ۵ فرزندم گفتم شما ۵ نفر هستید  و ۵ تا هم از شما نوهمی‌خواهم و این فرزندَ ششم، چون ششمی است به او گفتم تو باید ۶ نوه داشته باشید.

اتهام تیزهوشی به من نمی‌آید و آن را رد می‌کنم/ نباید اینقدر به پست خود بچسبیم که مردم منتظرِ ملک الموتمان باشند/ قبل از اینکه ملک‌الموت سراغمان بیاید، جای خالی دهیم تا نسل‌های بعدی بتوانند بیایند

چه اتفاقی افتاد که ثبت نام نکردید؟ وقتی هم که شما ثبت نام نکردید و بعد آن اتفاق در مجلس افتاد و لیست امید یک دست ۳۰ نفر رای آورد به نوعی همه به تیزهوشی و نگاهِ ویژه شما در سیاست و تبحرِ شما غبطه خوردند؟

باهنر: خیر، من می‌خواهم بگویم این اتهامِ تیزهوشی اصلاً به من نمی‌آید من این اتهام را رد می‌کنم و من پاسخی که همه جا دادم به شما و مخاطبین هم می‌دهم این است که هر کس به من می‌گوید چرا نرفتی؟ اول می‌گویم ۲۸ سال یک راهی را بیا و برو و اگر حوصله کردی سالِ ۲۹ هم بروی به من توصیه کن که چرا نرفتی؟ دومین ایرادی که می‌گرفتند که آقا این همه تجربه و ثروت مملکت و این حرف‌ها چرا مثلاً شما خِساست به خرج دادید؟ این را هم من پاسخ می‌دهم که حالا فرض کنیم این ۷ دوره می‌شد ۸ دوره ثم ماذا؟ بعدش چه می‌شود؟ قرار نیست که ما اینقدر به پست خود بچسبیم که فقط مردم منتظرِ ملک الموت باشند، بالاخره قبل از اینکه ملک الموت سراغ ما بیاید ما یک جای خالی بدهیم تا نسل‌های بعدی بتوانند بیایند.

 

متاسفانه مجلس دهم ضعیف ظاهر شده است/ مجلس دهم اولین دوره‌ای است که فراکسیون اکثریت ندارد/ضعف مجلس دهم به نمایندگان آن برنمی‌گردد/کار کردن در مجلسی که سه تا فراکسیونِ اقلیت دارد خیلی سخت است

نگفتند جای شما در مجلس خالی است؟

باهنر: چرا زیاد می‌گویند محبت دارند زیاد می‌گویند من حتی اینجا را اگر اجازه بدهید یک فرصتِ کوتاهی می‌خواهم از مجلس دهم دفاع بکنم، مجلس دهم متاسفانه متاسفانه بله ضعیف ظاهر شده است، اما این اصلاً به نماینده‌ها برنمی‌گردد ممکن است سوال کنید این حرفم به چه معناست؟ من به عنوان یک آدمِ مجرب در مجلس عرض می‌کنم مجلس دهم متاسفانه اولین مجلسی است بعد از انقلاب که فراکسیونِ اکثریت ندارد، سه تا فراکسیون دارد هر سه تا اقلیت هستند و کار کردن در مجلسی که سه تا فراکسیونِ اقلیت دارد خیلی سخت است.

اگر فراکسیون امید اکثریت مجلس را در دست داشت، عارف رئیس مجلس می‌شد/ من بعضی وقت‌ها غصۀ روسای جلسه را می‌خورم

فراکسیون امید به نظرتان فراکسیونِ اکثریت نیست؟

باهنر: اگر اکثریت بود که آقای عارف باید رئیس می‌شد دیگر! بله، این سه فراکسیون عددهایشان با هم متفاوت است، ولی هیچ کدام از آن‌ها به تنهایی نمی‌توانند آرای مجلس را در حد تصویب بگیرند و این واقعاً من بعضی وقت‌ها غصۀ روسای جلسه را می‌خورم.

البته آقای مهندس تعداد اعضای فراکسیون امید اعضای اکثریت است، یعنی تعدادشان از نصفِ مجلس بیشتر است، ولی اینکه نماینده‌های فراکسیون امید نمی‌آیند به کاندیدای موردنظر خودشان رای بدهند و می‌روند به یک نفر دیگر رای می‌دهند، داستانش جداست!

باهنر: این یک بحث جداست اگر خواستید من راجع به مجلس صحبت می‌کنم که این یک اِشکالِ اساسی است، ولی من می‌خواهم بگویم اگر بعضی از رفتار‌های مجلس دهم به نتیجه نمی‌رسد این به تک تکِ نماینده‌ها برنمی‌گردد، چون اصلاً در عالم سیاست در دنیا هم اینگونه است دولت‌های ائتلافی و مجالس ائتلافی معمولاً ضعیف ظاهر می‌شوند.

در مجلسی که فراکسیون اکثریت ندارد نمایندگان تکلیف خودشان را نمی‌دانند

ما زمانی که در فراکسیون اکثریت بودیم، در هر مجلسی که من بودم البته بعضی از مجالس هم بودم که اقلیت بودیم  هم قلیت، هم اکثریت آدم تکلیفِ خودش را می‌داند، اما اینجایی که هیچ فراکسیونی اکثریت نیست آن وقت مجبورند برای هر موضوعی بروند با همدیگر تفاهم کنند، کوتاه بیایند یا بده بستان داشته باشند و قس علی هذا.

من دو تا مثال برای شما بزنم جامعۀ حافظۀ تاریخیِ ملت اسفند سال گذشته یادشان است دیگر، مجلس سه تا وزیر را استیضاح کرد هر سه وزیر بعد از استیضاح رای شان بالاتر رفت، امسال هر کسی که استیضاح کرد دیگر رحم نکرد و عزلش کرد! این‌ها حرکت‌های غیرعادیِ یک مجلس می‌تواند باشد و همۀ این علت‌ها به اینکه فراکسیون اکثریت در مجلس وجود ندارد، برمی‌گردد.

یک ذکر خیری هم بکنم من اوایلِ همین دورۀ دهم بود یک برنامۀ زنده در صدا و سیما داشتم مجری پرسید از نائب رئیسِ فعلی راضی هستید یا نه؟ از آقای پزشکیان و آقای دکتر مطهری؟ من گفتم اگر می خواهید سالِ اولِ آقای پزشکیان و آقای مطهری را با سالِ دوازدهم من مقایسه کنید، خب بی انصافی است! من ۱۲ سال نائب رئیس بودم، آقایان سالِ اول عملکردشان است، اما اگر بخواهید سالِ اولِ آقایان را با سالِ اول من مقایسه کنید بله خیلی هم موفق هستند، خوب هم اداره می‌کنند، خوب هم مدیریت می‌کنند باید زمانی که می‌خواهیم مقایسه کنیم همۀ عوامل را کنار هم بگذاریم.

 

هوای رفیق هایتان را آقای باهنر دارید!

باهنر: حالا دیگر جزء رفیق‌های ما هستند، جزء رقبای ما هستند! بله ما زمانِ انتخابات با آن‌ها رقابت می‌کنیم، اما من مجلسِ مستقر را، یک سوال دَخلِ دفع مُقدر بکنم، من به سوالِ مُقدرِ شما پاسخ می‌دهم من عموماً معتقدم هستم و خیلی وقت‌ها هم در مصاحبه هایم گفتم، ما زمانِ رقابت باید رقابت کنیم، اما زمانی که دولت و یک مجلس مستقر است، ما باید به آن‌ها کمک کنیم که بهتر کار کند.

حتی به عنوان رقیب حق نداریم، فرض کنید که مثلاً دولت آقای روحانی جزء رقبای ما محسوب می‌شود اما من همیشه به دوستانِ خودم گفت: فرض کنید دولتِ مستقر اکنون قدرت و توانش برای حلِ معضلات مثلاً ۵۰ درصدِ قدرتِ موردنیاز باشد آیا من به عنوان رقیب باید این ۵۰ درصد را تلاش کنم ۴۰ درصد بشود یا ۶۰ درصد؟

با ثبت نام نکردن در انتخابات مجلس شایعات بسیاری مطرح شد/ نماینده مجلس نشدم چون فکر می‎کردم ۲۸ سال کافی است

برگردیم به گفتگویمان، زمانی که شما ثبت نام نکردید خیلی‌ها گفتند آقای باهنر مشغولِ این است که برای انتخابات ریاست جمهوری آماده شود و در انتخابات ریاست جمهوری شرکت بکند و چنین شایعه‌ای پیش آمد و بعد هم که شما برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام نکردید گفتند شاید آقای باهنر دیدند اِقبالی برای او وجود ندارد از این کار خودداری کرده است، این‌ها شایعه بود؟ در مورد این‌ها صحبت کنید. اکنون شما چه می‌کنید دارید برای انتخابات ریاست جمهوری آینده کارِ تشکیلاتی  و سیاسی می‌کنید؟ برای مجلس آینده دارید چه کاری را انجام می‌دهید؟

باهنر: من زمانی که ثبت نام نکردم از این طرف شایعات بگویم تا آن طرف شایعات، بعضی‌ها گفتند می‌خواهد رئیس جمهور شود، بعضی‌ها گفتند ترسیده در مجلس رای نیاورد و ثبت نام نکرده است، بعضی‌ها گفتند اصلاً صلاحیتش ممکن بود رد شود، از ترس اینکه صلاحیتش تایید بشود یا نشود، ثبت نام نکرد! می‌خواهم بگویم از رئیس‌جمهور شدن شایعه انداختن تا، شایعه درستش را عرض کردم که من فکر می‌کردم باید جا برای دیگران خالی شود و ۲۸ سال کافی است.

در دوره‌های بعدی مجلس هم حتما کاندیدا نخواهم شد

یعنی با صحبت‌های شما من باید اینطور برداشت کنم که آقای مهندس باهنر برای انتخابات دورۀ آیندۀ مجلس قطعاً ثبت نام نخواهد کرد.

باهنر: حتماً نیستم،  انشاءالله به یاری خدا البته می‌گویند عالمِ سیاست را خیلی نمی‌شود پیش بینی کرد، ولی من رسماً اعلام می‌کنم، اما اینکه فعال نیستم نه من فعالِ سیاسی ام، من حتماً در انتخابات مجلس حضورِ پررنگِ فعال خواهم داشت نه شخصِ حقیقیِ باهنر، به عنوان جریان سیاسی بالاخره لیست خواهیم داشت، رقابت می‌کنیم حتماً سعی می‌کنیم.

رقابت‌های انتخاباتی خود را شروع کرده و تا ریاست جمهوری ادامه خواهیم داد

تا الان کاری را شروع کردید؟

باهنر: بله حتماً شروع کردیم، برای ریاست جمهوری هم همینطور است باز برای ریاست جمهوری هم حتماً فعال خواهیم بود.

با غیبت احزاب فراگیر مانیفست‌دار نگران آینده مردمسالاری دینی هستم/ هیچ کدام از احزاب کشور فراگیر نیستند/ بسیاری از فعالان حزبی حاضر نیستند هزینه عملکرد جناح خود را بپذیرند

در قالبِ حزب؟

باهنر: حالا این‌ها را باز می‌توانیم اگر خواستید سوال کنید جداگانه بررسی می‌کنیم. ببینید من یک دردِدلِ همیشگی دارم بگویم، من در غیبتِ سه تا چهار تا حزبِ فراگیرِ چارچوب دارِ به اصطلاح مانیفست‌دار، من اصولاً بر آیندۀ مردمسالاری دینی نگرانم، این را اول خدمت تان بگویم حزب اکنون در مملکت زیاد داریم، اما هیچ کدام از این‌ها حزب‌های فراگیر نیستند.

رقابت‌ها در کشور ما جریانی و جناحی است به همین دلیل خیلی از فعالان سیاسی از امتیازاتِ جناح استفاده می‌کنند، اما هزینه‌های جناح را حاضر نیستند بپردازند درحالی که اگر ما ۴ تا حزب داشته باشیم یک آدمِ حزبی هم باید منافع حزب را بپذیرد  و هم هزینه‌های حزب را بپردازد.

هزینه به چه معناست؟

باهنر: یعنی مثلاً من کرمانِ خودمان را مثال بزنم، پس فردا انتخابات می‌شود مثلاً کرمان دو نماینده بیشتر نمی خواهد ۵۰ نفر ثبت نام می‌کنند از این ۵۰ نفر، ۲۰ نفر از آن‌ها به من می‌گویند آقای باهنر ما اصولگرا هستیم ما می‌گوییم خیلی خوب دست تان درد نکند، ولی ما در کرمان دو تا نمایندۀ اصولگرا بیشتر نیاز نداریم دیگر، خواهش می‌کنم شما رای ندارید، شما اینطوری هستید، شما آنطوری هستید کنار بروید، هیچ کدام از این‌ها به حرفِ من گوش نمی‌دهند. این هزینه می‌شود. اگر کسی می‌خواهد من از او حمایت کنم به عنوان یک جریانِ سیاسی باید اگر گفتم حضورِ تو در انتخابات به ضرر جریان می‌شود، شما باید اینقدر ریزش کنید  تا دو کاندیدا برای ما بماند.

۱۴۰ نفر از نردبان امید وارد مجلس شدند، ولی برای ریاست مجلس  ۱۰۴ نفر بیشتر به او رای ندادند/تعدادی از نامزد‌های انتخاباتی نذر می‌کنند وارد مجلس شوند/ برخی برایشان مهم نیست از نردبان عارف بالا بیایند یا از نردبان حداد

که همۀ شما هم بیایید پشت آن دو نفر؟

باهنر: همه هم بیایید پشت آن دو نفر، این هزینه‌ها را هیچ کس نمی‌پردازد، ولی اگر از او حمایت کردیم بلکه دیگر خیلی جدی است، اینکه که گفتید همین است، بله همین که گفتید من می‌خواهم دفاع کنم، من به آقای عارف احترام می‌گذارم و برای ایشان احترام قائلم در مجلس دهم ۱۴۰ نفر از نردبان امید وارد مجلس شدند، ولی زمانی که آقای عارف کاندیدا می‌شود ۱۰۴ نفر بیشتر به او رای نمی‌دهند، آن ۳۶ نفر کجا هستند؟! آن‌ها مثل اینکه نذر کردند بیایند مجلس، اصلاً مهم نیست!

معذرت می‌خواهم تعدادی از نامزد‌های انتخاباتی نذر می‌کنند وارد مجلس شوند مهم نیست برایشان از نردبانِ آقای عارف بالا بیایند یا از نردبان آقای حداد بالا بیایند یا از نردبانِ این طرفی‌ها بالا بیایند یا از نردبانِ آن طرفی‌ها بالا بیایند، می‌خواهند بیایند انشاءالله خدمت بکنند دیگر و خلاصه تشنۀ خدمت هستند! این داستان که می‌گویم هزینه های آن را قبول نمی‌کنند، معذرت می‌خواهم.

نمی‌شود آن‌ها را مستقل نامید؟‌

باهنر: می‌خواهم از شیطان بزرگ هم یک مثال بزنم.

نماینده‌ای که بگویدپشتوانه حزبی ندارم مانند این است که قوم و قبیله‌ای ندارد

نمی‌توان آن‌ها را مستقل نامید؟

باهنر: خیر! ببینید مستقل یک حزب است، مستقل یعنی چه؟ اگر یک نماینده بیاید مجلس بگوید آقا من به هیچ حزبِ دستی وابسته نیستم، من تعبیری را دارم که تعبیرِ خوبی نیست، ولی چاره‌ای ندارم و باید بگویم یک نمایندۀ مجلس اگر بگوید من هیچِ حزبِ پشتوانۀ بیرونی ندارم مانند یک آدمی است در شهر بگوید من هیچ قوم و قبیله و ریشه‌ای ندارم! مگر می‌شود؟! یک نماینده وارد مجلس می‌شود مگر می‌تواند پشتوانۀ فکری نداشته باشد؟ مگر می‌تواند تشکیلات نداشته باشد؟ مگر در چند رشته متخصص است؟ چگونه می خواهد در مجلس از ۱+۵ رای بدهد تا برجام، تا FATF، تا بودجه سال ۹۸؟ این خانم یا آقایی که به مجلس آمده حداکثر در یکی از رشته‌ها متخصص است دیگر، بقیه اش باید پشتوانۀ فکری داشته باشد، این پشتوانۀ فکری را ندارد؟

من می‌خواهم از شیطان بزرگ هم یک مثال بزنم در انتخابات در آن زمان، زمانِ ریاست جمهوری، زمانی که می‌خواهد انتخابات شروع شد از دو سال قبلش ۲۰ نفر از داخل حزب دموکرات، ۲۰ نفر از حزب جمهوریخواه برای ریاست جمهوری آماده می‌شوند، اما قواعدِ حزبی یکی یکی این‌ها را حذف می‌کند روزِ آخر دو نفر باقی می‌مانند، هر کدام از یک حزب نه اینکه در کشور ما سال ۹۲ از جریانِ ما ۴ نفر دانه درشت باقی ماندند!

هنر جمنا این بود که رای ۱۲ درصدیِ اصولگرایان در سال ۹۲ را به یک رای ۴۰ درصدی تبدیل کرد

دارید به آن‌ها انتقاد می‌کنید؟

باهنر: حتماً حتماً. جَمنا را سوال کردید من آن را هم بگویم، جَمنا هنری که در دورۀ گذشته داشت این ۴ تا را یکی کرد، نمی‌خواهم بگویم آن یک نفر مطلوب‌ترین بود، شاید بیایند بعضی‌ها نقد کنند که اگر حسن نبود، تقی بود اگر تقی نبود فلانی بود بهتر بود، اما این هنر را داشت که ۴ تا رای ۱۲ درصدیِ ما در سال ۹۲ را یک رای ۴۰ درصدی کرد.

شما موافقِ خداحافظیِ آقای قالیباف به نفع آقای رئیسی بودید؟

باهنر: من موافقِ یکی شدن بودن، ممکن است بعضی‌ها بگویند آقا اگر قالیباف می‌ماند مثلاً آرای او بیشتر بود، آقای رئیسی که حالا باقی ماند اینطور... از این بحث‌ها در درونمان داشتیم، ولی می‌بایست تصمیم بگیریم، تصمیم گیری اگر دو تا باقی می‌ماندند دیگر افتضاح همه چیز می‌شد! این را می‌خواهم بگویم. اینکه می‌گویم هزینه‌های حزب را حاضر نیستند بپردازند، ولی درآمدهایش را می‌خواهند مشکل ما اینهاست، ۴ نفر می‌آیند همه هم می‌گویند ما در یک جریان هستیم، ولی همیشه تعبیرِ من این است می گویم شما ۴ نفر که باقی می‌مانید انگار یک شرکتِ سهامی تشکیل دادید هدفش پیروزیِ رقیب است، یعنی این ۴ نفرِ اصولگرا در حوزۀ انتخابی یک نفر نماینده می‌خواهد اگر ۴ تا اصولگرا بمانند معنایش این است که این ۴ تا دست، دست به دستِ هم دادند که رقیب انتخاب شود، خیلی ساده است.

جریانِ رقیب هم همینطوری رصد می‌کنند؟ آنان برای انتخابات آینده چه می‌کنند؟

باهنر: جریانِ رقیب هم مشکل دارد بله. حالا ما یک مقدار متفاوتیم بعضی جا‌ها آخرِ دفعه بعضی‌ها امر و نهی را تسلیم می‌شوند بعضی‌ها تسلیم نمی‌شوند، جریانی با هم رقابت می‌کنیم این معضل و مشکل را دارد و جالب است انتخابات که می‌خواهیم انجام بدهیم همیشه ۶۰، ۷۰ درصد از توانمان صرفِ وحدت داخلی مان می‌شود آخر دفعه که ۲۰، ۳۰ درصد از توان مان باقی مانده باید برویم با رقیب رقابت کنیم، خب نمی‌شود سخت است دیگر! اگر حزب باشد، حزب دیگر هر دوره نباید برای وحدت درونی، ضابطه دارد، قانون دارد، بیا و برو دارد و می‌نشینند با هم مذاکره می‌کنند.

جمنا خلاءهای حزبی را پر کرد اما اشکالاتی هم داشت/ درصددیم تا اشکالات جمنا برطرف شود

اکنون جمنا آن خلاء را پر کرده است؟

باهنر: بله خلاء را پر کرد، اما اینکه جامع و کامل بود نه آن هم اشکالاتی داشت که آن را هم ما الان داریم تلاش می‌کنیم که برطرف کنیم.

در تلاشیم تا با روش‌هایی اصولگرایان جامانده از جمنا را جذب کنیم

آرایشِ سیاسیِ انتخابات پیش رو به واسطۀ همین جنبه اتفاق خواهد افتاد؟ چه در مجلس و چه در انتخابات ۱۴۰۰ ریاست جمهوری؟

باهنر: ببینید ما در اسم‌ها که اولاً گیر نداریم یک زمانی جبهه متحد می‌گویند یا جبهه هماهنگی می‌گویند، جبهه اتحاد ملی می‌گویند اینها، چون حزب نداریم هر روز ممکن است اسم تغییر کند، شاکله و ساختارِ جمعنا حتماً در ائتلافِ آینده است، اما آیا باز جمعنا می‌شود با همین اسم است یا اسمش تغییر می‌کند و چیز‌های دیگر؟ این‌ها را نمی‌دانیم و داریم با هم بحث می‌کنیم، فقط تلاشِ ما این است که آن مجموعه‌ای که از جمعنا بیرون ماندند و اصولگرا هستند آن‌ها را هم با یک روش‌هایی بتوانیم در درونِ جریان اصولگرا جذب کنیم.

یک عده‌ای هم معتقدند اصلاح‌طلبان این روز‌ها دارند حسابِ خودشان را از حسابِ دولت جدا می‌کنند، این را قبول دارید؟

باهنر: ببینید این فرار به جلوست و این کار را می‌کنند دیگر.

علتش فقط فرار به جلوست؟

باهنر: معلوم است دیگر! بالاخره برای آینده یکسری است، اکنون اصلاح طلبان می‌گویند ما پاسخگوی همۀ رفتارِ دولت نیستیم، شاید از یک جهت هم درست بگویند ما پاسخگوی همۀ رفتارِ دولت نیستیم، اما بالاخره مردم تکلیف را روشن می‌کنند. اگر من سه چهار حزبِ شناسنامه دارِ چارچوب دارِ داخل سیاست‌های نظام داشتیم بالاخره مردم یکدفعه این را آزمایش می‌کردند یکدفعه هم آن را آزمایش می کردند و به یک تعادل می‌رسیدند.

من حوزۀ انتخابی مجلس سراغ دارم که در ۱۰ مجلس ۱۰ نماینده به مجلس فرستادند، یعنی طرف را انتخاب می‌کنند بعد از یکسال پشیمان می‌شوند می‌گویند اینکه نشد! حالا برویم بعدی، او هم که نشد برویم بعدی، مگر عمرِ انسان چقدر است که ۴۰ سال دارد آزمون و خطا انجام می‌دهد؟ حزب که باشد بالاخره ۳، ۴ تا حزب است، یک دوره این، یک دوره آن بالاخره یکی از آن‌ها تثبیت می‌شود و مردم اعتماد می‌کنند.

اصلاح‌طلبان انتظار داشتند دولت دوم روحانی یک دولت کاملا اصلاح‌طلب باشد/ خاستگاهِ آقای روحانی خاستگاهِ اصلاح طلبی نبوده است/روحانی در سال ۹۲ و  ۹۶  با رای اصلاح‌طلبان برنده شد

اگر به نظرتان الان اصلاح طلبان دارند این کار را انجام می‌دهند، نظرشان این است که دولت در فعالیتِ کاری خودش ضعیف عمل کرده است؟ یعنی چنین اعتقادی دارند؟

باهنر: ببینید اصلاح طلبان در دورۀ دوم آقای روحانی یک سازی را کوک کردند و آنکه آقای روحانی با تمام قد از نیرو‌های اصلاح‌طلب در دولتش استفاده نکرد، این بحث را داشتند و این توقع را داشتند که مثلاً دولت آقای روحانی یک دولت کاملاً اصلاح طلب به معنایی که خودشان تلقی می‌کنند باشد؛ ما که می‌دانیم تصور ما این است و همیشه هم گفتیم بالاخره خاستگاهِ آقای روحانی خاستگاهِ اصلاح طلبی نبوده حالا در این گیرودار‌های سیاسی و این حرف‌ها شاید یک جا‌هایی هم بشود به آقای روحانی حق داد بالاخره ایشان هم در سال ۹۲ و هم در سال ۹۶ از آرای اصلاح طلبان رئیس جمهور شد معنایش این نیست که در آرای روحانی هیچی رای اصولگرایی نیست، اما یک تعداد رای اصولگرا هم است، اما رای برنده رای اصلاح طلبی بود.

توقع این بود و آقای روحانی هم بالاخره در حدِ حالا اعتقاد و توانایی و امکاناتی که در کشور داشت از نیرو‌ها استفاده کرد و دولت را اداره کرد، اینکه آیا الان عملکردِ دولت آقای روحانی قابل دفاع است یا نیست، آن یک بحث دیگری است و در فرصت مناسب بحث می‌کنیم و صحبت می‌کنیم.

یک جمله بخواهید بگویید چه می‌گویید؟

باهنر: ببینید بالاخره نقد‌هایی به آقایان دارم اما من باز می‌گردم به حرفِ قبلی، الان وضعیت کشور ما با توجه به تحریم، جنگِ اقتصادی و  جنگِ رسانه‌ای که از آن جنگِ اقتصادی قوی‌تر است، این را بعضی ها دقت ندارند، الان جنگ رسانه‌ای علیه ما خیلی قویتر از جنگِ اقتصادی است، در این مزیت الان اصلاً موقعیتِ نقد نیست، من چند روز پیش برای برادر‌های سپاه صحبت می‌کردم و همینطور که من صحبت می‌کردم یکی از دوستان گفتند اگر دولت نخواهد ما کمکش کنیم ما چه باید کنیم؟ گفتم هیچ شما بیرون زمین هم که می‌ایستید باید تیمِ ملی را تشویق کنید.

اصلاح‌طلبان نمی‌توانند از مسئولیت خود در حمایت از دولت و مجلس شانه خالی کنند

دوباره برگردم به عقب‌تر به نظرتان الان اصلاح طلبان می‌توانند شانه خالی کنند از اینکه آن‌ها مردم را تشویق کردند و هدایت کردند برای انتخاب این دولت و این مجلس، آیا می توانند از این موضوع شانه خالی کنند؟

باهنر: به هیچ وجه! به هیچ وجه.بله مسئولیت دولت و مجلس کاملاً به عهدۀ اصلاح طلبان است در این تردیدی نیست باید پاسخگو باشند، پاسخگوی مشکلات باشند و البته باید به دولت کمک کنند و فرار به جلو نباید بکنند، فکر نکنند اگر مثلاً دولتِ آقای روحانی عدم موفقیتش زیاد شد آن‌ها برنده می‌شوند، نه باید تلاش کنند بله اگر نقدی یا راهنمایی‌ای یا کمکی می‌توانند به دولت بکنند باید بکنند.

برخی داوطلبان ریاست جمهوری را باید به کشورهای تازه استقلال یافته صادر کنیم

به نظر شما فضای انتخابات ریاست جمهوری آینده از الان آغاز شده است؟ چون برخی از چهره‌ها دارند یکسری فعالیت‌ها می‌کنند، یکسری تحرکاتی را انجام می‌دهند که برای انتخابات ریاست جمهوری آینده آماده شوند.

باهنر: من می‌خواهم یک چیزی بگویم حالا یک مقدار طنز است، ما الحمدلله رب العالمین داوطلبِ ریاست جمهوری زیاد داریم و من فکر کنم یک فکری بشود که بعضی از این‌ها را صادر بکنیم یک مقدار مشکلاتِ ما کمتر می‌شود!

به کجا صادر کنیم؟

باهنر: خب بالاخره کشور‌های تازه استقلال یافته و جا‌های دیگر و الحمدلله داوطلبِ خدمت در کشور زیاد داریم، اما در هر صورت همۀ ما باید بدانیم رقابتِ انتخاباتی، بالاخره رقابت باید بین ۳، ۴ نفر اتفاق بیفتد البته من اینجا اشکالی ندارد نقدی هم به رسانه ملی کنم، در ضمن اینکه واقعاً رفتارِ خوبی است این مناظره‌هایی که زمان ریاست جمهوری پخش می‌کنند، اما می‌دانید یک لحظه شما تصور کنید اگر اگر شورای نگهبان مثلاً فرض کنید کوتاه بیاید یک تعداد بیشتر تایید کند آن وقت می‌دانید به نظر من چه کسی برنده می‌شود؟ یک شومَن قوی حتماً برنده می‌شود یعنی هر کسی بتواند در آن نیم ساعت طرفش را لوله بکند یا گوشۀ رینگ او را پیدا کند دو تا مَتَلک بگوید برنده می‌شود دیگر! خیلی روشن است!

کار رئیس سازمان صدا و سیما در انتخابات خیلی سخت است

شما الان رئیس صدا و سیما، تلویزیون چه باید کند؟‌

باهنر: می‌دانم کار خیلی کارِ سختی است.

آقای دکتر نمی‌شود از بیرون گود نشست و گفت: لِنگش کن که!

باهنر: خیر، من که تعریف کردم واقعاً اینکه صدا و سیما با این برنامه هایش ۸۰ درصد، ۸۵ درصد شاید بعضی وقت‌ها ۹۰ درصد صاحبانِ حق رای پای صندوق‌ها می‌آورد، این خیلی کارِ بزرگی است من واقعاً از این تشکر می‌کنم کارِ بسیار بزرگی است، اما بنشینیم با هم فکر‌هایی کنیم که آنجا در ضمن اینکه خودشان کاندیدا همدیگر را لوله می‌کنند، یک مقدار برنامه‌ها هم همدیگر را لوله کنند دیگر! ببینیم چه کسی برنامه اش قویتر است؟ چه کسی برنامه اش ضعیف‌تر است؟

حالا نگفتید آقای مهندس تحرکاتی می‌بینید یا نمی‌بینید؟

باهنر: حتماً بله فعالند حتماً یک عده فعالند.

گفتمانِ قالب ریاست جمهوری آینده چه اصولگرا و چه اصلاح طلب چه خواهد بود؟

باهنر: ببینید ما متاسفانه در اصولگرایی و اصلاح طلبی هنوز یک تعریفِ جامع یا یک مانیفست نداریم، یک زمانی رئیس دولت اصلاحات یک چیزی مطرح کرد به نام «جامعه مدنی» یکی می‌گفت مقصود از جامعه مدنی مدینه النبی است اما یکی می‌گفت مدینۀ سارتر است، در عین اینکه یکی هم می‌گفت: مدینۀ لائیک، یک جامعه مدنی بیشتر مطرح نشد، اما اینقدر روی این تفسیر‌های متضاد، متفاوت و حتی مُتنافر شد که کسی نفهمید بالاخره جامعۀ مدنی به چه معناست. حداقل آن کسی که گفت: جامعۀ مدنی می‌گفت مقصودش از جامعه مدنی چیست؟

عرض من این است اصلاح طلبی و اصولگرایی باز یکی از مشکلات ما این است که ما هنوز یک مانیفستِ تایید شدۀ رسمی منتشر نکردیم ما الان می‌گوییم اصلاح طلبان چه می‌گویند؟ در سیاست خارجی چه می‌گویند، در حوزه‌های دیگر چه می‌گویند؟

در اقتصاد خودِ اصولگرایان کلی با هم اختلاف دارند حتماً اصلاح طلبان هم با هم اختلاف دارند، در سیاست‌های پولی، در سیاست‌های مالی، در بودجه دولت مسائلی که مبتلا به همۀ ماست، یعنی من نه می‌خواهم بگویم ما خیلی قویتر از اصلاح طلب‌ها هستیم نه اصلاح طلبان باید ادعا کنند که قویتر از ما هستند، چون خیلی از ما اصلاً نمی‌دانیم داریم چه می‌کنیم!

به روزمرگی گرفتاریم اینکه من می‌گویم حزب می‌خواهم بگویم این‌ها باید تبدیل به یک مانیفست شود، یک سیاست‌های راهبردی و کلی باشد، امروز متاسفانه متاسفانه وضعیتِ ما طوری شده که، حالا این شاید شوخی باشد و مزاح باشد، ولی در آن کمی واقعیت هم وجود دارد روسای جمهور ما در دور دوره شان دو وظیفه دارند دورۀ اول دنبالِ خنثی کردنِ کار‌های دولتِ قبلی هستند دورۀ دوم هم کار‌هایی می‌کنند که دولت بعدی قرار است بیاید خنثی کند! اینکه مملکت داری نمی‌شود! واقعیت است و یک جا‌هایی آدم باید بگوید که این‌ها باید سامان بگیرد.

آقای مهندس وقت برنامه ما خیلی محدود است و منم خیلی سوال دارم.

باهنر: اگر من حرف نامربوط زدم حرفم را کات کن و جلوش را بگیر.

مجمع تشخیص مصلحت نظام یک مرکزِ مشورتیِ دموکراتیک است

خیر، برویم سراغِ مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیسِ جدید هم که منصوب شدند، ارتباط شما با آیت الله آملی لاریجانی مانند آقای  لاریجانی است یا نیست؟

باهنر: حضرت آیت الله آملی لاریجانی آدمِ فاضل و باهوشی است، من یک بخشی که یک مقدار نگران بودم البته دارد کم کم دارد برطرف می‌شود اینکه من، چون ۲۸ سال در مجلس زندگی کردم، اصولاً ما در یک بخشی با روسای جمهور و روسای قوه قضاییه نمی‌توانستیم حرفمان را به همدیگر تفهیم کنیم.

رئیس جمهور و رئیس قوه قضاییه همیشه از رئیس مجلس توقع دارند که آقا ما این تصمیم را با هم گرفتیم شما بروید آن را در مجلس اجرا کنید، اما رئیس مجلس تنها رئیسِ قوه‌ای در این کشور است که نه می‌تواند معاونش را انتخاب کند و نه عضو هیات رئیس اش را می‌تواند انتخاب کند لابی و تبلیغ می‌تواند بکند، اما اینکه رئیس قوه قضاییه که کاری ندارد، معاونش اگر گفت بالای چشمت ابروست او را عزل می کند، رئیس جمهور وزیر را تحمل نکرد با یک سرِ قلم او را عزل می‌کند، اما رئیس مجلس باید با ۲۹۰ نماینده که پشتوانۀ رای مردم را دارند کار کند یا با نائب رئیسی باید کار کند که بعضاً ممکن است دیگر کاندیدای رئیس نبودند با هیات رئیسه‌ای باید کار کند.

آقای آیت الله آملی لاریجانی باید این را انشاءالله دقت داشته باشند که مجمع یک مرکزِ مشورتیِ دموکراتیک است، اینطوری نیست که رئیس مجمع را شاید خیلی بشود به رئیس مجلس تشبیه کرد، رئیس مجمع باید مجمع را مدیریت کند، ممکن است بعضی وقت‌ها از مجمع یک رایی بیرون بیاید که رئیس مجمع نپسندد ممکن است با مواضع هماهنگ نباشد. اینکه در مجمع، البته من این روحیاتِ خوب را در آیت الله آملی لاریجانی دیدم که از مجمع همان جمع بندی بشود که جمعِ مجمع می‌گوید نه اینکه بنا باشد نظرِ یک نفر جمع بندی مجمع به کار بیاید، یک مقدار شاید برای حضرت آیت الله آملی لاریجانی سخت باشد، چون در کار‌های اجرایی شان اینطور کاری را کمتر انجام دادند.

واقعیت قضیه اینکه من فکر می‌کنم آیت الله آملی لاریجانی هم ذکاوتش را دارد، هم فضلش را دارد و هم من احساس کردم حسِ خوبی از مجمع دارد و انشاءالله امیدواریم بتوانند این دورۀ ریاست مجمع، مجمع را به آن جایگاهِ واقعی که باید برسد، برسانند.

من یک جمله هم دربارۀ مجمع بگویم من معتقدم مجمع از زمانی وارد قانون اساسی شد یک نهادِ تسهیل کننده است باید کار و مشکلات را حل کند نه اینکه خدایی ناکرده در افکار عمومی یا در افکارِ خواص احساس شود مجمع یک مانعِ جدید برای پیشرفتِ کارِ مملکت شده است، مجمع باید یک نهادِ تسهیل کننده باشد، یک نهادِ جمع کننده باشد و انشاءالله کمک کند کار جلو برود.

آقای روحانی مدت هاست در جلسۀ مجمع شرکت نمی‌کنند دلیلِ خاصی دارد؟‌

باهنر: نمی‌دانم یک مقدار ممکن است بگویند پرکاری و این حرفهاست، ولی گهگاهی اگر ایشان به مجمع بیایند خیلی بهتر است.

شما چیزی به ایشان نگفتید؟ رابطۀ شما با آقای روحانی چطور است؟

باهنر: سرِ آقای روحانی که خیلی شلوغ است اینکه مثلاً چهره به چهره بتوانیم با آقای روحانی صحبت داشته باشیم یا بشینیم حرف و حدیثی داشته باشیم، ایشان واقعاً اینطور وقت‌ها را نمی‌تواند بگذارد و کم اتفاق می‌افتد، عرض کردم مثلاً با رئیس قوه قضاییه بعضاً همینطوری می‌نشینیم و صحبت‌هایی می‌کنیم یا با رئیس مجلس، ولی ما سعی می‌کنیم بیشتر با آدم‌هایی که اطراف ایشان هستند صحبت کنیم.

آقای احمدی نژاد هم که در اولین جلسه با حضور رئیس جدید حاضر نشدند، گویا ایشان با شما هم مشکل دارند؟

باهنر: با من؟!

بله با آقای احمدی نژاد.

باهنر: من با کسی مشکل ندارم!

حالا ایشان شاید با شما مشکل دارند! مشکل شما با ایشان از کجا آغاز شد؟

باهنر: آقای احمدی نژاد شاید خیلی باز نکنیم، آقای احمدی نژاد یک زمانی عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین بود. ما هم در خدمتشان بودیم زمانی هم که می‌خواست شهردار تهران شود. دولت اصلاحات داشت یک مقدار مثلاً مانع می‌شد یا داشت مشکلاتی به وجود می‌آورد در آن قضیه ما خیلی جلو رفتیم و خیلی با وزیر اطلاعاتِ دولتِ اصلاحات خیلی بحث کردیم و بالاخره مساله حل شد و ایشان شهردار تهران شد، زمانی که هم ایشان رئیس‌جمهور شد علیرغم اینکه در فضا‌های سیاسی خیلی ها فکر می‌کنند مثلاً ما دنبالِ ریاست جمهوری ایشان رفتیم ما حداقل یک کد داریم و آن اینکه وقتی ایشان کاندیدا شدند بنده رئیس ستاد انتخاباتی آقای لاریجانی بودم بنابراین زمانی که رئیس ستاد یک رقیب می‌شود قاعدتاً، اما مرحلۀ دوم که ایشان رئیس جمهور شدند ما استقبال کردیم.

و از ایشان حمایت کردید؟

باهنر: خیر، یعنی از نظرِ تشکیلاتی نه ما یک جبهه داشتیم جبهه پیروان خط امام و رهبری داشتیم در آن فاصلۀ یک هفته‌ای که تا انتخابات مرحلۀ دوم بود خیلی‌ها آمدند بیانیه دادند بیانیه‌ای که ما دادیم این باز هم ضبط و ثبت است، که مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی آن زمان، یک مزایایی دارند و توانمندی‌هایی دارند آقای احمدی نژاد هم توانمندی‌هایی دارد ما آتش به اختیار دادیم، در بیانیۀ رسمی مان آتش به اختیار دادیم که این بیانیه است، الان نمی‌توانیم خلقش کنیم.

خودتان به چه کسی رای دادید؟

باهنر: خودم به آقای احمدی نژاد رای دادم، اما اختلافات کارشناسی ما با آقای احمدی نژاد از اولین لایحۀ بودجه ای که سال اول ایشان بودحه را  به مجلس تقدیم کرد، شروع شد.

یعنی اختلاف شما با آقای احمدی نژاد از همان بودجه شروع شد.

باهنر: از اولِ بودجه شروع شد و ادامه پیدا کرد و بعد کم کم اختلافات عمیق‌تر شد.

یک شایعه هم شده بود و گفته بودند شما یک چیز از آقای احمدی نژاد خواسته بودید و آقای احمدی نژاد انجام نداده شما ناراحت شدید؟

باهنر: بله این‌ها دیگر کم لطفی‌ها بیرون است

یعنی صحت ندارد؟

باهنر: حتماً صحت ندارد.

این روز‌ها موضوعِ مهمی در مجمع درحال بررسی است، لوایح مربوط به اف‌ای تی اف شاید مهمترینِ آن‌ها باشد که البته یکی از آن‌ها هم تصویب شود، کلاً رویکرد مجمع درخصوص این لوایح چیست؟

باهنر: من الان از طرف مجمع حق ندارم صحبت کنم به عنوان یک عضو این اختیار را ندارم، ما آنجایی که می خواهیم مصلحت سنجی کنیم ممکن است در مسائلِ تکنیکی خیلی وارد نشویم و لازم هم نباشد وارد شویم، اما ما درنهایت وظیفه مان این است و انشاءالله امیدواریم به این وظیفه بتوانیم خوب عمل کنیم و آن اینکه اگر ما به FATF بپیوندیم و نپیوندیم، بین این دو حالت باید ببینیم چه منافعی برای مملکت دارد و چه تهدیداتی سراغِ مملکت می‌آید؟ بعضی‌ها در پیوستن، تهدیداتِ پیوستن درشت می‌کنند منافعِ پیوستن را ریز می‌کنند بعضی‌ها هم برعکس هستند می‌گویند اگر نپیوندیم خلاصه آسمان به زمین می‌آید و اِلِ و بِله می‌شود.

نظر شما چیست؟

باهنر: من عرضم این است که ما درمجموع اگر کلاً مانعی ایجاد بکنیم که دولت نتواند به FATF بپیوندند ممکن است یکسری هزینه‌های سنگین تری به ما تحمیل بکنند، هزینه‌ها ظالمانه است، اصلاً حق هم ندارند چنین کاری بکنند، اما می‌دانید ما در چه دنیایی ما زندگی می‌کنیم، فعلاً طرف ما آمریکایی است که به ما توصیه می‌کند آقا حقوق بشر را بروید از آل سعود یاد بگیرید! متاسفانه دنیای امروز ما دچارِ اینطور عوام زدگی‌هایی شده است! ما در اصول و اعتقاد و استقلال مان ذره‌ای کسی حقِ کوتاه آمدن ندارد، اما منافع ملی ما در این برهه آیا پیوستن است یا نپویستن؟ در این بحث زیاد است مهم این است که ما در این بخش دنبالِ منافع ملی و حداکثر کردن منافع ملی باشیم.

سوال آخر هیات نظارت مجمع این روز‌ها محلِ بحث برخی چهره‌ها قرار گرفته است و این افراد سعی می‌کنند آن را شورای نگهبانِ دوم خطاب بکنند، آیا واقعا این چیزِ جدیدی است که اتفاق افتاده یعنی قرار است که شورای نگهبان دوم باشد؟

باهنر: ببینید اصلِ ۱۱۰ قانون اساسی یکسری از اختیارات و وظایف را به عهدۀ مقام معظم رهبری قرار داده است و این بحث را من باز جدا بکنم از اصلِ دیگری که می‌گویند، ولی فقیه اختیارات مطلقه دارد و هر جایی می‌تواند اگر ضرورت داشت این اصل ۱۱۰ آن نیست، اصل ۱۱۰ دقیقاً یکسری اختیارات و وظایف به عهدۀ مقام معظم رهبری قرار داده است، یک بند از این اختیارات و وظایف تعیینِ سیاست‌های کلی نظام است بعد از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام، این عینِ قانون اساسی است، یک بند دیگر وجود دارد که حُسنِ اجرای سیاست ها، نظارت بر اجرای سیاست به عهدۀ شخص رهبری است این ربطی به مجمع ندارد. در ذیلِ همین اصل آمده که مقام رهبری می‌توانند این اختیارات و وظایف را جا‌هایی که لازم می‌دانند تفویض و تنفیذ بکنند.

حضرت آقا بند دوم که اجرای نظارت بر اجرای سیاست هاست در دورۀ قبل به مجمع واگذار کردند فرمودند: مجمع تشخیص مصلحت نظام پیشنهادِ سیاست‌های کلی و ابلاغ آن‌ها توسط مقام معظم رهبری، بر اجرای سیاست‌ها هم نظارت بکند. مجمع یک دوره کار کرد موثر نبود من با اینکه عضو مجمع بودم این‌ها موثر نبود یعنی نتوانست اثری روی زمین بگذارد، این دوره حضرت آقا این اختیار را به هیات عالی نظارت تفویض فرمودند، هیات عالی نظارت را مجمع انتخاب می‌کند، اما دیگر مجمع بالای سر این هیات عالی نظارت نیست، این هیات عالی نظارت خودش شخصیت مستقلی می‌شود که مقام معظم رهبری اختیارِ نظارت بر اجرای سیاست را به این هیات عالی واگذار کرده است.

بالا سرِ مجمع هم نیست؟

باهنر: نه اصلاً دو تا جداست، تاسیس آن بله با رای مجمعی‌ها بوده است، ۱۵ نفر انتخاب شدیم، ولی وظیفه اش الان این است. این هم که کسی سوال کند که سیاست‌های کلی نظام زمانی که تصویب شد و توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد، نباید اثری روی زمین داشته باشد، نمی‌دانم هیچ حقوقدانی همین کسانی که اعتراض می‌کنند به ما یا اینکه می‌گویند شورای نگهبانِ دوم شدیم، این سوال را جواب بدهد سیاست‌های کلی‌ای که مجمع پیشنهاد می‌کند و مقام معظم رهبری بررسی می‌کند و به روسای قوا ابلاغ می‌کند، این‌ها باید اجرا بشود یا نشود؟ هیات عالی نظارت اینجا می‌ایستد و مواظب است که این سیاست‌ها حداقلِ اینکه قانونی مغایر این سیاست‌ها به تصویب نهایی نرسد، البته اکثرش این است که تطبیق داده شود یعنی سیاستی که ابلاغ می‌شود باید به قانون تبدیل شود.

قبلاً هم بوده پس چرا الان اینقدر حاشیه درست شده است؟

باهنر: برای اینکه در مجمع تشخیص مصلحت نظام، چون فرآیند یک فرآیندِ طولانی‌ای بود معمولاً مجمع به این نظارت‌ها کم می‌رسید و اگر هم می‌خواست نظارت کند نمی‌توانست اِعمال کند یعنی مجمع تشخیص مصلحت نظام هم عملاً نظاره گر شده بود نه ناظری که بتواند اِعمال کند الان هیات عالی نظارت دارد از فرآیند‌های قانونی استفاده می‌کند که این سیاست‌ها روی زمین معطل نماند حالا نمی‌دانم چرا به عزیزانِ مجلس یا جا‌های دیگر برمی خورد؟ و ما تمامِ فرآیندِ قانونی را نیز طی می‌کنیم ما اصلاً فرآیندِ فراقانونی در این قضایا نداریم.