به گزارش پارس به نقل از فارس، طی ماه های گذشته گوشه ای از فتنه های بهائیت را در مطالبی با تیترهای « تفاوت تربیت تزاری و انگلیسی رهبران بهائیت/ اعتقادی که با ۶ ضربه شلاق نفی شد» ، « تبعیض جنسی و نژادی در آیین بهائیت/ قبله و حج بهائی ها چیست» ، « التقاط در احکام عملی « بهائیت» ، از حج ساختگی تا اباحه گری» ، « وقوع دعوای خانوادگی در بهائیت/ نقش فرح در نفوذ بهائیت به ایران» و « چرا ازدواج با محارم در آیین بهائیت مجاز است» منتشر کردیم.

آخرین سلسه از این مطالب « اقدام تأمل برانگیز در ثبت ملی و بازسازی محل تولد سرکرده بهائیت+تصاویر» در هفته گذشته بود که خوانندگان محترم خبرگزاری فارس نسبت به آن واکنش های جالبی ارائه کردند که مرور آن ها می تواند ابعاد دیگری از این اقدام را روشن کند:

۱- توجه به این موضوع لازم است که سرکرده فرقه بهائیت « بهاء الله» یا همان میرزا حسینعلی نورانی دوران طفولیت و جوانانی خویش را در این خانه گذرانده است و در همین خانه بود که وی مبادرت به تبلیغ فرقه بابیت کرد، به طوری که در کتاب « نبیل زرندی» -از کتاب های بهائیان- درباره فعالیت انحرافی سرکرده فرقه ضاله بهائیت در این خانه می نویسد: « در زمان ادعای بابیت سید علی محمد شیرازی، در جمادی الاول ۱۲۶۰، او جوانی ۲۸ ساله و ساکن تهران بود که در پی تبلیغ نخستین پیروی باب، ملاحسین بشرویه ای معروف به « باب الباب» ، او و برادرش، میرزا یحیی معروف به « صبح ازل» در شمار نخستین گروندگان به باب در آمدند» ، بنابراین با یک حساب سر انگشتی می توان فهمید که این خانه مرکزی برای رشد و تبلیغ فرقه بابیت در تهران بوده است، هر چند که مجالی برای حسینعلی شد تا خود، فرقه ا ی را در ادامه بابیت راه اندازی کند!

۲- فرقه بهائیت از بدو تأسیس تا کنون به عنوان یک فرقه سیاسی که همواره در راستای اهداف اربابان غربی خود در ضربه زدن به اسلام و تشیع به ویژه ایران اسلامی از هیچ توطئه ای فروگذار نکرده است، به نظر می رسد که نباید از سوی مدیران فرهنگی به ثبت خانه ای که به نوعی به بهائیت منسوب است، اقدام صورت می گرفت.

۳- ارزش هنری و قدمت خانه به اندازه ای نبوده است که به عنوان یک آثار تاریخی محسوب شود، و به اندازه دیگر آثار باستانی در خور توجه باشد، چه بسا خانه های بسیار قدیمی تر وجود دارند که هنوز به ثبت ملی آن ها اقدام نشده است، به هر حال ثبت عمدی با سهوی این خانه می تواند به عنوان مهر تأییدی بر این فرقه ضاله محسوب شود!

۴- نوع واکنش پیامبر اکرم (ص) به مسجدی که محل نفاق و توطئه علیه اسلام بود، می تواند بهترین الگو در این زمینه باشد، ماجرای مسجد ضرار که آیات ۱۰۷ تا ۱۱۰ سوره توبه در قرآن به آن اشاره دارد، خود گویای این مطلب است، به طوری درباره شأن نزول آن گفته شده است:

در سال نهم هجری، گروهی از منافقان که به ظاهر مسلمان بودند، نزد پیامبر (ص) آمدند و گفتند: به ما اجازه دهید مسجدی در میان قبیله بنی سالم، نزدیک مسجد قبا بسازیم تا افراد ناتوان و بیمار و پیران از کار افتاده در آن عبادات خود را انجام دهند و در شب های بارانی که گروهی از مردم توانایی آمدن به مسجد شما را ندارند، فریضه نماز را آن جا انجام دهند

پیامبر که در این زمان با گروهی از مسلمانان عازم جنگ تبوک بودند، به آن ها اجازه دادند، سپس آن ها از پیامبر تقاضا کردند که شخصاً در آن مسجد نماز اقامه کنند، پیامبر فرمودند: « من عازم سفرم، هنگامی که بازگشتم، به خواست خدا چنین خواهم کرد» ، پس از بازگشت پیامبر از تبوک، آن ها مجدداً نزد پیامبر آمده و تقاضای خود را مبنی بر اقامه نماز در این مسجد تکرار کردند، هنوز پیامبر وارد دروازه های مدینه نشده بود که فرشته وحی نازل شد و آیات ۱۰۷ تا ۱۱۰ سوره توبه را بر پیامبر نازل کرد و پرده از اسرار کار آن ها برداشت.

به دنبال این وحی آسمانی، پیامبر دستور دادند که مسلمانان مسجد ضرار را آتش بزنند و بقایای آن را نیز ویران کنند.

۵- با این وجود، بسیاری از خانه های شخصیت های علمی و روحانیون معزز است که نه تنها مسئولین ذیربط اقدامی به ثبت ملی آن خانه ها نکرده اند، بلکه بارها دیده شده است که به قول های خویش مبنی بر خرید خانه این اشخاص علمی و دینی جامع عمل نپوشیده اند تا خانه آن بزرگواران تبدیل به فرهنگسرا یا اماکن علمی شود.

۶- پیشنهاد می شود که زادگاه سرکرده فرقه ضاله بهائیت همانند لانه جاسوسی آمریکا، به موزه بهائیت تبدیل شده تا اسناد و مدارک سرسپردگی و خیانت های آنان در معرض دید عموم قرار گیرد.