دستبرد به گاوصندوق عمه بهخاطر کلکل تلگرامی!
دختری نوجوان همراه پسر مورد علاقهاش در پی کلکل در گروه تلگرامی، به گاوصندوق عمهاش دستبرد زد و با طلاهای سرقتی عکس سلفی گرفت.
چندی پیش زنی میانسال با حضور در دادسرای ناحیه 34 تهران با طرح شکایتی از سرقت طلا و جواهراتش که بیش از 200 میلیون تومان ارزش داشت، خبر داد.
با شکایت این زن، پرونده با دستور قضایی برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی تهران ارسال شد. شاکی به افسر تحقیق گفت: خانهام در زعفرانیه است. برای چند روز به سفر رفتم و طلا و جواهراتم را در گاوصندوق خانه گذاشتم و کلید آن را با خود بردم. پس از این که از سفر بازگشتم در گاوصندوق را بازکردم و متوجه شدم طلا و جواهراتم سرقت شده است. کلید گاوصندوق دراختیار خودم بود و نمیدانم این طلاها چطور سرقت شده است.
تحقیقات برای رازگشایی ازاین سرقت مشکوک ادامه داشت تا این که چند روز پیش شاکی با حضور در پلیس آگاهی اطلاعات جدیدی دراختیار پلیس قرار داد.
شاکی پرونده به افسر تحقیق گفت: چندروز پیش از طریق خانواده برادرم متوجه شدم دخترش فریب پسر مورد علاقهاش را خورده و همراه او نقشه دزدی از خانهام را اجرا کرده است.
با این اطلاعات، دختر نوجوان بازداشت و برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی تهران منتقل شد.
متهم نوجوان به افسر تحقیق گفت: مدتی پیش به پیشنهاد یکی از دوستانم، عضو یک گروه تلگرامی شدم که دختران و پسران دانش آموز در آنجا عضو بودند. ارتباطم با آنها ادامه داشت تا در آن گروه با پسری 18 ساله دوست شدم. کمکم به هم علاقهمند شدیم و حتی قرار بود بعد از پایان دوره دبیرستان به خواستگاریام بیاید و با هم ازدواج کنیم. در جریان عضویت در آن گروه مدام دوستانمان از کارهای عجیب و غریبی که انجام میدادند، عکسهای سلفی می گرفتند و در گروه منتشر میکردند. اما من و پسر مورد علاقهام فقط از خودمان و مکانهای تفریحی که رفته بودیم، عکس می گذاشتیم.
متهم نوجوان ادامه داد: حتی در یک روز که به ارتفاعات تهران رفته بودیم، اعضای گروه درباره کارهایشان با ما حرف زدند و از شیرینکاریهایشان گفتند. یکی می گفت خودش را به شکل روح درآورده و خواهرش را از ترس تا یک قدمی مرگ برده است. دیگری میگفت حساب پدرش را هک کرده و از آن پول برداشت کرده است. آنها با این حرفهایشان ما را تحقیر میکردند.
متهم ادامه داد: سرانجام پسر مورد علاقهام به من پیشنهاد کرد برویم از خانهای سرقت کنیم. ابتدا قبول نکردم اما برای اینکه خودی نشان دهم پذیرفتم و نقشه سرقت طلاهای عمهام را طراحی کردیم. تصمیم داشتیم بعد از سرقت و انتشار عکس آن در گروه تلگرامی، طلاها را برگردانیم. یکروز که عمهام به خانهمان آمده بود، مخفیانه کلیدهایش را برداشتم. بیرون رفتم و آن را به پسر مورد علاقهام دادم که او از همه کلیدها یک یدک ساخت و بازگرداند و آن را دوباره در کیف عمهام گذاشتم. بعد در فرصتی مناسب و زمانی که او به سفری چند روزه رفته بود و کسی در خانهاش نبود، تصمیم به اجرای نقشه سرقت گرفتیم. بعد از اجرای نقشه از طلا و جواهرات عکس گرفتیم و در گروه تلگرامی منتشر کردیم. قرار بود، بعد از چندروز طلاها را بازگردانیم اما پسر مورد علاقهام که طلاها در دست او بود، آن را بازنگرداند. چندروز پیش نیز که خواهرم بهطور اتفاقی عضو گروه تلگرامیمان شد، عکسهای سلفی مرا با طلاهای سرقتی دید و ماجرا را به خانواده ام گفت و موضوع لو رفت. اشتباه کردم و قصد سرقت نداشتم.
با اعترافهای دختر نوجوان، همدست او نیز شناسایی و بازداشت شد. پسر جوان با انتقال به پلیس آگاهی به افسر تحقیق گفت: ابتدا می خواستیم حال افراد گروه تلگرامیمان را بگیریم و وانمود کنیم ما هم می توانیم کاری عجیب انجام دهیم و عکس و فیلم آن را به آنها نشان دهیم تا تحقیرمان نکنند. کارمان که تمام شد، برق طلاها چشمانم را گرفت و آنها را در خانه پنهان کردم و به دختر مورد علاقهام تحویل ندادم.
با توجه به این که شاکی رضایت خود را نسبت به دختر نوجوان اعلام داده بود، برای پسر 18 ساله قرارقانونی صادر شد. طلاهای سرقتی از خانه او کشف و تحویل مالباخته شد.
ارسال نظر