پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مرداد 96 بود که زمزمه های انتخاب شهردار جدید تهران در جلسات شورای شهر پیچید. شهرداری که قراراست مسندنشین ساختمان بهشت شود حتما باید فردی باشد که در برابر مدیریت 12 ساله شهردار جهادی تهران حرفی برای گفتن داشته باشد.

بگومگوهای اعضای شورای شهری ها به گوش اهالی رسانه رسید و خبرهای دست به دست شده حاکی از آن بود محمدعلی نجفی که همه او را به عنوان وزیر آموزش و پرورش دوره کارگزاران می شناختند، توانسته رای اکثریت را کسب کند.

رسانه ها نوشتند: «محمد علی نجفی شهردار تهران شد.» از اینجا بود که مصاحبه های سیاسی و مردمی آغاز شد. محور همه آن ها یکی بود: «آیا سابقه قلبی نجفی به او اجازه کارکردن در این حوزه را می دهد؟» اصلاح طلب ها می گفتند: «می دهد.» اما باید گزارش های 100 روزه اش را دید.

از همان بدو ورودش به طبقه هفتم ساختمان بهشت یار پاستورنشینان پایتخت شد و عضو ثابت جلسات هیأت دولت. برنامه هایش شد حل مسائل حل نشده و شعارش قانون مداری و فساد ستیزی که محمد سالاری عضو شورای شهر تهران درباره اش می گوید: «ابلاغ این دو بخشنامه در اصل مصداق بارز عمل به وعده‌های انتخاباتی لیست امید بود.»  

همان روزهای آغازین مدیریت شهری بود که خبر انتصاب های جدید آقای شهردار رسید. عده ای آن را به نقد کشاندند و درباره اش نظر دادند. می گفتند شهرداری دارد از نهاد خدماتی اجتماعی به باشگاه احزاب تبدیل می شود؛ نجفی قربانی سهم خواهی احزاب اصلاح طلب شد. کشمکش ها بر سر پست های مدیریتی شهری حتی در میان اعضای شورا هم بالا گرفت. در این میان غلامحسین کرباسچی، نهمین شهردار پس از انقلاب، هم این عزل و نصب ها را از دریچه دیگری می دید: «دغدغه آقای نجفی درآمد پایدار است تا شهرداری بتواند نیازهای کنونی خود را تامین و برای حال حاضر هزینه کند. اما به نظرم در حال حاضر شهرداری گران اداره می شود. سازمانی که سال 1377 با 12 هزار نفر اداره می شد حالا به قول آقایان حدود 67 هزار کارمند دارد. مردم می خواهند شهرشان خوب اداره شود، نه گران؛ بنابراین صرفه جویی خود یکی از درآمدهای پایدار است. روش های اداره شهر باید کمترین هزینه را بر بودجه شهرداری تحمیل کند.»

کرباسچی می گوید: «شهرداری وزارت کار نیست که محل تولید شغل و جمع آوری آدم های بیکار باشد. این پولی است که مردم از نان شب و حقوق اندکشان به شهرداری پرداخت می کنند و هیچ وقت راضی نیستند به آدم‌هایی پرداخت شود که کارآیی لازم را ندارند و وجودشان در مجموعه شهرداری مفید نیست. آقای نجفی و همه مدیرانشان باید شهرداری را تبدیل به محلی کنند که حقوق را به کار می دهد، نه به بیکاران. ممکن است این کار به مذاق عده ای خوش نیاید و در وهله اول وجهه خوبی در افکار عمومی نداشته باشد، اما بسیار مهم است و در نهایت مطالبه مردم از شهرداری این خواهد بود که 500، 600 میلیارد تومان حقوق را به حداقل ممکن برساند. تلاش آقای نجفی باید در جذب نیروهای توانمند، شاداب، پرانرژی و فعال باشد. خدای ناکرده شهرداری جای مدیران بازنشسته و خسته نیست.»

اواسط آبان بود که وقتی خبر گزارش 100 روزه شهرداری تهران مطرح شد علی اعطا، سخنگوی شورای شهر در کانال تلگرامی خود مطرح کرد که منظور از ارائه گزارش 100 روزه عملکرد 12 سال قبل مدیریت شهری است نه فعالیت 100 روز اخیر مدیریت فعلی شهر تهران. و همین شد که پایتخت نشینان کنجکاوتر از قبل برای شنیدن اخبار این روزهای شهرشان شدند.

عده ای می گویند سیاست زدگی های حزبی در بدنه مدیریت شهری سبب شده که بهشت نشینان پایتخت گزارش پرباری از 100 روزه کار خود نداشته باشند. و این یعنی دور زدن مدیریت جهادی که تهران 12 سال شاهد اجرایی شدنش بود؛ آنجایی که هر ماه یک پروژه شهری افتتاح می شد.

درست است که کارنامه فرهنگی آموزشی نجفی در مدت زمان مسولیتش در مشاغل دولتی همچنان باز است و عده ای از آن به خوبی یاد می کنند اما سوال اینجاست که آیا بیماری که او را مجبور به استعفا از پست دولتی گذشته اش کرده، می تواند اجازه مدیریت شهری که شاهد دست و پا زدن های هر روزه در بحران هایی چون آلودگی و زلزله است، را بدهد؟ باید دید و گزارش های صد روزه بعدی اش را شنید.