پرونده این جنایت از سحر گاه پانزدهم بهمن سال 93 به دنبال کشف جسد برهنه و خون آلود این مرد در کانال متروک یافت آباد در دستور کاررسیدگی کارآگاهان جنایی قرار گرفت.این در حالی بود که پزشکی قانونی علت مرگ را اصابت ضربات چاقواعلام کرد.

ازسوی دیگر پس از پیدا شدن جسد، متهم به قتل به اداره آگاهی رفت وگفت: هشت روز پیش دوستش را در جریان یک درگیری با چند ضربه چوب بیسبال و چاقو کشته و برای پنهان کردن راز جنایت جسد را در کانال متروکه انداخته است.بدین ترتیب «محمد» با معرفی خود به عنوان قاتل دوست قدیمی‌اش «مهدی»-27- ساله راز این جنایت هولناک را برای کارآگاهان روشن کرد.

« من و دوستم «مهدی» چند سالی بود که با هم در یک شرکت خرید و فروش خودروهای سنگین کار می کردیم.روز حادثه نیز برای مشخص شدن سند یکی از خودرو‌ها باهم قرار بود صحبت کنیم اما مهدی به خاطر مصرف زیاد مشروب حالت عادی نداشت. زمانی که فهمیدم او به دنبال نیت شوم وشیطانی قصد دارد به منشی شرکت تعرض کند با وی درگیر شدم.
 
ابتدا با چوب بیسبال به کتف‌اش زدم تا از تصمیمش منصرف شود اما وقتی درگیری‌مان شدت گرفت مشت محکمی به صورتم زد و من با چاقویی که در داخل کمد دیواری بود پشت کمرش زدم که بیهوش نقش زمین شد.
 
در حالی که بسیار ترسیده بودم در اتاق را بستم و به منشی گفتم که از شرکت بیرون برود.ساعت 10 شب وقتی که هیچ کس در شرکت نبود جسد مهدی را با خودرو به محله متروکی در یافت آباد بردم و در یک کانال بزرگ انداختم فکر نمی‌کردم به این زودی راز قتل فاش شود.
 
عذاب وجدان گرفته بودم ابتدا قصد داشتم از کشور خارج شوم اما بعد منصرف شده و خودم را به پلیس آگاهی معرفی کردم.متهم صبح دیروز در جلسه دادگاه پس از طرح ماجرای اتهامش توسط قاضی قربان‌زاده، رئیس شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران جرم خود را پذیرفت و سپس رئیس دادگاه به تحقیق از مرد 42 ساله پرداخت.

سابقه کیفری داری؟

 بله یک بار به خاطر تصادف منجر به جرح

علت درگیری شما با متهم چه بود؟

 به خاطر منشی شرکت بود، نمی خواستم مهدی به دختر 22ساله تعرض کند.

چرا جسد مقتول عریان بود؟

 او خودش برهنه شده بود به خاطرانجام نقشه‌ای شیطانی که در ذهنش بود.

اما منشی شرکت (مریم) برخلاف اظهارات شما، گفته است مهدی هیچ تعرضی به وی نکرده وشما قبلاً گفته بودید که با او دعوا خواهید کرد؟

درست است اما درگیری آن روز بدون انگیزه بود و اصلاً نمی‌خواستم مهدی کشته شود.باور کنید همه چیز فقط یک اتفاق بود، شاید اگر من این کار را انجام نداده بودم او مرا کشته بود و من از خود دفاع کردم.

چرا دخترجوانی را به‌عنوان منشی برای یک شرکتی که هرلحظه احتمال داشت مورتعرض قرار بگیرد انتخاب کردید؟ چرا هر ماه منشی خود را تغییر می‌دادید؟

متهم در حالی که برای دفاع از خود حرفی نداشت ،سکوت کرد!

آنگاه قاضی قربانزاده در پایان جلسه از متهم خواست آخرین دفاع خود را مطرح کند که او گفت: اتهام خود را قبول دارم اما از اولیای دم طلب بخشش می‌کنم.در پایان جلسه محاکمه و با توجه به اینکه اولیای دم درخواست قصاص عامل قتل را داشتند،قضات وارد شور شدند.