روز گذشته معاون وزیر آموزش و پرورش با تایید این مطلب، عنوان کرد: ازدواج زودهنگام دانشآموزان در استانهایی که به نوعی تفاوتهای مذهبی و قومی با هم دارند، مانند سیستان و بلوچستان، هرمزگان و آذربایجان غربی شایع است. از سوی دیگر در استانهایی که ساختار عشایری و قومی خود را حفظ کردهاند، فراوانی این ازدواجها بیشتر از بقیه نقاط کشور است.
هم اکنون در گروه سنی بالای شش سال ۹ میلیون و ۷۱۹ هزار نفر بیسوادی خود را اعلام کردند که ۱۵درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهد. یک میلیون و ۴۳۰ هزار نفر از این جمعیت کودکان شش تا ۱۸سال هستند.
باید دانست که هم اکنون نبود آمار به روز و دقیق از بی سوادان در کنار کمبود انگیزه آموزش دهنده ها یکی از اصلی ترین چالش های مربوط به حوزه سواد آموزی است.
سالانه به طور متوسط ۱۱۰ هزار نفر در کشور از تحصیل باز مانده یا از تحصیل در مقاطع مختلف انصراف میدهند.
بی سوادی و کم سوادی ضررهای شخصی برای فرد ترک تحصیل کرده دارد. به عنوان مثال به طور متوسط درآمد افراد ترک تحصیل کرده یا بیسواد، ۲۷ درصد کمتر از کسانی است که دبیرستان را به پایان رساندهاند و این موضوع در طول مدت سرمایه شخصی را به کمتر از آنچه جامعه ظرفیت آن را داشته تقلیل میدهد.
درباره کودکان بازمانده از تحصیل نیز در شهریور سال گذشته علیاصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش از فعالیتهای موثر در این بخش خبر داد و گفت: در سال تحصیلی ۹۴-۹۳ نسبت به سال قبلتر از آن، شاهد افزایش آمار ثبتنام دانشآموزان بودیم.
از مجموع این آمار، افزایش ۲۵ هزار ثبتنامی مربوط به کلاس اول ابتدایی و میزان قابلتوجهی نیز مربوط به بازماندگان از تحصیل بود که توانستیم آنها را به کلاس درس برگردانیم. باید دانست یکی از مهمترین دلایل باز ماندن از تحصیل ازدواج زود هنگام است.
ازدواج زودهنگام دانشآموزان ابتدایی در برخی مناطق
روز گذشته معاون وزیر آموزش و پرورش با تایید ازدواج زودهنگام «دانشآموزان ابتدایی» در برخی مناطق از ایجاد مدارس ویژه برای محصلان متاهل خبر داد. علی باقرزاده درباره آمار ازدواج زودهنگام دانشآموزان در سنین پایین در برخی استانها که منجر به ترک تحصیل شده است، اظهار داشت: یکی از دلایل ترک تحصیل، به ویژه در دختران ازدواج زودهنگام است؛ اما اینکه سهم این عامل نسبت به سایر عوامل چقدر است، در این زمینه مطالعه جدیدی صورت نگرفته است و هر آماری هم وجود داشته باشد، مربوط به سالهای گذشته است.
او افزود: ازدواج زودهنگام دانشآموزان در استانهایی که به نوعی تفاوتهای مذهبی و قومی با هم دارند، مانند سیستان و بلوچستان، هرمزگان و آذربایجان غربی شایع است.
از سوی دیگر در استانهایی که ساختار عشایری و قومی خود را حفظ کردهاند، فراوانی این ازدواجها بیشتر از بقیه نقاط کشور است.
رئیس سازمان نهضت سوادآموزی ادامه داد: برخی تجارب کارشناسی هم موید این مطلب است که وقتی کارشناسان به صورت موردی به سراغ افراد ترک تحصیل کرده در شهرستان و مناطق رفتهاند، متوجه شدند که ازدواج زودهنگام در دختران یکی از دلایل جدیتر ترک تحصیل به ویژه در مناطق مرزنشین و یا در بعضی قومیتها است.
باقرزاده درباره اقدامات آموزش و پرورش برای ادامه تحصیل این دانشآموزان، گفت: معتقدیم ازدواج نمیتواند مانعی برای تحصیل باشد، منتها شرایطی باید لحاظ شود، چرا که خانوادهها حساسیتهایی در این باره دارند. در همین راستا در دورههای متوسطه در استانهایی که آمار بالاتری در این زمینه دارند، مدارس و یا کلاسهای خاص و ویژهای برای این دسته از دانشآموزان در نظر گرفته شده است.
او اضافه کرد: از سوی دیگر نیز در دوره ابتدایی تلاش شده که این افراد به مدرسه برگردانده شوند یا اینکه اگر قبل از دوره ابتدایی این اتفاق افتاده (ازدواج) میتوانند به صورت داوطلب آزاد و با لحاظ کردن غیبت غیرموجه به صورت خودآموز در خانه درس بخوانند و در پایان سال امتحان دهند و به همین ترتیب ادامه تحصیل دهند.
معاون وزیر آموزش و پرورش تاکید کرد: معمولا مدارس این امکان را برای دانشآموزانی که تحت شرایطی ازدواج زودهنگام دارند، فراهم میکنند تا در امتحانات پایانی شرکت کنند و بتوانند حداقل دوره ابتدایی را تمام کنند.
ازدواج زودهنگام آسیب های روانی فراوانی به دنبال دارد
یک فعال حوزه کودکان درباره ازدواج زودهنگام کودکان و پیامدهای آن به «آرمان» میگوید: در سالهای اخیر برای ثبت ازدواج محدودیت سنی تعریف شده است.
این امر نشان میدهد که قانونگذار با مشاهده احتمال ازدواج زودهنگام در جامعه سنین ازدواج و محدودیتهای ناشی از آن را مشخص کرده است.
این در حالی است که از لحاظ بلوغ جسمانی سنین تعریف شده برای ازدواج ۱۳سالگی برای دختران و ۱۵سالگی برای پسران چندان مناسب نیست.
با بررسی بلوغ جسمانی مساله آسیبهای جسمانی نیز مطرح میشود. اغلب بارداریها در این سنین موجب بروز آسیبهای جدی برای سلامت مادر و فرزند میشود. شیوا دولت آبادی میافزاید: ازدواج زودهنگام با تحمیل آسیبهای روانی فراوان برای کودکان همراه است.
این افراد از چرخه طبیعی تحصیل دور مانده و مجبور به پذیرش مسئولیتهایی هستند که به هیچ عنوان از لحاظ عاطفی آمادگی آن را ندارند.
به گفته او براساس بررسیهای کارشناسی ۱۸سالگی مرز بین کودکی و جوانی تعریف شده است، چون گذشتن از این سن از لحاظ آغاز بلوغ، رشد و نمو اندامها میتواند فرد را برای پذیرش نقش همسری و مادری آماده کند.
دولت آبادی درباره زمینههای ایجاد تحصیل برای دختران بازمانده از تحصیل به دلیل ازدواج زودهنگام میگوید: ما نمیدانیم که چه توانمندیهایی از نظر رشد بیشتر و تبدیل شدن به انسانهایی با کارآمدی بالاتر در این کودکان مشاهده شده است که آنها را به ازدواج زودهنگام محکوم کردهاند.
بنابراین کودکان با این اقدام از مدرسه رفتن، رشد در کنار همسالان، تجربه مهارتهای زندگی و مهارتهای اجتماعی محروم ماندهاند.
او با بیان اینکه تلاش سازمان نهضت سواد آموزی برای جبران بخشی از آسیبهای تهدیدکننده این کودکان به نوع خود بینظیراست، تاکید میکند: تجربه مدرسه مساوی با سواد آموزی نیست.
در اصل مدرسه جایگاهی برای یافتن فرصتها، فکرکردن درباره آینده، جست و جو و کشف علایق و استعدادهاست که این مهارت ها به هیچ عنوان فقط با کسب مهارت خواندن و نوشتن حاصل نمی شود.
در ضمن اگر قرار باشد این کودکان به دلیل ازدواج از نعمت سواد هم محروم بمانند طبیعتا آسیب بیشتری خواهند دید. باید دانست که فقط با تربیت والدین باسواد و باشعور میتوان فرزندان و نسلهای باشعورتری را پرورش داد.
ارسال نظر