او که حتی از گوشزد کردن نکته کوچکی مانند همراه داشتن مداد سیاه نرم مشکی  در جلسه آزمون نمی‌گذرد، هیچ تفاوتی بین فرزندان خود و دیگر داوطلبان قائل نیست و از فرزندانش می‌خواهد نکات کنکوری را از طریق رسانه‌ها پیگیری کنند تا مبادا بی‌عدالتی رخ دهد.

بی‌جهت نیست که او را "آقای کنکور" یا "پدر کنکور" می‌نامند، زیرا از نخستین دوره برگزاری آزمون سراسری در کشور، در سازمان سنجش حضور داشته و خاطرات جالبی دارد. از روند متمرکز شدن برگزاری این آزمون در کشور.

می‌نشیند و با خنده از عکس‌العمل مردم می‌گوید که وقتی او را می‌بینند اعلام می‌کنند که دلهره کنکور در دلشان زنده شده است، از لطف و مهربانی افرادی می‌گوید که حتی در دورترین نقاط کشور می‌شناسنش و از سوالات بی‌انتهای مردم درمورد کنکور...

در ادامه گفت و گو با دکتر حسین توکلی، مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور آمده که این بار مطالبی متفاوت از نکات کنکوری است.

*در حال حاضر حدود 40 سال از فعالیت شما در سازمان سنجش آموزش کشور می گذرد، نحوه ورود شما به این سازمان چگونه بود؟

هنگامی که وارد سازمان سنجش که در آن زمان عنوانش "مرکز آزمون شناسی" بود، شدم دانشجوی رشته روان شناسی در مقطع کارشناسی بودم و عصرها به صورت پاره وقت در آن مرکز فعالیت می کردم. هنگامی که به مرکز آزمون شناسی برای کار مراجعه ‌کردم به مسئولین این مرکز اعلام کردم که من علاقمند هستم تمام امور مربوط به کنکور را فرا بگیرم و سعی کردم در وظایفی که بر عهده‌ام گذاشته شده بهترین باشم.

*نخستین کنکور سراسری در چه سالی برگزار شد و آیا در آن زمان شما درسازمان سنجش حضور داشتید؟ قبل از اینکه کنکور به صورت سراسری برگزار شد، نحوه پذیرش دانشجو در کشور چگونه بود؟

نخستین کنکور سراسری در سال 1348 برگزار شد و در آن  47 هزار و 773 داوطلب شرکت کردند. من آن زمان در سازمان سنجش مشغول به کار بودم. قبل از این که کنکور به صورت متمرکز برگزار شود، شورای مرکزی دانشگاه‌ها کنکور را به صورت اختصاصی برگزار می‌کردند. در واقع اگر فردی قصد داشت در دانشگاه تبریز پذیرش شود باید برای ثبت‌نام به تبریز مراجعه می‌کرد و در آزمون این دانشگاه شرکت می‌کرد. این فرآیند مشکلات مالی، جانی وخسارت‌های اخلاقی زیادی را در پی داشت و سبب شد که وزارت علوم در موردساماندهی برگزاری آزمون‌ها اقدام کند. سرانجام اساسنامه سازمان سنجش در بهمن سال 47 توسط وزارت علوم تصویب شد و از آن پس پذیرش دانشجو بایک شیوه ساده، منطقی و سراسری انجام پذیرفت.

*در آن زمان چند دانشگاه در کل کشور وجود داشت و آیا همه دانشگاه ها برای پذیرش دانشجو به سازمان سنجش آموزش کشور اعتماد کردند؟

در آن زمان به طور کلی حدود 20 تا 22 دانشگاه در کشور وجود داشت. نخستین آزمون سراسری برای 12 دانشگاه برگزار شد اما هر سال تعداد دانشگاه‌هایی که به سازمان سنجش اعتماد می‌کردند بیشتر می شد و از سال 54 همه دانشگاه‌هاو موسسات آموزش عالی از طریق سازمان سنجش دانشجو پذیرش ‌کردند. تا قبل از انقلاب فرهنگی 11 آزمون توسط سازمان سنجش برگزار شد، درسالهای 59 و 60 دانشجو پذیرش نشد و از سال 61 تاکنون 35 دوره کنکور برگزار شد. به عبارتی دیگر با در نظر گرفتن آزمون سال ٩٥که اواخر تیرماه برگزار خواهد شد، تا کنون 46 دوره کنکور سراسری در کشور برگزارشده است. البته من در برخی از سالهای برگزاری کنکور در کشور نبودم و برای ادامه تحصیل به خارج از کشور عزیمت کرده بودم. اما در اردیبهشت ماه سال57 که تحصیلاتم در خارج از کشور تمام شد و مجددا به کشور بازگشتم برای بازگشت به سازمان سنجش درخواست خود را اعلام کردم و پذیرفته شدم. در اوایل فعالیت در سازمان سنجش روزانه 18 ساعت کار می کردم.

*بسیاری از افراد جامعه مشتاق هستند بدانند، پدر کنکور دارای چند فردند است و آیااین مساله که پدر این افراد در سازمان سنجش آموزش کشور دارای سمت است، در سرنوشت تحصیلی آن ها تاثیرگذار بوده؟

من دارای سه فرزند هستم. نخستین فرزندم دختر، دومین فرزندم پسر و سومین فرزند من مجددا دختر است. واقعا اینکه من در سازمان سنجش دارای سمت هستم هیچ تاثیری در سرنوشت فرزندانم نداشته و ندارد. هنگامی که به خانه می‌رفتم و فرزندانم در مورد کنکور سوال می‌کردند پاسخی که به آنها می‌دادم این بود که اخبار کنکور را از طریق رسانه‌ها دنبال کنید. زیرا باور داشتم که پدر فردی که در مناطق محروم زندگی می‌کند مشاور عالی سازمان سنجش نیست و اگر من به فرزندانم پاسخ دهم بی عدالتی رخ خواهد داد. حتی هنگامی که پسرم در مورد انتخاب رشته از من راهنمایی خواست پاسخم این بود که به دانشگاه‌ها مراجعه کند و از اساتید راهنمایی بگیرد. من ترجیح می‌دادم پسرم در رشته دیگری تحصیل کند اما هیچگاه این موضوع را به او نگفتم، پسرم رشته مکانیک را انتخاب کرد و اکنون دارای مدرک دکترا در این رشته است. من حتی در انتخاب رشته فرزندم هم دخالت نکردم. دختر بزرگ من در رشته مهندسی عمران تحصیل کرد و اکنون جزو افراد شاخصی است که در یک شرکت وابسته به دولت فعالیت می‌کند. دخترکوچکترم هم فارغ التحصیل دانشگاه آزاد اسلامی  است.

*آیا چهره شما مانند نام و سمت شغلی‌تان برای افراد جامعه اشنا است؟

بله،من نمی‌توانم با خانواده به برخی از مکان‌های عمومی بروم زیرا مردم برای ابرازآشنایی نزد من می آیند. از طرف دیگر من مایل هستم به سوالات مردم در زمینه‌های مختلف پاسخ دهم اما این کار سختی است. به طور کلی افرادی که چهره من را می‌شناسند برای پرسیدن سوالات کنکوری در مکان‌های عمومی نزد من می‌آیند. برخی از مردم هم چهره من را می شناسند اما نمی‌دانند سمت من چیست، برای مثال  چندی پیش که ازسفر باز می‌گشتم فردی نزد من آمد و گفت ‌چهره شما برای من آشنا است. همسفرم به شوخی به این خانم پاسخ داد که ایشان هنرپیشه خارجی هستند! اما اکثر مردم چهره من را می‌شناسند، مدتی پیش با همسرم از سفر بازمی‌گشتیم تصمیم گرفتیم از کنار جاده مقداری میوه خریداری کنیم، هنگامی که مسافتی از شهر دور شدیم و تقریبا به یک بیابان رسیدیم اتومبیل رانگه داشتم تا از یک دست فروش میوه بخریم، همسرم اعلام کرد که به دلیل اینکه این میوه‌فروشی خارج از شهر قرار دارد ممکن است گرانتر بفروشد که ناگهان  این دستفروش پاسخ داد که من از آقای توکلی پولی دریافت نمی‌کنم وحتی دو ساعت برای پرداخت پول به این دستفروش چانه زدم. عده ای از مردم هنگامی که با من مواجه می‌شوند می‌گویند که با دیدن شما دلهره کنکور می‌گیریم.

*فشار کاری که همواره در سازمان سنجش داشته اید،روی زندگی خانوادگیشما تاثیرگذار بوده است؟

باید بگویم رمز موفقیت من در شغلم  صددرصد پدر و مادر که به رحمت خدا رفته اند و  همسرم هستند. من برای همسرم احترام زیادی قائل هستم. من حتی تا 10 سال پیش قیمت مواد غذایی رانمی‌انستم و همه خرید منزل بر عهده ایشان بود.همچنین تمام زحمت تحصیلی فرزنداننیز به دوش همسرم بود.اما سعی من همواره این بوده که مانند همه افرادی که درسازمان سنجش فعالیت می کنند صادقانه و صمیمانه کار کنم.من تا کنونهنوز با رییس خود در مورد میزان حقوقم صحبت نکرده‌ام و هیچ گاه مبلغ فیشحقوقی‌ام را نگاه نمی‌کنم،درواقع هیچ یک از افرادی که در سازمان فعالیتمی‌کنند به فکر پول نیستند.

*هر سال تعدادای از داوطلبان از دشواری سوالات کنکور گله دارند،به طور کلینحوه طراحی سوالات کنکور چگونه است و آیا واقعا سوالات سخت است؟

برای طراحی سوالات کنکور متخصصان به صورت موضوعی دعوت می‌شوند وحتی خانواده‌های طراحان سوال نمی‌دانند این افراد برای طراحی سوالاتکنکور انتخاب شده‌اند. دلیل این امر حفظ حراست سوالات و همچنین حفاظتاز جان طراحان سوال است. از طرف دیگر افراد در طول سال برای آزمون‌هاسوال طراحی می‌کنند و 30 سوالی که در نهایت برای آزمون انتخاب می‌شودممکن است از بین سه هزار سوال انتخاب شده باشد. زمانی هم که سوالاتنهایی انتخاب می‌شوند لاک و مهر و امضاء شده و در گاوصندوق قرارمی‌گیرند. سرانجام مسئول زیربط یک سری از سوالات را برداشته و بهچاپخانه تحویل می دهد و به همین دلیل است که گاهی پیش می‌آید که برخی از سوالات گزینه درست ندارند یا دارای دو گزینه درست هستند زیرا سوالاتنهایی توسط هیچ کس بررسی نمی‌شود.درمورد دشواری سوالات هم باید گفت یک سوال ممکن است برای یک فرد دشوار و برای فرد دیگر آسان باشد اما تاکنون سطح دشواری سوالات متعادل بوده است.سازمان سنجش بر این باوراست که اگر همه سوالات خیلی سخت یا خیلی آسان باشد ارزشیابی صورتنگرفته است.

*شغل شما به دلیل تعیین سرنوشت داوطلبان،یکی از مشاغل حساس جامعهمحسوب می شود،آیا تاکنون اشتباهی در طول فعالیتتان رخ داده است یا اگراشتباهی در نتیجه ای که به داوطلبان ارائه می شود از جانب شما رخبدهد،عکس العمل شما چه خواهد بود؟

من در تمام طول فعالیتم در سازمان سنجش همه سعی خودم را ‌کرده ام تااشتباهی رخ ندهد و باید گفت تا کنون هم دچار اشتباه فاحشی نشده ام اما همواره مناجات من این بود که اگر ناخواسته اتفاقی رخداد و باعث بروز اشتباهی شد خداوند من را ببخشد حتی اگر زمانی متوجهشوم که فردی به دلیل اشتباه من موفق به ورود دانشگاه نشده است با دستخط خودم نامه‌ای به داوطلب مذکور ارسال کرده و به ایشان اعلام می‌کنم کهمی‌تواند در فلان دانشگاه تحصیل کند.به طور کلی سازمان سنجش هیچ مسالهپنهانی از مردم ندارد و اگر هم مشکلی رخ دهد سعی می‌کند ضمن برطرفکردن آن مشکل، مساله را صادقانه به مردم اعلام کنم.

*با توجه به سمت و سابقه شما در سازمان سنجش،تا کنون پیشنهادی برایفعالیت در موسسات دیگر داشته اید؟

سالهای پیش  کلاس کنکوری در نزدیکی ساختمان سازمان سنجش برگزارمی‌شد، مسوول این آموزشگاه روزی نزد من آمد و گفت من ماهی 20 هزارتومان به شما پرداخت می‌کنم تا هفته‌ای یک روز و به مدت یک ساعت بهآموزشگاه ما بیایید. در آن زمان حقوق من 13 هزار تومان بود. اما از آنجاییکه هدف این فرد این بود که به اسم من مردم را برای ثبت نام در آموزشگاهشترغیب کند این پیشنهاد را نپذیرفتم.به طور کلی تا این لحظه در هیچ موسسهای جز سازمان سنجش فعالیت نکردم،حتی اگر ماهیانه یک میلیارد تومان هم بهمن پرداخت کنند حاضر نیستم حیثیت و آبروی کاری خود را بفروشم. من هیچ وقت دوشغله نبودم و اعتقاد دارم که روزی دست خداوند است.

*آیا کنکور در کشورهای دیگر مشابه کنکوری که در کشور ایران برگزار میشود است؟اعتبار کنکور ایران درمقایسه با کشورهای دیگر در چه سطحی قراردارد؟

مشابه کنکوری که در کشور ایران برگزار می شود در کشورهای ترکیه، ژاپن،چین و... نیز برگزار می‌شود. یکی از آرزوهای من این استکه یکی از کنکورهای کشور چین را برگزار کنم زیرا در این آزمون بیش 10 میلیون نفر شرکتخواهند کرد!کنکوری که در کشور ایران برگزار می‌شود در همه جای جهانمعتبر است و می‌توانم قسم بخورم که این کنکوراز لحاظ فنی، علمی و اجرایی از کشورهای ترکیه، ژاپن، چین بهتر است. حتی کشور ایران یکسال برایکشور افغانستان کنکور برگزار کرد.

*آقای دکتر، وضعیت جسمانی و سلامت شما چگونه است؟

من تا کنون دو عمل بسیار سنگین داشته‌ام و چنانچه دستورات پزشکی رارعایت کنم مشکلی ندارم. یکی از این عمل‌ها عوض کردن دریچه قلبم و دیگریبرداشتن نصف روده‌ام بود.من خوشبختانه اضطراب‌ها را تعدیل می‌کنم و سعیمی‌کنم همیشه آرامش خودم را حفظ کنم زیرا اعتقاد دارم اگر فرد عاشقشغلش باشد خیلی از مسائل حل می‌شود .

*و آخرین فرمایش شما؟

در آخر باید بگویم حاصل کوشش های من در سازمان سنجش جوانانی هستند که در تخصص های مختلف فارغ التحصیل شده اند و برخی از آن ها مسئولیت های بزرگ کشور را بر عهده دارند و خستگی من با دیدن این جوانان برطرف می شود.