عشق تمام و کمال، عشقی بر پایه سه عنصر تمایل، تعهد و صمیمیت است و هر چه غیر از این باشد دردسرساز شده و به سرانجام نمی رسد. اما نیاز شدید برخی دختران مجرد و زنان مطلقه به یک تکیهگاه و حامی از میان مردان باعث میشود که در مقابل جنس مخالف، قاطعیت خود را برای مخالفت با برقراری ارتباط از دست بدهند و به این نوع ارتباطات تن دهند.
متاسفانه موضوع دوستی و ازدواج با مردان متاهل به عنوان یک پدیده اجتماعی گریبانگیر بعضی از خانمهای مجرد یا مطلقه شده و در حقیقت یک آسیب اجتماعی است. هرچند که ارتباط دختر با مرد متأهل بدون اذن ولی، خلاف شرع است اما با این حال گرفتار شدن در دام زیاده خواهی بعضی مردان، قرار گرفتن در جایگاه همسر دومی و چندمی و مورد سوء استفاده واقع شدن برای ارضاء نیازهای غیرطبیعی در قالب ارتباطهای مخفی که به هیچ وجه مشروع و منطقی نیست، واقعیتی است که حتی به ندرت اما در جامعه مشاهده میشود و به شدت نیازمند هشدار به خانوادهها است.
قصد خیرخواهی و کمک زنان به مردان متاهلی که از شرایط زندگی اولیه خود ناراحت هستند یکی از دلایلی است که از جانب برخی خانم ها برای تن دادن به این روابط مطرح می شود و بعضی از آنها معتقدند که مردان به آنها پناه می برند، اما باید گفته شود که این ماجرا و فرار از واقعیت و چالش جز صحبت با همسر حل نمی شود و هرچقد هم که به عنوان یک دوست همراه همیشگی مرد باشند موقتی است و تنها همسر است که می تواند زوجش را آرام کند. چه بسا، وقتی ازدواج مجددی هم شکل گیرد وقتی فرار از مشکل به جای توانایی حل آن پیش افتد دوباره دوستی های پنهانی با افراد مختلف احتمال اتفاق دارد و در نتیجه پناه بردن توجیه خوبی برای این کار نیست.
ازدواج مجدد خوب یا بد؟
مژگان نیکنام دکتری روانشناسی گفت: اگر بخواهیم مسئله ازدواج را یک پدیده روانی تلقی کنیم، ازدواجی سالم است که اعضای آن با یکدیگر گرم و صمیمی بوده و درصدد رفع مشکلات هم برآیند چرا که خانواده اولین نهاد و پایه جامعه است و در صورت خدشه دار شدن، جامعه را با مشکل روبه رو می کند.
وی اظهار داشت: تعدد زوجین و چند همسری مسئلهای است که از لحاظ شرعی و عرفی در بعضی موارد خاص ایرادی به آن گرفته نشده و حتی این اجازه داده شده که افراد بیشتر از یک همسر را انتخاب کنند، لذا ابتدا فرهنگ جامعه (عامل عمومی ) و سپس شخصیت مرد یا زن (عامل خصوصی) از عوامل موثر بروز تعدد زوجین هستند. پس ازدواج مجدد بسته به اینکه به چه علتی رخ دهد می تواند آثار منفی یا بالعکس مثبتی را داشته باشد.
خانه از پایبست ویران می شود
این دکترای روانشناسی بیان کرد: اگر فرد نتواند زمینه لازم را برای گرفتن زوج مجدد فراهم کند به تب طرف مقابل خود را با مشکل روبه رو می کند؛ مثلا در مسائل شرعی شرط گرفتن همسر دوم برای مرد، رضایت همسر اول و توانایی برقراری عدالت است. گرفتن زوج مجدد یا داشتن روابط پنهانی از سوی مرد نه تنها ضربه سنگینی را به همسر و در نهایت بنیان خانواده وارد می کند بلکه نفر سوم این ماجرا همیشه درتنش خواهد بود. این ضربات و آسیب به افراد در طی بروز یک پدیده در نهایت جامعه را دچار معظل می کند.
وی افزود: از این رو اولین نکتهای که در چند همسری و روابط مخفی دوستانه دیده می شود لطمه و خساراتی است از لحاظ عاطفی به زوجین وارد می شود. به طور کلی و جدا از مسائل شرعی این موضوع، تامین نیازهای عاطفی زن و مرد بسیار مهم است و فردی که ازدواج می کند علاوه بر رفع نیازهای زیستی و فیزیکی به برآورده شدن نیازهای عاطفی احتیاج دارد.
خودتان را جای همسر اول گذارید
نیکنام عنوان کرد: گاهی اوقات بانوان تمایل دارند بعنوان همسر دوم انتخاب شوند که می تواند به دلایلی از قبیل تامین نیازهای زیستی، تامین هزینه های زندگی و.. باشد اما اگر ابراز احساسات تنها از روی یک علاقه و هیجانات باشد، خانم ها باید با شناخت جایگاهشان این موضوع را (علاقه به یک مرد متاهل و عواقبش را) برای خود تحلیل کنند که در صورت بروز این اتفاق برای زندگی خود، آیا راضی می شوند یا اینکه واکنش نشان می دهند؟
وی با اشاره به ضرورت واقع بینی در این موضوع یادآور شد: درواقع این زنان باید ماجرا را از دید همسر اول مرد مورد علاقهشان ببینند و سپس برای ادامه یا ترک روابط خود تصمیم بگیرند. زمانی که زن به این باوربرسد و اینگونه پیش رود، دیگر تهدیدی برای سلامت روان و ضربه عاطفی وجود ندارد.
این رابطهها محکوم به شکستاند
این دکترای روانشناسی بیان کرد: درباره ایجاد علاقه به این مردان، باید گفت که نه تنها این گونه علاقهها حقیقی نیست بلکه در بیشتر موارد شکل گیری چنین علاقههایی در زنان به دلیل نیاز به همدل، وابستگی شدید و توهم است که به خاطر عواملی از جمله کمبود محبت، عاطفه و تنهایی ایجاد و به طور طبیعی باعث وارد شدن خسارتهای فراوانی هم به خود شخص و هم به خانواده مردان متاهل می شود.
چنین ارتباطهایی بدون شک، محکوم به شکست است و اگر رسمی و شرعی هم شود، سختیها و مشکلاتش بیشتر و چند برابر دیگر ازدواجها است.
وی علاقه به مرد متاهل در جامعه امروزی را معمولا معطوف به با پشتوانه هیجانی و عاطفی دانست و با تاکید بر زودگذر بودن آن، بیان کرد: وقتی ازدواج و رابطهای جدید با ویران شدن زندگی گذشته شکل گیرد و هیچ گونه اصول آن رعایت نشود هیچ زمان موفق نیست و معمولا به ندرت پابرجا می ماند اما اگر مرد تمام فاکتورها را در نظر گرفته و با کسب رضایت برای همسر دوم دلیل قانع کنندهای داشته باشد، می تواند زندگی آینده خود را کامل و ماندگار بسازد.
زندگی را ترمیم کنید نه تعویض
نیکنام درباره مقصر اصلی در پدیده علاقه به مرد متاهل گفت : مرد و زن هردو در بروز این پدیده مقصر هستند (البته جز در شرایطی با رضایت طرفین ازدواج مجدد صورت می گیرد) به همین دلیل روانشناسان همیشه به افرادی که در زندگی خود با خلا و چالشی روبه رو می شوند توصیه می کنند که در ابتدای امر زن ومرد با یکدیگر صحبت کرده و درصدد ترمیم زندگی جاری خود برآیند و اگر بعد از تلاشهای زیاد، مشکلات رفع نشد آن وقت نسبت به کسب رضایت و ازدواج با فرد دیگر اقدام کنند.
خانوادهها به هوش و به گوش
به باور بسیاری از روانشناسان عامل اصلی این پدیده تنهایی و کمبود محبت دختران در محیط خانه و رعایت نکردن بعضی اصول اخلاقی توسط زنان در ارتباطهای اجتماعیشان است همچنین بالا رفتن سن ازدواج، سختگیریهای افراطی و غیر اخلاقی بعضی والدین با قرار دادن شرایط غیر ارزشی برای خواستگاران، از جمله عوامل برجسته و تاثیرگذار در این باره است.
لذا به خانوادهها توصیه میشود با راحت تر گرفتن شرایط ازدواج برای دختران و پسران و حمایت همه جانبه از آنها زمینه یک ازدواج سالم و به دور از هر تنشی را فراهم کرده تا خلاءهای فکری و عاطفی جوانان را به صورت صحیح و منطقی پاسخ دهند.
ببینم اینکه میگی فلان موضوع شرعی نیست پس چرا با شرعی بودن چندهمسری مردان مخالفت می کنید؟ ببینم اگه یکی چندتا بچه داشت عشقش به بچه هاش کم میشه یا عشقش به همسرش کم میشه و نشونه خیانته؟ وقتی اسلام چند همسری را برای مردان مجاز دونسته پس این چرندیات که در مورد کمبود محبت و سوء استفاده و خیانت و اینطور چیزا میگید رو بریزید دور. یا دم از شرع نزنید یا اگه میگید شرعی نیست همه مطالب رو از نظر شرع بررسی کنید و چرندیات غربیهای به اصطلاح متمدن رو به خورد ما ندید. اگه کسی بخواد از راه شرعی نیازهای جنسیشو برطرف کنه خائنه و دچار فحشا و سوء استفاده شده؟
احسنت
ضمن تایید نظریه آقای sia دربالا ،بنظرم این کارشناسان به اصطلاح روشنفکر متنفر از قوانین مقدس شریعت اسلامی ابتداء موضوع را از زاویه زنانگی خود بررسی وبرای آقایون نسخه می پیچیند که معلومه اصلاً در تفکر دینی دچار نهلیسم شده ویا سعی دارند بنوعی با تحریک افکارعمومی بانوان جامعه تمهیدات شخصی خود رابه خورد عموم بدهند .من می گویم اگر کسی جرات دارد که عادلانه رفتار نمایدوتمکن مالی وتوانائی جسمی دارد وموجب تخریب زندگی اولی اش نشده وکسی رااز تنهائی برهاند اشکال ندارد ،لذادر هر امری میانه روی خوب می باشد .
چند همسری با شرایط بسیار خاص است یکبار خدا چند همسری گفته ولی با نکوهش در انتهای آن .و در جایی مردود و منوط به رضایت و سازش با همسر و مشمول مجازات و در جایی نیز حق همسر اول را حتی با داشتن همسر دوم از واجبات و مرد رو از بهانه های بی مورد و مزخرف و مخالفت محکوم کرده و حتی در هنگام طلاق نیز اگر حدود الهی را زیر پا گذاشته و به همسر خیانت کرده و بلا تکلیف گذارد و سازش نکند ظالم به خود و ظالمان خطاب کرده و در مورد اول ستمگر چون در آیه ای خطاب به مردان اجرای عدالت را غیر ممکن و تنها منوط به سازش و رضایت همسر دانسته و حکم چن همسری رو مختص به پیامبر دانسته اون هم با شرایطی یکی از شرایط در سوره احزاب آمده که پیامبر تمام همسران را راضی نگهداشته و مبادا حتی یکی از آنها اندوهناک شود
محیا خانم اگر عدالت باید اجرا بشود اول باید ازدواج مجدد صورت بگیرد تا معلوم شود عدالت اجرا شده است یا نه.مزید اطلاع کلیه خانمها همین الان در مناطق جنوب اگر مردی یک زن داشته باشد به میگویند بی عرضه است ، چون نتوانسته نان آور دو زن و دو خانواده باشد. حالا افتاد . در ضمن کجا چند همسری فقط مخصوص پیامبر میباشد برای اطلاع شما ،پیامبر اجازه داشته است بیشتر از چهار همسر اختیار کند .لطفا بذارید مسایل شرعی طبق شرع اجرا شود . البته باید علما و بزرگان دین موضوع را آنطور که شرع دستور داده و در طول تاریخ اجتماع و مردم عمل میکردند ،باز کنند ودست از اعمال نظرات شخصی بردارند.
بسم الله الرحمن الرحیم
اینکه روانشناس مذکور معروض داشتند:مثلا در مسائل شرعی شرط گرفتن همسر دوم برای مرد، رضایت همسر اول و توانایی برقراری عدالت است.) حرف صحیحی نیست چرا که ازدواج مجدد مرد لو خلی و طبعه نیاز به اذن همسر اول ندارد مگر اینکه قوانین مدنی آن را به خاطر مصلحتی که حاکم شرع دیده لحاظ نماید.