راننده تاکسی جانش را پای حرفش گذاشت
راننده تاکسی وقتی با دوستش از فروش خانهاش و پول کلانی که در حسابش بود حرف میزد، فکرش را هم نمیکرد که همین حرفها به قیمت جانش تمام شود.
این جنایت دیماه سال گذشته در مشهد رخ داد. 18روز از شروع زمستان گذشته بود که مردی نزد ماموران پلیس رفت و مدعی شد که برادرش گم شده و هیچ خبری از او نیست. این مرد میگفت که برادرش راننده تاکسی است و آخرین بار سوار بر خودرواش از خانه خارج شده و پس از آن دیگر کسی او را ندیده و احتمال دارد که بلایی سرش آمده باشد.
با اظهارات این مرد، تحقیقات پلیس برای یافتن ردی از مرد گمشده شروع شد. مشخصات خودروی او در اختیار تیمهای گشتی قرار گرفت تا اینکه چند روز بعد این خودرو که در یکی از خیابانهای شهر رها شده بود، پیدا شد. هیچ اثری از راننده گم شده نبود و ماموران خودرو را به پارکینگ پلیس منتقل کردند. از آن سو، خانواده مرد گمشده برای تحویل گرفتن خودرو به تکاپو افتادند و پس از مدتی تاکسی او را تحویل گرفتند. برادر این مرد اما زمانی که در حال وارسی تاکسی بود، هنگام باز کردن در صندوق عقب با صحنه هولناکی روبهرو شد. جسد خونین برادرش در حالی داخل صندوق عقب تاکسی بود که بهخاطر سرمای هوا، کاملا سالم مانده بود.
با پیدا شدن جسد مردگمشده، پلیس با معمایی جنایی روبهرو و بررسیهای گسترده برای کشف راز این جنایت شروع شد. به دستور قاضی علیاکبر احمدینژاد بازپرس جنایی مشهد، جسد به پزشکی قانونی منتقل و در بررسیهای تخصصی مشخص شد که مرد جوان بر اثر اصابت ضربات چوب به سرش به قتل رسیده است.کارآگاهان در جریان تحقیقات انجام شده به سرنخ مهمی دست یافتند؛ اینکه مقتول مدتی قبل خانهاش را فروخته و 110میلیون تومان موجودی حسابش بود. او اما با هر یک از دوستان و آشنایان که روبهرو میشد از این پول حرف میزد و اینکه قصد دارد با آن سرمایهگذاری کند.
کارآگاهان جنایی حدس میزدند که مرگ قربانی بیارتباط با این پول نیست و احتمالا وی با انگیزه سرقت داراییاش به قتل رسیده است. در چنین شرایطی حساب بانکی مقتول بررسی و مشخص شد که مبلغ کلانی از حساب عابربانک او در فروشگاههای مختلف برداشت شده است. ماموران در ادامه با بررسی دوربینهای مداربسته این فروشگاهها، به تصویری از 3مرد دست یافتند که با کارت عابربانک مقتول، خریدهای کلانی انجام داده بودند.
یکی از این افراد به گفته خانواده مقتول آشنا و از دوستان او بود. بنابراین دستور بازداشت او صادر و این مرد جوان دستگیر شد. متهم که چارهای جز بیان حقیقت نداشت، به قتل دوستش اعتراف کرد و گفت: وقتی متوجه شدم که حساب بانکی مقتول پر از پول است وسوسه شدم و تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم و به حسابش دستبرد بزنم. روز حادثه به بهانهای با او قرار گذاشتم و وقتی آمد، او را غافلگیر کردم و با چوب چند ضربه به سرش زدم. پس از آن هم جسدش را در صندوق عقب ماشینش گذاشتم و ماشین را در یکی از خیابانها رها کردم. پس از آن هم با 2نفر از دوستانم به فروشگاههای مختلف رفتیم و با کارت عابربانک او خرید کردیم.سرهنگ رزمخواه، رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی با بیان این خبر گفت: با دستگیری متهمان این پرونده، تحقیقات از آنها ادامه دارد.
ارسال نظر