با رضا یزدانی به بهانه آلبوم جدیدش «خاطرات مبهم»
من خودم را ترانه سرا نمی دانم
« رضا یزدانی» همیشه در کانون توجهات است، چه زمانی که آلبوم جدیدش روانه بازار می شود، چه زمانی که کنسرت برگزار می کند و حتی زمان هایی که با پیراهن دروازه بانی، در مسابقات فوتبال شرکت می کند و حرکاتش « بازتاب» جالبی در رسانه ها پیدا می کند. به بهانه آلبوم جدید او با نام « خاطرات مبهم» با او به گفتگو پرداختیم… گفتگویی که خواندنش خای از لطف نمی تواند باشد…
عنوان دو آلبوم آخر تو، حول محور زمان انتخاب شده بود، چرا نام آلبوم سوم را هم در همان حال و هوا انتخاب نکردی و به سراغ « خاطرات مبهم» رفتی؟
من خیلی دوست داشتم که در این آلبوم هم یک نشانه از زمان داشته باشم تا به یک نوع تریلوژی در کارم برسم، اما حس کردم این فضا در آلبوم جدیدم وجود ندارد و به همین دلیل نام آلبوم را « خاطرات مبهم» گذاشتیم.
فضا وجود ندارد یعنی چه؟
حس کردم نشانه « ساعت و زمان» در این آلبوم جایگاه خاصی ندارد و خاطرات مبهم نام مناسب تری بود و در نهایت هم این نام را برای آلبوم انتخاب کردیم.
یادم می آید در یکی از آلبوم هایت آهنگی به نام ساعت فراموشی وجود نداشت، اما نام آلبوم « ساعت فراموشی» بود، در این آلبوم هم شرایط به همین شکل است؟
در این آلبوم هم آهنگی که نامش « خاطرات مبهم» باشد وجود ندارد. این واژه در یکی از تراک ها وجود دارد و همچنین در چند تراک دیگر هم در مورد خاطراتی که در توهم انسان وجود دارد صحبت شده است.
خاطرات مبهم چند تراک دارد؟
این آلبوم از ده قطعه تشکیل شده است.
فکر می کنی کدام آهنگ بین مردم جایگاه بهتری پیدا خواهد کرد؟
سه چهار آهنگ در این آلبوم وجود دارد که فکر می کنم هیت خواهد شد. آهنگ « بلاتکلیف» یکی از قطعاتی است که قابلیت هیت شدن را دارد و به عنوان سر آلبومی هم از آن استفاده کرده ام. آهنگ « ادامه بده» هم که با شعر سپیدی از احسان گودرزی اجرا شده هم ترانه ای است که فکر می کنم با استقبال مواجه شود. آهنگ بعدی، « حرف های بی مخاطب» است که این ترانه هم انشاءالله بین مردم جایگاه خوبی پیدا خواهد کرد.
در این آلبوم، هم به سراغ ترانه سراهای جوان رفته ای؟
بله، همکاری با ترانه سراهای جوان در آلبوم « ساعت فراموشی» تجربه بسیار خوبی بود که آن را در « خاطرات مبهم» هم تکرار کردم. در این آلبوم با دو ترانه سرای جوان همکاری داشتم که واقعاً بی نظیر هستند. « احسان گودرزی» و « علیرضا باران» نام این دو ترانه سرای جوان است که البته پیش از این، همکاری مختصری با « علیرضا باران» در تراک ۱۲ آلبوم « ساعت فراموشی» داشتم. علیرضا در این مدت پیشرفت بسیار خوبی داشته و در حال حاضر حدود ۵۰ درصد از ترانه هایی که برایم ارسال می کند را انتخاب می کنم و برای آلبوم بعدی هم ۳ ۴ ترانه از او خواهم داشت. به جز احسان گودرزی و علیرضا باران، « اندیشه فولادوند» در این آلبوم چهار ترانه دارد. خب خانم فولادوند هم که سبک و امضای کاری خود را دارد و فکر می کنم در ژانر خودش بی نظیر است. از حسن علیشیری، علی کمارجی نژاد و مرحوم قیصر امین پور هم در این آلبوم ترانه هایی را اجرا کرده ام.
احسان گودرزی و علیرضا باران از همان ترانه سراهایی هستند که ترانه هایشان را برایت ایمیل می کردند؟
بله.
هنوز هم این جریان ادامه دارد و فرصت برای کسانی که می خواهند برایت ترانه بفرستند وجود دارد؟
بله، هنوز هم این موضوع ادامه دارد و دوستان محبت می کنند و ترانه هایشان را برایم ایمیل می کنند. البته ایمیل ها زیاد است و من هم این روزها با توجه به مشغله ای که دارم فرصت کمی برای رسیدگی به ایمیلم را دارم و به همین دلیل خیلی وقت ها شرمنده محبت دوستان می شوم.
کاری که تو در مورد آلبوم جدیدت انجام دادی و اتفاق مرسومی هم در موسیقی مجاز داخلی نیست، ساخت کلیپ برای بعضی از آهنگ های آلبوم جدیدت است، در این مورد برایمان بگو.
چهار ویدئو کلیپ در این آلبوم وجود دارد، که یکی از این کلیپ ها به صورت انیمیشن است و بقیه ویدئوها را هم « علی اوجی» کارگردانی کرده است. این ویدئو هزینه عجیب و غریبی نداشته، اما سعی کرده ایم که با استفاده از امکاناتی که داشتیم و ایده هایی که شکل گرفت، کارهای آبرومندی بسازیم.
و چی شد که کارگردانی این کلیپ ها را به « علی اوجی» سپردی؟
فرصت و زمان و دیدگاه مان به صورتی بود که تصمیم گرفتیم علی این کلیپ ها را بسازد. من نگاه و ایده های علی را دوست دارم و فکر می کنم کارهایی که ساخته شده، ویدئوهای خوبی از آب در آمده است. البته نگاه من به این مقوله بسیار جدی است و انشاءالله در آلبوم های بعدی، خیلی بیشتر و جدی تر به این موضوع خواهم پرداخت و از کارگردان های دیگر هم، استفاده خواهم کرد.
با توجه به اینکه کلیپ در کشور ما فرصتی برای نمایش ندارد، با چه انگیزه ای می گویی که موضوع کلیپ برایت جدی است؟
حس می کنم این یک نیاز برای موسیقی کشور است. از طرفی فکر می کنم در سال های آینده نسبت به مسئله تصویر در موسیقی اتفاقات خوبی خواهد افتاد.
این کلیپ ها صرفاً به همراه آلبوم عرضه می شود یا در شبکه خاصی هم پخش خواهد شد؟
ما برای اولین نبار، ویدئوهایی که برای آلبوم ساخته ایم را در قالب یک DVD جداگانه و به همراه CD آلبوم در اختیار مخاطبین قرار خواهیم داد.
اخیراً بهرام رادان کلیپی از یکی از آهنگ هایش منتشر کرده است، در این مورد چه نظری داری؟
بهرام برای چند تا از آهنگ هایش، کلیپ ساخته است که این کلیپ پر خرج ترین کلیپی است که در موسیقی ایران ساخته شده و چیزی حدود ۹۰ میلیون تومان برایش هزینه شده است.
در خاطرات مبهم با تصویر جدیدی از رضا یزدانی مواجه خواهیم بود؟
من اکثر سبک ها را در طول عمر حرفه ای ام امتحان کرده ام و شاخه های مختلف را تست کرده ام و آلبوم به آلبوم، شکل و شمایل جدید را امتحان می کنم. در این آلبوم هم، کارهایی را می شنوید که هرگز از من شنیده نشده و با جنس صدایی از من، روبرو خواهید شد که تا به حال آن را امتحان نکرده بودم.
در آلبوم قبلی یک ترانه هم از خودت وجود داشت، چرا در این آلبوم ترانه ای از خودت دیده نمی شود؟
من خودم را ترانه سرا نمی دانم و آنقدر ترانه سراهای خوب وجود دارند که دلیلی نمی بینم خودم ترانه بگویم. من هیچ اصراری به ترانه سرایی ندارم و فقط اگر تعلق خاطر خاصی به یک ترانه داشته باشم مجاب می شوم که آن را در کنار ترانه باقی ترانه سراها در آلبوم قرار دهم.
حس می کنم در آلبوم قبلی از یک سری ترانه سرا استفاده کردی که سبکی شبیه به یغما داشتند، برداشت من درست است؟
ببین، اینکه من از این جنس ترانه ها استفاده می کنم و این نوع ترانه ها به نوعی به امضای کاری من بدل شده است، یک موضوع روشن و واضح است. الان در خیلی از شب شعرها و ترانه، خیلی ها به من می گویند که فلان ترانه را که در جمع خواندم همه گفتند که فقط « رضا یزدانی» می تواند این ترانه را خوب از آب در بیاورد. خب این برای من خیلی جای خوشبختی و خوشحالی دارد که به یک مهر و امضاء در کار خودم دست پیدا کرده ام. من ترانه هایم را دوست دارم که جنس واژه هایش سخت تر از حالت عادی باشد و همچنین دارای موضوع باشد.
تو قبلاً هم تجربه های خوبی با کارن همایونفر داشتی و این بار هم کار آهنگ سازی آلبوم را به او سپردی، از همکاری با کارن برایمان بگو.
بله، من پیش از این سه همکاری بسیار خوب با کارن همایونفر عزیز داشتم. « مرگ تدریجی یک رویا» ، « طهران تهران» ، « قلب یخی» این سه همکاری خوب بودند. البته چند کار منتشر نشده هم با هم انجام داده بودیم که از این آهنگ ها در « خاطرات مبهم» استفاده کردیم.
اینکه آهنگسازی کل آلبوم برعهده کارن همایونفر بود باعث تکراری شدن فضا نشده است؟
این را باید بگویم که چهار تا از ملودی های این آلبوم ساخته خودم است و زحمت بقیه قطعات را کارن کشیده است. به همین دلیل در آلبوم، تنوع نگاه وجود دارد و فکر نمی کنم مشکلی در زمینه یکنواخت بودن و تکراری شدن فضای آهنگ ها وجود داشته باشد.
نمی ترسی که با این تغییرات مخاطب تو را پس بزند؟
نه، من حواسم به کارم هست و مواظب هستم تا حرکت اشتباهی انجام ندهم. من همیشه امضای کاری ام را در آلبومم حفظ می کنم و در کنارش، دست به تجربه فضاهای جدید هم می زنم.
تا آنجا که می دانم یک آلبوم کامل با ترانه های یغما آماده داری، تکلیف این آلبوم چه می شود؟
واقعاً نمی دانم چه سرنوشتی در انتظار این آلبوم خواهد بود. حدود چهار پنج سال پیش این آلبوم به صورت نیمه کاره و تنظیم نشده به شرکت دارینوش واگذار شده و کار این آلبوم از دست من خارج است و همه چیز در اختیار این شرکت موسیقی است. البته این شرکت هم الان چند سالی هست که در زمینه موسیقی اثری را منتشر نکرده و فعلاً بعید است که این آلبوم را هم روانه بازار کند.
اتفاقاتی که بعد از قطع همکاری با یغما برایت افتاده، اتفاق های خوبی بوده است. به نظر می رسد تو از این قطع همکاری ضرر نکرده ای، با این تفاسیر دلت برای همکاری با یغما تنگ شده یا نه؟
حرفی که می زنی کاملاً درست است، چون من در یک بازه زمانی در ترانه های یغما محدود شده بودم، اما این قطع همکاری برای من اتفاق خوبی بود، چون خودم را رها کردم و به خودم اجازه دادم تا از ترانه سراهای دیگر هم در کارم استفاده کنم. علیرغم اینکه معتقدم یغما ترانه سرایی بسیار قدرتمند و بزرگ است، اما فکر می کنم ترانه سرا هر چقدر هم که خلاق باشد، در نهایت با محدودیت مواجه می شود. من از وضعیت فعلی خیلی راضی ام، اگرچه دوست دارم در آلبوم هایم از ترانه های یغما هم استفاده کنم. لازم است به این نکته اشاره داشته باشم که ما هنوز هم با هم دوستیم و فقط دیگر با هم کار نمی کنیم، چون یغما یکسری عقایدی دارد که نشد ما کارمان را با هم ادامه دهیم، اما این موضوعات هیچ وقت باعث خراب شدن دوستی ما نشد، حتی وقتی یغما آن صحبت ها را در رسانه ها بر علیه من عنوان کرد، خیلی ها به من گفتند بیا و جوابیه بنویس، اما من این کارها را بچه بازی می دانستم و وارد این بازی ها نشدم. به نظرم آدم ها وقتی رو به افول می روند و در کارشان حرفی برای گفتن ندارند دست به این گونه کارها می زنند! من نمی خواهم بگویم که دلیل کارهای یغما این بوده، اما هوچیگری و سروصدا، بیشتر وقتی اتفاق می افتد که انسان حس می کند که به وسیله کارش دیده نمی شود و باید با حاشیه دیده شود… در هر صورت من هنوز هم دوست دارم در کنار ترانه سراهای دیگر با یغما هم کار کنم.
اینکه گفتی خودم را محدود به ترانه های یغما کرده بودم، یعنی خودت را صدای یغما می دانستی؟
به هر حال این موضوع بر هیچ کس پوشیده نیست که ما خیلی با هم هماهنگ بودیم و اتفاقات خوبی در طول همکاری ما ایجاد شد.
منبع: آرمانی
مصطفی امامی
ارسال نظر