به گزارش پارس به نقل از مشرقکارآگاهان در گام نخست تحقیقات متوجه شدند که قربانی جنایت هدف ۲۷ ضربه چاقو قرار گرفته و خیلی زود پسرجوان که آثار چاقو روی دستانش بود را تحت بازجویی قرار دادند.این جوان که ۲۵ سال دارد به مأموران گفت: سال گذشته مادرم درگذشت و از آن زمان به بعد من و ۲ خواهر دوقلویم در این خانه زندگی می‌کنیم و پدرم که در شرکت اتوبوسرانی کار می‌کرد بعضی شب‌ها به خانه‌مان می‌آمد و دیگر شب‌ها در همان محل کارش می‌خوابید.وی افزود: از چندی پیش پدرم و عمه‌ام به خاطر ارثیه پدری‌شان با هم اختلاف داشتند و من با وکالتنامه‌ای که داشتم کارهایشان را انجام می‌دادم.

پسرجوان ادامه داد: شب گذشته پدرم به خانه‌مان آمد تا صبح در خانه ما بود که من و خواهرانم برای رفتن به سرکار از خانه خارج شدیم تا اینکه ساعت ۲ ظهر وقتی به خانه برگشتم دیدم مردی با لباس خونین و چاقو به دست قصد خارج شدن از ساختمان را دارد که با دیدن من به سمتم حمله کرد و پس از زخمی کردن من پا به فرار گذاشت.وقتی وارد خانه شدم با جسد غرق خون پدرم روبه‌رو شدم و خیلی زود با پلیس تماس گرفتم. کارآگاهان در گام بعدی به سراغ اهالی ساختمان رفتند و مشخص شد که صدای درگیری بین پدر و پسرجوان بارها شنیده شده است و یکی از همسایه‌ها پسر خانواده را ساعت یک ظهر که از خانه خارج شده، دیده است.بازپرس منافی‌آذر با توجه به ادعاهای اهالی ساختمان و ادعاهای مرموز پسرجوان دستور دستگیری وی را صادر کرد و کارآگاهان نیز برای تحقیقات بیشتر وارد عمل شدند.

شکستن سکوت پس از ۱۶ روز

پیمان ۲۵ ساله که در این سناریوی هولناک پدرش را با ضربات چاقو از پای درآورده پس از ۱۶ روز سکوتش را شکست و پرده از راز جنایتش برداشت.پیمان روز دوشنبه ۳۰ آذرماه سال جاری در تحقیقات مأموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران لب به اعتراف گشود و روز گذشته برای بازجویی پیش روی بازپرس منافی آذر قرار گرفت.عامل جنایت در اعترافاتش گفت: مربی بدنسازی بودم و در رشته شیرجه نیز مقام کشوری دارم. پس از مرگ مادرم در کنار خواهران دوقلویم زندگی می‌کردم و پدرم نیز در خانه‌ای جداگانه زندگی می‌کرد.چندی پیش به دختر جوانی علاقه‌مند شدم اما پس از مدتی با او اختلاف پیدا کردم و همین باعث شده بود که دیگر حوصله کسی را نداشته باشم تا اینکه شب قبل از حادثه پدرم به خانه‌مان آمد و من در اتاق بودم.

روز حادثه سردرد زیادی داشتم و قرص خورده بودم که پدرم به خاطر بیکار بودنم شروع به نصیحت کرد و حرف‌هایش مرا عصبانی می‌کرد که از او خواستم ساکت باشد. پدرم که دید عصبانی هستم ابتدا با یک سنگ که از یادگاری‌های دوران کوهنوردی‌اش بود ضربه‌ای به صورتم زد و به سمت آشپزخانه رفت و سرگرم شستن ظرف‌ها شد.عصبانی بودم و سنگ را به سمت پدرم پرت کردم و زمانی که وارد آشپزخانه شدم پدرم چاقویی در دستش بود که آن را می‌شست و گفت بیا مرا بکش تا راحت شوی که نفهمیدم چه شد چاقو را از دستش گرفتم و او را هدف قرار دادم.

وی افزود: ترسیده بودم به همین خاطر لباس‌های خونی و ۳ چاقویی را که در آنجا بود داخل کوله‌پشتی‌ام گذاشتم و از خانه خارج شدم و همه سرنخ‌ها را داخل رودخانه‌ای که در نزدیکی خانه‌مان بود انداختم و سپس با طراحی این سناریو با پلیس تماس گرفتم و ماجرای کشته شدن پدرم را از سوی مرد غریبه به تصویر کشیدم.پیمان که تحصیلکرده است در پایان گفت: نمی‌‌دانم چند ضربه به پدرم زدم چون در حالت عصبانیت فقط می‌خواستم پدرم ساکت شود و پشیمانم.بنابر این گزارش، بازپرس منافی‌آذر با توجه به اعترافات پسر جوان دستور داد تا عامل جنایت در اختیار مأموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی قرار گیرد و بازسازی صحنه جنایت صورت گیرد.