از بیماری همسرم خسته شدم او را کشتم
مرد 34 ساله پنجشنبه گذشته وقتی همسرش حاضر نشد به خانهشان برگردد، او را با ضربات چاقو در خانه خواهر زنش در خیابان قزوین به قتل رساند.
به گزارش پارس،به نقل از مشرقمرد 34 ساله پنجشنبه گذشته وقتی همسرش حاضر نشد به خانهشان برگردد، او را با ضربات چاقو در خانه خواهر زنش در خیابان قزوین به قتل رساند.
با حضور تیم جنایی در محل مشخص شد زن 24 ساله اهل افغانستان است و چند سال قبل به ایران آمده و با جمیل ازدواج کرده است.
خواهر مقتول که شاهد وقوع جنایت بود در بازجوییها گفت: صبح وقتی همسرم به سر کار رفت، جمیل مدعی شد امروز سرکار نمیرود. او ساعت 9 با چاقو به خواهرم حمله کرد و او را به قتل رساند. متهم سپس با تهدید من از خانه فرار کرد.
مرد قاتل در حالی که پلیس به دنبال او بود، 13 ساعت پس از قتل با مراجعه به کلانتری 115 رازی در حالی که خود زنی کرده بود، تسلیم شد و به قتل همسرش اعتراف کرد.
مرد همسرکش جزئیات قتل همسرش را تشریح کرد.
چند سال است به ایران آمدی؟
هفت سال قبل برای کار به ایران آمدم و در یک شرکت نصب داربست مشغول بهکار شدم.
درآمدت خوب بود؟
ماهی سه میلیون تومان حقوق میگرفتم و از کارم راضی بودم.
چه زمانی ازدواج کردی؟
سال اول که به ایران آمدم ازدواج کردم اما دو سال قبل همسرم را طلاق دادم و تنها زندگی میکردم. تا اینکه با زینب آشنا شدم. حدود هشت ماه قبل با همسر دومم ازدواج کردم.
با همسرت اختلاف داشتی؟
او به بیماری دیابت مبتلا بود. در این مدت هرچه درآمد داشتم خرج درمان او کردم. همسرم پرخاشگر بود و همیشه به من توهین میکرد. او هیچوقت خانه نبود و به بهانه بیماری به خانه دو خواهرش در پاکدشت و میدان قزوین میرفت.
به خاطر بیماری، همسرت را کشتی؟
او در این مدت همیشه مریض بود. سه ماه قبل برای اولینبار در بیمارستان بستری شد و سه میلیون تومان هزینه درمانش شد. بعد از ترخیص از بیمارستان دو هفته به خانه خواهرش در پاکدشت رفت. وقتی قصد داشتم او را به خانه بیاورم، دوباره بیمار شد و اینبار در بیمارستان امام حسین(ع) بستری و سه میلیون تومان دیگر هزینه درمانش شد.
بیماری، دلیل قتل همسر است؟
او در این مدت به وظایفش هم عمل نمیکرد و این موضوع باعث خشم من شد. در این مدت من همیشه مهمان باجناقم بودم و احساس میکردم زندگی آنها را هم تلخ کردهام.
چرا او را کشتی؟
روز حادثه از زینب خواستم به خانه برویم که او بازهم توهین کرد. من هم عصبانی شدم و با چاقو آشپزخانه او را به قتل رسانده و فرار کردم.
بعد از قتل کجا فرار کردی؟
به پارکی در حوالی خانه باجناقم رفتم و با چاقو رگ دستم را زدم تا به زندگیام پایان دهم اما موفق نشدم. وقتی متوجه شدم نمیتوانم به زندگیام پایان دهم، خودم را تسلیم کردم.
به مواد مخدر اعتیاد داری؟
قبل از ازدواج قرص ترامادول مصرف میکردم اما هشت ماه است که قرص مصرف نمیکنم و پاک هستم.
از قتل همسرت پشیمان نیستی؟
یک لحظه عصبانیت موجب شد او را به قتل برسانم و خودم را گرفتار کنم. من همسرم را دوست داشتم و بیماری او آستانه تحملم را پایین آورده بود.
ارسال نظر