برای هماهنگ شدن بچه ها با تغییرات جدید در مدرسه چکار کنیم؟
آداب دستشویی رفتن با لباس و در مدرسه را با کودک تمرین کنید تا از این لحاظ مشکلی نداشته باشد.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محمد علی شاطری- ابتدای پاییز که میشود، همراه با همشاگردی سلام وموسیقی باز آمد بویماه مدرسهای که از در و دیوار و صدا و سیما و بلندگوی مدرسهها به گوش میرسد، همراه شاخهگلهایی که روز اول به بچهها داده میشود و همراه بوی لوازمالتحریر نویی که توی کلاس میپیچد یکسری چیزهای دیگر هم برای بچهها و پدر مادرها تغییر میکند.
مدرسه نو، کلاس نو، معلم نو، همکلاسیهای نو و کتابهای نو چیزهایی هستند که تغییر میکنند و همراه با تغییرشان آرامش بچهها و پدر و مادرها را به هم میزنند. فشار و استرس نشستن در کلاسی جدید، در کنار همکلاسیهای جدید جایی که دیگر دوستان سال قبل نیستند و کودک با چهرههای ناشناخته و تازه روبهرو میشود، در کنار استرس ناشی از تغییر معلمی که یک سال با بچهها بوده و چموخم رفتاری بچهها را از بر بوده و در کنار درسهای جدید و... همه و همه فضای سختی را برای بچهها و پدر و مادرشان بهوجود میآورد. برای کنترل و مدیریت این تغییرات پیشنهادهای ویژهای داریم.
تغییرات را بپذیرید
ممکن است روز اول مدرسه، شما مهارت برخورد درست با تغییرات جدید را نداشته باشید. مهمترین چیزی که شما و فرزندتان به آن احتیاج دارید تا از عهده این بحران موقت و کوچک بر بیایید این است که تغییرات را بپذیرید و درصدد هماهنگی با این تغییرات باشید، نه اینکه آنها را انکار کنید و بهدنبال کمکردن و از بین بردن آنها باشید. خیلی از والدین نخستین عکسالعملی که در این شرایط نشان میدهند این است که به مدرسه میروند و تلاش میکنند شرایط مدرسه را تغییر دهند و معلم بچه را عوض کنند. کلاس او را برای قرار گرفتن در کنار همکلاسیهای سال پیش تغییر بدهند و تلاشهایی از این جنس؛ تلاشهایی که به جای روبهروکردن فرزند با تغییر بهدنبال فراریدادن او از تغییرات هستند. چنین عکسالعملی البته اشتباهترین کاری است که میتوانید بکنید. با این کار به فرزندتان میآموزید که در تمام طول زندگی به جای روبهرو شدن با مشکلات و حل آنها بهدنبال فرار و دور زدن آنها باشد که البته در ادامه زندگی برای او مشکل ساز خواهد شد. پس لطفا بهعنوان نخستین گام برای حل بحران بپذیرید که این مرحلهای است که فرزند شما باید با تلاش خود و همکاری شما آن را بگذراند و این را به کودکتان هم تفهیم کنید که امکانی برای تغییر شرایط و عوض کردن معلم و کلاس وجود ندارد و باید به هر صورت خودش را با این شرایط تطبیق دهد. با این کار شما یک گام به پیش برداشتهاید.
به کودکتان فرصت بدهید
بزرگسالان با کودکان تفاوتهای شناختی و ذهنی زیادی دارند. یکی از این تفاوتهای مهم، نوع نگاه به مسائل و حل مسئله در کودکان و بزرگسالان است. بزرگسالان- اگر فرایندهای حل مسئله را به خوبی آموخته باشند- معمولا در مواجهه با مسائل و مشکلات، مسائل را منطقی بررسی و استدلال میکنند و سپس درصدد رفع آنها بر میآیند. اما بچهها چون هنوز ساختار استدلالی و ذهنی و جسمی و روانیشان بهطور کامل رشد نکرده نمیتوانند به این صورت مسائل را حل کنند و برای حل مسائل باید تغییرات را تجربه کنند و در فرایند تجربه و زندگی کردن با آنها کنار بیایند. برای همین است که هماهنگ شدن با تغییرات در بچهها نیاز به زمان دارد و کار یکیدوروز نیست. در این فرایند شما باید در کنار بچهها باشید و ضمن صبوربودن و همراه بودن با آنها سعی کنید با کمکهای خود آنها را به مسیر درست هدایت کنید. عجله، فشار، عصبانیت و تهدید و تنبیه در این فرایند جایی ندارد وفقط شرایط را پیچیدهتر میکند. با کمی صبوری و رعایت توصیههای ما به مرور بچهها شرایط جدید را میپذیرند و با آن همراه میشوند.
داشتن یک دوست؛ نیازی ضروری
هر انسانی با ورود به محیط جدید نیاز به برقراری روابط انسانی و عاطفی و پیوند دوستی دارد و این موضوع میان بچهها با خصوصیات شخصیتی و حساسیتهای روانشناختی که دارند ضروری و مهمتر است. فرزند شما به هر صورت در سال گذشته دوستانی داشته و حالا در کلاس جدید با نبودن آنها احساس تنهایی و ترس میکند. بعضی از بچهها به این دلیل که مهارتهای ارتباطی بالایی دارند به سرعت ارتباط برقرار کرده و دوستان جدیدی برای خود انتخاب میکنند. اما بعضی دیگر از بچهها در این تواناییها ضعیف هستند و نمیتوانند در محیط جدید به سرعت دوست پیدا کنند. در این شرایط شما باید به کمک فرزندتان بیایید. ابتدا سعی کنید اگر عاملی باعث جدایی فرزندتان از دیگر بچهها میشود آن را رفع کنید. مثلا ممکن است رساندن کودکی با اتومبیل مدل بالا در یک محله معمولی باعث جدایی او از بقیه بچهها شود یا حتی طرز لباس پوشیدن و لوازمالتحریر خاص و... ، به این نکات توجه و آنها را حذف کنید. در مرحله بعد سعی کنید با ظرافت بفهمید که فرزندتان به کدام یک از همکلاسیهایش علاقه دارد. کافی است برای یک پارک رفتن به صرف بستنی، از همکلاسی فرزندتان به همراه مادرش دعوت کنید. در عرض چند دقیقه خواهید دید که بچهها با هم صمیمی شدهاند و شما با یک رفتار ساده، مشکل نداشتن دوست در کلاس جدید برای فرزندتان را حل کردهاید. تازه ممکن است خود شما هم یک دوست خوب پیدا کرده باشید.
کمک کنید بچهها با معلم ارتباط بگیرند
شاه کلید بازشدن قفل تغییرات در مدرسه و کلاس جدید، برقراری ارتباط عاطفی میان معلم جدید و فرزند شماست. گاهی اوقات خود بهخود این رابطه طی روزهای اول میان معلم و فرزند شما شکل میگیرد و شما از صحبتهای کودک متوجه میشوید که او معلمش را دوست دارد و رابطه لازم شکل گرفته. اما گاهی به هر دلیلی این رابطه شکل نمیگیرد. در اینگونه مواقع به هیچ وجه بهدنبال تغییر معلم و کلاس نباشید. در خانه و در برابر کودک از معلمش تعریف کنید و از خوبیهای او بگویید و از طرف دیگر با معلم فرزندتان تماس بگیرید و در این تماس به ادبیات گفتاریتان دقت کنید تا باعث موضعگیری و انفعال او نشوید. به او بگویید که بهنظر میرسد فرزندتان هنوز نتوانسته در محیط کلاس جا بیفتد و نیاز به توجه و مراقبت بیشتری دارد. از او بخواهید که تلاشی مضاعف و فوقالعاده را معطوف به فرزندتان کند. اگر شما با ظرافت و رعایت همین کلماتی که گفتیم با معلم صحبت کنید، قطعا هر معلم باتجربهای، شرایط شما و فرزندتان را درک میکند و تا مدتی توجه بیشتری به فرزند شما خواهد کرد. توجه بیشتر به فرزند شما باعث برقراری پیوند محبت بین معلم و فرزندتان خواهد شد و مشکل تا حد زیادی حل میشود.
نقشهای جدید؛ راهی برای غلبه بر محیط
پذیرفتن نقشها و مسئولیتهای جدید در کلاس میتواند در عین حال که محبوبیت فرزندتان را در کلاس بالا برده و باعث زیاد شدن دوستان او میشود، محیط کلاس را برای او به محیطی جذاب و دوستداشتنی تبدیل کند. اینکه فرزند شما مبصر کلاس شود یا مسئول برگزاری مراسم فوق برنامه و مناسبتها در کلاس باشد و یا حتی مدیریت برگزاری یک جشن کلاسی به بهانههای مختلف را برعهده بگیرد باعث میشود علاوه بر بالا رفتن مهارتهای اجتماعی کودک، فضای مدرسه و کلاس هم برای او به محیطی دلچسب تبدیل شود. حضور در فعالیتهای فوق برنامه و پرورشی مانند گروه سرود و تواشیح و خواندن قرآن در سر صف یا خواندن یک مقاله یا دکلمه شعری در یک برنامه جمعی در مدرسه هم همین خاصیت را دارد. شما میتوانید با ترغیب فرزندتان به انجام فعالیتهای فوق برنامه و کمک به او در انجام دادن چنین فعالیتهایی، با خرید یک جعبه شیرینی در مناسبتهای خاص یا حتی با کمک برای نوشتن یک مقاله یا آماده کردن یک دکلمه برای مدرسه، به او در این راه کمک کنید و شاهد باشید که رفتن به مدرسه و کلاس جدید نهتنها برای او راحت میشود بلکه به فعالیتی جذاب و علاقهمندانه تبدیل خواهد شد.
یک پدر و مادر هوشمند و حساس باشید
تغییرات محیطی در مدرسه، بنا به روحیه و شخصیت فرزند شما ممکن است باعث بهوجودآمدن مشکلات و حساس شدن او در مدرسه و خانه شده و آسیبهایی را برای او به همراه داشته باشد.یک نکته اساسی و مهم در این زمینه اما مسئله برقراری صحیح رابطه عاطفی پدرانه و مادرانه با فرزندتان و توانایی برقراری ارتباط کلامی میان شما و اوست. بستر لازم برای اینکه شما بتوانید یک پدر و مادر خوب باشید و وظیفه والدینی خود را به خوبی اجرا کنید این است که با فرزندتان دوست باشید، صمیمی باشید تا او اطمینان داشته باشد که پدر و مادر دوستش دارند. در عین حال طی روز لااقل برای دقایقی با هم صحبت و گفتو گو داشته باشید. در بستر این رابطه صمیمی و گفتوگو است که شما میتوانید مشکلات فرزندتان را شناسایی و برای حل آنها تمهید و تدبیر کنید. پدر و مادر و فرزند و رابطه دوستانه میان آنها که باشد، مشکلات آموزشی، تغییر کلاس، تغییر معلم و هر مشکل دیگری قابل حل و مدیریت هستند.
کلیدهای مهم در رفتار با بچههای کلاس اولی
با توجه به شناختی که از کودک خود دارید انگیزه مناسب برای مدرسه رفتن را در او بهوجود بیاورید؛ مثلا ممکن است برای کودکی توانایی خواندن کتابهای قصههایش انگیزه خوبی باشد.
در خانه و بهطور غیرمستقیم از خاطرات خوب زمان مدرسه رفتن خود یا فرزندان بزرگترتان تعریف کنید تا کودک دورنمای ذهنی شیرینی از مدرسه پیدا کند.
به غر زدن بچهها زیاد توجه نکنید و آنها را به مدرسه بفرستید تا بفهمند با بهانه گرفتن، شما از تصمیمتان منصرف نمیشوید.
اگر کودکتان بیش از حد بیتابی میکند میتوانید چند روز اول در مدرسه همراه او بمانید. ولی توجه داشته باشید که زمان حضور شما باید روزبهروز کمتر شده و طی 5-4روز کودک باید به تنهایی به مدرسه برود.
بیتابیهای جسمی کودک مثل سردرد و سرگیجه و دل درد و... بیشتر نمودهای عصبی اضطراب او در رفتن به مدرسه هستند.دستوپای خودتان را گم نکنید. اما اگر به هر دلیلی کودک شما به مدرسه نرفت به او اجازه ندهید در خانه بازی و تفریح کند و از او بخواهید صرفا در رختخواب بماند.
آداب دستشویی رفتن با لباس و در مدرسه را با کودک تمرین کنید تا از این لحاظ مشکلی نداشته باشد.
نسبت به انتخاب سرویس و راننده آن حساس باشید، بسیاری از بچهها در استفاده از سرویس و برخورد با راننده سرویس مدرسه دچار اضطراب میشوند.دقت داشته باشید اگر شما خودتان بهدنبال کودک میروید به هیچ وجه او نباید زیاد منتظر شما بماند.
کلاس اولیها را دریابید
آغاز سال تحصیلی برای بچههایی که برای نخستینبار با محیطهای آموزشی مثل پیشدبستانی، آمادگی یا کلاس اول آشنا میشوند همراه با اضطراب و مشکلات فراوانی است. بسیاری از بچهها به دلایل مختلف ازجمله اضطراب جدایی، وابستگی به والدین، عدماجتماعی شدن و اضطراب و وسواس والدین که به کودک منتقل شده، برای دوری از والدین آماده نیستند و برای رفتن به مدرسه به روشهای مختلف از خود مقاومت نشان میدهند. نشانههای جسمی مانند سردرد، سرگیجه، دلدرد، تهوع و...و گریه کردن، بیقراری، قشقرق، بدخلقی، گوشهگیری از جمله نشانههایی است که در روزهای اول مهر زیاد به سراغ آنها میآید. با بچههایی که برای نخستین بار به مدرسه میروند و استرس و اضطراب دارند چه کنیم؟
کجای کار میلنگد؟
ریشه مشکل:
با دقت در رفتار کودک بهدنبال ریشههای اضطراب او باشید. کودکی که پیش از آغاز سال تحصیلی و از همان روز اول با گریه و زاری و ترس وارد مدرسه میشود احتمالا دچار مشکلات ریشهای وابستگی به خانواده و اضطراب جدایی است اما کودکی که در روزهای اول با آرامش به مدرسه رفته و حالا پس از چند روز یکباره از رفتن به مدرسه فراری میشود احتمالا در مدرسه با مشکلاتی مواجه شده است که باید درصدد رفع آن برآیید.
ترس از محیط جدید:
قرار گرفتن در معرض یک محیط جدید برای هر کسی اضطرابآور است و این شرایط برای کودکی که بعد از چند سال در کنار خانواده بودن میخواهد ساعتها از خانواده دور باشد و در یک محیط جدید قرار بگیرد سختتر است. پیش از آغاز سال تحصیلی از محیط مدرسه و خوبیهای آن برای کودکتان تعریف کنید. در روز ثبتنام و انجام امور اداری کودکتان را با خود ببرید و با هم در محیط مدرسه حضور پیدا کنید. در کلاسها و سالن و حیاط بگردید و اجازه دهید تا او با محیط آشنا بشود.
چارچوبهای جدید:
بچهها با حضور در مدرسه باید در چارچوب یکسری قوانین و مقررات خاص عمل کنند. سر ساعت مشخصی در مدرسه حاضر شوند، در تمام طول ساعت کلاس یک جا بنشینند و... . این قوانین و چارچوبها برای کودکی که تا پیش از این، قرار گرفتن در چارچوبهای زیادی را تجربه نکرده سخت و اضطرابآور است.
خودپنداره کودک:
بسیاری از کودکان، بهخصوص آنهایی که اعتماد به نفس کمتری دارند تصویر مناسبی از خود در ذهن ندارند. اگر کودکی بیش از اندازه چاق یا لاغر باشد، مشکل جسمی خاصی داشته باشد یا مثلا عینکی باشد، بهشدت از قرار گرفتن در محیط مدرسه و حضور همکلاسیهایی که ممکن است اورا مسخره کنند میترسد. سعی کنید با تعریفکردنهای مثبت خود و اطرافیان از ظاهر کودک، اعتماد به نفس را در او بالا ببرید. صحبت با اولیای مدرسه و جلب توجه آنها به این موضوع هم میتواند در حل این مسئله کمک حال شما باشد.
ارسال نظر