روتیتر
با افتخار «بابای مدرسه» هستم/ «قبولی دانشآموزان در دانشگاه» زیباترین خاطرهام است
«بابای مدرسه» دبیرستان نمونه مردمی دکتر حسابی ورامین با ابراز رضایت بسیار از شغلش، گفت: با افتخار بابای مدرسه هستم و بزرگترین آرزویم سربلندی و موفقیت همه دانشآموزان است.
به گزارش پارس ، به نقل از خبرگزاری فارس به مناسبت آغاز سال تحصیلی95-94 به دبیرستان نمونه دکتر حسابی ورامین رفتیم و با بابای مدرسه این آموزشگاه به گفتوگو نشستیم.
این گفتوگو مصادف با آماده شدن مدرسه برای سال تحصیلی جدید بود و همه ارکان مدرسه از مدیر تا بابای مدرسه سخت در تلاش برای استقبال از بهار تعلیم و تربیت بودند.
وقتی وارد مدرسه شدیم تعدادی مشغول نقاشی کلاسها بوده و بعضی از کارها نیز به پایان رسیده بود.
مهدی ابوالقاسمی 46 ساله ساکن روستای علیآباد محیط شهر جواد آباد ورامین، بابای مدرسهای است که 17 سال سابقهکار در آموزش و پرورش دارد و 15 سال از این مدت را در دبیرستان نمونه دکتر حسابی ورامین گذرانده است.
دبیرستانی که تعداد بسیاری از دانشآموزان آن امروز در کسوت های مختلف مشغول خدمترسانی به آحاد مختلف جامعه هستند.
این بابای مدرسه کلام خود را این طور شروع کرد: تحصیلات من دیپلم کامپیوتر است،کارم را با خدمتگزاری در دبیرستان امیرکبیر قرچک شروع کردهام و در دیداری که یک روز تعدادی همکاران با بنده داشتند مرا به سرایداری دبیرستان نمونه دکتر حسابی ورامین دعوت کردند و پس از انجام کارهای اداری لازم، سال 81 وارد این مجموعه شدم.
*سال 79 به آموزش و پرورش آمدم
وقتی از این بابای مدرسه که با روی خوش پذیرایمان شده بود، پرسیدم «راستی دلیل آمدنت به آموزش و پرورش چه بود؟»، پاسخ داد: دوستی به نام خالدی داشتم که روزی در روستایمان علیآباد به من که مشغول کشاورزی بودم، گفت «تمایل به کار در آموزش و پرورش را داری؟» و به دنبال آن بحث آمدن به آموزش و پرورش قرچک را مطرح کرد و بالاخره سال 1369 جذب آموزش و پرورش قرچک شدم و بعد از یک ماه کار در آنجا به دبیرستان امیرکبیر قرچک رفته و مسئول کارگاه تأسیسات شدم.
وی به ازدواج خود در سال 79 اشاره کرد و گفت: حاصل ازدواجم یک فرزند پسر 19 ساله دانشجوی کامپیوتر و دو دختر دوقلو است که امسال به کلاس دوم ابتدایی میروند.
*بابای مدرسه باید با اخلاقترین و صبورترین فرد مدرسه باشد
ابوالقاسمی بابای مدرسه را کسی دانست که همه دانشآموزان را فرزند خود بداند و گفت: بابای مدرسه باید با اخلاقترین و صبوترین فرد مدرسه باشد، برخورد خوب داشته و احترام دانشآموزان را نگه دارد.
این بابای مدرسه که مدام ازکارش اظهار رضایت میکند، از وظایفاش میگوید و برنامه روزانه خود را این طور بیان کرد: مدرسه را بهطور مداوم نظافت میکنم، شیرهای آب و شوفاژ را کنترل میکنم و تلاش می کنم دفاتر مدیر، معاون و معلمان همیشه تمیز و مرتب باشد.
این بابای مدرسه دبیرستان نمونه دکتر حسابی به بوفه مدرسه اشاره کرد و ادامه داد: مسئولیت این مکان در دست بنده است، در آنجا کیک، شیر کاکائو، آبمیوه و مواد غذایی مانند عدسی و لوبیای گرم برای صبحانه، جوجهکباب با نان و چلومرغ عرضه میشود.
وی گفت: سال گذشته بوفه مدرسه را ماهانه 300 هزار تومان اجاره میکردم و روزانه بین 120 تا 150 هزار تومان فروش میکردم، اجناس بوفه از طریق معرفی آموزش و پرورش و با نظارت آنها تهیه میشود و هفتهای یکبار نیز مدیر مدرسه از بوفه بازدید میکند.
او از درآمد بوفه نیز راضی است و میگوید ماهانه 500 هزار تومان درآمد دارم و روزی 10 هزار تومان به خاطر کمک کردن همسرم در آشپزی غذاهای بوفه به وی میدهم.
*در بوفه مدرسه نسیه هم میدهم
ابوالقاسمی با بیان اینکه اگر دانشآموزی پول نداشته باشد به او غذای رایگان نیز میدهم، گفت: نسیه نیز میدهم؛ چراکه بعضی دانشآموزان درخواست نسیه نیز میدهند و پدرشان سر ماه با من حساب میکند.
این بابای مدرسه به ارتباط بسیار خوب خودش با دانشآموزان اشاره کرد و افزود: ارتباط آنقدر دوستانه است که بعضی مواقع بوفه را در اختیار آنها قرار میدهم.
از او میخواهم از آماده شدن مدرسه برای اول مهر و آغاز درس بگوید که با شور و حال خاصی پاسخ داد: همه مدرسه از نمازخانه، کلاسها، لابراتوار و سایت گرفته تا سرویس بهداشتی و حیاط، نظافت و مرتب کردهام و این کار از 10 روز قبل از آغاز سال تحصیلی شروع شد.
بابای مدرسه نمونه دولتی دکتر حسابی ادامه داد: کلاسها و تخته سیاه برای آغاز سال تحصیلی نقاشی شده و میزها یک شکل درآمده است.
او افزود: کارم از 6 صبح شروع و تا ساعت 2 ادامه داشت، پس از صرف ناهار نیز تا پاسی از شب مشغول کار در مدرسه بودم.
ابوالقاسمی مدرسه را مانند منزل خود عنوان کرد و گفت: همیشه احساس مسئولیت کرده و به شغلم افتخار میکنم.
وقتی از وی میخواهم ویژگی روز اول مهر را بیان کند، اظهار داشت: اول صبح روز اول مهر مدرسه را آبپاشی میکنم و در کلاسها را باز کرده و کنترل نهایی را انجام میدهم، اسپند و قرآن را آماده میکنم و در ورودی مدرسه میایستم و به دانشآموزان خوشآمد میگویم و با حضور مسئولان اداره آموزش و پرورش ورامین کار مدرسه به طور رسمی شروع میشود.
بابای مدرسه گفت و گوی ما از هنر آشپزی خود میگوید و اینکه میتواند برای 2 هزار نفر غذا آماده کند.
* حقوق یک میلیون و 180 هزار تومان
ابوالقاسمی به حقوق ماهانهاش اشاره کرد و گفت که با 17 سال کار، یک میلیون و 180 هزار تومان دریافت میکند؛ کار مداومی که گاهی اوقات تا پاسی از شب ادامه پیدا میکند.
وقتی از او میپرسم از شغلت راضی هست، با رضایت گفت: خیلی راضیام؛ چراکه برخورد خیلی خوبی با من میشود، چه مدیر، معلمان و چه دانشآموزان؛ آنها در کارهایی مانند جابهجایی صندلیها و فرشهای نمازخانه در ایام امتحانات و غیره کمکحال من هستند.
*فرزندانم به شغلم افتخار میکنند
ابوالقاسمی بیان داشت: من با افتخار بابای مدرسه هستم؛ چراکه دستم در جیب خودم است و فرزندانم نسبت به شغلم احساس رضایت میکنند و بعضی مواقع پسر دانشجویم نیز در کارهای مدرسه به من کمک میکند.
وی افزود: کارها از دوم مهر روال عادی به خود میگیرد و من از طرف مدیر مدرسه بهعنوان نیروی آزاد تلقی میشوم و کارهای مدرسه را انجام میدهم؛ اول صبح صبحانه دبیران را آماده میکنم و به کارهای بوفه میرسم، عصرها نیز با رفتن دانشآموزان دفاتر مدیر، معلمان و کلاسها را نظافت میکنم.
*قبول شدن دانشآموزان در دانشگاه بهترین خاطرهاماست
ابوالقاسمی از قبول شدن دانشآموزان در دانشگاه،بهخصوص قبولی در رشتههای پزشکی و شیرینی دادن آنها بهعنوان زیباترین خاطرهاش میگوید و دانشآموز مؤدب را کسی میداند که به همه احترام گذاشته و درس خود را به خوبی میخواند.
با این بابای مدرسه به کلاسها و حیاط باصفای مدرسه میرویم و از او میخواهم از بزرگترین آرزوهای یک بابای مدرسه بگوید که با اندکی مکث گفت: بزرگترین آرزویم سربلندی و موفقیت همه دانشآموزان است.
وقتی از بابای مدرسه میپرسم آیا دوست داری فرزندت نیز مانند خودت بابای مدرسه شود با درنگ پاسخ داد: من خودم 32 سال داشتم که به آموزش و پرورش آمدم، اما فرزندم با اینکه مشکلی با شغل من ندارد، دوست دارد درس بخواند.
او که مرتب با گفتن خدا را شکر از شغلش اظهار رضایت میکند، افزود: از اینکه شغل داشته و بیمه هستم، راضیام و بزرگترین آرزویم بودن بر بالای سرخانوادهام و خدمت کردن است.
ابوالقاسمی با بیان اینکه بسیار از آمدن ماه مهر خوشحال است، گفت: بعد از 15 سال کار مداوم در مدرسه دیگر مشکلی ندارم؛ چراکه با خدمتگزار مدرسه نیز هماهنگ بوده و کارها را انجام میدهیم.
حالا وقت خداحافظی با این بابای عرصه علم و دانش فرا رسیده و از او میخواهم کلام پایانی را بگوید که پاسخ داد: از مسئولان میخواهم فکری به حال اضافهکاری ما کنند، ماهانه 700 هزار تومان قسط میدهم، اما هیچ اضافهکاری دریافت نمیکنم و واقعاً زندگی با این حقوق بسیار سخت است.
ارسال نظر