به گزارش پارس به نقل از باشگاه خبرنگارانچندی پیش مرد جوانی به دادگاه خانواده رفت و درخواست طلاق داد. 

وی در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی وقتی همسرم اولم فوت کرد، با همسرم دومم ازدواج کردم. وقتی ازدواج می کردیم من یک پسر چهار ساله داشتم و همسرم هم که فرزندی نداشت پذیرفت از پسرم مراقبت کند و قول داد که مثل مادرش با او رفتار کند. برای همین با این زن ازدواج کردم و زندگی مشترک ما شروع شد. 

مرد جوان ادامه داد:اما کم کم متوجه اشتباهم شدم و فهمیدم این زن نمی تواند به فرزند من محبت کند. او تمام توجهش پیش فرزند کوچک خواهرش است و بین پسر من و دختر او تبعیض قائل می شود. او پسرم را مجبور می کند که به دختر خواهرش احترام بگذارد و هرچه او می خواهد گوش کند. بارها پسرم را به خاطر دختر خواهرش دعوا کرده است. دختر خواهر همسرم شده همه زندگی او و از صبح تا شب تنها به او توجه می کند. من نمی توانم ببینم کسی با پسرم بد رفتاری کند. برای همین تصمیم به جدایی از این زن گرفتم.

 

بعد از صحبت های این مرد قاضی همسر او را هم به دادگاه احضار تا صحبت های او را هم بشنود.‎