ماجرای مرگ تازه داماد و شش دوستش در سیل
امیرهادی انواری در صفحه شخصی خود نوشت:
الان یک چیزی شنیدم شخصی تعریف میکرد تو خیابان 16 متری امیری(حوالی خیابان قزوین و سی متری جی تهران) هفت تا پسر مردند و اونجا پر از حجله ست، چون همه بچه محل بودند.
داستان تلخشون این بوده که ظاهرا یکی از این پسرها هفته قبل عقد کرده بوده، دوستاش مدام فشار می آوردند که شیرینی بده.
پسر هم دوستاشو جمع میکنه میبره کن که شیرینی بهشون بده. اونها اطلاع از طوفان نداشتند و تو جاده هم کسی نبوده که جلوشونو بگیره و بگه نرن چون طوفان در راهه ....
القصه که میرن کن به هوای شیرینی عقد داماد... داماد و باقی دوستاش کشته میشن
این داستان را کاش بچه های مطبوعاتی دقیقش را در بیارن و بعد نشون مسئولان این حوادث بدن، ببینیم بازم روشون میشه رو صندلی هاشون بشینن؟
یعنی دوست دارم فقط یک جمله اون عروسی بگه که هفته قبل عقد کرده و یک هفته بعد جنازه همسرشو دیده
اصلا صداشون در نمیاد آخرشم تسلیت میگن تموم میشه میره.
من بچه همون محل هستم بادوستان باموتور همه كوچه پس كوچه هاى محل وگشتيم خوشبختانه حجله اى در كار نبود وخبر توهمى خاليه .
درثانی طوفان درقرآن آمده و اقوام شرور و نافرمان را از بین برده که تابع شیطانند مثل اینها که غرق شدند الحمدلله
کی تا حالا جوابگو بوده که اینا باشن اخه تا کی ...؟؟؟؟؟/؟
محمدرضا محمودی داداش موقع گشتن با موتور چشاتو باز می کردی تا حجله ها رو ببینی
جلوی سینما جی، سر چهار راه درویش، روبروی پارک تهرانی ، سر شبیری و ... پره حجله و بنره.
موتورتو روشن کن برو ببین داداشی.
تورو خدا پشت مرده بد نگید دوست دارید افراد خانواده اتون جای اونها باشندقهر خدا رو برای خودتون نخرید