با اعدامهای اشتباهی آشنا شويد
پس از مرگش تحقیقات ادامه پیدا کرد و معلوم شد این حکم براساس نمونهخون اشتباهی صادر شده بود.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- هیچ شکی وجود ندارد که سیستم قضائی کشورهای مختلف، همچون انگلیس و آمریکا، در موارد حقوقجزا، سیستم کاملی نیست. این نقصانها زمانی مشهود میشوند که شخصی بیگناه، اعدام میشود. اعدامهای اشتباهی صدها سال است که اتفاق میافتد، اما تا ورود شواهد و مستندات دیانای و فناوری پیشرفته جرمشناسی، این افراد همانطوری که مجرم شناخته میشدند، گناهکار باقی میماندند. امروز شواهد و مستندات براساس دیانای باعث شده است از سال ۱۹۹۲، ١٥زندانی اعدامی تبرئه شوند و فقط هشت زندانی محکوم به اعدام، بیگناهیشان بعد از اعدام توسط مرکز اطلاعات اعدام، اعلام شد. در این مقاله به ١٠ مورد از اعدامهای اشتباهی مشهور میپردازیم:
کلاود جونز (Claud Jones)
کلاود جونز به جرم قتل صاحب یک مغازه در سال ۱۹۸۹ با نام الن هیلزندگر، در سال ۲۰۰۰ اعدام شد. در روز چهاردهم نوامبر ۱۹۸۹، جونز و مردی دیگر در نزدیکی یک مغازه مسکرات در شهر پوینت بلنک در ایالت تگزاس دیده شدند. یکی از آنها داخل ماشین ماند و دیگری داخل مغازه رفت و صاحب مغازه را کشت. شاهدان نمیتوانستند قاتل را ببینند، اما جونز و دو نفر دیگر با ماجرای قتل مرتبط شدند. اگرچه جونز گفت او هرگز وارد مغازه نشده بود، اما آن دو نفر دیگر شهادت دادند که قاتل جونز بوده و سرانجام، آن دو از اعدام رهایی یافتند. عامل تصمیمگیری برای متهمکردن جونز تار مویی بود که در صحنه جرم پیدا شد. یک متخصص جرمشناسی تشخیص داد تار مو برای جونز بوده است و جونز محکوم به اعدام شد. در دهه ۱۹۹۰، تکنولوژی جرمشناسی توسعه نیافته بود و نمیتوانست دیانای جونز و نمونه تار مو را با هم مطابقت دهد. در سال ۲۰۰۰ و پیش از اجرای حکم، وکلای جونز پیشنهاد دادند اجرای حکم به تعویق افتد و نمونه تار مو برای انجام تست دیانای فرستاده شود که این درخواست توسط همه دادگاهها و فرماندار وقت تگزاس، جورج دابلیوبوش، رد شد و جونز اعدام شد. در تلاشی برای اثبات این موضوع که یک بیگناه اعدام شده، تار موی جونز در سال ۲۰۰۷ مورد تست دیانای قرار گرفت و مشخص شد آن تار مو برای مقتول بوده است.
دیوید اسپنس (David Spence)
دیوید اسپنس به جرم قتل سه نوجوان در سال ١٩٨٢، ١٥سال زندانی و بعد اعدام شد. اسپنس به تجاوز، شکنجه و قتل دو دختر ١٧ساله و قتل یک پسر ١٨ساله محکوم بود. اسپنس برای کشتن یک دختر، اجیر شده بود، اما کارش را بهاشتباه با کشتن این سه نوجوان بهپایان برد. دیوید به اعدام محکوم شد، اما تبرئه شد. منابع معتبر، شک و تردید جدیای در مورد گناه اسپنس داشتند، اما شواهد روشنی از انجام جرم توسط او به چشم میخورد، ازجمله اثر دندانهای او بر بدن یک دختر مشاهده میشد. درنهایت، با وجود شواهد ضعیف و با شهادت همسر زندانی، اسپنس اعدام شد.
کارلوس د لونا (Carlos De Luna)
کارلوس د لونا به جرم قتل واندا لوپز، کارمند فروشگاهی در تگزاس، با سلاح سرد در سال ١٩٨٩ اعدام شد. دو شاهد عینی، نقشی کلیدی در محکومیت د لونا بازی کردند. قبل از قتل-سرقت، یکی از شاهدها که در حال بنزینزدن بود، یک مرد را با چاقویی در جیب دیده و دیگری مردی را در حال مبارزه با زن فروشنده دیده بود. پلیس در جستوجوی اطراف فروشگاه، به دلونا رسید که نامرتب و پابرهنه در آن اطراف پرسه میزد. پلیس به شواهد دیگر نظیر نمونه خون و اثر انگشت توجهی نکرد و فقط شهادت شاهدان را مورد توجه قرار داد. دلونا تا انتها هم بر بیگناهیاش اصرار داشت و درنهایت هم اعدام شد. درحالیکه قاتل واقعی کارلوس هرناندز که تبهکاری شناختهشده بود و حتی به قتل اقرار کرد، جان بهدر برد.
تیموتی ایوانز ( Timothy Evans)
یکی از مواردی که سبب لغو حکم اعدام در انگلیس شد، اعدام اشتباهی تیموتی ایوانز بود. این مرد برای قتل دخترش در سال ١٩٤٩ در خانه خود در ناتینگهیل لندن محکوم بهاعدام شد. ایوانز بیگناهی خود را بارهاوبارها اعلام کرد و همسایهاش، جان کریستی، را به قتل همسر و دختر خود متهم میکرد. تحقیقات پلیس و شواهد فیزیکی برای محکومیت ایوانز ضعیف بود. پس از محاکمه و اعدام ایوانز، کریستی بهعنوان یک قاتل زنجیرهای، که مسئول قتل چندین زن در محل اقامت خود بود، شناخته شد. مبارزات گسترده و یک تحقیقات ١٦ساله برای بیگناهی ایوانز انجام و سرانجام تأیید شد دخترش توسط کریستی کشته شده بود، به ایوانز عفو پس از مرگ اعطا شد. این مورد بیعدالتی، تأثیر بسیاری در تصمیم بریتانیا برای لغو مجازات اعدام داشت.
جوزف اودل (Joseph O’Dell)
جوزف اودل به جرم تجاوز و قتل زنی، در سال ١٩٩٧ اعدام شد. اودل براساس نمونه خون و بهدلیل سابقه دزدیهای کوچک، پیش از این زندانی شده بود. اودل بارهاوبارها اعلام بیگناهی کرد، ولی درخواستش در دادگاههای مختلف دیوانعالی کشور ویرجینیا، دادگاه منطقه فدرال و دیوانعالی کشور رد شد. او درخواست کرد دولت بار دیگر آزمایش دیاِناِی خون او را انجام دهد، اما این اتفاق نیفتاد و او در برابر جوخه آتش قرار گرفت. پس از مرگش تحقیقات ادامه پیدا کرد و معلوم شد این حکم براساس نمونهخون اشتباهی صادر شده بود.
لئو جونز (Leo Jones)
لئو جونز به جرم قتل یک افسر پلیس در فلوریدا در سال ١٩٩٨ اعدام شد. اگرچه جونز، ١٢ساعت پس از قتل اعتراف کرد، اما او اعتقاد داشت با ساعتها تهدید در بازجویی پلیس، این اعتراف بهدست آمده است. او نتوانسته بود برای زمان درگیری، شاهدی برای خود پیدا کند. دو افسر دستگیری پس از مدت کوتاهی با وجود خشونت در موردهای دیگر هم، آزاد شدند. با وجود درخواستهای مکرر، با وجود دیگر مظنون بالقوه و شهادت شهود در حمایت از تبرئه جونز، حکم او توسط یکی دیگر از روشهای منسوخشده اعدام - صندلی الکتریکی - انجام شد.
یک ضرب المثل است میگه بز به بره میگه وقتی پریدی من آنجا تو دیدم غافل از اینه که مال خودش تابلو است