به گزارش پارس به نقل از شرق در سال‌های اخیر دو زلزله بزرگ روی داد که هر کدام پیامدهای خاص خود را داشت؛ یکی زلزله رودبار و منجیل بود که اهمیت موضوع طراحی ساختمان‌های نوساز را مطرح کرد و دیگری زلزله بم بود که اهمیت موضوع مقاوم‌سازی ساختمان‌های قدیمی را پیش کشید. پس از زلزله رودبار در سال‌١٣٦٩، موضوع مقاوم‌سازی ساختمان‌ها، توجه مردم و مسئولان را به خود جلب کرد، اما متأسفانه به دلیل مشکلات بسیار، آن‌گونه که باید، شاید به آن نپرداختند. در بحث مقاومت‌ ساختمان‌ها در برابر زمین‌لرزه، باید به دو موضوع توجه کرد: در زلزله رودبار و منجیل در سال‌٦٩، موضوع طراحی ساختمان‌های نوساز جدی گرفته شد. موضوع طراحی ساختمان و مقاومت آنها در برابر زلزله، در قالب آیین‌نامه ٢٨٠٠، عملا وارد جامعه مهندسی شد، به بیان دیگر، زلزله رودبار و منجیل سبب شد که به این موضوع توجه کنند. البته این موضوع برای ساختمان‌های نوساز مطرح بود، اما نکته دیگر در مورد ساختمان‌های موجود بود که بحث مقاوم‌سازی آنها مطرح می‌شود. البته حدود ١٠ سال بعد و پس از زلزله بم، موضوع مقاوم‌سازی ساختمان‌ها توجه‌ بسیاری را به‌خود جلب کرد. پس از آن بود که بحث بهسازی و مقاوم‌سازی ساختمان‌ها جدی گرفته شد. هرچند مقاوم‌سازی ایده بسیار خوبی است، اما در عمل، چالش‌هایی دارد و ما در این عرصه با مشکلاتی روبه‌رو هستیم. اگر بخواهیم به شکل کلی ارزیابی کنیم، ما در بحث مقاوم‌سازی ساختمان‌ها در کل جامعه چندان موفق نبودیم. دلایل آن را می‌توان در پنج محور بیان کرد:

١- هزینه‌ها
هزینه مقاوم‌سازی زیاد است و در برخی موارد هزینه آن به نصف هزینه احداث ساختمان جدید می‌رسد. هرچند مقاوم‌سازی بیشتر به سازه ساختمان اشاره دارد، اما در عمل علاوه بر سازه اصلی ساختمان، اجزای دیگر معماری و حتی تأسیسات و نازک‌کاری‌ها نیز آسیب می‌بیند، به‌این‌ترتیب، هزینه‌های مقاوم‌سازی زیاد می‌شود و اقبال مردم نسبت به آن کم است. درعمل هم اگر هزینه‌های مقاوم‌سازی بیش از ٥٠ درصد شود، مقاوم‌سازی توجیه اقتصادی ندارد و بهتر است از نو ساختمان جدیدی را به جای ساختمان قدیمی، بنا کنیم.
٢- زمان‌بربودن
مشکل دیگر مقاوم‌سازی، زمان‌بربودن این فرایند است. اگر بخواهیم ساختمان در حال استفاده‌ای را مقاوم‌سازی کنیم، شاید لازم باشد چند ماه تا یک سال زمان صرف شود و در بسیاری از موارد، این ساختمان در این مدت قابل استفاده نیست و ساکنان ساختمان باید در این مدت در مکانی دیگر مستقر شوند. البته برخی از سازمان‌ها و نهادهای دولتی ممکن است دارای چندین ساختمان باشند و بتوانند به شکل دوره‌ای همه این ساختمان‌ها را مقاوم‌سازی کنند، البته مقاوم‌سازی برای آنها هم مشکل است و در فعالیت‌های روزانه آنها اختلال ایجاد می‌کند. برای مثال مقاوم‌سازی یک بیمارستان که روزانه چندین نفر از خدمات آن استفاده می‌کنند، بسیاردشوار است؛ چون نمی‌توان بیمارستان را برای مقاوم‌سازی تعطیل کرد اما در مجموع شاید بتوان گفت مقدار این اختلال‌ها در سازمان‌های بخش خصوصی یا واحدهای مسکونی بیشتر است.
٣- نبود اطلاعات فنی
بسیاری از ساختمان‌های قدیمی، فاقد نقشه یا شناسنامه فنی هستند یا این نقشه و شناسنامه هم‌اکنون در دسترس نیست. زمانی می‌توان در مورد وضعیت موجود ساختمان بحث کرد و درباره چگونگی مقاوم‌سازی آن تصمیم گرفت که اطلاعات کافی از بنا داشته باشیم. بسیاری از ساختمان‌ها شناسنامه فنی ندارند و به همین دلیل در سال‌های اخیر تلاش می‌کنند شناسنامه فنی برای ساختمان تهیه کنند که متأسفانه این فعالیت هم چندان موفقیت‌آمیز نبوده است. پس ما در اینجا هم مجبوریم هزینه اضافه‌ای پرداخت کنیم تا مهندسان مشاور و آزمایشگاه، ساختمان را ارزیابی کنند و درباره ویژگی‌های فنی آن نظر دهند. پس تهیه نقشه و وضعیت فعلی ساختمان هم یکی دیگر از معضلات ما است. همین تهیه نقشه و اطلاعات از ساختمان ممکن است به ساختمان خسارت بزند و هزینه‌های دیگری را تحمیل کند.
٤- فقدان تکنیک‌های مناسب
به غیر از مدارس که مشکل آن تا حدود زیادی حل شده است، برای دیگر ساختمان‌ها، هنوز به تکنیک‌های ساده، سریع، ارزان‌قیمت و فراگیر برای مقاوم‌سازی که متناسب با ساختمان‌های کشور ما و به بیان دیگر بومی و درعین‌حال ارزان باشد، دست نیافته‌ایم. بسیاری از روش‌های مقاوم‌سازی هم پرهزینه هستند و هم به‌لحاظ تکنیکی، اجرای آنها دشوار است.
٥- مشکلات قانونی و حقوقی
مسئله دیگر موضوع حقوقی است. یک ساختمان چهار طبقه مسکونی را در نظر بگیرید؛ ممکن است همه ساکنان این ساختمان درباره لزوم مقاوم‌سازی ساختمان نظر یکسانی نداشته باشند. در این حالت دیگر نمی‌توان یک طبقه را مقاوم‌سازی کرد و واحدهای دیگر را مقاوم‌سازی نکرد. فرض کنید در یک ساختمان چهار طبقه، ما فقط طبقه دوم را مقاوم‌سازی کنیم، اما طبقات دیگر را مقاوم‌سازی نکنیم، در این حالت فعالیت ما چندان ثمربخش نیست، گویا ما فقط پولمان را دور ریختیم.
این پنج محور که برشمردیم، چالش‌های اصلی مقاوم‌سازی ساختمان‌هاست. البته این مشکلات تقریبا همه‌جای جهان وجود دارد، اما برخی از کشورها متناسب با امکانات یا ویژگی‌های اقتصادی و فرهنگی خود، کارهایی برای مقابله با این مشکلات و چالش‌ها انجام داده‌اند. البته این نکته هم قابل ذکر است که در کشور ما، ساختمان‌های دولتی تا حدودی در زمینه مقاوم‌سازی موفق بوده‌اند که ممکن است عواملی مثل در اختیارداشتن منابع مالی یا الزام‌های قانونی در این زمینه مؤثر باشد. پس مشکل اصلی ما عدم اقبال بخش خصوصی است. اما کشورهای دیگر در زمینه مقاوم‌سازی ساختمان‌های بخش خصوصی یا واحدهای مسکونی، تجربه‌های موفقی داشتند. برای مثال، برخی کشورها وام‌هایی با بهره کم را به این منظور اختصاص می‌دهند. از لحاظ حقوقی نیز قانون‌هایی را برای نقل‌وانتقال و خریدوفروش واحدهایی که مقاوم‌سازی نشده است، وضع کرده‌اند درنتیجه، نقل‌وانتقال این ساختمان‌ها دشوارتر می‌شود. یکی دیگر از راهکارهای این مشکل، کاهش حق بیمه ساختمان‌های مقاوم است. در بسیاری از کشورها، ساختمان‌هایی که مقاوم‌سازی شده باشند، حق بیمه کمتری می‌پردازند، اما ساختمان‌هایی که مقاوم‌سازی نشده‌اند، باید بیشتر حق بیمه بپردازند، برای مثال در ژاپن اگر ساختمان‌ها مقاوم‌تر یا از تکنیک‌های به‌روزتری استفاده کرده باشند، حق بیمه کمتری می‌پردازند و ممکن است تا ٤٠ درصد از تخفیف برخوردار شوند. (مثل موردی که خودروهایی که تصادف نکرده باشند، حق بیمه کمتری می‌پردازند اما خودروهایی که تصادف کنند، حق بیمه بیشتری می‌دهند).