دستگیری اشتباهی ؛ شگرد جدید مأمورهای قلابی
سردسته باند مأموران قلابی، زندانی فراریای بود که پس از ۲ سال زندگی مخفیانه در پاکستان به ایران بازگشته بود تا سرقتهایش را از سر بگیرد.
اين مرد 7سال پيش به جرم سرقت مسلحانه به 17سال حبس محكوم شد اما مدتي بعد توانست از زندان مرخصي بگيرد و متواري شود.متهم و همدستانش كه كلكسيوني از جرائم در پروندهشان ثبت كردهاند از مجرمان طايفه فيوج هستند كه مهارت زيادي در سرقت در پوشش مأموران پليس و كفزني دارند. آنها اين بار اما شگرد تازهاي براي سرقتهايشان داشتند؛ شگردي كه يكي از طعمههايشان اوايل ارديبهشتماه وقتي براي شكايت از سارقان به كلانتري رفت، دربارهاش گفت:
در پيادهروي خيابان شهيد بهشتي در حركت بودم كه يك پژو پرشياي سفيد در نزديكيام توقف كرد. مردي كه روي صندلي جلو نشسته بود، كارتي نشانم داد و گفت كه مأمور مبارزه با موادمخدر است و خواست سوار ماشين شوم. تعجب كردم و خواستم دليل اين درخواست را بپرسم اما او به زور مرا سوار ماشين كرد. به محض سوار شدن، هر 3 سرنشين ماشين شروع به كتككاري من كردند. آنها مرا موادفروش صدا ميزدند و مجبورم كردند كه همه اموالم ازجمله پولها و كارت عابربانكم را داخل يك كيسه پلاستيكي مشكي بريزم. بعد هم مدعي شدند كه كارت عابربانكم مسروقه است و براي اينكه مطمئن شوند كارت متعلق بهخودم است رمز آن را از من گرفتند.
مالباخته ادامه داد: پس از آن، ماشين شروع به حركت كرد و در همه اين مدت من كاملا گيج و وحشتزده بودم. پس از طي مسافتي، يكي از آنها اسمام را پرسيد و پس از آن مدعي شد كه مرا اشتباهي دستگير كردهاند. سپس كيسه حاوي اموالم را به من پس دادند و پس از عذرخواهي مرا پياده كردند و با سرعت دور شدند. پس از رفتن آنها متوجه شدم كه 800هزار تومان پول نقدم به همراه كارت عابربانكم در داخل كيسه نيست. ساعاتي بعد نيز پيامكي دريافت كردم كه نشان ميداد سارقان تمامي موجودي كارتم را سرقت كردهاند.
مجرم سابقهدار
با شكايت اين مرد تحقيقات كارآگاهان اداره پنجم پليس آگاهي تهران براي شناسايي سارقان شروع شد. مأموران ميدانستند كه سرقت با عنوان مأمور مبارزه با موادمخدر، يكي از شگردهاي مجرمان طايفه فيوج است، پس به بررسي پرونده مجرمان اين طايفه پرداختند تا اينكه توانستند يكي از سارقان به نام يوسف، 35ساله را شناسايي كنند. تحقيقات نشان ميداد كه يوسف بارها به اتهام سرقت، ضرب و جرح، جعل عنوان مأمور، زورگيري و كلاهبرداري دستگير شده و به زندان افتاده است. اين مرد آخرين بار در سال87 به جرم سرقت مسلحانه به 17سال حبس محكوم شده اما يك سال بعد توانسته بود با سپردن وثيقه از زندان مرخصي گرفته و فرار كند.
مأموران در ادامه متوجه شدند كه يوسف پس از فرار از زندان راهي پاكستان شده و 2سال در آنجا زندگي ميكرده و پس از آن به ايران برگشته و جرائمش را از سر گرفته است.
دستگيري باند سرقت
در شرايطي كه هيچ سرنخي از يوسف نبود، مأموران تمامي آشنايان و بستگان او را زيرنظر گرفتند. آنها دريافتند كه وي با همدستي داماد و پسرش و 3نفر ديگر دست به سرقت ميزند. در ادامه مخفيگاه تمامي اعضاي باند در ورامين، پيشوا، قرچك و شهرك واوان شناسايي شد و آنها در عملياتي ضربتي و هماهنگ دستگير شدند. سرهنگ داوودفرد، معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران با بيان اين خبر گفت: اعضاي اين باند از مجرمان سابقهداري هستند كه طي سالهاي گذشته جرائمي همچون سرقت، زورگيري، كلاهبرداري، كفزني، حمل و نگهداري موادمخدر، درگيري با مأموران، خروج غيرمجاز از كشور، سرقت مقرون به آزار و اذيت، سرقت مسلحانه و آزار و اذيت با تهديد چاقو در پروندهشان ثبت شده است.
وي ادامه داد: در مخفيگاه اين باند يك پژو پرشياي مشكي و يك پرايد سفيد كشف شد و تحقيقات نشان داد كه متهمان پس از خريد خودرو بهصورت قولنامهاي و با مدارك جعلي، از آنها براي سرقتهايشان استفاده ميكردند. سرهنگ داوودفرد با اشاره به اينكه اعضاي خودروهايي مثل پژو 206، سمند نوك مدادي و پژو پارس نوك مدادي را نيز در سرقتها بهكار ميگرفتند گفت: براي سارقان قرار قانوني صادر شده و شاكيان ميتوانند براي شناسايي آنها به اداره پنجم آگاهي تهران مراجعه كنند.
چرا سارق مسلحی که به 17 سال زندان محکوم شده توانسته مرخصی بگیرد ؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بفرستیدش زندان، تا دوباره مرخصی بگیره بیاد بیرون کارهاشو ادامه بده!
چرا دولت برای این دسته از دزدان حدود الهی را جاری نمی کند
آب که سر بالا میره ، قورباغه ابو عطا می خونه
شهر که شلوغ بشه ، قورباغه هفت تیر می کشه
بابا گرونیه ، بی کاریه .... اختلاس های میلیاردی هم که هست
انتظاری غیر از این نمیشه داشت مگر اینکه همه چیز برگرده سر جای اول خودش
اجناس ارزون بشن ، دلار بشه هزار تومن ، همه برن سر کار ، جرم و جنایت هم کم میشه
عزیزان من مثل اینکه نمیدونید تو چه مملکتی زندگی میکنید؟واقعا از شما بعیده..این مساعل دیگه باید براتون عادی شده باشه..مثل من..10روز پیش پراید مدل 84قسطی من رو که باهاش کار میکردم جلوی درب خونمون ساعت 11شب دزدیدن دیگران تو همچین لحظه ایی میزنن تو سر خودشون ولی من عین خیالم نیست چون عادیه برام....اگه این اتقاق مثلا تو کشور سوییس برام میوفتاد واقعا تعجب میکردم و افسرده میشدم..ولی اینجا اصلا مهم نیست..انشالا واسه شما هم عادی میشه..جالبتر اینکه رفتم اگاهی شکایت کردم بعد از گرفتن مبالغی پول و تشکیل پرونده بهم گفتن غصه نخور خدا بزرگه پیدا میشه..برو دعا کن شاید خدا به دل اقا دزده انداخت برشگردوند..گفتم پس شما چی؟شما کاری نمیکنید؟گفت مرد حسابی مگه ما بیکاریم همه رو بسیج کنیم دنبال ماشین تو بگردند..خداشاهده قران بزنه کمرم اگه دروغ بگم..عین همین حرف رو بهم زدن..بعد هم گفتن برو مزاحم کار دیگران نشو..گفتم چشم و رفتم..و مزاحم کارشون نشدم..هنوزم دارم میرم..شدم یه پا پلیس تجسس..تا حالا 3تا ماشین سرقتی پیدا کردم.از بس دارم میگردم دنبال ماشینم تو کچه پس کوچه های شهر..