داغ خیانت بر پیشانی زندگی
به گزارش پارس به نقل از جام جم اگر از هر زن و مردی سوال کنی بدترین فاجعهای که میتواند در زندگی زناشویی رخ دهد چیست، به احتمال زیاد پاسخ میدهد: خیانت.
دو نفر در یک روز با یکدیگر پیوندی آسمانی میبندند و آشیانه عشقشان را بر پایه اعتماد و فداکاری بنا میکنند، امیدها و آرزوهایی برای سالهای نزدیک و دور در دل میپرورانند و خوشحالند که شریک زندگیشان هم قصد دارد در راه صعود به قله ترقی، پا به پایشان قدم بردارد.
آن دو سختیهای روز را به جان میخرند به عشق آن که ساعاتی از شب را در کنار هم بیاسایند. همه چیز خوب پیش میرود تا این که ناگهان در روزی تلخ، یکی از آن دو درمییابد که سایه شوم فردی جدید بر آشیانه دونفره آنها سنگینی میکند. حال تعداد آنها از دو به سه رسیده، در حالی که یکی از آنها قربانی است. دنیا بر سر او خراب میشود، احساس میکند کاخ آرزوهایش ویران شده، همسرش او را طردکرده و چیزی جز غم و درد جانسوز به وجود زخم خورده او راه ندارد.
چرا این اتفاق افتاده؟ مگر او در زندگی چه چیز کم گذاشته بود؟ آن که تا همین چندی پیش نزدیکترین یارش بود حالا به دشمنش تبدیل شده که براحتی از پشت به او خنجری زهرآگین میزند. نه، قرار آنها این نبود !
حدود خیانت به طور صددرصد تعریف شده و مشخص نیست. شاید کمترین مقدار آن از ارتباطات نامتعارف در سایتها و شبکههای اجتماعی و رد و بدل جملههای نامربوط شروع شود و تا دیدارها، ایجاد روابط عاطفی از نزدیک، لذت از گفتوگو با یکدیگر و حتی کمکم به روابط جنسی جدید برسد. این نوع رفتارها حتی در کمترین سطح هم که باشد، باز هم به معنای زیرپاگذاشتن اصول و قواعد زناشویی است. به بیان دیگر، کاری است که همسر از انجامش ناراضی است و اطلاع یافتن از آن، موجب جریحهدار شدن احساسات و ازبین رفتن اعتمادش میشود.
اما سرآغاز خیانت کجاست؟ کمتر پیش میآید که فردی با برنامهریزی قبلی به سمت خیانت پیش برود و از ابتدا بداند که قرار است چه اتفاقی بیفتد. معمولا اصلیترین دلیل آن، موقعیت و امکانی است که برای فرد پیش میآید و کسی مانند یک دوست یا همکار در کنارش قرار میگیرد که ساعات زیادی در روز یا هفته را با وی میگذراند.
در ابتدا این رابطه طبیعی پیش میرود تا این که شخص به ناگاه درمییابد که در فرد جدیدی چیزهایی نهفته که در همسرش وجود ندارد یا همسر از ارائه آنها امتناع میکند. موقعیت جدید و عجیبی است. جنس حاضر و آماده برای نیاز ارضا نشده او در دسترسش قرار گرفته و تنها یک قدم مانده که او بردارد و به آن برسد. آن یک قدم هم چیزی نیست جز زیر پاگذاشتن عهدی که با همسر خود بسته. اگر وسوسه شدید باشد و او هم پایبندی چندانی به اصول زناشویی نداشته باشد، برداشتن این گام آسان است. به همین راحتی خیانت اتفاق میافتد، از یک لحظه شروع میشود و هرچقدر فرد زرنگ باشد، بالاخره روزی تشت رسواییاش از بام بر زمین میافتد و واقعیت برای همسرش عیان میشود. در هر صورت همه ما انسانیم و جایزالخطا. ممکن است برخی خیانتکار باشیم و عده دیگر قربانی خیانت. در اینجا راهکارهایی برای هردو گروه معرفی میکنیم تا با به کار بستنشان بتوانند زندگی را پس از وقوع خیانت و عواقب آن از نو بسازند.
اگر خیانت کردهاید
• حقیقت را بپذیرید: تلخ است، اما این کار از شما سر زده و باید زشتی انجام آن را قبول کنید. شما با فردی غیر از همسرتان رابطه برقرارکردهاید و از انجام آن لذت بردهاید. نظرتان چه بود اگر مشابه این کار را از همسرتان میدیدید؟ تا چه اندازه این کار را قبیح و بد میدانستید؟ حال همان کار از شما سر زده. قبول کنید که عملی شنیع از شما سرزده و با تمام قوا تصمیم بر ترک آن و جبران کردههایتان بگیرید. اگر همسرتان مطلع شده، هر تلاشی از دستتان برمیآید برای عذرخواهی انجام دهید و قولی واقعی برای ترک همیشگی این کار بدهید.
• هرگز در آینده با آن فرد دیدار نکنید: در وجود آن زن یا مرد جذابیتهایی بوده که پیشتر شما را به سمت خود کشانده و احتمالا شما تا مدتهای طولانی نسبت به او ضعیف خواهید بود. هر گونه دیدار یا تماس با او را برای همیشه قطع کنید. به هیچ وجه او را نبینید و از هر موقعیتی که حضور او را محتمل میکند بگریزید.
• به احساسات همسرتان اهمیت دهید: او تا مدتها شوکه و غمگین است. حرف هایش را بشنوید، سوالاتش را پاسخ دهید، مسئولیت کردههایتان را بپذیرید و مهمتر از همه، صبور باشید. زمان طولانی میبرد تا قلب شکسته و احساسات جریحهدارشده او التیام یابد. درعین حال، اگر احساس میکنید که بخشی از علت این خیانت، نیازهایی بوده که در شما وجود داشته اما همسرتان حاضر به ارضا نبوده، از او خواهش کنید به شما کمک کند تا در آینده بتوانید از هر نوع عملکرد انحرافی دور باشید.
• از زندگی مخفیانه دست بردارید: دلیلی ندارد که زن و شوهر رازهای فراوانی داشته باشند و بیش از حد مجاز برای خود حریم خصوصی قائل شوند. همسر شما باید مطلع باشد که در طول روز کجا میروید و با چه افرادی سروکار دارید. این کار هم خیال او را راحت میکند و هم شما را نسبت به تکرار اشتباه بیمه خواهدکرد.
• خود را وقف زندگی متاهلی کنید: همسرتان تا مدتها نگران وقوع مجدد آن اتفاق خواهد بود. پس شما عزمتان را جزم کنید که شخصیت جدیدی پیداکنید و در عالمی نو سکنی بگزینید که کوچکترین ارتباطی با تزویر ندارد. به فکر شادکردن همسر و فرزندانتان باشید. به این بیندیشید که چگونه میتوانید آنها را بیشتر به خود علاقهمند کنید. خواستههای آنها را تشخیص دهید و در مسیر پاسخگویی به آن نیازها بکوشید. شبانهروز تلاش کنید. بالاخره روزی میرسد که متوجه میشوید یک بار دیگر امکان یک زندگی متاهلی همراه با عشق و شادی به شما ارزانی شده است.
اگر خود شما قربانی خیانت هستید
• ببخشید و بگذرید: هر چند بسیار سخت و دشوار است، اما اگر احساس میکنید همسرتان از کردهاش پشیمان است و در شرایطی نامتعارف به میان این بازی کشیده شده، او را به چشم انسانی ببینید که جایزالخطاست و فرصتی دیگر به او بدهید. خیانت دیدن سخت است، اما برای لحظهای خود را جای او قرار دهید. احساس کنید که شما مرتکب اشتباه شده بودید و این بخشش و بزرگواری چه تاثیر شگرفی میتوانست بر شما داشته باشد. به هیچ وجه پاسخ خیانت را با طلاق ندهید و اگر او را شرمنده میبینید، جنبه بزرگوار روحتان را فعال کنید و همسرتان را ببخشید.
• اشتباه کارتان را دریابید: در پس هر خیانت، یک نیاز ارضا نشده است. به دقت بیندیشید تا متوجه شوید کجای کار شما اشتباه بوده که همسرتان را به سمت فردی دیگر کشانده. آن اشتباه را از وجود خود بزدایید.
• زندگی را شیرین کنید: درست است که خبردار شدن از این اتفاق تلخ شما را شوکه و کامتان را زهرآگین کرده است، اما با دست روی دست گذاشتن و مرور هر روزه این اتفاق کاری از پیش نمیبرید. برنامه زندگی را به طور کلی تغییر دهید. به روشهای فراوانی فکرکنید که میتواند زندگیتان را قشنگ کند و آرامش و شادی را برای خانواده به ارمغان بیاورد. به همسرتان انگیزه بدهید، از او تشکرکنید و او را به سمتی جدید در زندگی هدایت کنید. به او بفهمانید که در مقام همسری یا مادری و پدری چقدر برای خانوادهاش ارزش دارد و کمکش کنید شخصیت ارزشمند خود را بهتر بشناسد تا بههیچوجه جذب دنیایی نامتعارف نشود.
ارسال نظر