به گزارش پارس به نقل از مهر باید چند پیچ و خم خیابان را پیاده گز کرد تا به در ورودی جشنواره غذا رسید. در محل ورودی چند پسر و دختر جوان زیر سایه‌بان انتظارت را می‌کشند تا برای ورود به مجموعه همت عالی‌‌ات را بسنجند و تا سر کیسه را شل نکنی خبری از مجوز ورود نیست. بعد از ظهر است و بازدیدکننده‌ای به چشم نمی‌خورد. تیغ آفتاب صورت‌های حساس را می‌سوزاند و چند نفری که از صبح در محوطه مانده‌اند به دنبال سایه‌ای هستند تا از تیر رس نور خورشید در امان باشد. غرفه‌ها در امتداد یک راه‌رو اصلی و پنج راه‌رو فرعی جای گرفته‌اند و تقریبا همه نوع خوراکی‌ای یافت می‌شود. مخلوط بوی روغن سوخته و انواع ترشیجات فضای نامطبوعی را ایجاد کرده است. غرفه‌ها هم بیشتر شبیه جمعه بازار چیده شده‌اند و هیچ خلاقیتی برای افزایش جذابیت بصری‌شان دیده نمی‌شود، با این حال غذاهای خانگی با همان روش سنتی مشتری‌های پر و پا قرصی جذب کرده‌اند.

بوی شیشلیک عطر آش

پرچم‌های ایران با نوازش باد آخرین ماه بهاری در حرکتند. خنکی هوا هم با افزایش تراکم جمعیت نسبت مستقیم دارد و با نزدیک شدن به ساعات پایانی روز به تعداد بازدیدکنندگان جشنواره غذا اضافه می‌شود و شور و حال خاصی به راه می‌افتد.

روی همه صندلی ها مردم نشسته اند و بعضی‌ها مجبور می‌شوند سر پایی غذای‌شان را میل کنند. غرفه‌داران در روز آخر از هر حربه‌ای استفاده می‌کنند تا مشتری‌های‌ بیشتری جذب کنند. چسباندن پلاکاردهایی با مضمون خیرخواهانه، استفاده ابزاری از خانم‌های شیک پوش، تخفیف‌های ویژه و ... بخشی از شیوه‌های رقابتی برای فروش بیشتر است.

جانِ من یه گلدون بخر

بچه‌های رادیوی جشنواره هم غرفه‌‌ کوچکشان را ترک کرده‌اند و در محل برگزاری جشن اختتامیه گلدان فروشی به راه انداخته‌اند. گلدان‌های معمولی‌ای که برای کمک به بیماران با قیمت‌های میلیونی به فروش می‌رسند. چند نفری که خرید می‌کنند مجری‌ها گرم می‌شوند و بنا را بر این می‌گذارند که به هر قیمتی شده باقی مانده‌ها را هم به فروش برسانند. سیل جملات اشک در بیار خانم و آقای مجری حسابی روی اعصاب حاضرین می‌رود و کسی رغبتی به کار خیر زورکی نشان نمی‌دهد.

با تاریک شدن نسبی هوا جشن هم سر و شکل بهتری به خودش می‌گیرد. تراکم جمعیت به قدری است که امکان ندارد بدون برخورد با کسی به مقصد برسی. عده‌ای خانم و آقا مسئولیت برگزاری امنیت مراسم را بر عهده دارند و چهره‌های شناخته شده‌ هنری را تا در خروجی اسکورت می‌کنند. جشن اختتامیه با هوا کردن بادکنک‌های هلیومی آغاز می‌شود و تا ساعت‌های انتهایی شب ادامه پیدا می‌کند.

امید رکنی طاهریان دبیر و مسئول اجرائی بزر‌گترین جشنواره غذای پایتخت از چرایی برگزاری چنین جشنواره‌ای می‌گوید.

چه شد که به فکر برگزاری جشنواره غذا افتادید؟

جشنواره را «ادیم» نام گزاری کردیم. ادیم یک نام سنتی ایرانی به معنای سفره‌ چرمی است. بیش از ۱۳۰ غرفه و ۱۰۰ برند در اولین نمایشگاه غذا و خوراکی‌ها به مناسبت روز جهانی MS گرد هم آمدند تا آشنایی مردم با این بیماری افزایش یابد. از برندهای معروف غذایی تا هر خوردنی و آشامیدنی مفید مثل عسل، زیتون، لواشک و... در این نمایشگاه حضور داشته باشند تا همه جور مخاطبی را جذب کنیم. غرفه‌ها را به پنج دسته تقسیم کرده‌ایم که مخاطب می‌تواند از آن‌ها بهره‌مند شود و برای صرف غذا و استراحت از فود کورت محوطه استفاده کند. بخشی را هم به خیریه‌ها و بیماران MS اختصاص داده‌ایم تا مردم از این طریق به این دوستان کمک‌ رسانی کنند.

تا به حال مشابه چنین جشنواره‌هایی ویژه غذا برگزار شده است؟

خیر، این اولین جشنواره غذایی است که برگزار شده است و خدا را شکر با استقبال بی‌نظیر مردم مواجه شده است.

جشنواره غذا چه ارتباطی با بیماری MS دارد؟

آخرین چهارشنبه ماه می روز جهانی MS است و ما سی و یکمین کشوری هستیم که به فدراسیون بین المللی MS IF پیوسته است. متاسفانه آمارها حاکی از آن است که رشد MS در ایران چندین برابر میانگین آمار جهانی است. ما تصمیم گرفتیم برای آشنایی بیشتر مردم با این بیماری، هفته جهانی MS را به راه بیندازیم. در این هفته آشنایی با عوامل تاثیر گذار در MS، چگونگی پیشگیری از این بیماری و نحوه برخورد درست با این بیماران را آموزش می دهیم و به نظرمان آمد بهترین روش برای این آموزش‌ها برگزاری یک جشنواره غذایی است تا مردم جمع شوند و همکاران ما برای آموزش‌های لازم در خصوص این بیماری اقدام کنند. در یک ماه گذشته این جشنواره را برنامه ریزی کردیم و با کمک داوطلبان جوان در چهار روز برگزار کردیم. فارغ از این موارد، آموزش آشپزی و تهیه‌ی آب میوه‌های مختلف را توسط اساتید فن داریم. فروش داروها به صورت نمادین از هم دیگر برنامه‌های جشنواره‌ غذا است. تا مردم با خرید این داروهای نمادین هم از قیمت گزاف دارو با خبر شوند و هم اینکه از این طریق به جامعه بیماران مبتلا به MS کمک کنند. تمام پول‌هایی که اینجا دریافت می‌شود به حساب ۱۴۱۴ بانک شهر به نام انجمنMS ایران و به نفع بیماران مبتلا به MS واریز می‌شود.

 

استقبال مردم چطور بوده است؟ به نتایج و اهدافی که مد نظرتان بوده است رسیده‌اید؟

همه ما از استقبال بی‌نظیر مردم غافلگیر شدیم. بر اساس بلیط‌هایی که به مردم می‌دهیم می‌شود گفت که تقریبا روزانه بین ۱۰ تا ۱۲ هزار نفر بازدید کننده داشته‌ایم. بلیط‌ها هم همت عالی است و مردم از هزار تومان تا صد هزار تومان بابت‌اش هزینه می‌کنند.

چند بیمار تحت پوشش این انجمن هستند؟

ما بیش از ۴۷ هزار بیمار را از سراسر کشور تحت پوشش قرار می‌دهیم. متاسفانه بیشترین آمار مبتلایان به MS در رده‌ی سنی ۲۰ تا ۴۰ سال قرار دارند. این بیماری در خانم‌ها دو برابر آقایان شایع است به همین دلیل در دنیا به بیماری زیبا رویان معروف است. برای همین موارد شعار جشنواره را «باهم قوی‌تر از MS» قرار داده‌ایم. من از مردم خواهش می‌کنم معلولین و بیماران را از جامعه دور نبینیم. خیلی از کسانی که دچار این بیماری می‌شوند حتی از سمت خانواده و عزیزان‌شان هم طرد می‌شوند و دچار ضربه‌های روحی شدیدی می‌شوند.