یادم هست سال 91 که در جشنواره فجر یک نظرسنجی برگزار شد و علیرضا قزوه و حمیدرضا برقعی به عنوان مردمی‌ترین شاعر دهه اخیر انتخاب شدند،  شبه‌روشنفکران شروع کردند به زیرسوال بردن این نظرسنجی تنها به علت انتخاب شدن این چهره‌ها. آنها فارغ از کیفیت علمی این نظرسنجی (که می‌شد درباره آن بحث کرد) انتظار داشتند شاعران مطرح خودشان از جمله همین محمدعلی سپانلو که اخیرا فوت کرد عنوان مردمی‌ترین شاعر را کسب کنند، در حالیکه ظاهرا غافل از این بودند که چیزی که در واقعیت جریان دارد با اتفاقاتی که در محافل و رسانه‌های آنها می‌گذرد منطبق نیست.

حدود یکماه قبل گروه هنر و تجربه در اماری رسمی اعلام کرد، تعداد مخاطبان مستندی که نام رخشان بنی‌اعتماد، محسن امیریوسفی، پیروز کلانتری و بهمن کیارستمی را به عنوان کارگردان داشت پس از چندماه اکران تنها 518 نفر بودند. یعنی در تهران 14میلیونی فقط 500 نفر حاضر شده بودند وقت بگذارند فیلم کارگردان قصه‌ها و اشغالهای دوست‌داشتنی را ببیند. درحالیکه تعداد زیادی از مستندهای متوسط بچه‌های انقلاب مخاطبان چندین برابر این دارد.

حالا اما عکس زیر، عکس مجلس ترحیم محمدعلی سپانلو است. عکسی که به خوبی پایگاه مردمی کسی را نشان می‌دهد که به گواهی تعداد مصاحبه‌ها و مطالبی که در رابطه با او در رسانه‌های مختلف شبه‌روشنفکران وطنی منتشر می‌شد، مهمترین شاعر این جماعت بود. همین جماعت موجود در عکس هم اکثرا شبه‌هنرمندان و رسانه‌ایهای شبه‌روشنفکرانند و دریغ از مردم. حالا دوستان شبه‌روشنفکر هرچقدر که می‌خواهند به همدیگر در رسانه‌هاشان ضریب بدهند. واقعیت چیز دیگری است.

 سپانلو