مشکلات فرهنگی را میشه به مرگ خاموش تعبیر کرد ، تا مدت زمان زیادی نه صدایی داره و نه نشانه ای اما جامعه را به سمت مرگ خاموش سوق میده و به صورت مستقیم اقتدار سیاسی و نظامی و اقتصادی هرجامعه و به خصوص جوامع اسلامی را از داخل نابود میکنه . در پستی به انتقاد از نحوه ی رفتار و پوشش بانوان ایرانی پرداختیم اما دلیل این همه تضاد بین چند نسل پیش بانوان ایرانی با دختران و زنان امروزی چیه؟ چرا 50 سال قبل باید به زور چادر را از سرشون میکشیدن اما الآن باید به زور تیکه ای پارچه روی سرشون نگه دارن؟ چرا دختران ما باید روز به روز تمایلشون به برقراری روابط نامشروع و یا مجازی با جنس مخالف افزایش پیدا کنه ؟مقصر اصلی کدوم جریان فکری یا شخصه حقیقیه؟اصلأ باید دنبال مقصر خاصی بگردیم یا مجموعه ای از عوامل به علاوه ی خودمون باعث این ناهنجاری اجتماعی شده؟ واقعأ ساده اندیشیه که بخوایم بگیم همه چیز تقصیر جنس مؤنث در ایرانه یا همه ی پیکان ها را به سمت غرب نشانه بریم و هرچی میشه بگیم تهاجم فرهنگی ، تهاجم فرهنگی. مشکلات فرهنگی ریشه در بسیاری از موضوعات و اتفاقات پیرامون ما داره که به صورت خلاصه چنتا از اون ها را با هم بررسی می کنیم. 

بر خلاف عقیده ی خیلی ها که همه را مقصر میدونن جز خودشون،از نظر من اولین مقصر پدر و مادرهای خودمون هستن . خیلی از پدر و مادرهای ایرانی علی رغم علاقه ی خیلی زیاد به داشتن فرزند هیچ مطالعه ای درمورد چگونگی بزرگ کردن فرزندانشون ندارن،فکر می کنم همه ی ما در این نظر مشترک باشیم که با وجود رابطه ی عمیق بین والدین و فرزندان،این دو گروه کاملأ با هم غریبه هستن ، والدین ایرانی درخیلی موارد نیازهای فرزندانشون را درک نمی کنن و به همین دلیل نمیتونن تجربیات زندگیشون را با شکلی قابل قبول برای نسل جدید به فرزندانشون منتقل کنن.این اتفاق در موضوع مرتبط با این پست ، در بسیاری موارد باعث میشه که دخترهای ایرانی در فضای بسته ی خونه برای رفع نیازهای عاطفیشون به دنیای مجازی رو بیارن و به سمت انحرافات اخلاقی پیش برن. یا بسیاری از مادران ایرانی با وجود اعتقاد قوی به حجاب هیچ موفقیتی در قانع کردن فرزندانشون در استفاده از پوشش مناسب نداشتن و متأسفانه برعکس ، این مادران ایرانی هستن که روز به روز دارن به پوشش نامتعارف فرزندانشون نزدیک تر میشن.

موضوع بعدی عملکرد کاملأ نامناسب دستگاه های دولتی و حتی بخش خصوصی در مورد فرهنگ کشورمونه . من همیشه منتقد بودم که چرا نباید تی شرت هایی با اشعار فردوسی در بازار وجود داشته باشه؟ چرا fashion show ها و طراح های پوشاک ما یا باید زیرزمینی فعالیت کنن و یا در صورت تمایل برای طراحی پوشش ایرانی-اسلامی مورد حمایت دستگاه های مربوطه قرار نگیرن؟ در حوزه ی رسانه هم دقیقأ همین موضوع به چشم میاد ، اگر ما دم از تهاجم فرهنگی میزنیم که در ادامه بهش می پردازم ، به زبان ساده چند فیلم درجه یک ساختیم؟چند سریال برای جلوگیری از رو آوردن جوانان ایرانی به سریال های بیگانه ساختیم؟ آیا مستندها و برنامه های تحلیلی صدا و سیما جوابگوی نیازهای روز جوانان ما هست یا صرفأ مهمان های تکراری با موضوعات تکراری به خورد ما داده میشه؟ قضیه ی فرهنگ در ایران مثل مدیران فوتبالیه کشورمونه . فرهنگ سازی که پروسه های بلندمدت را دربرمیگیره برای مدیران ما صرفه ی تبلیغاتی نداره ، چون دوره ی مدیریت در ایران بلند مدت نیست ، همونطور که در فوتبال ، مدیران سعی در خرید بازیکن دارن تا بازیکن سازی،در مثال واضح مبارزه با تهاجم فرهنگی( بحث پوشش دخترها)، مدیران ما تلاش در حمله به دخترهای مردم و جمع آوری بدحجاب ها دارن تا تلاش های طولانی مدت برای مجاب کردن مردم به استفاده از پوشش مناسب و صدها مثال دیگه.

موضوع بعدی تهاجم سازمان یافته ی دشمنان ایران به فرهنگ ایرانی-اسلامی به منظور تخریب زیرساخت های فرهنگی کشور و حرکت دادن ایران به سمت پرتگاه های فرهنگی و اجتماعیه که به تهاجم فرهنگی معروف شده. دیگه همه میدونن که شبکه های ماهواره ای با بهترین کیفیت و برنامه های روز دنیا خود به خود به وجود نیمدن.مهمترین هدف اون ها تخریب زیربنای فرهنگی جوامع شرقی مثل ایران، یعنی خوانواده است .اونها بعد از اینکه با این سیستم بقای حکومتی خودشون را در غرب تضمین کردن به آسیا رو آوردن و تا حدودی در کشورهای جنوب شرق آسیا مثل ژاپن و کره ی جنوبی موفق بودن و همون الگوها و صدالبته با شدت بیشتر را در ایران هم پیاده کردن . از تأثیرات بد این عمل در ایران زیاد شنیدیم،بیاید ضد حمله بزنیم و از خودشون بگیم .درسته که اونها وضعیت اقتصادی مناسبی دارن اما توجه داشته باشید که ناهنجاری ها و مشکلات فرهنگی اونها مثل آتیش زیر خاکستر زیر قدرت اقتصادی و نظامیشون پنهانه . فرهنگ بی خوانوادگی در اروپا بیشترین ضرر را به جنس مؤنث زد ، اونها براشون فرهنگ شده از هجده سالگی از خونه برن و کار کنن،آینده ی مشخص نداشته باشن و در صورت دوستی با یه پسر هیچ تضمینی برای رهانکردنشون وجود نداره،سن ازدواج بالا رفته و جوامع اونها به سمت پیری حرکت میکنن ، یقین داشته باشید که روزی خواهد رسید که به خاطر همین مشکلات جوامع اونها سقوط خواهد کرد.

اما سؤال اصلی اینجاست که چرا برخی خانوم ها باید فرهنگ ایرانی که واقعأ برای زن ارزش قایله و داشتن مهریه یکی از صدها مصادیق بارز اونه را رها کنن و به دنبال ازدواج های سفید که هیچ تضمینی برای آینده ی خانوم ها نداره حرکت کنن ؟ زن زیبا و جذب کنندت است،این منافاتی با قانون طبیعت و اسلام نداره و نه تنها مخالفتی وجود نداره بلکه این زیبایی باعث پیشرفت جامعه هم میشه که توضیحش در این پست نمیگنجه ولی چرا باید با بدن نمایی و پوشیدن لباس های بدن نما این زیبایی را به حراج گذاشت؟ 

به مسئولین فرهنگی ما که امیدی نیست ، غربی ها هم که من واقعأ تحسینشون می کنم ، با تلاش خستگی ناپذیر دارن فرهنگ ما را از داخل نابود می کنن ، این وسط امیدوارم درد دلی که نوشتم به علاوه ی سؤال هایی که آخر پست پرسیدم باعث جرقه ای در وجود برخی خانوم ها ایجاد شده ، به خودشون بیان و بفهمن ارزش اونها خیلی بیشتر اینه که خودنمایی کنن .