چرا تشيع جنازه پاشايي انقدر شلوغ شد؟
به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»، سید احمد علوي در صفحه اجتماعي خود نوشت:
مسئولان و متوليان فرهنگي ما بايد با چشمان باز موضوعات را دنبال كنند و نه اينكه مانند كبك سر خود را زير برف كنند و مسائل را نبينند و به ريشه يابي اين عوامل نپردازند
چند روز است كه مي خواهم اين مطلب را بنويسم اما به احترام عواطف دوستان داغدارمان آن را به تعويق انداختم، به نظر من عوامل گوناگوني و همچنين طيف هاي گوناگوني در شكل گيري اين تجمع نقش داشتند كه به چند مورد آن اشاره مي كنم
1- محبوبيت شخص مرحوم پاشايي و كساني كه واقعا دوستداران مرحوم پاشايي بودند و از فوت يك جوان هنرمند ناراحت بودند.
2- ارضا تمايلات شخصي افراد و كساني كه جهت ديدن هنرمندان و خوانندگان محبوب و معروف و گرفتن عكس با انان كه معمولا در اين مراسمات شركت مي كنند به اين مراسم رفته بودند.
3- حركتي نمايشي اعتراضي از گروهي كه براي ابراز وجود و ديده شدن در اين مراسم شركت كرده بودند.
با دو گروه اول كاري ندارم اما نظام بايد براي گروه سوم برنامه داشته باشد، چه بخواهيم چه نخواهيم نظام ما با چالشي از اين گروه مواجه هست، گروهي كه ساز ناكوك با نظام دارند، اين گروه از معترضين، مخالفين و حتي معاندين نظام تشكيل شده است.
حتي گروهي كه به قول آقاي رحيم پور ازغدي در بين جوانان كساني هستند كه با اسلام مشكلي ندارند و اعتراضشان اين است كه چرا اين اسلام را درست اجرا نمي كنيد!
مسئولين فرهنگي و امنيتي ما بايد اين گروه را ببينند، بايد به آنها اجازه ي ابراز عقايد و نظرات را بدهند، از مواجهه با اين گروه نترسند، با نديدن اين گروه مشكلي حل نمي شود، اين گروه به هر بهانه اي كه شده در اين سال ها خود را به رخ نظام خواهند كشيد، از آب بازي و بالن هوا كردن گرفته تا مراسم تشيع جنازه يك خواننده و بازيگر
مسئولين نبايد بگذارند فنر اين گروه به مقداري جمع شود كه با كوچكترين موضوعي به خيابان ها بريزند، حتي براي باخت تيم ايران به آرژانتين! بيايند و پايكوبي كنند، هدف آنها ديده شدن و ابراز وجود است
مسئولان فرهنگي بايد با برنامه ريزي دقيق و منسجم به فكر باز گرداندن اين افراد به قطار نظام باشند و براي اين معضل فكري بكنند
چه ايرادي دارد در طول سال اجازه چند تجمع قانوني به آنها داده شود؟ بيايند حرفهايشان را بزنند؟ نظام هم با نهايت احترام اجازه تخليه شدن اين انرژي انباشته و اين آتش زير خاكستر را به انها بدهد. در تمام دنيا اين كارها رايج است. حتي خود مسئولين امنيتي سر دسته ي اين تجمعات مي شوند و انها را هدايت مي كنند، بعد هم پوز مي دهند كه در كشور ما آزادي حاكم است
مسئولين امنيتي ما نبايد از اين تجمعات بترسند، بايد اين تهديد را به فرصت براي نظام تبديل كرد، اگر در سال اين ها سه چهار مورد اجازه تجمع قانوني داشته باشند ديگر خطري براي نظام نخواهند بود، فرصتي مي شود تا دستگاه اطلاعاتي سران معاند انها را شناسايي كنند، حلقه هاي رابطشان را بشناسند و... حتي حرفهايشان شنيده شود و پاسخ هايشان داده شود
حتي اگر دستگاه هاي اطلاعاتي و امنيتي ما ترس دارند مي توانند با اين گروه ها بازي كنند، به انها اجازه بدهند در خصوص مواردي كه زياد رنگ و بوي سياسي ندارد تجمع كنند، مثلا براي نجات درياچه اروميه، براي جاري شدن آب در زاينده رود، براي رهايي از آلودگي هوا، براي مرگ ببرهاي باغ وحش ارم و ....
با ناديده گرفتن اين گروه هيچ گره اي از مشكلات مملكت حل نخواهد شد
من واقعا نمیفهمم چرا میخواین همه چیزو سیاسی کنید اگه واقعا قصد مردم فقط دیدن هنرمندان بوده چرا برای مراسم آقای بهرامی که فردای مراسم آقای پاشایی بود نرفتن اونجا که هنرمندان بیشتر و معروفتری حضور داشتند یا چرا تو اون مراسم تجمع نکردن؟ هستند انسان های فرصت طلب اما قبول کنید که بیشتر مردم واقعا با عشق اومدن و بخاطر خود آقای پاشایی آنقدر همه چیزو با سیاست قاطی نکنید
برااینکه ی عده احمق اومدن که مثلابگن مامتمدنیم وبرای موسیقی ارزش قائلیم
مثلا ی دهن کجی بکنن به اسلام وکسانی که ازموسیقی بیزارن
عجب اشتباهی دارید می کنید.
چرا این افراد می خواهند دیده شوند؟
چون افرادی معاند هستند که مصصم هستند هرطور شده شکستن اسلام را به نمایش بگذارید. آنها چنان نفرتی از دین دارند که با اینکارها خود را قهرمان تصور می کنند. اگر می بینید شعار لا اله الا الله تبدیل به خواندن آوازهای پاشایی می شود یعنی اینکه آنها پاشایی را هم فقط به عنوان یک آلترناتیو علیه دین می خواهند و حتی حق تشریفات مذهبی را هم برای تدفین یک مسلمان بر نمی تابند. آنها همانها هستند که به هر بهانه ای به مساحجد و افراد با ظاهر اسلامی حمله می کنند. همان افرادی که یک مسجد را تخریب کردند تا حرمت (!!) تئاتر شهر را حفظ کنند. همانها که حتی حق گوشیدن چادر برای الهام چرخنده را قایل نیستند و همکارشان بهاره رهنما را به خاطر مقتل خوانی مورد رکیکترین فحاشیها قرار دادند. همانها که آن شجریان گردن کلفتشان رسما گفت اینها هزار و چهارصد سال است با هنر مشکل دارند البیته راست کفت ما با هزرگی و پوچگرایی مشکل داریم. و اینها این چیزها را هنر می دانند.
آنها می خواهند این تظاهر به ضدیت با دین را به نمایش بگذارند و شما اگر به آنها دوربین و تریبون بدهید تنها بیشتر تشویقشان می کنید. ارضایشان نمی کنید. آیا آنهمه تریبونی که اول انقلاب حتی در صدا و سیما به خلقیها و توده ایها داده شد باعث آنها مثلا کوتاه بیایند یا جذب شود یا آنکه بیشتر آنها را جری کرد؟
آری. چذب زمانی است که یحث عناد مطرح نباشد. کار درست این بود که احمدی نژاد کرد و سعی کرد بخشی از هنرمندان را که جزو دسته فوق نبودند با فرستادن به حج و نظایر آن جذب کند که انصافا تاثیر هم داشت. اما یقینا فرصت اظهار تجری دادن فقط کمک ر چه بیشتر به خود تجری است. زلبخا هم اول کار در خفا پیشنهاد گناه داد اما وقتی همه فهمیدند تازه بیشتر جرات کرد و اینبار در ملا عام و در مهمانی عمومی حرف خود را مطرح کرد.
.
مهم وجود نازنین مرتضی پاشایی بود که رفت خیلی حیف بود شخصیت دوست داشتنی ومهربونش و البته صدای زیباش باعث شد اینطور محبوب شه