مسئولان و متوليان فرهنگي ما بايد با چشمان باز موضوعات را دنبال كنند و نه اينكه مانند كبك سر خود را زير برف كنند و مسائل را نبينند و به ريشه يابي اين عوامل نپردازند

چند روز است كه مي خواهم اين مطلب را بنويسم اما به احترام عواطف دوستان داغدارمان آن را به تعويق انداختم، به نظر من عوامل گوناگوني و همچنين طيف هاي گوناگوني در شكل گيري اين تجمع نقش داشتند كه به چند مورد آن اشاره مي كنم

1- محبوبيت شخص مرحوم پاشايي و كساني كه واقعا دوستداران مرحوم پاشايي بودند و از فوت يك جوان هنرمند ناراحت بودند.

2- ارضا تمايلات شخصي افراد و كساني كه جهت ديدن هنرمندان و خوانندگان محبوب و معروف و گرفتن عكس با انان كه معمولا در اين مراسمات شركت مي كنند به اين مراسم رفته بودند.

3- حركتي نمايشي اعتراضي از گروهي كه براي ابراز وجود و ديده شدن در اين مراسم شركت كرده بودند.

با دو گروه اول كاري ندارم اما نظام بايد براي گروه سوم برنامه داشته باشد، چه بخواهيم چه نخواهيم نظام ما با چالشي از اين گروه مواجه هست، گروهي كه ساز ناكوك با نظام دارند، اين گروه از معترضين، مخالفين و حتي معاندين نظام تشكيل شده است.

حتي گروهي كه به قول آقاي رحيم پور ازغدي در بين جوانان كساني هستند كه با اسلام مشكلي ندارند و اعتراضشان اين است كه چرا اين اسلام را درست اجرا نمي كنيد!
مسئولين فرهنگي و امنيتي ما بايد اين گروه را ببينند، بايد به آنها اجازه ي ابراز عقايد و نظرات را بدهند، از مواجهه با اين گروه نترسند، با نديدن اين گروه مشكلي حل نمي شود، اين گروه به هر بهانه اي كه شده در اين سال ها خود را به رخ نظام خواهند كشيد، از آب بازي و بالن هوا كردن گرفته تا مراسم تشيع جنازه يك خواننده و بازيگر

مسئولين نبايد بگذارند فنر اين گروه به مقداري جمع شود كه با كوچكترين موضوعي به خيابان ها بريزند، حتي براي باخت تيم ايران به آرژانتين! بيايند و پايكوبي كنند، هدف آنها ديده شدن و ابراز وجود است 

مسئولان فرهنگي بايد با برنامه ريزي دقيق و منسجم به فكر باز گرداندن اين افراد به قطار نظام باشند و براي اين معضل فكري بكنند

چه ايرادي دارد در طول سال اجازه چند تجمع قانوني به آنها داده شود؟ بيايند حرفهايشان را بزنند؟ نظام هم با نهايت احترام اجازه تخليه شدن اين انرژي انباشته و اين آتش زير خاكستر را به انها بدهد. در تمام دنيا اين كارها رايج است. حتي خود مسئولين امنيتي سر دسته ي اين تجمعات مي شوند و انها را هدايت مي كنند، بعد هم پوز مي دهند كه در كشور ما آزادي حاكم است

مسئولين امنيتي ما نبايد از اين تجمعات بترسند، بايد اين تهديد را به فرصت براي نظام تبديل كرد، اگر در سال اين ها سه چهار مورد اجازه تجمع قانوني داشته باشند ديگر خطري براي نظام نخواهند بود، فرصتي مي شود تا دستگاه اطلاعاتي سران معاند انها را شناسايي كنند، حلقه هاي رابطشان را بشناسند و... حتي حرفهايشان شنيده شود و پاسخ هايشان داده شود

حتي اگر دستگاه هاي اطلاعاتي و امنيتي ما ترس دارند مي توانند با اين گروه ها بازي كنند، به انها اجازه بدهند در خصوص مواردي كه زياد رنگ و بوي سياسي ندارد تجمع كنند، مثلا براي نجات درياچه اروميه، براي جاري شدن آب در زاينده رود، براي رهايي از آلودگي هوا، براي مرگ ببرهاي باغ وحش ارم و ....

با ناديده گرفتن اين گروه هيچ گره اي از مشكلات مملكت حل نخواهد شد