پايگاه خبري تحليلي «پارس»- مینا نیک سرشت- رصد، در عصر حاضر، بسیاری از زوجین به دلایل مختلفی که شاید مهم‎ترین آن مسایل و مشکلات اقتصادی باشد حاضر شده‎اند تنها به داشتن یک فرزند بسنده کنند. در حالی‎که نظرات مثبت و منفی زیادی درباره فایده و یا عواقب آن مطرح می‎شود که گاهی تنها در مطرح شدن یک فرضیه یا باوری اشتباه باقی می‎ماند و گاهی حتی به حقیقتی انکارناپذیر تبدیل می‎شود. بررسی برخی از این نظرات و باورها درباره کودکان تک‎فرزند است به والدین آگاهی و شناخت دقیق تری نسبت به آسیب‎های این معضل اجتماعی می دهد. در این مقاله به نکاتی مهم درباره مضرات تک‎فرزندی اشاره می‎شود.

۱- انزواطلبی و درون‎گرایی
روان‎شناسان معتقدند مهم‎ترین عامل در شکل‎گیری درست شخصیت کودک، تعامل با کودکان هم‎سن و سال و بازی با آن هاست. همین طور در این بین آنچه که بیشتر به چشم می‎خورد انزواطلبی و درونگرایی کودکان تک‎فرزند است. اصولاً کودکان تک‎فرزند در برقراری ارتباط با هم‎سالان خود دچار مشکلات متعدد می‎شوند و اگر آن ها نتوانند ارتباط خوبی با هم‎سن و سالان خود پیدا کنند، این مسأله می تواند منجر به عدم رشد هوش اجتماعی و یا حتی عاطفی آن ها در سنین بالاتر می‎شود. یکی از نیازهای مهم کودک، بازی کردن است. وقتی کودک در محل آسایش و راحتی خود (خانه) هم‎بازی و هم‎صحبتی نداشته باشد، بسیاری از احساسات را نمی‎تواند تجربه کند. در این بین والدین سعی می‎کنند با توجه بیش از حد به کودکشان، بخشی از کمبودهای روانی او را که ناشی از تنها بودنش است جبران نمایند.

۲- عدم اعتماد به نفس و خودباوری در کودک
کودک تک‎فرزند به خاطر وابستگی شدیدی که به والدینش دارد از اعتماد به نفس پایینی برخوردار است. والدین به خاطر محبت‎های افراطی و مراقبت‎های ویژه‎ای که از فرزندشان می‎کنند تا مبادا آسیبی به او نرسد و به قولی همان یک فرزند تا ابد برایشان باقی بماند، نمی‎گذارند او روی پای خود بایستد و همین عامل ضعف اعتماد به نفس و خودباوری در کودک می‎شود. تصور او از خود همواره این است که او نیاز به حمایت و کمک والدینش دارد. او خود را فردی ضعیف و کم تحمل می‎پندارد و تلاشش همواره این است که از حمایت و محبت والدینش محروم نشود.

۳- شکل نگرفتن مسئولیت پذیری در کودک
به این دلیل که والدین همواره سعی دارند از تنها کودک خود حمایت کنند تا مبادا آسیبی به او برسد پس انجام بسیاری از کارهای او را برعهده خود می‎گذارند. آن ها سعی می‎کنند تا جایی که می‎توانند با خواسته‎های او موافقت نمایند تا بدین طریق همواره او را از شرایطی که دارد راضی نگه دارند. در واقع این یک معامله دوسویه است. ممکن است گاهی کودک احساس نیاز خود را که ناشی از تنهایی و انزواطلبی است به شکل خواسته‎های مادی بروز دهد و در این بیان بزرگترین اشتباه والدین اقدام فوری برای تهیه آن وسیله و نیاز کودک است که این موضوع خود می‎تواند به پرتوقع شدن کودک منجر شود.

۴- پرتوقع بودن کودکان تک‎فرزند
گفتیم که والدین کودکان تک‎فرزند، همواره تمام تلاش‎شان این است تا جایی که می‎توانند اسباب رضایت و آرامش کودکشان را فراهم کنند تا او هیچ‎گاه کمبودی را در زندگیش احساس نکند. به همین دلیل منتظرند او نیازهای خود را اعلام کند تا آن را تهیه و برطرف کنند؛ غافل از اینکه همین امر سبب پرتوقع شدن کودکشان می‎شود. چرا که او همواره همه چیز را بدون هیچ تعلل و اذیتی دریافت کرده است. کودک همواره و تحت هر شرایطی از والدینش توقع برآورده شدن نیازهایش را دارد. حتی اگر روزی والدین نتوانند نیاز او را برطرف نمایند، به دلیل تربیت ناصحیحی که کودک داشته است، ممکن است او به راه‎های دیگری متوسل شود تا بتواند به خواسته‎اش برسد و نیازش را جبران نماید.

۵- زودرنج و حساس بودن تک‎فرزندان
در روان‎شناسی تغییر و موفقیت‎های فردی گفته می‎شود یک انسان موفق کسی است که بتواند انتقادهای دیگران را با رویی باز بپذیرد و سعی در اصلاح رفتارها و عملکردهای خود داشته باشد. از آنجایی که کودکان تک‎فرزند همواره مورد توجه و یا به قولی مرکز توجه بوده‎اند لذا روحیه حساس بودن و زودرنجی بیشتر در آن ها دیده می‎شود. چرا که پرتوقع بودن و برآورده شدن نیازها و تمایلات‎شان سبب زودرنج شدن و حساس بودن آن ها نسبت به نظرات و انتقادات دیگران می‎شود. در این بین اگر آن ها در محیط‎های اجتماعی و دیگر محافل قرار بگیرند، اگر کسی نسبت به رفتاری از آن ها انتقاد داشته باشد، برخورد سریع و واکنشی که نشان از شخصیت ناسالم و تربیت صحیح اوست می‎تواند اولین رفتار و بازخورد او باشد.

همین موضوع می‎تواند در آینده بسیار مشکل‎ساز شود. کودک تک‎فرزند در آینده ازدواج می‎کند و تشکیل خانواده می‎دهد. او که به دلیل تربیت نادرست خود نتوانسته تعامل مثبتی با دیگران داشته باشد در ارتباط با همسرش نیز دچار مشکل خواهد شد. چرا که به هر صورت در زندگی زناشویی صحنه‎ها و موقعیت‎هایی پیش می‎آید که زوجین ممکن است نسبت به رفتاری از دیگری انتقاد داشته باشند. در این مواقع، ممکن است زوجی که تک فرزند بوده نتواند انتقاد همسرش را بپذیرد و همین سبب بحران و تنش در خانواده می‎شود. او به جای اینکه به فکر اصلاح و تغییر رفتار خود باشد، سعی در اثبات شخصیت و درست بودن عملکرد و رفتارش دارد.

آسیب‎های ناشی از تک‎فرزندی بسیار زیاد است و به نظر تک‎فرزندی نه تنها هیچ حسن و مزیتی ندارد بلکه آسیب‎های روانی و عاطفی که به فرد وارد می‎سازد سبب بحران و عدم شکل‎گیری مناسب شخصیت او می‎شود. توجه والدین به این نکته که آسیب‎های ناشی از تک‎فرزندی بسیار بیشتر از عواملی است که شما به سمت عدم فرزندآوری سوق می‎دهد می تواند در تغییر رویه فعلی خانواده ها تغییراتی را به وجود آورد.