از صفحه اجتماعی عمار ذابحی
به اندازه رگ های بدنم پسر داشتم
رگهای بدن، پسر
دو فرزند بیشتر نداشت،
هر دو را روانه ی جبهه کرد،
وقتی که خبر شهادت دو فرزندش را آوردند، تنها یک جمله گفت؛
«به خدا آرزو داشتم که به اندازه رگ های بدنم پسر داشتم تا در راه خدا فدا می کردم»
مادر بزرگوار شهیدان مجید و مهدی زین الدین
ارسال نظر