پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- جواد نوائيان(خراسان)- شهيد شيخ فضل ا... نوري يکي از تأثيرگذارترين شخصيت هاي جنبش مشروطه بود؛ شخصيت نامداري که دوست و دشمن به دانش و نقش مهم او در شکل گيري و پيروزي نهضت مشروطيت اعتراف مي کردند. او، پيش از ديگران، به نفوذ عناصر غربگرا و ضد دين در جنبش مشروطه پي برد و به همين دليل به مخالفت با مسيري که مشروطيت در پيش گرفته بود، پرداخت. همين مخالفت صريح و آشکار بود که سبب شد نظرات حقيقي او درباره مشروطيت، در هياهوي بدگويي بدخواهان ديده نشود و برخي گمان کنند شهيد شيخ فضل ا...نوري از اساس با مشروطه مخالف بوده است. با اين حال نگاهي به اسناد به جا مانده از آن دوران و بيانيه ها و اعلاميه هاي شيخ فضل ا...، زواياي ناديده اي را آشکار مي کند که افزون بر روشن کردن برخي ابهامات تاريخي، نقش مؤثري در بازشناسي شاکله فکري شيخ فضل ا... نوري دارد.

شهرت و دانش شيخ فضل ا... نوري

برخلاف تصور برخي مورخان، شيخ فضل ا... در دوران خود عالمي گمنام نبود. وي جايگاهي ويژه در جامعه عصر مشروطه داشت و چنان که اشاره کرديم، دوست و دشمن به دانش و جايگاه مردمي او معترف بودند. علامه عبدالحسين اميني، صاحب «الغدير»، درباره شخصيت علمي و جايگاه اجتماعي شيخ فضل ا... مي نويسد: «حاج شيخ فضل ا... نوري از پيشوايان مسلمين و پرچمداران دانش و دين، فضل از جواني اش ريزان و علم از دل و زبانش جريان داشت، بعد از سال 1300 (هـ.ق) به تهران مراجعت کرد و رهبر معنوي و مرجع ديني و مشغول تعظيم شعائرا... و نشر مآثر دين و اعلاء اعلام حق و اظهار کلمه حقيقت گرديد». حتي فردي مانند ادوارد براون، خاورشناس و کارشناس وزارت مستعمرات انگليس، درباره او گفته است: «شيخ فضل ا... از لحاظ علم و آراستگي به کمال، معروف و فقيه جامع و کاملي است. مجتهدي سرشناس و عالمي متبحر است و از لحاظ اجتهاد برتر از ديگران بود.» حُسن سلوک و اخلاق پسنديده آن شهيد بزرگوار، همه، حتي دشمنان سرسختش را تحت تأثير قرار داده بود. يپرم ارمني، همان کسي که شيخ فضل ا... را به شهادت رساند و نقش مؤثري در محکوميت او در دادگاه فرمايشي داشت، درباره شيخ فضل ا... گفته است:«شيخ فضل ا... نوري، روحاني عالي قدري بود و گفته او براي توده خلق، وحي مُنزل محسوب مي شد.» چنين تمجيد هايي نشان مي دهد که شيخ فضل ا...، از اکابر علماي زمان خود بوده  و محبوبيت فراواني در ميان مردم داشته است. او زباني فصيح و رأيي قاطع داشت. پايمردي او در ضرورت مشروعيت داشتن مشروطيت، باعث شد غربگرايان و عوامل استعمار، کينه او را به دل بگيرند و متأسفانه، دسيسه هاي ناجوانمردانه آن ها براي تخريب شخصيت آن بزرگوار، به شهادت وي در يازدهم مردادماه سال 1288 ختم شد.

بيانيه هايي که اعتقادات شيخ فضل ا... را منعکس مي کند
پس از پيروزي نهضت مشروطه، در سال 1285(هـ.ش) و تدوين قانون اساسي، با استفاده از قوانين اروپايي و بدون توجه به مباني ديني و پيشينه تاريخي، توسط برخي از فرنگ برگشته ها، شيخ فضل ا... نوري به مخالفت با رويکرد غربگرايان پرداخت. او همراه با جمعي از علماي تهران، قم و اراک در حرم حضرت عبدالعظيم(ع) متحصن شد. اين تحصن زماني اتفاق افتاد که هنوز شيخ فضل ا... معتقد بود مي توان با اصلاح مشروطيت، به آينده آن براي بهبود وضع زندگي مردم و رونق دين، دانش و آگاهي در جامعه، اميدوار بود. رهاورد تحصن شيخ فضل ا... و همراهانش در حرم حضرت عبدالعظيم(ع)، بيانيه هايي است که وي در آن ها مباني فکري و نظري خود را درباره مشروطه منتشر کرده است. نگاهي به اين اسناد ناب و دست اول مي تواند ديدگاه هاي شيخ فضل ا... را درباره مشروطيت بيش از پيش آشکار کند. اين بيانيه ها با عنوان «لوايح» منتشر مي شد.

منکر مجلس شوراي ملي نيستم
در يکي از اين بيانيه ها، که به امضاي مرحوم شيخ فضل ا... نوري رسيده، از قول وي آمده است: «أيهاالناس! من به هيچ وجه منکر مجلس شوراي ملي نيستم؛ بلکه من مدخليت خود را در تأسيس اين اساس، بيش از هر کسي مي دانم. زيرا که علماي بزرگ ما، که مجاور عتبات عاليات و ساير ممالک هستند، هيچ يک همراه نبودند و همه را به اقامه دلايل و براهين، من همراه کردم. از خود آن آقايان عظام مي توانيد اين مطلب را جويا شويد. الآن هم من همان هستم که بودم. تغييري در مقصد و تجددي در رأي من به هم نرسيده است.» واقعيت آن است که در ابتداي کار، ارتباط علماي نجف با مجلس شوراي ملي، از طريق شيخ فضل ا...نوري برقرار بود. بعدها دسيسه هاي خائنان باعث شد ارتباط ميان علماي نجف و شيخ فضل ا... کم رنگ  شود.

مجلسي را مي خواهم که عموم مسلمانان مي خواهند
شيخ فضل ا... نوري در يکي ديگر از بيانيه هاي منتشر شده در تحصن حرم حضرت عبدالعظيم(ع) مي نويسد:«صريحاً مي گويم؛ من آن مجلسي را مي خواهم که عموم مسلمانان آن را مي خواهند ... مجلسي که اساسش بر اسلاميت باشد و برخلاف قرآن و برخلاف شريعت محمدي(ص) و برخلاف مذهب مقدس جعفري(ع) قانوني نگذراند. اين بنده چنين مجلسي مي خواهم».

طرف مقابل من و مسلمانان، لامذهب ها هستند
بسياري از غربگرايان عصر مشروطه، در صدد کوبيدن شخصيت شيخ فضل ا...نوري، در ميان مردم، بودند. ده ها روزنامه اي که همزمان با پيروزي جنبش مشروطه در تهران و ساير نقاط کشور انتشار پيدا مي کرد، آن مرحوم را فردي در مقابل خواست و رأي عمومي ملت جلوه مي داد. شيخ فضل ا... در بيانيه اي به اين موضوع اشاره مي کند و مي نويسد:«من و عموم مسلمين بر يک رأي هستيم. اختلاف ميان ما و لامذهب هاست که منکر اسلاميت و دشمن دين حنيف هستند، چه بابيه مزدکي مذهب و چه طبيعيه فرنگي مشرب. طرف من و کافّه مسلمانان، اين ها واقع شده اند و شب و روز در تلاش و تک و دو هستند که بر مسلمان ها اين فقره را مشتبه کنند و نگذارند که مردم ملتفت و متنبه شوند که من و آن ها، همگي، همراه هم هستيم و اختلافي نداريم.»

حقيقت نگراني هاي شيخ فضل ا...
شيخ فضل ا... در بيانيه هاي تحصن حرم حضرت عبدالعظيم(ع) درباره دسيسه هاي عناصر ضد دين به مردم هشدار مي داد. اين بيانيه ها ضمن روشن کردن دلايل نگراني شديد شيخ فضل ا...، پرده از اوضاع بحراني جامعه ايراني، در نخستين سال هاي پس از پيروزي نهضت مشروطه برمي دارد:«... شما را قسم به خدايي که به او عقيده داريد ... لحظه اي پنبه غفلت را از گوش دل برداريد و با دقت، نظري به اين بيان قاصر نماييد. روزنامه هايي به هم رسيد در تعداد، بيش از هشتاد، شب نامه ها و اعلاناتي از اين طرف و آن طرف. همه آن ها محتوي سخنان سخيف و کفريات گوناگون و هرزگي هاي رنگارنگ ... در روزنامه «مجلس» دين پيغمبر(ص) را کهنه نوشتند و پيغمبر(ص) و علي(ع) را شاگرد سياسي دان هاي اروپا و علماي سياسي دان اين زمانه گفته اند. در شماره 13 روزنامه «عراق عجم» مجلس شورا را تالي کعبه و بيت العتيق، بلکه به بعضي اشارات اشرف شمرده و روزنامه «نداي وطن» راه اندازي و گسترش مراکز فساد و مشروب فروشي را براي مخارج تنظيمات بلديه و تعمير خانه ها لازم شمرده است.» وي همچنين در بيانيه ديگري مي نويسد: «... به رأي العين همه ديديم و مي بينيم که از بدو افتتاح اين مجلس، جماعت لاقيد، لاابالي و لامذهب از کساني که سابقاً معروف به «بابي» بوده اند و کساني که منکر شريعت و معتقد به طبيعت هستند همه در حرکت درآمده، سنگ هاست که به سينه مي زنند و جنگ هاست که با خلق خدا مي کنند. در منشور سلطاني [فرمان مشروطيت مظفرالدين شاه] نوشته  بود: «مجلس شوراي مليِ اسلامي» ... [ناگاه ديديم که] لفظ اسلامي گم شد و رفت که رفت! اين [قيد اسلامي مجلس شوراي ملي] سند صحيح دارد و عندالحاجه، مذکور و مشهود مي شود ... [مخالفان و معاندان اسلام] در مجلس و در حضور هزار نفر، بلکه بيشتر، صريحاً گفتند که ما «مشروعه» نمي خواهيم.»

شيخ فضل ا... مخالف مشروطه نبود
نگاهي به اين بيانيه ها و صدها سند به جا مانده از آن دوران، نشان مي دهد که شهيد شيخ فضل ا...نوري ابداً مخالف مشروطيت نبود. او به نهضت مشروطه براي رفع ظلم و جاري شدن عدالت اسلامي در جامعه اميد داشت. با اين حال، مشاهده رويکرد ضدديني و جولان عناصر مخالف و معاند اسلام، مانند بابي هاي ازلي و بعدها بهايي ها، که اساس ديانت اسلام را مورد هجمه قرار داده بودند و با سوءاستفاده از مجاهدت ها و ازخودگذشتگي هاي مسلمانان، تيشه به ريشه اعتقادات ديني مردم مي زدند، او را به مقاومت و تلاش براي اصلاح امور، از طريق آگاهي بخشيدن به مردم، وادار کرد. کوشش هاي بي وقفه شيخ فضل ا...نوري باعث تصويب اصل دوم متمم قانون اساسي و الزامي شدن نظارت فقها و مراجع بر مصوبات مجلس شد. هر چند که اين اصل کليدي، با دسيسه ها و خيانت هاي برخي عناصر خودفروخته، به حاشيه رانده  و سرانجام تعطيل شد، اما مجاهدت هاي شهيد شيخ فضل ا...نوري، صفحات زريني را در تاريخ معاصر ايران به يادگار گذاشت.