پايگاه خبري تحليلي «پارس»- جليل محبي- 1- چندی قبل جایی شنیدم که فردی که مایه ای از علم و سواد نداشت فریاد به آسمان برده بود که جوانان ما دینداری از کف داده اند. استدلالی هم فراهم کرده بود که جوانان به فقه کم اهمیت میدهند و سه شاخه ای که در ذیل می آورم را دستاویر استدلال خود کرده بود. واجب دیدم چیزی در رد حرفش و دستاویزش بنگارم.

2- دین خدا مجموعه ای است از همه آنچه انسان خاکی و در اسیر ماده برای سعادت نیازمند است. از هست ها و نیست هایی که انسان باید به آن معتقد باشد. از باید ها و نباید های اجباری که انسان باید به آن مقید باشد. از باید ها و نباید های غیر اجباری که برای تکامل توشه سفر آخرت به آن نیاز دارد و به دستورات لازم برای تزکیه قلب ناپاک که بواسطه آن باید با خدا معامله بهشت و جهنم نماید.

3- از مجموعه فوق میتوان تقسیم بندی های گوناگون ارائه نمود. یک تقسیم بندی قدیمی و کلاسیک تقسیم دین به سه ساحت: اعتقادات (مانند محتوای سوره توحید) شریعیات (مثل محتوای سوره نساء) و اخلاقیات ( همانند سوره حجرات) است. تقسیم بندی جدیدی هم در سالهای گذشته در میان روشنفکران دینی ما رایج شده است: معنویت، اخلاق و شریعت.

تقسیم بندی های دیگری هم میتوان ارائه نمود که هرکدام میتواند مزایا و نواقصی داشته باشد. اما آنچه مسلم است این است که:

تقسیم بندی باید از متن دین گرفته شده  و نیز جامع و مانع باشد. تقسیم بندی های فوق هر دو جامع همه اطراف دین نیستند...

4- بزرگترین اشکال تقسیم بندی های فوق آن است که از فضای گفتمانی روز جامعه و نخبگان آن متاثر است. برای مثال تقسیم بندی اول متاثر از دوران تسلط دعاوی فلسفی کلامی قرون دهم ویازدهم هجری و تقسیم بندی دوم متاثر از کاهش معنویت در فضای عمومی جهان سکولار است و برای پر رنگ نشان دادن بعد معنوی اسلام ارائه شده است.

نشان دادن ابعاد مختلف اسلام اصولا امری شایسته است و نشان از کامل بودن این دین در مقایسه با مکاتب بشری و حتی سایر ادیان آسمانی منحرف شده دارد.

اما:

5- نیتجه گیری های نه شایسته ای که از این تقسیم بندی میشود. یکی از آثار این تقسیم بندی ها عبارت از این سوال است که آیا امروز جوانان ما دین دارند یاخیر؟

سوال سوال درستی است اما استناد به این تقسیم بندی ممکن است نتیجه ای فریب کارانه به ما ارائه نماید. مثلا مخالفین دینداری جوانان به عدم تمسک جوانان به شریعت از جمله رابطه با نامحرم، ندادن وجوهات شرعی، کهولت در نماز و مانند آن و موافقین دینداری جوانان به قوت معنویات در آنها مانند شرکت در مراسمات احیا و عزاداری سید الشهدا و گریه بر سید شهیدان و ... تمسک میکنند. 

6- بدیهی است که هر دو قسمتی از حق را بیان میدارند. اما آیا جوانان ما دیندارند یا نیستند. اینجاست که این تقسیم بندی فریبنده میشود و ضعف تقسیم بندی که از دین ناشی میشود بر همگان آشکار میگردد.

راه چاره در آن است که: تقسیم بندی را از دین بگیریم. جای جای قرآن کریم از ایمان و عمل صالح سخن گفته است. ایمان به مبدا و معاد و انبیا و صالحین. و عمل صالحی که خود دین تعیین کرده است. تقسیم بندی جامع و مانعی نه چیزی از دین کم میگذارد و نه انحرافی در پی دارد. این تقسیم بندی موجب میگردد دین شناس در تقسیم میان واجبات فقهی و مستحباتی که در صورت عدم اتیان به آتش جهنم وعده داده شده است مردد و گیج نگردد و متوجه باشد که اگر به مسلمانی کمک مستحبی ننماید ممکن است عاقبتی شوم در انتظارش باشد. راحت متوجه میشود که نماز واجب است و باید همه دقت ها را در ارکان آن به کار برد اما اگر حضور قلب در نماز نباشد نماز مقبول نیست. مشکلی که برخی که در بند شرعیات اند نمیتوانند آن را هضم کنند. از طرف دیگر این تقسیم بندی جامع موجب میگردد به اصطلاح روشن فکرانی مانند سروش نتوانند قید شریعت را بزنند و با تکیه بر معنویت و اخلاق پوسته ضخیم دین را که حافظ کل دین است به کناری نهنند.

7- کل دین عبارت است از ایمان و عمل صالح. بیاییم تقسیم بندی های بی وجه را مصدر تولید تحلیل های بی وجه نکنیم. جوانان ما دین دارند زیرا که در عرصه ایمان مومن و در عرصه عمل صالح دارای اعمال صالح اند و این که برخی از اعمال صالح را انجام نمیدهد و گناهانی مرتکب میشوند آنها را از دایره ایمان و عمل صالح خارج نمی کند که فرموده است: کسانی که به گناهانشان اعتراف دارند وعمل صالح را با گناهانی مخلوط کرده اند. امید است که خدا به ایشان بازگردد که خداوند بخشنده مهربان است( سوره مبارکه توبه آیه شریفه 102)