مرگ حق الناس
به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»، سيد محسن ميرشمسي در صفحه اجتماعي خود نوشت:
وقتی من به بهانه شعارِ مسخرهی "چهاردیواری اختیاری"، صدای ضبط منزلم را تا عرش آسمان بالا ميبرم و صدای آن نه تا 7 کوچه آنطرفتر که تا 7 منطقه آنطرفتر هم به گوش ميرسد.
وقتی ساعت 9 شب آبراهای از آبِ آشغال توی راهروی ساختمان راه مياندازم.
وقتی ساعت یک نیمه شب تازه یادم ميافتد که باید در و دیوار خانه را تعمیر کنم و نصف شبی شروع ميکنم به اجرای سمفونی "تق تق".
وقتی در خانه را آنچنان محکم ميبندم که صدای مهیبش تداعي کننده انفجار پادگان سپاه در ملارد است.
وقتی با بالا و پایین رفتن در پلهها و راهروها، ساختمان را به قدرت 8 ریشتر ميلرزانم.
وقتی منِ راننده، هنگامِ رانندگی با تلفن همراهم صحبت ميکنم و دیگر حواسم نیست که دارم ناگهانی جلوی کدام ماشین پشتِ سر ميپیچم و سرنشینانش را تا لبِ مرزِ سکته ميبرم.
وقتی شیشه ماشینم را ميدهم پایین و هرچه آشغال دارم، پرت ميکنم وسط خیابان.
وقتی در ترافیکِ جاده که همه ماشینها در یک صف حرکت ميکنند، من مثلاً زرنگبازی درميآورم و از شانه خاکی یا لاین مقابل عبور ميکنم و همه را پشت سر ميگذارم.
وقتی در لاین سرعت، مانند لاکپشت حرکت ميکنم و ماشین عقبی هم هرچه چراغ ميزند و بوق ميزند، من به روی مبارک خویش هم نميآورم.
وقتی منِ موتورسوار، ميروم توی پیادهرو و یا منِ عابرپیاده، بيخیالِ چراغ قرمز ميشوم و ميدوم وسطِ خیابان و عبور و مرور ماشینها را مختل ميکنم و موجب ایجاد ترافیک ميشوم.
وقتی منِ بازاری، دست به احتکار ميزنم تا قیمت اجناسم بالا برود و من، سودِ بیشتری عایدم شود.
وقتی منِ کاسب، جنس خریدِ قدیم را با قیمتِ جدید به مردم ميفروشم.
وقتی منِ مغازهدار، کمفروشی ميکنم و یا قیمت کالاهای فروخته شده را که روند نیستند، با تشخیص خودم و بدون جلب رضایت مشتری زیاد ميکنم تا روند شوند.
وقتی منِ تولیدکننده، جنس بيکیفیت تولید ميکنم و تحویل ملت ميدهم.
وقتی منِ مأمور راهنمایی و رانندگی، برای راحتی خودم و اتمام هرچه زودتر دسته قبض جریمه، رندومی ملت را جریمه ميکنم.
وقتی منِ کارمندِ دولت، به جای راه انداختن کار ارباب رجوع، فکر پیامک و تلفن و ناهار و چایی و هزار کار شخصی دیگر هستم.
وقتی منِ کارفرما، حقوق کارگرم را کمتر از مصوبِ قانون ميدهم و عیدی پایان سالش را ناچیز ميدهم و از او به اجبار امضا ميگیرم که عیدی کامل را دریافت کرده است.
وقتی ...
روزانه با چه تعداد از این "وقتي"ها روبهرو هستیم؟!
این "وقتي"ها یعنی "حقالناس" در جامعه ما مُرده است؛ حقالناسی که خدای "ارحمالراحمین" و "غفارالذنوب" هم نميبخشدشان؛ حقالناسی که اگر شهید هم بشویم، ادا کردن آن و تسویه آن هزاران دردسر دارد.
و این "حقالناسِ" به این سنگینی را ما به راحتی زیرپا ميگذاریم و نادیده ميگیریم و هر روز سنگینی آن را بر گردن خود زیادتر ميکنیم.
برای شادی روح مرحومِ مغفور، شادروان "حقالناس" بخوانید فاتحة مع الصلوات!
ارسال نظر