به گزارش پارس به نقل از تسنیم، محمد جواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان در گفتگو با خبرآنلاین به بررسی موضوعاتی چون توافق هسته‌ای، ارتباط با آمریکا و موضوعات منطقه‌ای مانند تنش با عربستان شرکت کرد که گزیده‌ای از این مصاحبه به شرح زیر است:

آقای ظریف بعد از حدود سه دهه، ایران و آمریکا بالاخره به یک کانال ارتباطی کارآمد دست یافتند و آن هم کانال شما و آقای جان کری بوده است. این مسیر چه در برجام و در مواقع بروز بن بست ها و چه در خصوص برخی مسائل منطقه ای همچون تنش ها با عربستان و همچنین در رابطه با برخی مسائل دوجانبه مانند ماجرای دستگیری ملوانان آمریکایی مفید بودن خود را اثبات کرده است. مواردی که از برخی تنش های احتمالی آتی جلوگیری کرده و در برخی موارد هم سازنده (در مذاکرات هسته ای) بوده است. با توجه به اینکه تنها یکسال دیگر به عمر دولت آقای اوباما زمان باقیست چه تدبیری اندیشیده شده که چنین کانال ارتباطی برای مواضع ضروری حفظ شود؟

البته اگر جمهوری اسلامی ایران سیاستش این باشد که با آمریکا در هر موضوعی گفتگو کند، طبعا کار دشواری نخواهد بود. تا کنون سیاست ما این بوده که صرفا در موضوع هسته ای با ایالات متحده گفتگو کنیم و به همین دلیل هم کانالی که وجود داشته به موضوع هسته ای منحصر بوده و شاید به ندرت در برخی موارد دیگر به کار گرفته شده باشد. در خصوص موضوع آزادی ملوان ها هم استثایی بر قاعده وضع شده پیش آمد. در خصوص اجرای برجام ما کماکان نیازمند پیگیری مستقیم با آمریکایی ها هستیم که در قالب مجوز قبلی این کار با دولت کنونی و علی القاعده با دولت آتی آمریکا ادامه دارد. اما در مورد سایر موضوعات حسب اینکه مقامات عالی نظام چگونه تصمیم بگیرند زمینه تماس با آمریکا فراهم است. البته فعلا دولت و نظام تصمیمی برای باز گردن مسیر گفتگو در حوزه های دیگر با آمریکا را ندارند و لذا اقدامی هم در این زمینه متصور نیست.

اما به نظر می رسد برای همین ادامه اجرایی شدن برجام این کانال باید شکل نهادینه تری بگیرد. واقعیت این است که از میان 4 نامزد پیشروی فعلی انتخابات آمریکا، 2 نفر وعده دادند فردای ورود به کاخ سفید برجام را پاره می کنند، هیلاری گفته تحریم های جدیدتر علیه ایران وضع می کند و تنها سندرز است که از تعامل با ایران سخن گفته است. در چنین فضایی آیا فکر نمی کنید لازم بود و هست که ما کانال های دیگری ایجاد می کردیم که موضوع فقط منحصر و محدود به دولت آقای اوباما نشود؟

اولا اظهاراتی که نامزدهای انتخاباتی در هیاهو و احساسات تبلیغاتی انجام می دهند با زمانی که انتخاب می شوند و مسئولیت می پذیرند کاملا متفاوت است. ثانیا همه چیز در اختیار دولت آمریکا نیست. آمریکایی ها از شرایط ویژه ای برای تحمیل تحریم ها استفاده کردند و این هنر و ظرافت کار ما در ماه های آینده خواهد بود که نه تنها مانع شویم شرایطی که  در ده سال قبل از سوی آمریکا علیه ما تحمیل شده تکرار شود که اساسا بازیگر منفعلی در عرصه نباشیم.

اگر ما خود کنشگر باشیم می توانیم طرف مقابل را از دستیابی به اهدافش باز داریم، همانطور که اگر بد عمل کنیم زمینه دستیابی طرف مقابل به اهدافش را تسهیل نماییم. در نتیجه من بر این باورم این کاملا به رفتار ایران وابسته است. لذا من برعکس دیگرانی که نگاهشان دائما به آمریکاست به جمهوری اسلامی ایران می نگرم. یعنی چه آنهایی که نگران آمریکا هستند و چه سوال شما که می گوید باید برای اینکه مانع از اقدام آمریکا شویم باید با خود این کشور ارتباط داشته باشیم، من اعتقاد دارم ضرورتا اینطور نیست. ما می توانیم با جلوگیری از اینکه آمریکایی ها بهانه داشته باشند مانع از موفقیت اقدامات آنها شویم.

اما این تجربه ناموفق را در دهه 70 شمسی داشتیم، وقتی تلاش ها برای مذاکره با غرب منهای آمریکا با شکست مواجه شد.

اصلا بحث من رابطه منهای یک بازیگر یا اضافه شدن دیگری نیست. در دهه هفتاد که اشاره کردید آمریکایی ها در اوج قدرتشان تحریم هایی را علیه ایران وضع کردند که نزدیک ترین متحدینشان از کانادا گرفته تا انگلستان و فرانسه و آلمان و کره جنوبی و دیگران هیچیک اجرا نکردند. در قانون داماتو آمریکایی ها تلاش کردند آن تحریم ها را علیه ایران پیاده کممد ولی نتوانستند به نتیجه برسانند.

اما در ادامه همان روند کنار گذاشتن آمریکا باعث شدند مذاکرات سعد آباد و بروکسل (تروییکای اروپایی) به نتیجه نرسد

دلایلی که مذاکرات با سه کشور اروپایی به نتیجه نرسید، شکل گیری جریانی بود که به صورت گسترده از سوی آمریکایی ها طرح ریزی شده بود. از آنسو تلاشی هم از سوی اروپایی ها شده بود که رابطه شان را با آمریکا اصلاح کنند و در مجموع به این دلایل آن مذاکرات به نتیجه نرسید. گرچه من بر این باورم اگر همان روند از سوی ایران ادامه پیدا کرده بود و در انتخابات سال 84، ما روندی کاملا متضاد با مسیر قبلی را در پیش نمی گرفتیم، مذاکرات به نتیجه میرسید. این نکته هم مهم است که همه دولت ها سیاست های مقام معظم رهبری را چه در دولت قبل و چه در زمان دولت جناب آقای خاتمی اجرا می کردند، منتهی نحوه اجرای این سیاست ها بود که نتایج متفاوتی را به دنبال داشت. لذا باز هم من معتقدم ما یک کنشگر بسیار مهم هستیم. اگر ناکامی در دوره اول مذاکرات را به آمریکا نسبت دهیم امکان کنشگری خود را فراموش کردیم. بله در آن دوران دولت وقت آمریکا سیاست های بسیار نامناسبی داشتند اما دولت وقت ایران هم [احمدی نژاد] با سیاست هایی که اتخاذ کرده بود کار آنها را تسهیل می کرد. من در مقام قضاوت در این زمینه نیستم و فقط واقعیاتی که اتفاق افتاده را بیان می کنم.

در فرمایشان اشاره کردید در ماه های آتی می توانیم اقداماتی انجام دهیم که از روند یک‌جانبه احتمالی آمریکا جلوگیری کنیم. مثلا چه اقداماتی؟ مثلا اروپا به نوعی راه و مسیر خود را از آمریکا جدا کند؟

من اصلا دنبال این نیستم که اروپا راهش را از آمریکا جدا کند یا خیر. اصولا هم اعتقاد دارم در جهان در حال گذار کنونی شما ائتلاف های دائمی ندارید. شما می توانید با یک کشور یا یک گروه یا یک مجموعه ای ارتباط ایجاد کنید بدون اینکه ضرورتا نیاز داشته باشید چارچوب های معمول اتحادهای موجود را داشته باشید. به همین دلیل هم معتقدم هرقدر از این فرصت برای حضور ایران در چرخه توزیع و تولید در حوزه اقتصاد و امنیت منطقه استفاده شود آن وقت وارد شدن به اقدامات خصمانه علیه ایران غیر ممکن خواهد بود. یعنی اگر ایران یک بازیگر عمده در چرخه تولید نه به عنوان مصرف کننده بلکه به عنوان عنصر فعال در حوزه تولید و توزیع چه اقتصاد و چه امنیت منطقه ای باشد دیگر  کشوری نمی تواند این توانمندی را فراموش و به حاشیه راند. این در اختیار ماست و بیش از هر چیز نیازمند همدلی دارد.

الان خیلی از دوستان ما به خاطر دیدگاه های سیاسی شان تلاش می کنند ضعف ها و نقص ها را بیابند و مچ دولت را بگیرند. در این تلاشی که انجام می دهند بعضا مشکلات را بزرگ نمایی می کنند و ایران را یک محیط ناامن برای سرمایه گذاری و برای کنشگری به عنوان یک بازیگر عمده امنیت ساز در منطقه معرفی می کنند. این اقدامات سبب می شود ما نتوانیم از این فرصت بهترین بهره برداری را انجام دهیم و شرایطی را ایجاد کنیم که تغییرش از سوی کشورهای دیگر غیر ممکن باشد.

قدری به ماجرای مسائل منطقه و تنش ها با عربستان بپردازیم. برخی از منتقدان بر این باورند ایران هم نخواسته در روند تنش زدایی با عربستان گام های مهم و اساسی بر دارد. شاید نیاز باشد نوعی نگاه بین الاذهانی و فرامتنی برای حل منازعات میان تهران و ریاض حکمفرما شود.

ما این تلاش را کردیم. بنده همان تلاشی که برای حصول برجام انجام دادم با علاقه بیشتر در خصوص حل و فصل اختلافات با عربستان پی گرفتم ولی متاسفانه دولت سعودی دنبال حل نبود و در پی دامن زدن به تنشها بود. به همان دلیل که ما در پی فرو ریختن ایران هراسی بودیم آنها در پی تشدید این روند بودند.

بلا تشبیه مانند این است که ما می خواستیم مذاکرات هسته ای را با گروه تندروی آمریکایی به نتیجه برسانیم، مذاکره با آن گروه هیچ وقت به نتیجه نمی رسید، چرا در این دوره به نتیجه رسید؟ هم به دلیل این بود که تحریم ها ناکارآمد بود و هم به دلیل اینکه دولت کنونی آمریکا آمادگی حل داشت. وقتی کسی آمادگی حل مسئله را نداشته باشد نمی توان به نتیجه رسید. همین مشکل در مورد دولت سعودی وجود دارد.

اینکه آقای جبیر گفته بودند شما را دعوت کردند به ریاض بروید و شما نپذیرفتید را تایید می کنید؟

حتما خلاف گفتند.

یعنی شما به عربستان دعوت نشدید؟

خیر. ما یک گفتگویی را با آقای جبیر شروع کردیم و در آن گفتگو قرار گذاشتیم که نمایندگانی تعیین کنیم که با هم در مورد مسائل مورد علاقه دوجانبه گفتگو کنند. من به ایشان گفتم ما نماینده خود را تعیین کردیم و منتظر بودیم ایشان نماینده شان را تعیین کنند که اتفاقاتی افتاد که به این وضعیت انجامید. ما هیچگاه در مورد مذاکره به جز اینکه تصمیم گرفتیم نمایندگانی را تعیین کنیم و آن نمایندگان مذاکره راشروع کنند به نتیجه دیگری نرسیدیم. بله در حاشیه هم من به ایشان گفتم به ایران سفر کنند و هم ایشان به من گفتند به عربستان بیا. ولی قراری که با هم گذاشتیم این بود که با هم نماینده تعیین کنیم تا گفتگوها را شروع کنند که متاسفانه به نتیجه نرسید.