پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- سرزمین ما ایران در تاریخ پر فراز و نشیب خود، مخصوصا در دوران معاصر، با حوادث مختلفی دست و پنجه نرم کرده که هنرمندان ما تا سالهای سال می توانند از این ظرفیت برای خلق آثار متعدد و متنوع هنری استفاده کنند. به عنوان مثال، اگر دو حادثه تاریخی و باعظمت انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی در هر کشور دیگری اتفاق می افتاد، هنرمندان آن جوامع با جدیت تمام به خلق صدها داستان و رمان و فیلم و سریال دست می زدند و خاطرات تاریخی ملت های خود را برای همیشه تاریخ به یادگار می گذاشتند. شاهد این ماجرا، دهها و صدها فیلمی که درخصوص جنگ های جهانی در کشورهای مختلف اروپایی و آمریکایی ساخته شده و می شود.

براین اساس انتظار می رفت که هنرمندان کشور ما هم با توجه به اینکه برآمده از مردم و جامعه خودشان هستند، همراه و هم جهت با سایر اقشار قدمهایی را برای ثبت حوادث تاریخی کشور بردارند. با این حال، با گذشت سی و هفت سال از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز هم مهمترین آثار هنری مرتبط با انقلاب، آنهایی هستند که در دهه اول انقلاب تولید شده اند. به عنوان مثال دلنشین ترین سرودهای انقلابی همان هایی هستند که در روزها و ماه های اول انقلاب تولید و بهترین و جذاب ترین فیلم های سینمایی هم همان هایی هستند که در دهه اول انقلاب ساخته شده اند. 

این در حالی است که با توجه به پیشرفت هایی که در زمینه های مختلف تکنیکی و فنی مخصوصا در رشته های مختلف هنری پدید آمده، انتظار می رفت که بر کمیت و کیفیت آثار هنری مرتبط با انقلاب هم افزوده شود ، اما با وجود همه این پیشرفت ها متاسفانه نتوانسته ایم آثاری برجسته و قابل تامل تولید کنیم. به همین دلیل همچنان به همان تولیدات ابتدای انقلاب (حتی با وجود کیفیت نسبتا پایین برخی از آن آثار) علاقمندیم و از دیدن و شنیدن آنها لذت می بریم. حتی بازخوانی مجدد برخی سرودهای ابتدای انقلاب و بهبود و ترمیم کیفیت صوتی آنها هم جذابیتی ندارد! و ما ترجیح می دهیم که همان سرودهای اصلی را که یادگار روزهای حماسه و ایثار و خون و شهادت است، از زبان و دهان خالقان اصلی آنها بشنویم. اینجاست که به مساله مهمتری از کیفیت و تکنیک، پی می بریم، یعنی اخلاص.

به عبارت بهتر، آن روزها علی رغم همه سختی ها و موانعی که بر سر راه هنرمندان و تولید کنندگان آثار هنری قرار داشت و با وجود امکانات و تجهیزات کم، عشق و اخلاص و شور و حرارتی در مردم و هنرمندان وجود داشت که هر کمبودی را جبران می کرد. از طرفی وجود فاصله زمانی و تاریخی کم از زمان حکومت پهلوی باعث می شد که مردم و جوانان کشورمان که خود در همه صحنه های انقلابی حضور داشتند، با علاقه و اطمینان بیشتری به آثار هنری نگاه کنند. چرا که هنوز چند صباحی از رژیم شاهنشاهی و روزهای مبارزه و انقلاب نگذشته بود و مردم ایران همان چیزهایی که را دیده و شنیده بودند در سرودها و فیلمها و سریالهای تلویزیونی می دیدند و می شنیدند. 

اما امروز به نظر می رسد که هم میزان آن اخلاص و شور و حرارت کمتر شده و هم خالقان آثار هنری به فاصله زمانی ایجاد شده توجه چندانی ندارند. این روزها با نسل های جدیدی طرف هستیم که خود مستقیما شاهد مبارزات انقلابی مردم ایران و حتی شاهد دفاع مقدس نبوده اند. از سویی به راحتی هر حرف و ادعایی را هم باور نمی کنند. بنابراین هنرمندان ما باید با درک این واقعیت و توجه بیشتر به ظرافت های هنری و تاریخی، به خلق آثاری بپردازند که پاسخگوی سوالات جدید نسل جوان باشد. امروز صرف بازخوانی تاریخ، دردی را دوا نمی کند، بلکه باید برداشت امروزمان را از تاریخ بیان کنیم تا شبهات مختلف که گاه از سوی دشمنان و مزدوران آنها منتشر می شود، نه تاریخ را تحریف کند و نه آینده را تیره و تار سازد.