پايگاه خبري تحليلي «پارس»- کارشناسان می گویند اظهارنظر اخیر باراک اوباما درباره «احتمال عدم نتیجه بخشی مذاکرات» بیش از آنکه بیان واقعیت باشد، نوعی چانه زنی سطح بالا در دقیقه 90 است.

باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا روز یکشنبه در مصاحبه ای با شبکه تلویزیونی CBS امریکا اعلام کرد میان ایران و کشورهای قدرتمند غربی در خصوص موافقتنامه هسته ای، هنوز  شکاف بزرگی  ‌ وجود دارد.

اوباما گفت که هدف از این موافقتنامه، تضمین این موضوع است که تهران قادر نخواهد بود تسلیحات هسته ای تولید کند.

وی افزود توافق میان دو طرف ممکن است محقق نشود.

اوباما این جملات را در روزی بیان کرد که جان کری، محمد جواد ظریف و کاترین اشتون در مسقط عمان در حال انجام مذاکرات فینال درباره توافق جامع هسته ای هستند.

هنوز هیچ جزئیاتی از مذاکرات مسقط که قابل اتکا باشد، به دست نیامده است.

با این حال، کارشناسان می گویند هدف اوباما از این مصاحبه بیشتر این بوده است که اعلام کند امریکا نگرانی و هراسی از شکست مذاکرات ندارد و طرفی که باید از شکست مذاکرات بترسد ایران است.

یک دیپلمات علی رتبه در تهران به ایران هسته ای گفت: «این یک تاکتیک کلاسیک است. وقتی حتما می خواهید توافق کنید باید بگویید برایم مهم نیست که توافق می شود یا نه؟ حتی شاید لازم باشد به طور تاکتیکی میز معامله را به هم بزنید. ولی همه اینها مقدمه توافق کردن است نه توافق نکردن».

به همین دلیل است که کارشناسان در تهران می گویند مصاحبه اخیر رییس جمهور امریکا را جدی نگرفته اند.

مذاکرات مسقط روز سه شنبه، 20 آبان پایان خواهد یافت.

مذاکرات زير تيغ قطعنامه هاي شوراي امنيت
پايگاه خبري تحليلي «پارس»
- سيدمحمد اسلامي- همان طور که پيش بيني مي شد، مذاکرات در عمان سخت و نفس گير شد. هر چند جزئيات رسمي از مذاکرات در هتل بوستان مسقط منتشر نشده است اما گفت و گوها در مسقط، پايتخت اين کشور را بايد نشانه نهايي وجود يا عدم وجود اراده سياسي کافي در کشورهاي گروه 1+5 براي دستيابي به توافق جامع دانست. شامگاه گذشته جان کري، وزير خارجه آمريکا مسقط را به قصد پکن ترک کرد و امروز نشست هاي نهايي به مذاکرات مديران سياسي اختصاص يافته است.

مذاکرات ايران با کشورهاي گروه 1+5 تاکنون حوزه هاي گسترده اي را در بر گرفته است. تاسيسات و تجهيزات فني، ميزان و شدت غني سازي، چگونگي استفاده از ظرفيت هاي نظارتي براي اطمينان بخشي از صلح آميز بودن فناوري هسته اي ايران و موارد فني ديگر از اين دست در يک سال گذشته مورد بررسي دقيق 2 طرف بوده اند.

همزمان، تحريم هاي متنوع عليه ايران به ويژه سرنوشت قطعنامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل، يکي از جدي ترين موضوعاتي است که در آخرين مراحل مذاکرات مطرح شده و در مذاکرات دشوار مسقط نيز از اساسي ترين موارد مورد مناقشه مذاکره کنندگان بوده است. 

شوراي امنيت سازمان ملل از سال 2006 تا سال 2010، 6 قطعنامه عليه ايران تصويب کرده است. ششمين قطعنامه - قطعنامه شماره 1929 که در ژوئن 2010 تصويب شده – شامل تمام محدوديت ها و ادعاهاي 5 قطعنامه پيش از خود است. اين قطعنامه ها ذيل فصل 7 منشور سازمان ملل تصويب شده اند. هرگونه توافق با کشورهاي 1+5 درباره ميزان و شدت غني سازي در ايران، چگونگي نظارت بر فعاليت هاي صلح آميز هسته اي و حتي لغو تحريم هاي يک جانبه و چند جانبه از سوي آمريکا و اتحاديه اروپا عليه ايران زير سايه قطعنامه هاي شوراي امنيت قرار دارند. 

به عبارت ديگر هرگونه تعهد 1+5 بدون لغو قطعنامه هاي شوراي امنيت درباره پرونده هسته اي ايران، برگشت پذير و موقت محسوب مي شوند. با اين حال بايد توجه کنيم که در مذاکرات کنوني يک اصل تعيين کننده وجود دارد. هر گام قابل بازگشت از سوي 1+5 همزمان با گام قابل بازگشت از سوي ايران خواهد بود و هر گام غيرقابل بازگشت از سوي ايران بايد همزمان با گام غيرقابل بازگشت از سوي 1+5 باشد.

جان کري، وزير خارجه آمريکا در مذاکرات با مذاکره کنندگان ايراني خواستار توافقي شده است که دولت آمريکا بتواند در برابر کنگره از آن دفاع کند. بنابراين بسيار منطقي است که در برابر چنين خواسته اي، تيم ايراني نيز به طرف مقابل گوشزد کنند که هرگونه توافقي با 1+5 که شامل برنامه زمان بندي فوري براي لغو قطعنامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل نباشد، اساسا درون ايران خريداري نخواهد داشت. 

بايد توجه کنيم که قطعنامه هاي موضوع مذاکرات دشوار مسقط، همان هايي هستند که در دولت قبل و در دوره قبلي مذاکرات ايران و 1+5 کم اهميت و اصطلاحا "کاغذ پاره" توصيف مي شدند. رد پاي اين قطعنامه ها حتي در رقابت هاي رياست جمهوري سال 92 نيز حضور داشت و اکنون نيز از مهم ترين موضوعات مورد اختلاف ايران و 1+5 است. درک اين واقعيت براي کشورهاي 1+5 ضروري است که لغو قطعنامه هاي شوراي امنيت فقط خواسته مخالفان و منتقدان دولت آقاي دکتر روحاني نيست. بلکه خواسته اساسي افرادي است که در انتخابات سال 92 به ايشان راي دادند و اکنون نيز از برگزاري مذاکرات حمايت مي کنند. بنابراين پرسش اساسي همه گروه هاي ايراني براي قضاوت درباره هرگونه توافق احتمالي، سرنوشت قطعنامه هاي شوراي امنيت است. به عبارت ديگر اگر توافق احتمالي شامل تعهد 5 عضو دائم شوراي امنيت براي لغو اين قطعنامه ها نباشد، يک سال تمام مذاکرات بين ايران و گروه 1+5 اساسا بدون نتيجه اصلي به پايان رسيده است.

در حال حاضر کشورهاي 1+5 پذيرفته اند که توافق جامع احتمالي به وسيله يک قطعنامه جديد در شوراي امنيت مورد تاييد و تضمين قرار گيرد. اما آن ها تا کنون حاضر نشده اند اين خواسته منطقي را بپذيرند که قطعنامه تاييد کننده توافق جامع، بايد همزمان لغو کننده قطعنامه هاي پيشين شوراي امنيت باشد. امروز نشست مديران سياسي 1+5 و نمايندگان ايران نيز در مسقط به پايان مي رسد. اگر در اين نشست ها کشورهاي 1+5 حداقل هاي لازم در اين دور از مذاکرات را تامين کنند، دور بعدي مذاکرات در وين، معنادار خواهد بود. در غير اين صورت بايد با توجه به انبوه تلاش هاي تيم ايراني به رياست دکتر ظريف، صريح و بي پرده خبر داد که آمريکايي ها، اروپايي ها، روس ها و چيني ها نخواستند که پرونده سياسي شده فناوري هسته اي ايران مختومه شود. در اين شرايط اين پرسش وجود دارد که اصرار کشورهاي 1+5 براي اين که لغو قطعنامه هاي قبلي در اين قطعنامه فرضي نباشد، براي چيست؟ جز به شکست رساندن مذاکرات؟